×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

ندائی از دل
1394/12/29

از دوستی رسیده است:

ندائی از دل

قضاتی هستند که به صرف نفرت و تعصّب نسبت به بهاییان، حکم زندان ۲۰ بهایی را بدون مطالعه و حتی بدون آگاهی نسبت به اتهامشان، تنها به صرف بهایی بودن امضاء می کنند و تازه معتقدند که مستحق بیش از این هستند.

و باز مرا ببینید. دیروز گورستانی که متعلق به جامعه بهایی شیراز است و اجساد خانوادۀ من نیز در آن مدفون است با لودر و کامیون خاکبرداری کردند تا اثری از ظلم سی ساله نماند و شما می گویید بهاییان آزادند. ما بعد از مرگ هم آزاد نیستیم.

با شما هستم. از آن مسند قدرت به پایین بنگرید و مرا ببینید. یک بهایی معمولی ساکن ایران و این است چهرۀ زندگی ۳۵ ساله ام در زیر لوای عدل جمهوری اسلامی. اکنون پنجاه ساله ام. هنوز ایستاده ام. همسرم، فرزندانم و میلیون ها بهایی دیگر در سراسر دنیا در کنار من ایستاده اند. هنوز استقامت، صبر و شجاعت خانواده ام و صدها جان باخته این راه، الهام بخش مسیر زندگی ام است. هنوز نوای آرام بخش صدای پدرم و مادرم، فراتر از همه چیز ندا می کند که امور را به ید قدرت حق تسلیم نما که قسم یاد نموده از ظلم احدی نگذرد. در مقابل هر جفا، مهر بورز و بگذار کینه و نفرت از این خاک مقدس برای همیشه رخت بر بندد.

گفتۀ آنها بی معنا نبود و امروز من شاهد به ثمر نشستن آنها هستم. تعدادی بی شمار و روز افزون از هموطنانم وجود دارند که دیگر مرا نجس نمی دانند. از ورود به خانۀ من نمی هراسند و از شما چه پنهان به دیده احترام به من نگاه می کنند. برای استقامت من در این همه بلایا مرا تحسین می کنند و خانۀ مرا خانۀ امنی برای خود می دانند. دیگر در کنج ضمیرشان نمی گویند که شاید این بهایی ها کاری کرده اند. دیگر می دانند که بی گناهم و حتی مطمئن شده اند که پدر و مادر و خواهرم هم بی گمان، بی گناه بوده اند. اگر معاون دادستان یزد مرا شهروند ایران نمی داند چه باک که هموطنانم مرا به عنوان یک شهروند پذیرفته اند و به صداقت و مَحَبَّتِ من معترفند، از من حمایت می کنند، با من همدلند، برای حل مشکلاتم تلاش می کنند حتی ابراز تاسف و احساس خجالت و شرمندگی می کنند. آنها از شما جواب می خواهند. دیگر ادعاهایی نظیر این که هیچ بهایی به خاطر بهایی بودن در زندان نیست، و یا اینکه بهاییان در برابر قانون از حقوق برابر برخوردارند، و یا این که ما در دانشگاه های دولتی استاد بهایی داریم و تُرَّهاتی از این قبیل، برای این نفوس قانع کننده نیست.

دست از این عداوت دیرینه بردارید. ما هم وطن شما، همشهری شما، همسایه شما، فامیل و اقوام شمائیم. ما مهر را اشاعه می دهیم و مَحَبَّت را می ستائیم و در حقِّ حیاتی که خداوند به همه ما عطا فرموده شریک و سهیم هستیم. عدالت و برابری حق همه انسانهاست و از جمله بهاییان.

نظر خود را بنویسید