×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

سیستم های تفکّر در آموزه های حضرت بَهاءُالله
1398/03/05

سیستم های تفکّر در آموزه های حضرت بَهاءُالله (۱)

نوشتۀ مایکل کِرتوتی ‌(Michael Curtotti) (۲)

۱۱ سپتامبر ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری

در دوران حاضر که بشر در عصر تکنولوژی امروزه به حیات خویش ادامه می دهد و برای فهم و ادراک بهتر امور جهان علاوه بر بسیاری از امکانات دیگر اصول اساسی و قواعد روش تجزیه و تحلیل را هم به کار می گیرد. علی رغم موجودیّتِ خطرِ ساده نمودن بی حَدِّ قواعد روند تجزیه و تحلیل، حقیقت هر نظامی را می توان به قسمت های کوچک ترِ قابلِ فهمی مستقل تقسیم نمود که بتوان امکان درک بهتر هر یک را به وجود آورد. این نحوۀ طرز تفکّر می تواند روشی مفید برای پیدا نمودن راه حلّ تعدادی از مسائل ویژه ای باشد که نتایج بسیار مطلوبی را به وجود آورد و یا خواهد آورد. در نتیجه موفّقیّتِ چنین روشی بجای خود و از طرف یک یک افراد باید منصفانه مورد قدردانی قرار گیرد زیرا هر چند که ممکن است به نظر روشی نامتجانس باشد ولی در سطح وسیعی در بهبود رفاه نوع بشر کمک می نماید.

مانند بسیاری از اقدامات و روش هایی که انسان به کار می گیرد استفاده از روش تجزیه و تحلیل برای حلّ مسائل در عین حال روشی کامل نبوده و دارای نواقصی هم می باشد. به عنوان مثال اختراع یک وسیلۀ تکنولوژی برای حلّ مسأله ای بخصوص در بعضی از موارد اشکالات و مسائل غیرقابل پیش بینی دیگری را به وجود می آورد که از خارج محدودۀ همان نظامِ تفکّرِ اوّلیۀ تجزیه و تحلیل که در نظر بوده به وجود آمده. ممکن است آلودگی محیط زیست و یا تنها شدن (تنهائی) نفوس در جامعه را به علت مجزّا نمودن و از هم گسستگی فعّالیّت های اقتصادی و فعّالیّت های اجتماعی از یکدیگر در جامعۀ بشری به عنوان مثال به کار برد.

نکتۀ دیگری که می توان مرتبط با روش تفکّر انتقادی تجزیه و تحلیلی (شاید هم نادرست) که روشی بسیار عاقلانه در رفتار است دانست امکان دارد کاربردی ناشناخته و غیر قابل تشخیص را به وجود آورد.

به کار گرفتن تجزیه و تحلیل در فرایند تفکّر هم طریق و روش جانشینی (ثانویه ای) است که می توان به وسیلۀ آن بسیاری از مسائل جهان را دقیقاً درک، استنباط و قبول نمود و این در حالی است که برای حلّ بسیاری از مسائل این روش لازم می باشد و همان طوری که در بسیاری از موارد تجربه نشان داده به کار گرفتنش عملاً نتیجۀ مثبت به بار آورده. یکی از مسائل محسوس در این مورد می تواند نحوۀ رفتار آب و هوای جهانی و یا نحوۀ رفتار بازار بورس و یا حتّی نحوۀ رفتار پیچیدۀ مایعات را مشاهده کرد. از شروع قرن بیستم به بعد بسیاری از نفوس به همراه دانشمندان به نظام و فرایند تفکّر مجموعه ای (بررسی تمام جوانب مشکلات) توجّه خاصّ بیش تری نمودند.

نفوسی که به روش «تجزیه و تحلیلی» در روند تفکّر عادت کرده اند چون آگاهند که هر یک از نظام ها مشخّصه های غیر قابل پیش بینی دارند طبیعتاً نمی توانند برای بسیاری از عکس العمل فرایند تفکّر توضیح قابل درکی پیدا نمایند. خلاصۀ مطلب این که با چند کلام محدود و ساده هم نمی توان چنین نظام فکری و عکس العملش را تعریف نمود. به طور کلی هر نظامی اَعَمّ از فکری و غیره روند بسیار پیچیده ای دارند. باید هر نظامی را از جنبه های مختلف آن بررسی نمود و بدانها نظر انداخت و در عین حال استنباط و تعریف نمود. جهت تعریفِ تشکّل (شکل گرفتنِ) هر نظمی باید اطّلاعاتی در مورد «ترکیب» آن به دست آورد. (زیرا آگاهی به چگونگی ترکیب بررسیِ «تحلیلیِ» آن را به مراتب آسان تر می سازد. م). از نظر فرایندِ تفکّر هر نظمی را می توان به نحو دلخواه در ذهن تصوّر نموده و شکل داد زیرا آن نظم در هر حالتی با نظام های دیگر که در حوالی خود می باشند در ارتباط و تماسند. (مراجعه کنید به مثال قبل در مورد نحوۀ رفتار آب و هوا و یا رفتار بازار بورس که هر یک از اجزاء این نظام ها به خودی خود نظام های کوچک تری دارند که در کنار هم در تبادل می باشند و این نظام کوچک تر به نظام های کوچک تر دیگر تأثیر می گذارد. م). نحوۀ عملکرد هیچ نظمی را نمی توان از قبل پیش بینی و یا محاسباتی در موردش انجام داد. به عبارت دیگر روشی خاصّ و ساده عموماً نمی تواند نحوۀ رفتار یک نظم بخصوصی را توجیه و تشریح نموده عمومیّتش دهد. غالباً جهت بررسی و تجزیه و تحلیل هر نظمی لازم است در مرحلۀ ابتدایی «مُدلی» از آن را ساخت که بتوان نحوۀ عملکرد آن را به طور آزمایشی مورد بررسی قرار داد و مشاهده نمود که در شرایط مختلف به چه طرزی عمل و رفتار می نماید. هرچه مدل کامل تر و دقیق تر باشد مسلّماً نتیجه و ثمر عملکردی بهتر و کامل تر به دست خواهد آورد. هر نظامی اصولاً ثمراتی «تدریجی» خواهد داشت که نمی توان منحصراً با نظر به هر یک از اجزاء آن نظام رفتارشان را پیش بینی و یا مشاهده نمود. به عنوان مثال جمع شدن پرندگان (که مجموعاً یک نظام است. م) از قوانین ساده ای پیروی می کند ولی همان قوانین ساده نحوۀ دسته جمع شدن آنان را تشریح نمی کند. (زیرا هر یک از پرندگان اراده و رفتار خویش را دنبال می کنند که با دیگران جمع گردند. م) هر نظمی دارای نقطۀ اوجی است که در آن نقطه نحوۀ رفتارش متفاوت می گردد. اگر «فشاری» به هر نظامی وارد گردد نحوۀ عکسُ العملِ همان نظام فرق خواهد کرد و حالت دیگر جلوه می کند. در این باره می توان از تغییر حالت یخ به حالت مایع و یا حتّی گاز توجّه نمود (که بر اثر فشار گرما حالتش تغییر می کند. م) غالباً نظام ها از عمل و یا عکس العمل بسیاری از قسمت های متشکّلۀ خودِ نظام متأثّر می گردد. (مانند مولکول ها در گاز و یا رفتار قطرۀ باران در نظام هوا شناسی و یا شرکت کنندگان بورس در بازار بورس و حتّی رفتار مورچه ها در لانۀ مورچه در کنار هم). تغییرات هر نظمی خطّی نیست و راه بخصوص خود را دنبال می کنند که بدان «وابسته» می باشند (و شاید منظّم و ثابت نباشد. م) زیرا این بدان معنی است که هرگاه نظمی در مقابل هر عملی تغییر روش می دهد دیگر قادر نخواهد بود به آسانی به مرحله و یا حالت قبلی برگردد و باید به پیشرفت خویش به همان نحوی که باید برود ادامه دهد. موجودات زنده را می توان به عنوان یک نظام حیاتی در نظر گرفت که رفتارش مشخّصه هایی را که در بالا ذکر شده به نمایش می گذارد. به علاوه (هر نظامی حیاتی) در طول زمان «رشد» کرده «تکامل» می یابد. همانند آن دانۀ ریزی است که بعد از کاشتن ابتدا به صورت نهالی کوچک است که تدریجاً رشد نمود و طیّ زمان به درختی پُر ثمر تبدیل خواهد گردید. هم چنین می توان گفت قوای پنهانی تغییرات سریع چنین (گیاه و یا درخت) در رفتار به مرحلۀ قبلی خویش در مقابل شرایط محیطی می باشد که یقیناً (جبراً) باید انجام گیرد. این نظام حیاتی دارای خواصّی «پنهان» می باشند که امکان پیش بینی این خواصّ را در مرحلۀ قبلی نسبت به مرحلۀ بعدی نمی توان تصوّر نمود (مگر با تجربه های قبلی بر اساس مُدلی که در دست بوده. م) ولی مَفَرِّ جدایی از آن را هم ندارد زیرا از درون (همان نظام) رشد می کند.

هنگامی که حضرت بَهاءُالله لغت «نظم» و یا «نظام» را در آثار نازلۀ خویش به کار برده اند از بیانشان به آسانی می توان استنباط نمود که در واقع عوامل متعدّدی در بطن چنین نظمی را تلویحاً گنجاندند. به عنوان مثال می توان از بیان مبارک در «کتابِ اَقدَس» یاد کرد که می فرمایند:

«قَدِ اضْطَرَبَ النَّظمُ مِنْ هٰذَا النَّظمِ الْاَعْظَمِ وَ اخْتَلَفَ التَّرْتیٖبُ بِهٰذَا الْبَدیعِ الَّذیٖ مٰا شَهِدَتْ عَیْنُ الْاِبْداعِ شِبْهَهُ.» (۳). [مضمون به فارسی: به تحقیق که نظم [تعادل جهان] از این نظمِ اَعظم مضطرب شد و ترتیب بواسطۀ این بدیعی [سیستمِ جدیدی] که چشمِ آفرینش شِبهِ آن را ندیده مختلف گردید.]

در این بیان مبارک عناصرِ عمده نحوه و یا نظام تفکّری را که تشریح فرمودند که عناصرش را در قرن بیستم می توان مشاهده نمود: «تعادل» و «سرنگونی» (اضطراب) است.

در مقامی دیگر حضرت بَهاءُالله ادیان را هم به طور عمومی یکی از همین «نظم ها» محسوب می فرمایند:

«... اَلیومْ دینُ الله و مذهبُ الله آن که مذاهبِ مُختلفه و سُبُلِ مُتعدّده را سبب و علّتِ بَغضا [کینه و دشمنی] ننمایند. این اصول و قوانین و راه های محکم و مَتین از مَطلَعِ واحِد ظاهر و از مَشرِقِ واحِد مُشرِقْ.» (۴)

در نَصِّ زیر اساساً رشدِ حیاتی (اُرگانیک)، منظّم و حساب شدۀ عالم را می توان از آنها استنباط نمود که همان طوری که در مقالۀ پیشین «وحدت عالم انسانی» آمده یکی از مشخّصه های نهایی نظم نازله در دیانت بهائی می باشد. به همین نحو می توان شاهد قوای روحانی مؤثّره از خارج از حیطۀ ظاهری دیانت را هم مشاهده نمود.

«حالْ اَرْضْ [زمین] حامله مشهود، زود است که اَثمارِ [میوه ها] مَنیعه و اَشجارِ باسِقه [درختانِ بلند] و اَورادِ [گل هایِ] مَحبوبه و نَعْماءِ جَنّیه [نعمت های تازه] مشاهده شود. تَعالَتْ نَسَمَةُ قَمیٖصِ رَبِّکَ السُّبحانِ قَدْ مَرَّتْ وَ اَحْیَتْ طُوبیٰ لِلْعارِفینَ.» (۵) [مضمون به فارسی: چه نیکوست نسیمی که از جانبِ خداوندِ سُبحان وزید و زندگی بخشید خوشا حالِ عارفان.]

در این رابطه جامعۀ بشری را همان طوری که حضرت بَهاءُالله تشبیه فرمودند می توان بمانند نظمی چون هیکل انسانی محسوب نمود.

در مقاله ای در قبل //noghtenazar.org/node/1749 هم شاهد بودیم که رفتار و کردارِ حاکمانِ (مَمالک) بِنَفْسِه عاملِ سرنگونی امور خودشان خواهد شد امری که نمی توانند در مراحل اوّلیّۀ دوران حکومت خویش آن را پیش بینی نمایند.

در اکثر موارد کلامِ اِلهی را هم می توان در مقام خود «نظمی» مرتّب و منظّم محسوب داشت زیرا مانند نظمی حیاتی است که «کلِمهٔ اِلهی بِمَثابهِ [مانند] نهالَست، مَقَرّ و مُستَقَرَّش اَفئِدهٔ عِباد؛ باید آن را به کوثرِ حِکمت و بیان تربیت نمائید تا اصلش ثابت گردد و فَرعَش از اَفلاک بگذرد.» (۶)

* در این متن کلمۀ «نظام» ترجمۀ لغت (System) می باشد و فرایند تفکّر ترجمۀ (System Thinking) می باشد.

پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۱۵۵ نویسنده می باشد.
(۲). مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بَهاءُالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
(۳)- کتابِ اَقدَس، بند ۱۸۱.
(۴) – لوح خطاب به شیخ محمّد تقی اصفهانی، صفحۀ ۱۰.
(۵) – نظم جهانی بهائی، صفحۀ ۹۴.
(۶) – منتخباتی از آثار حضرت بَهاءُالله، شمارۀ ۴۳. در مورد «کلمۀ اِلهی» که در بیان مبارک به کار رفته و حضرت ولیِّ اَمرُالله آن را با حرفِ اوّل بزرگ انگلیسی ترجمه فرمودند اشاره به «دیانتِ اِلهی» است نه این که کلمه به معنای سخن و یا لغت همان طوری که در انجیل مقدّس آمده «در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود».

نظر خود را بنویسید