سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
آثار حضرت بهاءُالله در مورد حقوق بشر (۱)
نوشتۀ مایکل کِرتوتی (Michael Curtotti) (۲)
ششم ژوئیه ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری
حضرت عبدُالبهاء در خطابات خویش در سال های ۱۹۱۱ و ۱۹۱۲ م. با معرّفی بسیاری از تعالیم حضرت بهاءُالله به تعدادی از اصول اساسی آن اشاره فرمودند. گرچه در خطابات متعدّده حضرت عبدُالبهاء از این اصول بطور یکنواخت صحبت نمی فرمودند ولی غالباً با جملۀ «از میان تعالیم حضرت بهاءُالله» بیانات خویش را آغاز می فرمودند. تا حال دربارۀ بعضی از این اصول توضیحاتی داده شده که می توان از یگانگی نوع بشر، وحدت ادیان و تطابق علم و دین و تساوی حقوق مردان و زنان و تعادل امور مادی و روحانی در جامعه را ذکر نمود.
حضرت عبدُالبهاء حقوق بشر را هم به عنوان اصلی ذکر کردند و باید توجّه داشت هنگامی که ایشان در این مورد بیانات فرمودند امری به عنوان حقوق بشر در میان جوامع بشری مطرح نبود. اعلامیۀ جهانی حقوق بشر دهه های بعد و حتّی معاهدۀ بین المللی حقوق بشر مدّتی بعد از آن بود که بوجود آمد. قبل از این که جهان به این اهداف دست یابد میلیون ها نفوس با زیر پا گذاشتن حقوق بشر از بین رفتند.
حضرت عبدُالبهاء در خطابۀ خویش در تاریخ نهم ژوئن ۱۹۱۹ در معبد بابتیست ها (Baptist Temple) در شهر فیلادلفیا به حقوق بشر هم اشاراتی فرمودند. (نکتۀ جالب این که شهر فیلادلفیا محلّی بود که بیانیۀ استقلال آمریکا (US Declaration of Independence) در آنجا تصویب و اعلام گردید ـ این بیانیه با این جملات شروع گردیده: «ما این حقیقت مشخّص را قبول داریم که تمامی بشر بطور مساوی خلق گردیده اند...»). و این است آنچه حضرت عبدالبهاء فرمودند:
«تعليم هفتم حضرت بهاءاللّه مساوات حقوق است. جمیع بشر در نزد خدا یکسانند؛ حقوقشان حقوق واحده؛ امتیازی از برای نفسی نیست؛ کلّ در تحت قانون الهی هستند؛ مستثنائی نه.» (3)
مانند اصول دیگر که حضرت عبدُالبهاء غالباً بیان فرمودند این اصل هم بصورت مشخّص کردن خط مشی و هدایت بوده که در قرن بیستم باید متحقّق شود. ۳۶ سال بعد از آن بیانیۀ جهانی حقوق بشر اعلام گردید. اوّلین و دوّمین بند این بیانیه مطالبی دارد که در زیر آمده:
«تمامی نوع بشر آزاد و با کرامت انسانی و حقوق مساوی متولّد گردیده اند. انسان ها دارای قوّۀ آگاهی و تفکّر می باشند که باید با یکدیگر با روح برادری رفتار نمایند... حقوق و آزادی هر نفسی که در این اعلامیه اظهار شده بدون هیچ تفاوتی از نظر نژاد، رنگ، جنس، زبان، دیانت، سیاسی و دیگر عقاید اَعمّ از ملیّت، طبقات اجتماعی، مالکیّت، تولّد و دیگر مقامات که باید مساوی باشند می باشد.»
قسمت عمدۀ بیانیۀ حقوق بشر در مورد حقوق اختصاصی بشر و از ممنوعیّت اموری است که نباید انجام گیرد که منحصراً جهت حفاظت حقوق بشر است ولی با توجّه به خلاصه ای که در بالا آمده می توان گفت بسیاری از ارزش های پُر اهمّیّت در این بیانیه گنجانده شده. در میان این ارزش ها می توان از تساوی بین تمام افراد نوع بشر، آزادی انسان، کرامت و برادری نوع بشر ـ رفاقت، همبستگی و پرستاری متقابل از یکدیگر در میان تمام افراد بشر را نام برد.
اصل رعایت حقوق در بسیاری از آثار حضرت بهاءُالله نازل گردیده و بیانات حضرت عبدُالبهاء هم در بالا بصیرتی را بوجود می آورد که در کدامین منابع می توان مطالبی در مورد حقوق انسانی پیدا نمود. آنچه را که حضرت عبدُالبهاء بیان فرمودند یادآور آثار عرفانی اوّلیۀ حضرت بهاءُالله می باشد.
در مورد ارزش تساوی چنین نازل گردیده:
«هَل عَرِفتُم لِمَ خَلَقناکُم مِن تِرابٍ واحِدٍ، لئَلّا یَفتَخِرَ أحَدٌعَلی أحَدٍ» (4) [مضمون به فارسی: آیا دانستید چرا شما را از خاکی واحد آفریدیم؟ تا این که احدی بر احدی افتخار نکند.]
در مورد همبستگی می فرمایند:
«... اَنْ تَکُونُوا کَنَفسٍ واحِدَةٍ، بِحَيْثُ تَمْشُونَ عَلى رِجْلٍ واحِدَةٍ، وَتَأْكُلُونَ مِنْ فَمٍ واحِدٍ، وَتَسْكُنُونَ فِی أَرْضٍ واحِدَةٍ؛ حَتَّى تَظْهَرَ مِنْ كَيْنُوناتِكُمْ وَأَعْمالِكُمْ وَأَفْعالِكُمْ آياتُ التَّوْحِيدِ وَجَواهِرُ التَّجْرِيدِ.»(5) [مضمون به فارسی: این که شما مانند نَفْسِ واحدی باشید. بطوری که بر پای واحد راه روید و از دهان واحد بخورید و در زمین واحد ساکن شوید تا این که از حقایق و ذات و اعمال و افعالِ شما آیات و نشانه های توحید و جواهرِ تجرید و انقطاع ظاهر شود.]
در حقیقت هنگامی که تساوی و آزادی در روند حقوق بشر ذکر شده گرچه یکی از اساسی ترین نکات در تحقّق ارزش های حقوق انسانی است ولی نکتۀ همبستگی و اتّحاد تا حدّی مورد کم توجّهی قرار گرفته.
در این مورد چنین نازل گردیده:
«اِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحمنَ یُحِبُّ اَنْ یَریٰ مَنْ فِی الأکوانِ کَنَفسٍ واحِدَةٍ وَ هَیکَلٍ واحِدٍ» (6) [مضمون به فارسی: بدرستی که پروردگار رَحمٰنِ شما دوست دارد همۀ جهانیان را مانند نَفْسِ واحد و هیکل و پیکری واحد ببیند.]
یا در مقامی دیگر می فرمایند:
«همه بارِ یک دارید [میوۀ یک درخت] و برگ یک شاخسار. بکمال مَحَبَّت و اتّحاد و مَوَدّت و اتّفاق سلوک نمائید» (7)
در مورد کرامت انسانی:
«خَلَقتُکَ غَنِیّاً کَیفَ تَفتَقِرُ، وَ صَنَعتُکَ عَزِیزاً بِمَ تَستَذِلُّ وَ مِنْ جَوهَرِ العِلمِ اَظهَرتُکَ لِمَ تَستَعلِمُ عَنْ دونیٖ وَ مِنْ طینِ الحُبِّ عَجَنتُکَ کَیفَ تَشتَغِلُ بِغَیریٖ. فَاَرجِعِ البَصَرَ اِلیکَ لِتَجِدَنیٖ فیکَ قائِماً قادِراً مُقتَدِراً قَیّوماً.» [مضمون به فارسی: تو را غنی خلق کردم چگونه خود را فقیر می کنی، و تو را عزیز ساختم چرا خود را پست و حقیر می سازی و از جوهر علم تو را ظاهر نمودم چرا از غیرِ من طلب علم می کنی و از گِلِ حُبّ تو را سرشتم چگونه به غیر من مشغول می شوی پس چشم خود را به سوی خودت متوجّه کن تا مرا در خودت قائم و قادر و مقتدر و بی نیاز بیابی.] (8)
در مورد آزادی حضرت بهاءُالله می فرمایند:
«قَدْ قُیِّدَ جَمالُ القِدَمِ لِاِطلاقِ العالَمِ وَ حُبِسَ فِی الحِصنِ الأعظمِ لِعِتقِ العالمین.» (۹) [مضمون به فارسی: جَمالِ قِدَم- حضرت بهاءُالله- برای رهایی عالَم در بند و زنجیر گرفتار شده است و برای آزادی عالمیان در قلعۀ اَعظم [زندان عکّا] محبوس گردید.]
بُعدِ کم شناخته شدۀ حقوق بشر که باید به یاد داشت مسؤولیّت های انسانی در این مورد است. اگر نفسی حقوق انسانی دارد نفوس دیگر متقابلاً دارای مسؤولیّتی در مورد همان حقوق بشر هستند. ولی اگر آن مسؤولیّت وجود نداشته باشد حقوق بشر هم امر بی معنائی خواهد بود. به همین دلیل است که مادّۀ شمارۀ ۲۹ بیانیۀ جهانی حقوق بشر اشاره می کند «هر انسانی در مقابل جامعه ای که شخصیّت وی در آن توانسته آزادانه رشد و پیشرفت نماید و به حدّ کامل برسد مسؤولیّت هائی نسبت به همان جامعه دارد».
حال می توان دید که در این مورد چگونه حضرت بهاءُالله مسؤولیّت های بشر را مشخص می فرمایند:
«به خود مشغول نباشید در فکر اصلاح عالم و تهذیبِ اُمَم باشید» (10)
مطالعات بیشتری در مورد وسائل لازمۀ حقوق بشر نشان می دهد نکتۀ اصلیِ تمرکز آن محدود نمودنِ عدمِ رعایتِ عدالتِ دولت ها در بکار گرفتن قدرت بیش از حدّ لازم می باشد. اصلی است که حضرت بهاءُالله در مورد آن هم مطالبی نازل فرمودند.
«اِنَّ اللهَ قَدْ اَوْدَعَ زِمامَ الخَلقِ بِاَیْدیکُم لِتَحکُمُوا بَینَهُم بِالحَقِّ وَ تَأخُذُوا حَقَّ المَظلومِ عَنْ هٰؤُلاءِ الظّالِمینَ» (11) [مضمون به فارسی: بدرستی که خداوند زِمامِ امورِ مردم را به دست های شما سپرده تا بینشان به حقّ و راستی حکم کنید و حقّ مظلوم را از این ظالمین بگیرید.]
بسیاری از تعالیم حضرت بهاءُالله را می توان دید که بنحوی در بیانیۀ حقوق بشر ذکر گردیده، از جمله: لغوِ بردگی، تعلیم و تربیت عمومی، تساوی حقوق مردان و زنان، ریشه کن کردن فقر و یا تعدیلِ معیشت (گرچه ریشه کن کردن ثروت بی حدّ در این بیانیه نیامده)، حقِّ حیات، حقّ دریافت کمک از دولت در هنگام نیاز، حفاظتِ دارائی ها، حفاظت اعتبار و حقوق شخصی، آزادی عقاید و حفاظت جوامع مختلفه در مقابل ستم و آزار.
اصل صلح هم یکی از اصولی اساسی است که در آثار حضرت بهاءُالله می توان بوفور یافت و به همان نحو در بیانیۀ حقوق بشر هم آمده. قبلاً هم ملاحظه شد که حضرت بهاءُالله هر نوع خشونت را مردود محسوب فرمودند که شامل خشونت در سیاست نیز می باشد که در بیانیۀ مذکور از آن ذکری نشده.
همان طوری که در یکی از مقالات قبل ذکر شده "وحدتِ عالمِ انسانی" هم از اصول اصلیّۀ تعالیم حضرت بهاءُالله می باشد و عدمِ یگانگیِ نوعِ بشر دلیلِ اصلیِ عدمِ رعایتِ حقوقِ بشر برای بسیاری از انسان ها می باشد.
با داشتن منابع فراوان و تکیه بر تعالیم حضرت بهاءُالله و با توجّه به تاریخ بشر که مجموعه ای از آزار و ستم های مذهبی می باشد باعث تعجّب نیست که دیده می شود جامعۀ بهائی تاریخی طولانی در حمایت از حقوق بشر دارد.
مانند تمامی دیگر مقالات این مقاله هم بدون این که به عمقِ مطلب پرداخته باشد فقط توانسته بصورتی سطحی اصل حقوق بشر را بررسی نماید.
پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۹۰ نویسنده می باشد.
(۲).مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
(۳).«خطابات حضرت عبدُالبهاء»، ج ۲، ص ۱۴۸.
(۴). کلمات مبارکۀ مکنونۀ عربی، شمارۀ ۶۸.
(۵). ایضاً.
(۶). منتخباتی از آثار حضرت بهاءُالله، شمارۀ ۱۰۷.
(۷). ایضاً، شمارۀ ۱۳۲.
(۸). کلمات مبارکۀ مکنونۀ عربی، شمارۀ ۱۳.
(۹). منتخباتی از آثار حضرت بهاءُالله، شمارۀ ۴۵.
(۱۰). الواح نازله بعد از کتاب اَقدَس، صفحۀ ۴۸.
(۱۱). ندایِ رَبُّ الجُنود، صفحۀ ۵۵.
نظر خود را بنویسید