×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

متهم كردن افراد به يك قوم و يا روش و يا عقيده خاص
1386/03/27

پیروان دیانت بهایی به عنوان نمایندگان یك دین مستقل جدید كه از عمر آن حدود یك قرن و نیم بیشتر نمی گذرد به عوارض و اتهاماتی پی در پی متصف و متهم می شوند. البته نوع این اتهامات به سبب اینكه از سوی چه گروه و یا چه قومیت و یا چه مذهبی باشد تفاوت می یابد و هم چنین بسیار زمانمند است یعنی باید دید كه در چه زمانی این اتهام اختراع شده و در چه زمانی تاثیر خود را از دست داده است. اما وجه مشترك این نوع اتهامات آنقدر زیاد است كه می توان گفت از یك الگوی از پیش تعیین شده ای تبعیت می نماید كه با حفظ الگو و با تغییر رنگ و یا نوع پارچه همواره لباس خاصی بر تن این حقیقت آسمانی می نمایند تا آنجا كه هر انسان منصفی با مقایسه آنها و حتی بدون اینكه بخواهد به اصل عقاید و اصول دیانت بهایی مراجعه نماید می تواند اغراض و منافعی كه این نوع اتهام سازی تامین می نماید كشف و بی اساسی آن را تشخیص دهد. روزی به نام بدعت در دین، روزی به اتهام عدم مصرف قلیان، روزی به جرم نوشیدن چای، روزی به اتهام وابستگی به روسها،‌ روزی به اتهام وابستگی به دربار و شاه، روزی به اتهام جاسوسی برای كشورهای بیگانه (نوع و اسم كشور بستگی به نوع رژیم حاكم و مناسبات سیاسی دارد كه مسلما بسیار متنوع خواهد بود) روزی به جرم داشتن عبادتگاه و یا زیارتگاه در محل خاصی و ... و البته این قصه سر دراز دارد.
یك روز بطور اتفاقی به خبری برخوردم كه مسئله بسیار جالبی را مطرح فرموده اند عین مطلب اینگونه بود
«سید مرتضی موسوی، عضو كمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایكنا) گفت ... عضو كمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با اشاره به تاریخچه نزدیك به هم وهابیت و بهائیت گفت: اختلافاتی كه بین فرق اسلامی به وجود آمده است، ریشه در این دو تفكر انگلیسی دارد كه برای رسیدن به وحدت باید چنین تفكراتی از بین برود.»
البته ما نیز به سبب اینكه ماموریم در حق همه دعا كنیم در حق ایشان نیز دعا كرده و از خداوند می خواهیم كه به ایشان مدد رسانند تا بتوانند « چنین تفكراتی را از بین ببرند» و الله اعلم.
اما اینكه چه تشابهی بین بهاییت و وهابیت است مسئله ای بسیار عجیت جلوه می نمود اصولا اینكه وهابیت یك فرقه از دل اسلام و از سرزمین پیامبر اسلام است و بهائیت یك دین مستقل با داعیه جهانی و از ایران .... هزاران امر دیگر. اما بالاخره به نظرم رسید كه بد نیست گشتی در دنیای عقاید وهابی داشته باشم تا ببینم اصولا این فرد كه نماینده مردم یك شهر ایران و عضو كمیسیونی است شاید چیزی در شباهت این دو نام و ارتباط آن با ایجاد تفرقه یافته است و بر مبنای آن اینگونه نظری ارائه نموده و یا حداقل متوجه بوده است كه شباهت لفظی این دو نام سبب تشابه معنایی آندو نیست و یا حداقل ایشان تاریخ ایجاد فرق در اسلام را مطالعه نموده (اگر تمامی این تواریخ را وهابیون و بهائیون تحریف نكرده یا ننوشته باشند) و مطلع است كه بسیاری از این فرق و اختلافات مربوط به ابتدای دین است و یا ایشان حداقل باید بنا بر مستندات قبول داشته باشند كه غلبه شیعه به چه قیمتی انجام شده و پادشاهان صفویه كه همان ظل الله ها هستند در ابتدای برای ترویج این مذهب به چه اعمالی دست زدند و لااقل در آنروزها بهاییان و وهابیان نبودند (البته ممكن است به عقیده ایشان این دو گروه در آن زمان نیز مخفیانه به ایجاد اختلاف دست می زده اند و مستقیما دستوراتی را از سازمانهای جاسوسی قرن بیستم می گرفته اند‌ اما خودشان خبر نداشته اند كه در چه زمانی حیات دارند) تا به تحریك پادشاهان صفوی دست زنند.
به هر صورت در اولین جستجو به مطلبی از یكی از هموطنان عزیز جنوبی برخوردم كه توجهم را جلب كرد اگر چه پاسخ خود را نگرفتم و ایشان معرفی وهابیت را به نوشته های بعدی خود موكول نموده بود اما از یك نگاه نیز جوابم را گرفتم و به یاد حرف آن صوفی افتادم كه گفت چون دو هم درد به یكدیگر رسند خدا را خنده گیرد. در اینجا بود كه مطمئن شدم مسئله در روشنگری نیست بلكه مسئله اصلی این است كه برای اتهام زدن باید بتوانی چشم را بر روی صریحترین واقعیت ها ببندی و مسائل جانبی را اصلی جلوه دهی و تا ممكن است به ظلمتگری بپردازی تا در تاریكی زشتی ها زننده جلوه ننماید. در اینجا نیز این هموطن غیر شیعی فریادی مشابه ما داشت كه امروزه اتهام زدن رسم شده نه توجه به واقعیت و بر حسب اتفاق یك خاطره ای را نگاشته كه به نظرم رسید هم جالب است و هم از دلایل و براهین گویاتر. به همین سبب اصل آن را ضمیمه نمودم تا این نوشته تلخ را با خاطره شیرین از زبان یكی از هموطنان عزیز قابل شرب بیابید. جانتان خوش باد.
وهابیت چیست؟ وهابی كیست؟
شاید كمتر كسی در این جهان پهناور وجود داشته باشد كه با اصطلاح وهابی بیگانه باشد و شاید بسیار اندك باشند كسانی كه از حقیقت این اصطلاح آگاهی كامل داشته باشند، اصطلاح وهابی چیزی شبیه یك دشنام بر سر زبانها افتاده است،‌ البته پیشاپیش به عرض برسانیم كه من سخنگوی وهابیت نیستیم،‌ فقط خواستیم در این مقالة كوتاه گذری هر چند مختصر به پیشینه و حقیقت و محتوا و مؤسس و پیروانش و در نهایت دشمنان و مخالفین و انگیزة شایعة‌ پراكنی پیرامون این اصطلاح جنجال بر انگیز داشته باشیم. شاید بپرسید انگیزة شما از پرداختن به این موضوع چیست؟ پاسخ این است كه چون مسلمان اهل سنت هستم و متأسفانه امروز بسیاری از دشمنان آگاه و احیاناٌ دوستان نادان، اهل سنت و معتقدات پاك آنان را به بهانة این كه این وهابیت است و فلان شخص وهابی است مورد هجوم قرار می دهند و چه بسا مسلمانانی كه به علت همین مترسك بازیهای آگاهانة دشمنان از عقاید اصیل خودشان كه مبتنی بر قرآن و سنت و سیرت پاك صحابة رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم است فاصله گرفته اند، پس پرداختن به این موضوع نه برای حمایت از به اصطلاح وهابیان،‌ بلكه برای روشن كردن موضع اهل سنت و جماعت در قبال بسیاری از مسائل اعتقادی است پس موضوع را به توفیق الهی چنین پی می گیریم.
جالب است قبل از اینكه به اصل موضوع بپردازیم لطیفه ای را به عرض شما خوانندگان عزیز برسانیم، گویند در یكی از روستاها كه چند خانواده ای از فرقة بهایی نیز در آن زندگی می كنند، تنها مغازه دار این روستا بهایی بود و سالها با مردم مسلمان روستا داد و ستد داشت و مردم هم از او خوشحال بودند امام جماعت روستا دستش تنگ بود و خودش و خانواده اش هر چه نیاز داشتند از مغازة بهایی قرض می بردند، بهایی كه دید لیست قرضهای حجت الاسلام بالا رفت و از یك ماه به دو ماه و از دو ماه به سه ماه كشید ناچار شد به حاج آقا گوشزد كند كه بقالی ما سرمایة چندانی ندارد كه خیلی بتوان ریخت و پاش كرد لذا شما لطف كنید و هر چه در توان دارید به من كمك كنید حاج آقا سعی كرد طفره برود ولی بهایی ول كن نبود، وقتی زیاد پیله كرد امام در خطبة جمعه اعلام كرد ای مردم از باب امانت شرعی مطلبی را باید خدمت شما عرض كنم و آن اینكه متأسفانه بقال هندوی روستا از دین خودش دست كشیده و وهابی شده است! لذا هیچ گونه داد و ستدی با او جایز نیست مردم كه سخت به خشم آمده بودند و تصور می كردند كه بهایی با این عملش به بدترین موجود روی زمین تبدیل شده بنابر فرمودة امام جماعتشان هر گونه داد و ستدی با بهایی قطع كردند، بهایی هر چه فكر كرد و اندیشید راه به جایی نبرد، فهمیده بود كه چه اشتباهی مرتكب شده است، لذا جهت جبران آنچه از دست رفته نادم و پشیمان و سرافكنده نزد حجت الاسلام آمده و زاری كنان عرض كرد:‌ بدبخت شدم،‌ بیچاره شدم بچه هایم از گرسنگی می میرند شما لطف كنید و از سر تقصیراتم در گذرید هر امری داشته باشید اجرا می شود،‌ اشتباهی شد اصلا قرض كجا بوده،‌ شما هر چه نیاز داشته باشید خودم به منزل می رسانم بر من منت بگذارید لطف كنید و مرا از این بدبختی نجات دهید،‌ حاج آقا كه به آرزویش رسیده بود سری تكان داد و قول داد مشكل بقال بهایی را حل كند، روز جمعه بالای منبر رفت و پس از مقدمات گفت:‌ مردم عزیز و خوب! امروز برای شما خبر خوشی دارم، بنده كه خیلی خوشحال شدم حتما شما هم خیلی خوشحال خواهید شد، در این اثنا كه مردم برای شنیدن خبرخوش گردن می كشیدند و لحظه شماری می كردند و منتظر بودند بدانند كه چه خبر خوشی بوده كه حاج آقا را خوشحال كرده است، حجت الاسلام گفت: ‌باعث مسرت و خوشحالی است كه بقال بهایی به اشتباهش پی برد و از وهابیت توبه كرد و مجدداٌ به دین سابقش در آمد لذا او دیگر وهابی نیست،‌ بلكه یك بهایی با شرافت است بنابراین از این لحظه به بعد هیچ مانع شرعی برای داد و ستد با او وجود ندارد. بدین ترتیب بقال هندو سرانجام جایگاه از دست رفته اش در روستا بازیافت.
شاید نیاز چندانی به توضیح نباشد كه امروز جامعة اسلامی ما با چنین وضعیتی روبرو است، تا كسی با شرك و خرافات مخالفت كند وهابی می شود،‌ خدا كند كه آن شخص اگر چه هم شیخ الاسلام باشد، تا گفت: فلان عمل شما مخالف سنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم و صحابه و اهل بیت اطهار رضی الله عنهم‌ أجمعین است، می گویند: این آقا وهابی است! حالا إنشاءالله توضیح خواهیم داد كه وهابیت چیست و وهابی كیست؟
منبع: نوشته شده توسط اهل سنت جنوب ساعت 20:00 موضوع مطلب :‌ عمومی
ويرايش شده در چهار شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۵ و ساعت 16:26
حقوق اين وبلاگ محفوظ است و هرگونه كپی برداری از آن با ذكر منبع بلامانع است
All Rights Reserved 2005-2006 © eslami.MihanBlog.Com

نظر خود را بنویسید


ع

ل
ارسال شده در : 1387/7/21

بد