سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
غرض از نگارش این سطور اینکه اطّلاعاتی مختصر در باره آئین بهائی که از سرزمین ایران بلند شده و اکنون در سراسر عالم گسترده گشته در دسترس هممیهنان عزیز گذاشته شود.
حضرت باب مبشّر این آئین نوین از شیراز قلب ایران زمین برخاسته و حضرت بهاءالله مؤسّس آن در طهران مرکز کشور مقدّس ایران ظاهر شده. صحنۀ نخستین تجلّیات آن پهنۀ وسیع سرزمین ایران بوده و ایمان هزاران هزار تن از از طبقات مختلف مردم آن به این آئین. نوشتههای بسیاری از بنیان گزاران این آئین یزدانی بزبان فارسی به یادگار مانده و بهائیان در ترقّی و پیشرفت ایران و در گسترش فرهنگ پربار آن نه تنها در آن سامان بلکه در سراسر جهان کوشش فراوان نموده و می نمایند . با وجود این، حقایق اساسی این آئین جوان بعلت عدم آزادی قلم و بیان در زادگاه آن،ایران ناشناخته مانده و اطّلاعات هممیهنان عزیز در بارۀ آن از حدود نوشتههای مخالفین آن تجاوز ننموده است شاید این نوشتۀ کوتاه در روشن ساختن بعضی از حقایق اساسی این آئین یزدانی مفید واقع گردد.
امر بهائی دیانتی است مستقل یعنی مذهبی از مذاهب مختلفۀ ادیان دیگر جهان نیست بلکه مانند ادیان معتبر عالم چون مسیحیّت و اسلام شریعتی مستقل شمرده میشود شاید در گذشتۀ دور، امر بهائی ممکن بود باشتباه فرقهای از فرق گوناگون بشمار رود ولی اکنون که استقلال و اصالت آن از نظر محققین و مورّخین و از جانب اولیای ملل و رؤسای امم مورد شناسائی قرار گرفته است تکرار این اشتباه قابل توجیه نمیباشد به شهادت محکمه شرعی کشور مصر در ١٩٢٥ میلادی "بهائی دین جدید و کاملاًمستقل است و عقاید و اصول و احکام مخصوص بخود را دارد" و بگواهی ارنولد توینبی مورّخ شهیرّ"بهائیّت بدون شک یک دین است دیانتی مستقل مانند اسلام و مسیحیّت و سایر ادیان شناخته شدۀ جهان. "
امر بهائی دیانتی است جدید چه که در نیمۀ قرن نوزده یعنی در زمانی که دگرگونی روزافزنی در افکار و وجدان بشر مشاهده میشد در کشور مقدّس ایران آغاز گشته و احکام و تعالیمش جوابگوی مشکلات این عصر، برآورنده نیازهای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی این قرن و سازگار با تحوّلات روزافزون فکری این مرحلۀ پیشرفته از زمان است.
بهائیان معتقدند که اساس ادیان الهی یکی است و پیامبران الهی در طول تاریخ عالم انسانی از سوی پروردگار یگانه برای هدایت انسان در عالم امکان مبعوث گشته و یکی پس از دیگری با تعالیم و احکام خود و بشهادت تاریخ، جامعۀ انسانی را بترقّیات روحانی، مادّی و اجتماعی رهبری نمودهاند این پیامبران بزرگوار همچنین به ظهوری با شکوه در آیندۀ زمان نوید دادهاند به اعتقاد بهائیان با دو ظهور متوالی حضرت باب و حضرت بهآءالله تحقّق این بشارات آغاز گشته و در عصر حاضر هدایت الهی از طریق حضرت بهاءالله و دیانت بهائی در عالم ساری و جاری گردیده است بهائیان در کنار وحدت اساس ادیان باستمرار و تحوّل دینی معتقدند و پیدایش ادیان را درادوار مختلفه همزمان با تحوّلات فکری و شرایط زمانی امری نه تنها لازم بلکه جریانی طبیعی و تکمیلی میشمارند.
تاریخ دیانت بهائی با ظهور حضرت باب آغاز میشود در سال ١٨٤٤ میلادی جوانی بیست و پنج ساله از شیراز بنام سیّد علیمحمّد ملقّب به باب به اظهار رسالت و ادعای قائمیّت برخاست و نیز به ظهور دیگری در آیندۀ نزدیک مژده داد .
حضرت باب با ظهور خود دورۀ جدیدی در تاریخ روحانی و اجتماعی عالم انسانی گشود رسالت آن حضرت بویژه در بیداری افکار مردمان ایران و رهانیدن آنان از بند تقالید و تعصّبات مذهبی آن زمان نقش بزرگی ایفا نمود و راه را برای ظهور حضرت بهاءالله که مقصدش تأسیس یگانگی در عالم انسان و استقرار صلح و آشتی در پهنۀ جهان بود هموار ساخت.
پیام حضرت باب که آزادی فکر و بیان را تشویق میکرد در مدّت کوتاهی چنان انقلاب فکری وسیع و هیجان روحی عظیم در سراسر ایران برپا نمود و چنان زلزله و ولوله در ارکان دولت و ملّت انداخت که منتهی به مخالفت شدید سران حکومت و پیشوایان دیانت گردید گروه کثیری از طبقات مختلف اجتماع از زن و مرد، پیر و برنا، غنی و بینوا و عامی و دانا در اطراف و اکناف آن اقلیم وسیع بوی گرویدند هزاران تن از آنان در راه نشر آن پیام آزادی بخش آسمانی زیر شکنجه و آزار قرار گرفتند، خانه و کاشانه از دست دادند، اموال به تاراج سپردند و عاقبت خون خویش نثار نمودند سیّد علیمحمّد باب خود نیز پس از دوران کوتاه شش سالۀ رسالت که همه در تبعید و زندان گذشت سرانجام به فتوای علمای دین و فرمان اولیای پرکین در سال ١٨٥٠میلادی در شهر تبریز بدار آویخته شد و بضرب صدها گلوله به شهادت رسید. شهادت حضرت باب بر خلاف تصوّر طرّاحان و مجریان آن نه تنها سبب نابودی جامعۀ پیروان باب نشد بلکه آوازۀ پیام آن حضرت را از مرزهای ایران فراتر برد و به عالم غرب رساند و انظار پژوهشگران، تاریخ نگاران و شرق شناسان را بخود جلب نمود.
واقعۀ عظیم دوم در تاریخ امر بهائی ظهور حضرت بهاءالله مؤسّس دیانت بهائی است که به اعتقاد بهائیان مظهر ظهور الهی برای این عصر میباشد میرزا حسینعلی که بعدها بلقب بهاءالله شناخته شد در ١٢ نوامبر ١٨١٧ در یک خانوادۀ سرشناس در طهران دیده به جهان گشود پدر ایشان میرزا عبّاس نوری از شخصیّت های برجسته و از خطّ نویسان ممتاز ایران بود میرزا حسینعلی از بدو ظهور حضرت باب به پشتیبانی از پیام آن حضرت قیام کرد و بدنبال جریان تیراندازی به ناصرالدّین شاه دستگیر و به زندانی در طهران که به سیاه چال معروف و محبس راهزنان و آدم کشان بود اعزام شد حضرت بهاءالله پس از چهار ماه اسارت در آن زندان تنگ و تاریک و تحمّل بار گران زنجیر بعلّت ثابت شدن بیگناهی آزاد ولی به کشور همجوار عراق تبعید شد حضرت بهاءالله تقریبا ده سال در عراق اقامت داشت و در این مدّت به تربیت و هدایت بابیان مشغول بود مخالفین امر با ملاحظۀ نفوذ و احترامی که حضرت بهاءالله در میان مردم بغداد کسب نموده بود به وحشت و هراس افتادند و سرانجام علمای دین بدستیاری نمایندۀ دولت ایران در بغداد پس از طرح تدابیر فراوان موفّق شدند که فرمان تبعید حضرت بهاءالله را از بغداد به اسلامبول از سلطان ایران بدست آورند و بدین ترتیب آن حضرت در آوریل ١٨٦٣ در میان ابراز احساسات دوستانۀ اهل بغداد آن شهر را ترک نمود.
حضرت بهاءالله قبل از حرکت بسوی اسلامبول در بستانی در خارج بغداد در حضور همراهان خود رسالت و مظهریّت الهی خویش را آشکارا اعلام کرد.
سفیر دولت ایران در اسلامبول که همواره در صدد آزار آن حضرت بود موفّق شد فرمان تبعید ایشان را پس از چهار ماه اقامت در آن شهر به ادرنه فراهم نماید حضرت بهاءالله در دوران پنج سالۀ اقامت در ادرنه آثار بسیاری از خود به یادگار گذاشت که از مهمترین آنها میتوان نوشتههای خطاب به شاهان و وزرای جهان و پیشوایان و سران ادیان را نام برد در حقیقت در این شهر بود که حضرت بهاءالله رسالت خویش را بطور رسمی، عمومی و آشکار به رؤسای دول و ملل عالم اعلان نمود.
مخالفین حضرت بهآءالله که هنوز از قدرت و نفوذ ایشان بیمناک بودند وسیلۀ تبعیدشان را از ادرنه به عکّا فراهم نمودند و آن حضرت در ماه اوت ١٨٦٨ به فرمان دو دولت مسلمان ایران و عثمانی بعکّا که تبعیدگاه مجرمین و قاتلین و به بدی آب و هوا معروف و در آن زمان جزو قلمرو دولت عثمانی بود وارد شد، در سربازخانۀ عکّا به زندان سخت محکوم گشت و سالهای اوّلیه را بکمال زحمت و مشقّت در آن زندان گذراند حضرت بهاءالله بقیۀ سالهای زندگی را در نقاط مختلفۀ عکّا و اطراف آن شهر بآسایش نسبی سپری ساخت و بصدور کتب و آثار و تعالیم و احکام شریعت بهائی مشغول بود و سرانجام در همانجا در سال ١٨٩٢ از این عالم درگذشت و آرامگاه ابدی ایشان در بهجی نزدیک عکّا زیارتگاه بهائیان جهان شد.
حضرت بهآءالله در زمان حیات خود و در وصیّتنامۀ کتبی خویش فرزند ارشدشان عبّاس را که بلقب عبدالبهاء شناخته می شود برای جانشینی و تبیین آثار خود تعیین و معرّفی نمود و بدین ترتیب مسئلۀ جانشینی که درادیان گذشته در اثر نبودن سند کتبی از شارع دین سبب ایجاد مذاهب مختلف در دین واحد شده بود بعلّت وجود نوشتۀ کتبی و مستند بطور روشن و صریح تعیین شد و در نتیجه دیانت بهائی از بلای انشعاب محفوظ ماند.
حضرت عبدالبهاء از سال ١٨٩٢ تا ١٩٢١ یعنی بمدّت ٢٩ سال سرپرستی و هدایت جامعۀ بهائی را بر دوش داشت و نوشتهها و خطابههای بسیاری در تبیین آیات پدر بزرگوارشان از خود بیادگار گذاشت.
حضرت عبدالبهاء در ایّام اخیر زندگانی و پس از رهائی از اسارت طولانی در دست دولت عثمانی برای انتشار پیام آئین بهائی به کشورهای غرب سفر نمود و مدّت سه سال در اروپا و امریکا در مجامع عمومی، علمی، دینی و اجتماعی پیام حیاتبخش حضرت بهآءالله رابگوش غربیان رسانید و آنان را به اهمیّت حسن تفاهم بین ادیان و لزوم استقرار صلح و آشتی در میان مردم جهان یادآور شد.
حضرت عبدالبها نیز بنوبۀ خود قبل از در گذشتشان که در ١٩٢١ روی داد بخطّ و امضای خود نوۀ ارشدشان شوقی ربّانی را که نزد بهائیان با عنوان ولیّ امر الله شناخته میشود برای جانشینی و تبیین آثار بهائی برگزید و در این مرحله هم مرکز و مرجع جامعۀ بهائی به نوشتۀ کتبی و مستند معیّن و مشخّص شد و وحدت جامعۀ بهائی همچنان پایدار ماند.
حضرت ولیّ امر الله ٣٦ سال هدایت جامعۀ جهانی بهائی را بر عهده داشت و بویژه در بنای تشکیلات نظم اداری و جهانی بهائی که بوسیلۀ حضرت بهآءالله شارع دیانت بهائی تشریع گشته و نیز درتوضیح آثار مؤسّسین امر بهائی و ترجمۀ آنها بزبان انگلیسی نقش مهمّی ایفا نمود.
پس از در گذشت ولیّ امر بهائی که در سال ١٩٥٧ در لندن روی داد ٢٧ نفر از صاحب منصبان ارشد جامعۀ بین المللی بهائی که قبلا از طرف ایشان بعنوان ایادی امر الله و حارسان امر بهائی از میان بهائیان جهان برگزیده شده بودند هدایت جامعۀ جهانی بهائی را در پیشبرد نقشۀ جهانی که آنحضرت طرح و اعلام کرده بود بر دوش گرفتند تا آنکه در سال ١٩٦٣ عالیترین مؤسّسۀ نظم اداری بهائی بنام بیت عدل عمومی که تأسیسش در آثار حضرت بهآءالله پیشبینی شده بود بوسیلۀ نمایندگان جوامع گستردۀ بهائی در سراسر عالم انتخاب شد و رهبری جامعۀ جهانی بهائی را بر دوش گرفت و هم اکنون این هیئت نه نفری در مرکز جهانی بهائی در شهر حیفا هدایت جامعۀ بهائی را بر عهده دارد.
نظم اداری بهائی نظامی است که اساسش بدست شارع دیانت بهائی حضرت بهآءالله گذاشته شده و مؤسّسات آن بتدریح در نقاط مختلفۀ دنیا بوجود آمده، رشد نموده و حال بصورت تشکیلات محلّی و ملّی و بین المللی بخدمت مشغولند بدین ترتیب مسئولیّت و اختیار ادارۀ امور جامعه که در ادیان پیشین در دست رؤسای دین بوده در این آئین بدیع در دست مؤسّسات اداری که با روش انتخاب عمومی و سرّی و آزاد تأسیس میشوند گذاشته شده است.
محافل روحانی محلّی که اعضای آنها بوسیلۀ بهائیان در هر شهر یا قریه انتخاب میشوند عهدهدار ادارۀ امور جامعۀ محلّی بهائی هستند ، محافل روحانی ملّی که بوسیلۀ نمایندگان جامعههای مختلف بهائی در هر کشوری انتخاب میشوند مسئول هدایت امور جامعه در سرزمین مربوطه هستند و بیت عدل عمومی، عالیترین مؤسّسۀ نظم اداری بهائی نیز که اعضایش بوسیلۀ اعضای محافل روحانی ملّی دنیا یعنی نمایندگان برگزیدۀ بهائیان در سراسر جهان انتخاب میشوند جامعۀ جهانی بهائی را هدایت و اداره میکند.
اعضای این هیئتهای اداری از محلّی و ملّی و بین المللی بطور انفرادی اختیار و امتیاز خاصّی ندارند و قدرت اخذ تصمیم و اختیار ادارۀ جامعه با هیئت های مربوطه است نکته شایان یادآوری دراین مقام اینکه نظم اداری بهائی که بارادۀ مؤسّس آئین بهائی تأسیس شده جزء ناگسستنی از تعالیم روحانی بهائی است و مؤسّسات آن مجاری وجداولی هستند که روح حیاتبخش تعالیم بهائی بدان وسیله در عالم جاری و ساری میشود و با اینکه این تشکیلات بدست مردم انتخاب میشوند و از مزایای نظام دمکراسی برخوردارند از کاستیهای آن نظام آزاد و پاکیزه اند.
امر بهائی که در ١٨٤٤ در ایران آغاز شده اکنون در سراسر جهان بطور گسترده منتشر گشته و بشهادت اینسکلوپدی بریتانیکا پس از مسیحیّت گستردهترین جامعۀ دینی شمرده میشود و مؤسّسات آن در تمام عالم در بسط و توسعۀ تعالیم بهائی که بر اساس وحدت عالم انسان و صلح و آشتی در میان مردمان جهان استوار است بکمال همّت اشتغال دارند.
امر بهائی اکنون در ٢٣٣ کشور و سرزمین و در بیش از ١٢٠٠٠٠ نقطه از نقاط جهان منتشر شده ، تشکیلات ملّی آن در ١٨٢ مملکت و تشکیلات محلّی آن در بیش از ١٢٠٠٠ محل برپا گشته و نوشته هایش به متجاوز از ٨٠٠زبان ترجمه گردیده است.
دیانت بهائی باعلان وحدت عالم انسان اکتفا نمیکند بلکه با اجرای تعالیم صادره از قلم حضرت بهآءالله، بنیان گزار دیانت و از طریق تشکیلات نظم اداری بهائی اسباب استقرار تدریجی آنرا نیز فراهم مینماید عالم انسانی را بصلح و آرامش میخواند و وحدت بین ادیان را تعلیم میدهد، ترک تعصّبات دینی، نژادی، جنسی و طبقاتی را از آغاز کودکی بآنان یاد میدهد و برابری همۀ مردم جهان را در برابر حقوق انسانی و بویژه تساوی حقوق بین مرد و زن را تشویق مینماید،جستجوی حقیقت را وظیفۀ هر فردی میداند و تعلیم و تربیت اجباری و همگانی را ترویج میکند، ایجاد یک خطّ و زبان بینالمللی را پیشنهاد میکند و تدابیری برای توزیع منصفانۀ ثروت و کم کردن فاصلۀ بین طبقات غنی و فقیر جامعه ارائه مینماید،معاشرت با مردمان از هر فرقه و طبقه را تشویق میکند و تفاوتهای فرهنگی را مانعی در راه گسترش یگانگی نمیداند.
دیانت بهائی همکاری علم و دین را لازم میشمارد و تحصیل علوم عالیه و فنون متداوله را تشویق میکند، بیکاری و کاهلی را ناپسند میداند و اشتغال بکار و حرفه را از عبادت محسوب می دارد، سازمان ملل متّحد را پشتیبانی میکند و از طریق نمایندگان جامعۀ بینالمللی بهائی در آن سازمان بعنوان یک سازمان غیر دولتی در امور عام المنفعه بین المللی شرکت فعّالانه مینماید و بالأخره نارسائی نظامات کنونی عالم را یادآور میشود و در تأسیس یک نظم نوین جهانی کوشش به عمل میآورد.
دیانت بهائی از سوی دیگر اعتقاد به یکتائی خداوند را تعلیم میدهد و همه پیامبران خدا را براستی میشناسد، افراد را به تعالی روحی و تزکیۀ نفس و تلطیف احساسات انسانی دعوت میکند و با تعالیم و احکام روحانی خود آنان را در حصول این اهداف یاری میدهد، انسان را بتقوی و پرهیزکاری میخواند و امانت و صداقت رادر روابط انسانی ضروری میشمارد ،اهمّیّت ارزش های اخلاقی و روحانی را یادآور می شود و روش زندگی شایسته را نشان میدهد، پرستش و نیایش حضرت پروردگار را تعلیم می دهد و نماز خواندن و روزه گرفتن را واجب میشمارد بطور خلاصه می توان گفت که تعالیم بهائی از یک طرف انسان را به اخلاق و آداب انسانی رهبری می کند و از سوی دیگر او را از ارتکاب جرائم و رذائل باز میدارد.
نکتۀ دیگری که در پایان این نگارش شایستۀ یادآوری است اینکه دین بهائی دینی است که از ایران برخاسته و نوشتههای بیشماری از مؤسّسین آن در زبان شیرین فارسی بیادگار مانده است حضرت بهآءالله زبان فارسی را سزاوار ستایش دانستهاند و حضرت عبدالبهاء مژده دادهاند که "ایران محسود عالمیان گرددو ایرانیان مغبوط جهانیان شوند" و مطمئن ساختهاند که ایران. "چنان ترقی نماید که انظار جمیع اعاظم و دانایان عالم حیران ماند."
کشور مقدّس ایران که زادگاه امر بهائی است در نظر نه تنها بهائیان ایران بلکه بهائیان جهان از هر سرزمین و اقلیم که باشند مقدّس شمرده میشود. پیروان غیر ایرانی آئین بهائی نیز بکشور ایران بنظر احترام مینگرند و آرزوی زیارت آن سرزمین را در دل میپرورانند و چه بسا از آنان، که در یاد گرفتن زبان فارسی همّت شایسته بکار میبرند نوروز را بعنوان عیدی از اعیاد دینی میشمارند و مجالس جشن و سرور در آن روز بر پا می نمایند .
امید است این نوشتۀ کوتاه بر آگاهی دوستان فارسی زبان بیفزاید و آنان را در مطالعات آینده شان یاری و رهبری نماید.
نظر خود را بنویسید