×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

گاهی به آینه نگاه کن!
1388/02/08

منبع: سیروس نیوز

یکی بود، یکی نبود. سالهای سال پیش در کشوری نه چندان دوردست مردمی زندگی می کردند که زندگیشان با زندگی امروز ما خیلی فرق داشت. نه تنها اینترنت و ماهواره و تلفن همراه و هواپیماهای سریع السیر نداشتند، بلکه از رادیو و تلویزیون و اتوموبیل و تلفن ثابت هم محروم بودند. این مردم به زحمت پا را از شهر یا روستای خود بیرون می گذاشتند و کسی هم معمولاً گذارش به کشور آنها نمی افتاد. معدودی از آنها شاید به سفرهایی نسبتاً دور می رفتند، آن هم با اسب و الاغ. وقتی هم به کشورهای دیگر سفر می کردند، چون زبان مردم آن کشورها را نمی دانستند، بیشتر ظواهر را می دیدند و با مردم ارتباط زیادی نداشتند. از میان آنها که به چنین سفرهای دوری می رفتند عدهء کمی زنده از سفر بر می گشتند تا مشاهدات خود را برای دیگران تعریف کنند. البته آنچه هم که تعریف می کردند گزارشی دقیق و واقعی از مردم آن کشورها نبود.

به این دلائل این مردم خیلی دلشان خوش بود! فکر می کردند بهترین و خداپرست ترین و خوش اخلاق ترین مردم جهانند: جهانی که البته چندان بزرگتر از کشور خودشان نبود. همه کافر و نجس و نفهم و بدکار بودند، به جز آنها؛ هنر نزد ایشان بود و بس؛ هیچکس مثل آنها مهمان نواز و مهربان نبود؛ دانشمندان ملل دیگر در برابر عوام آنان نادان بودند؛ ... اقوام و ملل دیگر فقط یک حسن داشتند: اگر روزی مشکلی برای این مردم پیدا می شد می توانستند بگویند تقصیر از اجانب است که چندی پیش از کنار شهر و روستای آنان عبور کرده بودند.

راستی این مردم برای شما آشنا نیستند؟ قبلاً جایی آنها را ندیده اید؟ احتمالاً شما هم با من موافقید که آنها خیلی شبیه ما بودند. اگرچه ما امروز اینترنت و ماهواره و تلفن همراه و هواپیما داریم و با همهء دنیا در ارتباطیم، خیلی شبیه آنها به نظر می رسیم.

بله، درست فهمیدید، آنها اجداد ما بودند. اگر آنها به دلیل شرایط زندگی خود و محدودیت ارتباطاتشان با دیگران دچار این توهمات شده بودند، آیا امروز این تعصب و کوتاه فکری قابل قبول است؟ امروز می توان گفت هنر نزد ایرانیان است و بس، وقتی می بینیم هریک از ملل جهان چه هنرهای فوق العاده ای دارند؟ آیا می توانیم بگوییم فقط ما مهمان نوازیم، وقتی در کشورهای دیگر مورد مهمان نوازی و محبت ساکنان آن قرار می گیریم؟ آیا می توانیم بگویم ملل دیگر کافرند، وقتی می بینیم با چه شور و حرارتی خدا را می پرستند و عبادت می کنند؟ آیا می توانیم پیشرفتهای علمی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ملل دیگر و عقب ماندگی خود را ببینیم و باز هم خود را برترین ملت جهان بدانیم؟

امروز جوامع و ملل دیگر آینه ای در برابر ما گرفته اند تا خود را بشناسیم و جایگاهمان را در جهان بیابیم. وقتی از تخریب حرمین شریفین ناراحت می شویم و فریادمان به آسمان بلند می شود، ناگهان به یاد می آوریم که ما هم در کشور خودمان مساجد اهل سنت و حسینیهء دراویش و اماکن مقدس برای بهائیان را تخریب کرده ایم. وقتی در کشوری کتابهایی بر علیه شیعیان نوشته می شود و اجازه پاسخگویی به ایشان داده نمی شود و ما اعتراض می کنیم، به یاد می آوریم که ما هم در رادیو و تلویزیون و روزنامه ها به بهائیان و سایر دگراندیشان حمله ور می شویم و هرگز به آنان اجازه پاسخگویی نمی دهیم. وقتی به حضرت رسول اکرم توهین می شود و جانمان را آتش می زند، به یاد می آوریم که چطور خودمان به مقدسات اهل سنت و بهائیان و ملل دیگر توهین می کنیم و جانشان را آتش می زنیم.

به قول آقاي آرش نراقي:"من نمی فهمم چرا ما که تا این حدّ از اهانت دیگران به مقدّسات خود برمی آشوبیم، به راحتی و بی محابا مقدسات دیگران را با زشت ترین عبارات به سُخره می گیریم، و مطلقاً این کار را وقتی از جانب ما انجام می شود ناروا نمی دانیم؟ ... خوب است یک بار نوشته ها و سخنان علمای ما را درباره ی بزرگان آیین بهائیّت بخوانید تا ببینید بسیاری از این کسانی که امروزه از اهانت به مقدّسات برآشفته اند، چگونه حرمت مقدّسات دیگران را رعایت می کنند."*

نگاه کردن در آینهء جهان ما را به خود می آورد و کمک می کند افکار و اعمالمان را اصلاح کنیم و در نتیجه در مسیر ترقی و پیشرفت قدم بگذاریم. اما افسوس که بعضی از ما چشمشان را بسته اند و حاضر نیستند در این آینه بنگرند. اگر یکی از آنان را دیدید فراموش نکنید به او بگویید: گاهی به آینه نگاه کن!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

//www.uweb.ucsb.edu/~anaraghi/discussion_f.htm *

نظر خود را بنویسید


به ااینه نگاه کن

نادره
ارسال شده در : 1388/2/11

دوست عزیز ازمقاله ای که به روشنی وظرافت چهره ما را در اینه حقیقت نشان دادی ممنون بسیار اثر بخش بود