سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
مشورت (۱)
نوشتۀ مایکل کِرتوتی (Michael Curtotti) (۲)
۵ ژوئن ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری
وحدت عالم انسانی مطلب بسیار دلپسندی برای گفتگو راجع به آن است زیرا بسیاری آرزومندند در دنیایی بدون جنگ و در دنیایی در صلح و آرامش زندگی نمایند که جهانی امن و زیبا باشد. مانند تمام عقاید زیبای دیگر بآسانی می توان دربارۀ آن صحبت نمود ولی چگونگی نحوۀ عملی نمودن آن امری است که مشکلاتی فراوان خواهد داشت. چگونه می توان این تفرقه های میان جامعۀ انسانی را عملاً از بین برده و به یگانگی مبدّل نمود. البتّه امری نیست که با در دست گرفتن عصای شعبده بازی آن را تحقّق بخشید و هم چنین امری نیست که بتوان بدون همّت مستمر و منظّمِ عمدۀ اعضاء جامعۀ بشری آن را تحقّق بخشید.
اساساً این مسأله همواره در قلب آثار حضرت بهاءُالله مستتر بوده و تمامی حیات مبارکشان متوجّه عملی نمودن این نظریه ها و اَوامِری بوده که عموماً بتوانند رفاه جامعۀ بشری را تحقّق بخشند.
یکی از این طرق متّخذه جهت تحقّق چنین هدفی امر مشورت است.
«آسمانِ حکمتِ اِلهی به دو نیّر روشن و منیر: مشورت و شفقت. در جمیع امور به مشورت متمسّک شوید چه که اوست سِراجِ هدایت؛ راه نُماید و آگاهی عطا کند.» ۳
یکی از طرق عملی که حضرت بهاءالله امر فرمودند که امر مشورت باید در سطح جامعه گسترش یابد ارتفاع و استقرار مؤسّساتی محلی و بین المللی است. حضرت بهاءُالله در رفاه و راحت جامعۀ بشری فرمودند که اعضاء جامعه امور مورد نظر را به مشورت بگذارند. ۴ دقیقاً مایلند امرِ مشورت باید در مجالس شور هم عملی گردد:
«یا اَصحابَ المَجالِسِ هُناکَ وَ فیٖ دیارٍ اُخریٰ تَدَبَّرُوا وَ تَکَلَّمُوا فیما یَصْلُحُ بِهِ العالَمُ وَ حالُهُ لَوْ کُنتُم مِنَ المُتَوَسِّمینَ.» ۵ [مضمون به فارسی: ای اصحاب مجالس در آنجا و در شهرهای دیگر در آنچه که جهان و وضعیّتش به وسیلۀ آن اصلاح شود تدبّر و گفتگو کنید اگر از هوشمندانید.]
لازم به تذکّر نیست که گفته شود مشورتی که مورد نظر است آ ن مشورتی نیست که امروزه در جوامع مختلف انجام می گیرد. مشورتی منظور است که در آن رفاه همگی مورد نظر است. امروزه اکثر مشورت ها حتّی بر اساس علاقۀ احزاب سیاسی و یا رفاه ملّی در نظر نیست بلکه ناسازگاری ها و اختلافات است که مورد مشورت قرار می گردد. حضرت عبدُالبهاء در این مورد که در یکی از جلسات مجلس شور شرکت کرده اند تجربۀ خویش را به این نحو تشریح می فرمایند:
«در جلسۀ مجلس سنا حاضر بودم ولی نتیجۀ حاصله آن چندان مؤثّر نبود. هدف جلسات شور باید پیدا نمودن حقیقت در مورد مسألۀ مورد بحث باشد و نباید میدان نبرد برای مخالفت و نظرات شخصی باشد. مخالفت و تناقض متأسّفانه عامل از بین بردن حقیقت خواهد بود. در مجلس شور مورد ذکر اکثراً مشورت با مجادله و مشاجرۀ بی بهره همراه بود که نتیجۀ آن اغلب سردرگمی و آشفتگی بود و حتّی در زمانی هم نزاع و برخورد بین دو عضو مجلس اتّفاق افتاد. جلسۀ مشورت نبود بلکه جلسۀ مزاح بود. تأکید بر این است که هدف از مشورت تحقیق در یافتن حقیقت است.» ۶
حضرت عبدُالبهاء در تمام حیات خویش تحت سلطۀ استبداد بودند. حقیقتاً انتظار ایشان از اوّلین شرکتشان در جلسۀ مجلس چه می توانست باشد؟
امروزه اوضاع مشورت هم چندان رو به بهبودی نیست، دوگانگی در امر مشورت در مجالس شور حکومت های مردم بر مردم بحدّی رسیده که اعضاء عادّی جامعه را متزایداً به بیگانگی و عدم اعتماد نسبت به مؤسّسات حکومتی سوق داده. فرضیۀ صحیحی است اگر تصوّر شود اگر دو طرف مشورت های سیاسی در بدنامی یکدیگر اصرار نمی ورزیدند احتمالاً نفوس جامعه اطمینان و اعتماد بیشتری نسبت به حُکّام خویش پیدا می نمودند. مجدداً خارج از موضوع نخواهد بود که تصوّر شود عدم مشاجره و نِزاع بِنَفسِه در بالا بردن کیفیّت امورِ حکومتی هم اثراتی مثبت خواهد داشت.
حضرت عبدُالبهاء الگویی برای مشورت ارائه داده اند. این نوعِ ارائه شده ممکن است تا حدّی استنباطش مشکل باشد زیرا ریشه اش در بسیاری از مسائل روحانی قرار گرفته گرچه بسیار دلپسند خواهد بود. حضرت عبدُالبهاء با به کار گرفتن داستانی سعی در روشن نمودن منظور خویش می نمایند. به نظر می رسد حتّی قبل از این که کلامی بیان گردد هدف مشورت تحقّق یافته.
«مشورت حقیقی جلسه ای روحانی است که در آن هوای مَحَبَّتِ حقیقی موج می زند. اعضاء جلسۀ شور باید با چنان روحِ مَحَبَّتی به یکدیگر علاقه داشته باشند که نتیجۀ عالیه از مشورت حاصل گردد. اساس مَحَبَّت و مَوَدَّت است.
یکی از خاطره انگیزترین جلسات مشورت زمانی بود که حواریون حضرت مسیح بعد از صعودِ [وفاتِ] ایشان در بالای کوه داشتند. ایشان گفتند: «عیسی مسیح به صلیب کشیده شد و ما دیگر با هیکل بشری ایشان در تماس نبوده و نمی توانیم گفتگویی داشته باشیم ولی باید به حضرتشان وفادار باشیم، باید از وی ممنون و سپاسگزار باشیم زیرا در کالبد ما حیات تازه بخشید. حضرت مسیح ما را عاقل نمود و حیات ابدی عنایت کرد. ما چه باید کنیم که به حضرتشان وفادار باشیم؟ چنین بود جلسۀ مشورت این حواریون. یکی از حواریون اظهار داشت: «ما باید خویش را از غُل و زنجیر علائق دنیوی نجات دهیم والّا نمی توانیم به حضرتشان وفادار باقی بمانیم.» نفسی دیگر گفت: «کاملاً صحیح است.» دیگری گفت: «ما یا باید به همسران و فرزندان خویش وفادار باشیم و یا به خدمت پروردگار خویش بدون تعلّق به علائق دنیوی قیام نمائیم. ما نمی توانیم به امور مربوط به حیات روزمرّه در حفاظت خانوادۀ خود پرداخته و در همان حال قادر باشیم مُبشِّرِ ملکوت در این دنیای ناآرام باشیم. حال آنانی که مجرّدند بهتر است که مجرّد بمانند و آنانی که متأهّلند لازم است آنچه که لازمۀ خانوادۀ خویش است تهیه نموده و سپس با تبلیغِ اَمرُالله و انتشارِ بشاراتِ اِلهی به خدمت قیام کنند.» ندای مخالفی نبود و همگان موافق بودند و گفتند: «این راه حقیقت است». حواری سوّمی اظهار نمود: «قادر به خدمت برای ملکوت بودن لازمه اش فداکاری بیشتری است. از حال به بعد باید از هرگونه راحت جسمانی صرف نظر کرده و هر نوع مشکلی را استقبال نموده و در راه انتشار پیام الهی باید خویشتن را فراموش نماییم.» آن نظر مورد قبول تمام حواریون قرار گرفت. نهایتاً حواری چهارمی گفت: «نکتۀ دیگری که باید در مورد اتّحاد و دیانت خویش در نظر داشت این که برای رضایت حضرت مسیح ما مورد ضرب و شتم قرار خواهیم گرفت و به زندان خواهیم افتاد و به تبعید فرستاده می شویم و حتّی ممکن است کشته شویم. اجازه دهید که این نکات را از حالا همگی صریحاً بدانیم. بهتر است بدانیم و با استقامت پیش رویم گرچه ممکن است مورد ضرب و شتم قرار گرفته، تبعید گردیم، توهین شده باید تمام این اهانت ها را با سرور قبول نماییم و آنانی که حتّی از ما متنفرّند دوست داشته باشیم.» حواریون همگی جواب دادند: «مطمئنّاً ما حاضریم و همگی موافقت نمودند که این راه حقیقت است.» سپس همگی از کوه سرازیر شده و هر کدام برای انتشار پیام اِلهی به جهتی رفتند.
این است مشورت راستین. مشورتی روحانی...» ۷
جهت درک بهتر شاید سؤالات زیر معنای نهفته ای را آشکار سازد. در چنین مشورتی چه صفاتی لازم است نفوس دارا باشند؟ چه لحنی را در گفتار مشورت باید به کار گرفت؟ چگونه باید به سخنان دیگر شرکت کنندگان گوش داد؟ چه نکته ای است که نفسِ مقابل در نظر دارد بیان کند؟ چه معنایی این که حواریون بالای کوه بودند می تواند داشته باشد؟
برای بهائیان امرمشورت بمراتب بالاتر از نظریه ای مورد پسند است. بیش از یک قرن است بهائیان سعی دارند امر مشورت را به کار گیرند ولی در واقع مشورت حقیقی چه می تواند باشد. مسلماً و در حقیقت امرِ آسانی نیست. امّا امرِ مشورتِ صحیح امکان دارد اگر گروهی از نفوس با یکدیگر همکاری نماید چنین محیطی را صمیمانه بوجود آورند.
پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۶۰ نویسنده می باشد.
(۲).مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
(۳). الواح نازله بعد از کتاب اَقدس، لوحِ مقصود، صفحۀ ۱۰۲، بند ۱۶.
(۴). مراجعه کنید به بند ۳۰ کتاب مُستطابِ اَقدس.
(۵). رسالۀ اِبنِ ذِئب، صفحۀ ۲۰.
(۶). ترجمه به مضمون از خطابۀ مبارک حضرت عبدُالبهاء در دوّم می ۱۹۱۲ در هتل پلازا در شیکاگو. برای اصل خطابۀ مبارکه به انگلیسی مراجعه نمایید به وبسایت زیر:
//www.bahai.org/library/authoritative-texts/abdul-baha/promulgatio…
(۷). ایضاً
نظر خود را بنویسید