×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

یک روز کاریِ حضرت عبدُالبهاء
1396/12/17

یک روز کاریِ حضرت عبدُالبهاء (۱)

نوشتۀ مایکل کِرتوتی ‌(Michael Curtotti) (۲)

۲۹ ژوئیۀ ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری

حیات حضرت عبدُالبهاء //www.noghtenazar.org/node/1523 سرشار از موفّقیّت های پی در پی بود. ایشان فرزند اَرشدِ حضرت بهاءُالله بودند که فراتر از حیاتی در تبعید و مَسجونیّت، دیانت بهائی را از موطن خویش به مناطق دوردست جهان بردند. اگر آنچه را که حضرت عبدُالبهاء منحصراً در اَسفارِ تبلیغی خویش در اروپا و آمریکا انجام دادند هر نفسِ مؤمنی در نظر گیرد، بسیاری از همین نفوس شاید قادر باشند در مدّتِ طولانیِ عمرِ خویش به انجام برسانند.

آنچه در زیر آمده شرحی است نوشتۀ رابرت استکمن (‌Robert Stockman) دربارۀ اوقاتی که حضرت عبدُالبهاء در آمریکای شمالی گذراندند.

«این سفری نبود که نفسی با کهولت سن ۶۷ سالگی غیر آمریکائی به عنوان گردشگری انجام دهد و یا مُبلّغ دینی که بخواهد مقام و موقعیّت خویش را استحکام بخشد، بلکه همّت وجود غیر قابل توصیفی است که اثرات اقدامات وی بر نوع بشر در مقامی بالاتر از اقدامات هر بشری بوده، نفسی که آزادی تازه به دست آوردۀ خویش را بعد از چهل سال محرومیّت و محبوسیّت با درایتی اِلهی و کامل توانسته پیامِ والدِ محترمشان را که یگانگی عالم انسانی و صلح جهانی می باشد با تعداد بسیاری از ساکنین آمریکای شمالی شریک نماید. سفر ۲۳۹ روزۀ خسته کننده ولی پُرهیجان ایشان از یک ساحل به ساحلی دیگر ایشان را به پنجاه شهر بزرگ و کوچک کشید که در آن روزانه تا چهار سخنرانی که مجموعاً به چهارصد خطابه می رسید ارائه فرمودند که حدوداً به گوش نود و سه هزار مُستمِع رسید.

در بعضی از روزها بیش از صد و پنجاه نفر مایل به ملاقات خصوصی با ایشان بودند.» ۳

داستان های حیاتِ عُنصریِ حضرت عبدُالبهاء یک مجموعه است، مجموعه ای از خردمندی، مُلهَم از اِلهاماتِ اِلهی، مَحَبَّتِ حقیقی و در بعضی از اوقات باید گفت از اتّفاقات و حوادث معجزآساست.

حتّی انجام امور روزانۀ حضرت عبدُالبهاء عامل بر انگیختن تعجّب و شگفتی است. دکتر یونس خان افروخته که برای مدّت نُه سال به عنوان منشی در حضور حضرت عبدُالبهاء به خدمت مشغول بود خاطراتی دربارۀ انجام امور روزانۀ ایشان بجا گذاشته.

شرح زیر در ایّامی است که نامه های فراوانی از جانب خیلِ مُحبّان در شرحِ شهادت و صدمات وارده بر جامعۀ بهائی ایران به حضرت عبدُالبهاء پی در پی می رسید.

«... روزی نبود که مَکاتیب پُر از شِکوه و آه و ناله به دست مبارک نرسد و شبی نبود که هیکلِ مبارک با نالۀ سحرگاهی در آن اطاقِ چوبیِ مُحَقّرِ فوقانی در مقابلِ روضۀ مبارک [آرامگاه حضرت بهاءُالله] به استغاثه مشغول نباشند.» ۴

«باید جواب همه را مرقوم فرماید. مسائل علمی، مسائل روحانی، مطالب عرفانی از تمام نقاط ایران و عالَم می آمد و اَجوِبۀ [پاسخ هایِ] مُفصّلِ مشروح عنایت می شد، بسیاری را به قلمِ مبارکْ مرقوم [می فرمودند]...» ۵

«همیشه عادت رفع خستگی مبارک این بود که زحمتی را به زحمت دیگر تبدیل نمایند، مثلاً چون از تحریر خستگی حاصل می شد این زحمت را به زحمت دیگر که عبارت از اِلقاءِ لوح باشد تبدیل می فرمودند و همین که از این کار خستگی حاصل می شد مسافرین را اِحضار نموده به نصایح می پرداختند، همین که از اِلقاء و بیان، تحریر و تقریر خستگی دست می داد در کوچه های تنگ و تاریکِ سِجنِ اَعظم [عکّا] قدم می زدند و در این ضمن به هر کس از یار و اَغیار و دوست و دشمن می رسیدند چند دقیقه مکث فرموده به مناسبتِ حالِ هر کس بیانی می فرمودند به این معنی که کار مهمّی انجام می دادند و در هنگام این عبور و مرور به رَتق و فَتقِ امور مشغول بودند.

و همین که خستگی حاصل به عیادت مَرضیٰ [بیماران] و کلبۀ فقراء تشریف می بردند، مَرضیٰ را به دعایِ شِفاء و فقراء را به اِعطایِ تنخواه خشنود می کردند... همین که کیسۀ مبارک خالی می شد فوراً مراجعت نموده اگر روز بود دورۀ زحمات را از سر می گرفتند و آقا میرزا نورالدّین را اِحضار می فرمودند... اگر شب دیر شده بود چون عدّه ای از مسافرین و مجاورین در بیرونی مجتمع و منتظر بودند به اِظهار ملاطفت جمیع را سرافراز فرمودند، یک نفر را به قِرائتِ مناجات اَمر می فرمودند بعد به اندرون تشریف برده به تنظیم و تمشیتِ امورِ بیتِ مبارک و تربیتِ افرادِ عائلۀ مقدّسه می پرداختند.

بعد از مختصر راحتی در بستر، قبل از طلوع فجر مشغول مناجات و نزول آیات بودند تا اوّل آفتاب که دورۀ زحمات را از سَر شروع کنند، پس راحت و آسایش موقّت خاطر مبارک فقط آن بود که چند دقیقه در سَرِ سفره و هنگام صرف طعام بگذرانند امّا آن هم به سؤالات و مباحات مسافرینِ غربی که مستلزمِ اَجوبۀ حکمتی و اتیان دلائل و بَراهینِ عقلی و نقلی و عرفانی بود منتهی می گشت.» ۶

بیانات مبارک در همان لحظات استراحت و آسایش هم تحت عنوانِ «مُفاوضاتِ عبدُالبهاء» برای همگان باقی مانده. //reference.bahai.org/fa/t/ab/ مطالبی است که حضرت عبدُالبهاء در آن لحظاتِ به اصطلاح آسایش با وجود خستگی برای نفوسی که به تناولِ غذا مشغول بودند توضیح می فرمودند.

پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۱۱۵ نویسنده می باشد.
(۲).مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
(۳). ترجمه از کتاب Abdul Baha in Akka, Robert H. Stocman
(۴).خاطراتِ نُه ساله، صفحۀ ۲۳۱.
(۵). ایضاً، صفحۀ ۲۳۲.
(۶) ایضاً، صفحۀ ۲۳۳.

نظر خود را بنویسید