×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

مفهوم جدید کار و خدمت در آثار بهائی
1394/08/21

با تشکر از خانم فرح دوستدار برای ارسال مقالۀ زیر:

مفهوم جدید کار و خدمت در آثار بهائی

فرح دوستدار

کار و خدمت از مفاهیم کلیدی تاریخ تمدن بشر است که در طول زمان دچار تحولات بنیادینی گشته. یکی از علائم مشخصه نظم بدیع حضرت بهاءالله ارائه تصویر جدیدی ازاین دو مفهوم و ایجاد تحولی اخلاقی در زندگی فردی و اجتماعی در این زمینه است تا بشر قادر شود مشکلات پیچیده اقتصادی کنونی را بنحو عادلانه تری حل نماید. این مقاله ابتدا سیرمختصری در تاریخ تحول کار و خدمت نموده و سپس به تفحص درآثار بهائی میپرداز و به اصولی اشاره میکند که قادر به ایجاد تحولی بنیادین در برداشت کنونی جهان در زمینه کار و خدمت است.

سیر تحول کار و اشتغال در طول تاریخ

کار در مسیر تحولات تاریخی خود تحت تأثیر عوامل متعددی قرار گرفته : تقسیم کار ، پیدایش ابزارجدید ، اختراع وسائل مکانیکی و استفاده ازماشین ها ، تحول شرایط زندگی ، نیازهای طبقات مختلف اجتماعی ، مسئله قدرت و حاکمیت.

در فرهنگ های شناخته شده باستانی جهان کارتنها به فعالیت های بدنی گفته میشد که بوسیله بردگان و طبقات پائین اجتماع صورت میگرفت از اینرو دارای بار منفی بود. بسیاری از تصاویرقدیمی سلاطین چین باستان شاهان و یا ملکه هائی را با ناخن های بسیار بلند نشان میدهد که نمودار اشرافیت بوده و نشان میدهد که دستهای نازپرورده صاحبان آن هرگز بکاری بدنی اشتغال نداشته است.

در عهد عتیق در فرهنگ یونان و رم باستان کار کردن مختص بردگان و زنان و مزدبگیران روزانه یعنی افراد تهیدست بود. ارسطو فیلسوف معروف یونان کار را مختص طبقات پائین اجتماع دانسته و مفهوم مخالف کار را آزادی مینامد از اینرو تنها اشراف و مردان توانمند را شهروند یا مردان آزاد میداند. حقوق شهروندی نیز تنها به مردان آزاد تعلق میگیرد. کار بدنی در این دوران از اعمال شاق ودر نتیجه در خور نجبا و اعیان نیست. او در کتاب خود تحت عنوان سیاست بر این فرض است که ثابت گشته انسانها بطور طبیعی یا برده و یا مرد آزاد متولد میشوند.

یکی از ریشه های فرومایه انگاشتن کاربرمیگردد به روایت دینی در داستان آفرینش که ابتدا در تورات آورده شده و سپس در انجیل و قرآن نیز آمده است. بر طبق این روایت آدم و حوا در ابتدای خلقتشان در بهشت براحتی و آسایش روزگار میگذراندند ولی با خوردن میوه ممنوعه و سرپیچی از فرمان الهی از بهشت رانده میشوند و خداوند آنها را مجازات میکند از آن پس حوا میبایست با درد و سختی بسیار فرزندان بزاید و آنها را بپروراند و آدم به کاردر مزرعه بپردازد. از اینرو تا اواخر قرون وسطی کار کردن نوعی فرمان و مجازات الهی بود و انسان میبایست به اینوسیله گناهان خود را پاک کند. ریشه لغت کار و کارگر در زبانهای غربی labour نیز که بمعنی سختی و و درد و رنج است نیز از این تفکر منشاء میگیرد. بعد ها لغت کار بعنوان work مصطلح شد که بمعنی فعالیت خلاقانه است.

واژه خدمت نیز مانند مفهوم کار در طول تاریخ بار منفی داشته و همراه است با مفاهیمی مانند فرودستی ، فرومایگی ، نوکری ، کلفتی ، بیچارگی ، بردگی و نظائر آن. فردی که خدمت میکند نیزمستقیم و یا غیر مستقیم در زمره خدمتکار بحساب آورده میشد. در زبانهای زنده جهان واژه های ارباب و رعیت ، آقا و نوکر، حاکم و فرمانبردار سرمایه دار و کارگر کلماتی متضادند که با تعصب و پیش داوری توأم است. جامعه بشری در طول تاریخ به دو گروه تقسیم میگشت ، گروه حاکم و فرمانده و گروه فرمانبردار و مطیع. گروه بندی طبقاتی بین حکومت ها ، نژادها ، مذاهب ، طبقات اجتماعی یا جنسیت ها همگی از یک اصل فکری منشق میشود و آن برداشتی اشتباه از مفهوم کارو خدمت به نوع انسان است.

در قرون ١١ و ١٢ میلادی تحول مهمی در زمینه تقسیم کار در اروپا رخ میدهد. جامعه اروپا تبدیل میشود به جامعه سه قسمی یا سه سویه (Tripartite Society ) به این معنی که جامعه را در زمینه کار تقسیم میکنند به سه گروه که هریک بخشی از فعالیت های مختلف را انجام داده و به این ترتیب هم آهنگی ایجاد میشود: ١- روحانیون ٢- سلحشور ها یا نجیب زادگان ٣- طبقه کارگزاران. گروه اول به مسئله دین و دعا پرداخته ، سلحشور ها یا نجبا مسئول جنگ و نبرد و دفاع از آب و خاک میشوند و گروه سوم افرادی که به کارهای تولیدی و خدمات میپردازند. مقصود از کاردر ابتدا کشاورزی است و سپس بسط داده میشود به تجارت و صنعت و رفته رفته به تدریس و گروه معلمان و دانشگاهی ها و طبقه تحصیل کرده را نیز در بر میگیرد.

مسئله کار کردن در قرن های پس از آن دارای منزلت بیشتری میشود و طبقه بندی جدیدی ایجاد میگردد : از سوئی گروهی که قادر بکارکردن هستند در برابر گروهی که قادر بکار نیستند (مانند سالمندان و مریضان) و از سوی دیگر گروهی که قادر است بکار ولی تمایلی بکار کردن ندارد و بنوعی سربار جامعه است. در دوران رفرماسیون یا تجدید حیات دینی در مسیحیت در اوائل قرن ١٦ میلادی و پس از آن در قرنهای ١٧ و ١٨ در دوران روشنگری کاربعنوان شرط لازم و مشروع دستیابی به مال و ثروت تلقی شده و ارزش آن ارتقاء می یابد.

مارتین لوتر مؤسس مذهب پرتستانت در آلمان در رساله خود تحت عنوان "خطاب به نجبای مسیحی ملت آلمان" به سخنان پولوس از حواریون حضرت مسیح اشاره میکند که میگوید آنکس که نخواهد کار کند حق خوردن نیز ندارد. لوترهر فرد مسیحی را موظف میداند به انجام دو وظیفه خطیرکه هر دو در یک رتبه قرار دارند اول عبادت که آنرا خدمت به درگاه الهی میدانند ودوم خدمت به همنوعان. کار در مذهب پرتستانت همردیف عبادت قرار میگیرد. لوتر بیکاری ، بطالت و تنبلی را گناه و مخالف دستور الهی توجیه میکند گناهی که نه تنها برضد خواسته خدا بلکه مخالف همنوع است. بنا به اعتقاد لوتررضای الهی و نزدیکی به خدا بوسیله اعمال نیک صورت نمیگیرد بلکه با ایمان به مسیح رحمتو بخشش خداوند شامل حال فرد مؤمن میشود. بحث های این دوران در مورد کار به حیطه علوم دینی محدود بود.

از قرن ١٧ میلادی با شروع عصر روشنگری و پیدایش نظریه های جدید علمی کار ازجنبه نظری و عملی دچار دگرگونی های بنیادینی میشود و فلاسفه به بحث در مورد کار در زمینه علم اخلاق میپردازند. کار منبع اصلی و مشروع کسب ثروت تلقی شده و بعنوان یک فضیلت انسانی دارای ارزش اجتماعی و اقتصادی میشود. در حالی که ثروت از دوران ارسطو و عهد عتیق تا آنزمان ودیعه ای الهی محسوب میشد. فقر و تهیدستی را تا آن زمان سرنوشتی تغیر ناپذیر میدانستند. در این دوران فرق گذاشته میشود بین هنر و کار و هچنین بین کار بدنی و کار فکری.

آدم اسمیت دانشمند ااسکاتلندی و پدر علم اقتصاد مدرن که مکتب اقتصاد بازار آزاد را بنیان میگذارد بحث در مورد کار و خدمت را به زمینه اجتماع و علم اقتصاد انتقال میدهد. او فرق میگذارد بین کار فعال و تولید کننده و کار غیر فعال که محصولی تولید نمیکند. اشرافیت و هنر بیکاری که مورد فخر طبقه اعیان ومورد تمجید ارسطو وبسیاری دیگراز فلاسفه بود در مکتب آدم اسمیت بعنوان حالت غیر فعالانه و فاقد تولید مورد مذمت قرار میگیرد. او در کتاب مشهور خود تحت عنوان "ثروت ملل" مینویسد که انسانها بطور عموم تمایل دارند به تجارت وتبادل کالا و پیوسته در صدد بهبود شرایط زندگی خود هستند. ثروت باید نتیجه کار انسان باشد. اومیپردازد به تشریح اهمیت تقسیم کار و اهمیت تخصص در پیشرفت اقتصادی و دستیابی به رفاه اجتماعی.

ادم اسمیت در کتاب "ثروت ملل" که در سال ١٧٧٦ میلادی نگاشته واز آثارکلاسیک و کتابهای درس اقتصاد محسوب میشود و تا به امروز نیز نقش تعین کننده ای در اقتصاد جهان دارد بطور خلاصه این طرز فکر کلی را ارائه میدهد: او بر این نظریه بنا میکند که در بازار آزاد هر انسانی خودخواهانه منافع خود را دنبال میکند. برای اثبات نظر خود او مثال معروف یک نانوائی را می آورد و مینویسد شما به دکان نانوائی میروید زیرا نیاز به نان دارید نه برای آنکه عمل نیکی برای نانوا انجام دهید. از آنسو نان پختن نانوا نیز برای خوشحال کردن شما نیست بلکه از آن جهت است که نیاز به تأمین مخارج زندگیش دارد. اسمیت نتیجه گیری میکند چنانچه هر فردی در یک بازار آزاد بفکر معیشت خود بوده و منافع خود را دنبال کند در مجموع نیازهای همه افراد اجتماع برآورده میشود و جامعه از نظر اقتصادی پیشرفت میکند.

از نیمه قرن ١٩ میلادی با پیشرفت انقلاب صنعتی وپیدایش تفکر مارکسیستی مسئله کار و حقوق کارگران در محور بحث های اجتماعی ، تاریخی و اقتصادی قرار میگیرد. بنا به نظریه مارکس شرایط مادی زندگی و خصوصا شرایط کار و تولید محصول نه تنها اساس کلیه تحولات فرهنگیست بلکه کلید فهم درک حقیقت انسان است. او اولین فیلسوفیست که تنها جنبه مادی کار را در نظر گرفته و آنرا در محور فلسفه خود قرار میدهد.

مکتب های سوسیالیسم و کمونیسم که احقاق حقوق کارگران و تأمین رفاه این طبقه محروم اجتماعی را در مد نظر دارد در طول قرن ١٩ و ٢٠ میلادی تبدیل میشود به یک برنامه سیاسی با هدف ایجاد انقلابی جهانی. صرفنظر از عواقب ناگوار نبردهای اقتصادی و سیاسی مکتب های فوق در زمینه شرایط کار و حقوق کارگران با ارتقاء ارزش کار وایجاد بیمه های اجتماعی شرایط زندگی تغیر یافته و موجبات رفاه بیشتر طبقه کارگرو کارمند و سایر افرادی که بعلت نقص بدنی یا بیماری قادر به کار کردن نیستند فراهم میگردد. پیشرفت های چشمگیر حقوقی و موفیت های اقتصادی کشورهای دموکراتیک غربی از سوئی و ورشکستگی اقتصادی و فروپاشی کشورهای مارکسیستی از سوی دیگردر اواخر قرن بیستم موجب گردید که اصول اقتصاد لیبرال یا اقتصاد بازار آزاد را بهترین پدیده اقتصادی قلمداد کنند. این خوش خیالی با بحران مالی واقتصادی در سال ٢٠٠٨ میلادی فرونشست و افکار متوجه ضعف های نظام اقتصادی کنونی جهان وعواقب نگران کننده آن گشت. مسائل مورد بحث عبارتند از کمبود اصول اخلاقی درروابط مالی و دنیای تجارت و اقتصاد ، خودخواهی و توجه بی حد و مرز به بسط منافع شخصی و در سطح اجتماع رقابت گروهی شرکت ها جهت جلب منافع بیشتر و در روابط بین ملل تمرکز بر منافع ملی بدون در نظر گرفتن عواقب آن برای کشور های ضعیف تر . در تمامی این زمینه ها ، فردی ، گروهی ، بین المللی تعالیم بهائی اصولی را ارائه میدهد که در مجموع میتواند نظام اقتصادی عادلانه تر و کارآمدتری را بنیان نهد. در زیر به مجموعه اصولی اشاره میرود که با این ترکیب هم آهنگ در سایر سیستم های فکری و علمی و یا ادیان سنتی یافت نمیشود.

مفهوم کار و خدمت در آثار بهائی

در آثار بهائی مسئله کار و خدمت در مقایسه با دو مکتب مارکسیستی و اقتصاد بازار آزاد دچار تحولی بنیادین میگردد. برخلاف نظریه مارکس و فلسفه مادی که اصل موجودیت انسان را در کار و جنبه های مادی زندگی میداند و مکتب اقتصاد لیبرال که هدف کار را در سود ومنفعت شخصی میبیند در آثار بهائی میزان انسان بودن خدمت به نوع بشر و نفع عموم را در نظر داشتن است بدون آنکه رفاه و نفع شخصی نفی شود. حضرت بهاءاللّه در لوح مقصود ميفرمايند :

" امروز انسان کسی است که بخدمت جميع من عَلَی الاَرْض قيام نمايد. " (مجموعه الواح بعد از کتاب اقدس ، صفحه ١٠١ )
و یا در این بیانات:

" آنچه سبب نفع عالَم است هر چه باشد لدی اللّه مقبول و محبوب و دون آن هرچه باشد مردود چه که اين ظهور محض نجات و اصلاح و اتّحاد و اتّفاق و راحت اهل عالَم بوده " (امر و خلق ، جلد٣ ، صفحه ٢٠٤)

" انسان از برای اصلاح عالَم آمده و بايد لوجه اللّه بخدمت برادران خود قيام نمايد " (مائده آسمانی جلد ٧ صفحه ١٦٦)

" بايد از شما ظاهر شود آنچه که سبب آسايش و راحت بيچارگان روزگار است"( فضائل اخلاق صفحه ١٣٠)

در آثار بهائی خدمت جنبه عمومی و عالمگیر یافته و بخشی ازهدف نهائی کار بحساب می آید و میزان ارزش یابی آن قرار میگردد. باوجود اهمیتی که رفاه مادی دارد و با در نظر داشتن حق هر فردی جهت دنبال کردن منافعش هرگز نباید نفع عموم مردم جهان و رفاه کل بشر را نادیده گرفت بلکه این دو را با هم همراه ساخت. تنها چنین اصل اخلاقی قادر است مسائل جهانی کنونی مانند مشکل محیط زیست وشکست اقتصاد جهانی را حل نمود.

اهمیت اشتغال به کار

حضرت بهاءالله در کتاب اقدس در بند ٣٣ اشتغال بکار را فریظه ای دینی و همردیف عبادت قرار میدهند. عبدالحميد اشراق خاوری در کتاب تقريرات درباره کتاب مستطاب اقدس آیه فوق را اینکونه شرح و توضيح میدهد:

"ای پيروان جمال قدم، واجب شده است بر هر يک از شما که مشغول شويد بکاری ازکارهای دنيوی. يعنی مشغول شويد به صنعت و به کسب و اقتراف و امثال اينها. ما قرار داديم اشتغال شما را بکار عين عبادت. يعنی اگر کسی بکاری مشغول شود و کارخود را از روی خلوص نيّت و به کمال محبّت بنوع بشر انجام دهد، اين عمل او عنداللّه عبادت شمرده می شود. فکر کنيد ای مردم در رحمت خدا و لطفها و مرحمت های خدا، سپس شکر کنيد خدا را در شامگاهان و بامدادان. بيهوده به هدر ندهيد اوقات و ساعات عمر خود را به بيکاری و تنبلی. مشغول شويد به آنچه که نفع می برد از آن خود شما و ساير مردم."

اهمیت همکاری و کمک به دیگران

" تعاون و تبادل از خواص هيئت جامعه عالم وجود است و بدون او وجود معدوم و در مراتب وجود در قوس صعود آنچه برتبه اعلی تر نگری شؤون و آثار حقيقت تعاون و تعاضد را در رتبه مافوق اعظم از رتبه مادون مشاهده نمائی . مثلاً آثار باهره اين شأن قويم را در عالم نبات اعظم از عالَم جماد و در رتبه حيوان اکبر از رتبه نبات ملاحظه کنی تا آنکه در عالَم انسانی اين امر عظيم را از جميع جهات در منتهای اتقان مشهود بينی چه که در اين رتبه تعاون و تعاضد و تبادل محصور در جسم و جسمانيّات نبوده بلکه در جميع مراتب و شؤون ظاهری و معنوی از عقول و افکار و آراء و اطوار و آداب و آثار و ادراکات و احساسات و سائر احوال انسانی ، اين روابط متينه را در منتهای محکمی ادارک نمائی و آنچه اين روابط متانت و ازدياد بيشتر يابد جمعيّت بشريّه در ترقّی و سعادت قدم پيشتر نهد بلکه فلاح و نجاح بجهت هيئت جامعه انسانيّت بدون اين شؤون عظيمه محال است " .(مکاتيب حضرت عبدالبهاء ، جلد ٥ صفحه ١٣٠ )

حضرت عبدالبهاء همچنین میفرمایند :

" ای ياران شرق و غرب از اعظم اساس دين اللّه و معانی کلمة‌اللّه و تکليف احبّاء اللّه تعاون و تعاضُد است زيرا عالَم انسانی بلکه سائر کائنات نامتناهی به تعاون و تعاضد قائم و اگر تعاون و تعاضد متبادله در بين کائنات نماند وجود بکلّی متلاشی گردد ٠٠٠ " (مکاتيب حضرت عبدالبهاء ، جلد٤ صفحه ١٢٨)

تقسیم عادلانه ثروت

عدالت یکی از مفاهیم کلیدی این آئین است. خیر و رفاه جمیع نوع انسان را در نظر داشتن شرط عدالت و بنا بتعالیم بهائی هدف اصلی اقتصاد است. حضرت عبدالبهاء در خطابه ای میفرمایند : "بايد قوانين و نظاماتی گذارد که جميع بشر براحت زندگانی کنند يعنی همچنانکه غنی در قصر خويش راحت دارد و به انواع موائد سفره او مزيّن است فقير نيز لانه و آشيانه داشته باشد و گرسنه نماند تا جميع نوع انسان راحت يابند. امر تعديل معيشت بسيار مهم است و تا اين مسئله تحقّق نيابد سعادت برای عالم بشر ممکن نيست." خطابات حضرت عبدالبهاء ، جلد٢ صفحه ١٤٨)

پرهیز از حرص و طمع

یکی از مشکلات اقتصاد کنونی که پس از بحران مالی سال ٢٠٠٨ مطرح گردید مشکل طمع بیحد بانکداران و صاحبان ثروت بود. در سیستم کنونی اقتصاد سود جوئی و منفعت شخصی را در نظر داشتن اصلی محوری و مشروع و بعنوان نیروی محرکه اقتصاد پذیرفته شده. تعیین حد و مرز آن تنها بوسیله وضع مالیات های سنگین کشوری ممکن میگردد. در اقتصاد جهانی یا نئولیبرالیسم کنونی تولید کنندگان بزرگ دیگردر تحت کنترل حکومت ها نبوده و با انتقال سرمایه به نقاط ارزان جهان از پرداحت مالیات های کلان میگریزند. جهانی شدن اقتصاد بحران آز و طمع سرمایه داران را نیز تشدید نموده.

در تعالیم بهائی از آنجا که اقتصاد دارای ابعاد اخلاقی و روحانی نیز میباشد فرض بر اینست که با بسیاری از مسائل و موانع کنونی باید از جنبه معنوی و اخلاقی بمبارزه پرداخت. در مورد مهار کردن حرص و طمع بیانات بسیاری در آثار الهی یافت میشود از جمله:

" ممکن نيست که از برای اهل عالم قناعت حاصل شود مگر بقوّه ايمان ..." (مکاتيب حضرت عبدالبهاء جلد ٤ صفحه ٥٤)

" ای ساذج هوی حرص را بايد گذاشت و بقناعت قانع شد زيرا که لازال حريص محروم بوده و قانع محبوب و مقبول " ( ق ٥٠ کلمات مکنونه )

" ای پسران دانش چشم سر را پلک بآن نازکی از جهان و آنچه در اوست بی بهره نمايد ديگر پرده آز اگر بر چشم دل فرود آيد چه خواهد نمود " . ( ص ٢٦٣ مجموعه الواح حضرت بهاءاللّه و ص ٦ دريای دانش )

" قناعت در هر موردی محبوب است حتّی در تجارت. مقصد سهولت معيشت است زيرا ثروت موقت است و توسيع دائره تجارت سبب پژيشاني حال و عاقبت ندارد " (گلزار تعالیم بهائی ، صفحه ٢٤٩ )

نظر خود را بنویسید