×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

عدم مداخله در امور سياسي-قسمت سوم
1385/11/27

با توجه به مقدماتی كه در دو گفتار قبل بیان شد، اكنون سعی می‌شود به سؤالات مذكور در قسمت اول مختصراً پاسخ داده شود، یعنی اینكه چرا بهائیان از حكومت اطاعت می‌كنند، سعی نمی‌كنند حكومت كشوری را به دست گیرند، در احزاب مختلف عضو نمی‌شوند، در انتخابات شركت نمی‌كنند و مشاغل سیاسی نمی‌پذیرند.
همانطور كه در اولین گفتار این مجموعه ذكر شد، بهائیان معتقدند نمی‌توان مشكل یك كشور را به تنهایی حل كرد؛ تا وقتی جهان متحد نشود مشكلات هر گوشه از جهان به نقاط دیگر سرایت خواهد كرد و بنابر این اگرچه مشكلات ممكن است محلی به نظر برسند در حقیقت نیاز به یك راه حل جهانی دارند. پس برقراری اتحاد جهانی بر مسائل یك كشور خاص اولویت دارد. بیت‌العدل اعظم دراین باره می‌فرمایند: «وقتی حضرت بهاءالله در قرن نوزدهم پیام خود را به عالم اعلام فرمودند كاملاً به وضوح مشخص كردند كه اولین قدم ضروری و اساسی برای حصول صلح و ترقی عالم انسانی عبارت از اتحاد است. ایشان می‌فرمایند: اصلاح عالم و راحت امم ظاهر نشود مگر به اتحاد و اتفاق. اما تا این زمان شما اكثر مردم را مشاهده می‌كنید كه دارای نقطه‌نظری متفاوت و متضاد هستند، یعنی آنها به اتحاد به عنوان هدفی غائی و تقریباً غیر قابل حصول نگاه می‌كنند و در بدایت امر نظر را بر مداوای سایر امراض نوع بشر متمركز می‌سازند. اگر آنها فقط بر این موضوع واقف بودند، می‌دانستند كه سایر امراض صرفاً علائم مختلف و عوارض جانبی این بیماری عمده و اساسی، یعنی اختلاف و افتراقند.» [1]
از سوی دیگر، به اعتقاد بهائی حل مشكلات عالم از طریق روشهای سیاسی ممكن نیست، بلكه راه حل اصلی مشكلات جهان روحانی است. حضرت ولی امرالله می‌فرمایند: «افسوس كه عالم بشریت چه از لحاظ اخلاق انفرادی و چه از حیث روابط اجتماعی چنان از راه راست منحرف گشته و چنان رنج كشیده كه به هیچوجه حتی مساعی و تدابیر سیاستمداران و زمامداران بی‌طرف و خوش‌نیت و ساعی و فداكار نیز نمی‌تواند به نجاتش پردازد.» [2] پس مشاركت در حكومت نمی‌تواند به تحقق هدف بهائیان كه نجات عالم و رفع مشكلات جهان است كمك نماید.
بهائیان خود برای ادارهء امور و حل مشكلات روش و دستورالعملی دارند و برنامهء آنها با نظرات هیچ حزب و حكومتی كاملاً مطابق نیست. پس نمی‌توانند به عضویت هیچ حزبی درآیند یا هیچ نوع مشاغل سیاسی را بپذیرند، زیرا این كار به منزلهء زیر پا گذاشتن اصول اعتقادات آنان است. حضرت ولی امرالله در این باره می‌فرمایند: «البته یك شخص بهائی می‌تواند با بعضی از اصول و عقائد دستگاههای سیاسی و روحانی موافقتی داشته باشد، اما نمی‌تواند در هیچ یك از این دستگاهها عضویت یابد و نیز نمی‌تواند بر عقائد و اصول و برنامه‌های‌شان صحه گذارد.» [3]
به علاوه، بسیارند كسانی كه مایلند حكومت را در كشورهای مختلف به دست بگیرند، اما كمند كسانی كه به فكر برقراری وحدت عالم انسانی باشند. بیت‌العدل اعظم در این باره می‌فرمایند: «نقشه صغیر الهی كه ذات الوهیت، به عنوان نقش ما در طرح عظیمش برای فلاح و نجاح عالم بشری، برای اجرا به ما سپرده، به وضوح تعریف و حدود و ثغور آن مشخص شده است. ما باید تمام قوای خود را به این امر اختصاص دهیم، زیرا هیچ فرد دیگری نیست كه این كار را انجام دهد.» [4]
بهائیان معتقد به دخالت ارادهء الهی در امور عالمند و سلطنت و حكومت را از جانب خدا می‌دانند. چنانكه حضرت عبدالبهاء در رسالهء سیاسیه با ذكر آیه‌ء مباركی از قرآن مجید می‌فرمایند: « در کتاب مبین ب ه نصّ صریح میفرماید : ق ُ ل ِ ال لّ ه ُ م َّ مال ِ ک َ الم ُ لک ِ ت ُ ؤ ْ ت ِ ی الم ُ ل ْ ک َ م َ ن ت َ شاء ُ و ت َ ن ْ ز ِ ع ُ الم ُ ل ْ ک َ مم ّ ن ت َ شاء [5] . پس معلوم و مشهود شد که این عطیه موهبت الهیه و منحه ربّانیه است . » یعنی خداوند هرگاه بخواهد حكومتی را به قدرت می‌رساند یا سرنگون می‌كند و دخالت بهائیان در این زمینه تأثیری نخواهد داشت.
همچنین گفته شد كه بهائیان اعتراض بر هیچ كسی را جائز نمی‌دانند، چنانكه حضرت بهاءالله می‌فرمایند: «ابداً نفْسی تعرّض به نفْسی ننماید و بر محاربه قیام نکند شأن اهل حقّ خضوع و خشوع و اخلاق حمیده بوده و خواهد بود.» [6] هدف دین الهی در درجهء اول ایجاد اخلاق نیكوست و به هیچ قیمتی نباید صفاتی مانند ادب و فروتنی زیر پا گذاشته شود.
هر جامعه‌ای محتاج به وجود قوانینی است كه همه از آن اطاعت كنند تا نظم و امنیت برقرار شود. بیت‌العدل اعظم در این باره می‌فرمایند: »آن حضرت (حضرت عبدالبهاء) در احیان سفر در آمریكا توضیح دادند كه جوهر روح بهائی این است كه جهت استقرار نظم اجتماعی بهتر و شرایط اقتصادی مطلوب‌تر باید اطاعت و تبعیت از قوانین و اصول دولتی مجری گردد.» [7] پس اطاعت از قانون بهتر از هرج و مرج و بی‌قانونی است.
اما این به آن معنی نیست كه بهائیان هركاری حكومت گفت انجام می‌دهند، چنانكه حضرت ولی‌امرالله تأكید می‌فرمایند: «بهائیان مطیع قانونند، اعم از فدرال یا ایالتی، مگر آن كه انقیاد نسبت به این قوانین به منزله انكار دیانت خودشان باشد.» [8] و نیز در كتاب قرن بدیع می‌فرمایند: »در امور وجدانیه كه تعلق به اصل امر و عقاید اساسیه اهل بهاء دارد افراد بهائی به كمال صراحت و صرامت از قبول دستوراتی كه جنبه تبری از آئین الهی داشته و یا مباین با موازین روحانیه و حس وفاداری نسبت به اصول قیمه شریعه‌الله تلقی گردد خودداری نموده حبس و زجر و طرد و نفی حتی شهادت را بر اطاعت ترجیح می‌دهند.»
اما آنچه می‌توان آن را مهمترین دلیل عدم مداخلهء بهائیان در امور سیاسی دانست حفظ اتحاد است، چه درون خود جامعهء بهائی و چه با افراد و گروههای دیگر. حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: «اساس امر بهائی الفت بین جمیع ملل و ادیان است و مکالمات سیاسی سبب تفرقه و حصول ضدّیت و تعصّب.» [9] و حضرت ولی امرالله می‌فرمایند: »اگر هریك از بهائیان عضو حزب سیاسی متفاوتی باشد، كه بعضی از آنها به كلی با یكدیگر مخالف هستند، چگونه از عهده چنین امری بر خواهیم آمد؟ در این صورت وحدت ما كجاست؟ در اثر امور سیاسیه ما دچار تفرقه خواهیم شد و در مقابل یكدیگر خواهیم ایستاد و چنین وضعیتی بالمره با هدف و مقصد ما مباینت دارد» [10]
پس می‌توان دید كه حكم عدم مداخله در امور سیاسی و اطاعت از حكومت با مجموعهء اعتقادات بهائی، كه بر پایهء وحدت و محبت قرار دارد، كاملاً هماهنگ است. اما البته بررسی هریك از آن اعتقادات، مثل اولویت وحدت عالم انسانی بر سایر امور یا اینكه حكومت از جانب خدا داده و گرفته می‌شود، خود بحثهای جداگانه‌ای است كه باید در مقالات دیگری به آنان پرداخت.

منابع:
[1] 8 دسامبر 1967
[2] نظم جهاني بهائي، ص 46
[3] نظم جهاني بهائي، ص 158
[4] بيت‌العدل اعظم، 8 دسامبر 1967
[5] يعني بگو اي خداي من كه سلطنت از آن توست. سلطنت را به هركه بخواهي مي‌بخشي و از هركه بخواهي مي‌گيري.
[6] ص ٣٠١ مجموعه اقتدارات
[7] 7 ژوئيه 1976
[8] US National Bahai Review, No. 32
[9] ص ٢٧٨ ج ٣ امر و خلق
[10] توقيع 24 جون 1947

نظر خود را بنویسید


shobhe

prhmsh
ارسال شده در : 1386/7/8

یا من تند روی میکنم یا نویسنده...ولی چه طور ممکن است مملکت داری بدون سیاست.پس طغیان دشمنان جهان خوار چه میشود.مملکتمان وهمه حیثیتمان را بگیرند و ما به اسم اینکه باید طابع قانون باشیم و در سیاست دخالت نکنیم ساکت بنشینیم..پس انصاف و عشق به وطن که اول ناموس هر ادمیه چی میشه..پس با این وجود بهایت دولتی رو میخواهد که فقط انها را ازاد بگذارد کارشان را بکنند.در نتیجه خدا ان روزی را نیاورد که ملتی بهایی شوند چون ملیت حیثیت و تاریخ و هویت ان ملت از بین خواهد رفت.