رسانه ملی در خدمت سركوب عقیده و اشاعه بدبینی و شبه فكنی در قلوب هموطنان
بعد از سالهای متمادی جهت گیری مطبوعات کشور در جهت سرکوبی عقاید بهایی بخصوص در جرایدی چون کیهان و جام جم و جمهوری اسلامی و برخی نشریات استانی و همراه با تبلیغات وسیع و سازمان یافته در مدارس کشور در تشویش اذهان کودکان و نوجوانان نسبت به اساس و اصول دیانت بهایی و معرفی كودكان معصوم بهایی به عنوان موجوداتی نجس كه تماس با آنان سبب سرایت نجاست می گردد ووجوب كناره گیری از آنان و ... و ارسال افرادی به نام عالم دینی به مدارس راهنمایی و دبیرستان و جمع آوری دانش آموزان در نمازخانه ها و محلهای اجتماع به جهت به اصطلاح روشن كردن اذهان آنان نسبت به این خطر و در كنار آن فرستادن كتابهای ردیه و جزوات تحریف شده به منازل افراد بهایی و به موازات آن انذاراتی به همسایگان و سایر مسلمانانی كه به نوعی با افراد بهایی معاشرت دارند نسبت به این خطر با زبان نصیحت و در مواقعی كه با مخالفت هموطنان بی غرض روبرو می شدند استفاده از زبان تهدید و ارعاب و مانند آن و با اهدافی در همین راستا بار دیگر رسانه ملی نیز بر خلاف نام و هدف تعریف شده اش در خدمت سرکوبی یکی از اقلیتهای ایران به نحو بارزی اعلام وجود نمود. این برنامه که در جمع دانشجویان و دانش پژوهان کشور و در یکی از کانالهای پر بیننده و در ساعتی بسیار مناسب و از فردی که بعنوان نماد عقلانیت و روشنگری در بین دانشگاهیان جایگاهی را داراست به نحو بسیار شرم آوری به تحریف تاریخ و عقاید پرداخت. در اینجا آقای دكتر رحیم پور ازغدی گام در راهی نهاد كه روی افرادی چون آقای فلسفی را سپید نمود و با اتفاقی جلوه دادن این سوالات و روند صحبت خود به نحوی كه از روشهای علمی و عقلانی خود بهره گرفت سعی كرد كه بار دیگر صحبت از خودی و ناخودی را در جامعه ایرانی پر رنگ تر نماید و گروهی را بعنوان خدمتگزاران سرویسهای جاسوسی مورد حمله قرار دهد. گویا ایشان نیز با دیدن دانشجویان در پای منبر خود حقیقت و آخرت را به نحوی فراموش كرد كه گذشتگان او نیز به نحوی تجربه كردند اما این تئوریسین جامعه اسلامی چنانچه در صحبت خود نیز به طور گزینشی به نحوی كه بتواند به مطلوب خود واصل شود مسائل دیانت بهایی را مورد اظهار نظر قرار داد تجارب گذشتگان را نیز به طور گزینشی در نظر آورده است و فقط مخالفتها و اهانتهای اخلاف خود را نسبت به دیانت بهایی در نظر آورده و تكرار كرد اما پیشرفت این جامعه مظلوم را كه در اثر همین مساعی مخالفین به وقوع پیوست نتوانست در نظر در آورد. افسوس كه از مخالفتهای اخلاف نزدیك خود كه سبب شهادت بیش از دویست نفس نفیس گشت نیز عبرتی حاصل ننموده و رشد جهانی این جامعه را در این سالیان فشار فزاینده بر جامعه بهایی در ایران را نتوانست منصفانه بنگرد و سعی كرد كه خدمتی دیگر به این امر بنماید و البته در همین راستا است كه آیندگان به نظر محبت همراه با دلسوزی به گفتار او توجه خواهند نمود و همین مخالفت او سبب توجه بسیاری از هموطنان بی غرض و حقیقت جوی ایرانی نسبت به امر بهایی خواهد شد. بعد از سالهای بسیاری که از مبارزه مستقیم نتیجه خاصی حاصل نشد و از مظالم عدیده ای که بر جامعه مظلوم و بی دفاع بهائیان ایران گذشت ثمری عاید نگشت در حالیكه هنوز خاطره شهدای عزیزی که جان خود را در این راه فدا نموده و از بازماندگانی که با تحمل رنج از دست رفتن عزیزترین عزیران خود ایام را سپری نمودند و هم چنین اموال بیشماری که به بهانه های واهی تضییع شد و یا نفوسی که شغل و وسیله خدمت و امرار معاش خود را از دست دادند و جوانانی که از ثمرات تحصیل خود نتوانستند استفاده ای ببرند وهم چنین جوانانی که در بحبوحه جنگ در جبهه ها جان خود را فدا نمودند و یا رنج اسارت را بسالیان متمادی کشیدند و در کنار آن از تحصیلات عالیه محروم و ممنوع گشتند و .... همه و همه خاطرات زنده و دیروزی این جامعه مظلوم محسوبند. البته بر اهل ظلم و عدوان عدم کارایی چنین روشهایی نه تنها اثبات گشت بلکه آنچه خدا خواست این بود که بدین واسطه امر عزیز الهی در اقصی نقاط جهان مورد توجه عموم اهل عالم قرار گرفت و بر شهرت و عظمت آن افزوده گشت. حال روشی غیر انسانی تر مورد توجه صاحبان قدرت قرار گرفته تا به زعم آنان نتیجه نهایی را به همراه بیاورد و یا جبران عدم کارایی روشهای قبل را بنماید. ضمن دعا و در خواست خیر به جهت مجریان چنین نقشه هایی باید پیش بینی نمود که این روشها نیز سبب توجه بیشتر هموطنان عزیز ما در کشور مقدس ایران به امر بهایی خواهد شد و اگر تصور نماییم که توجه تام و همه جانبه به مقابله فرهنگی با این امر در حال وقوع است تصور اقبال همه جانبه به امر الهی نیز چندان دور نخواهد بود و از این روست که باید درحق مجریان این نقشه ها دعا نمود که سبب معرفی امر و توجه صاحبان خرد به آئین بهایی است و امید است که ید بیضای «خیر الماکرین» از گریبان عدل بر آید و نوید فتح و ظفری جدید در صفحات امر الهی ورق خورد چه كه حق آنچه بخواهد می كند و مقام او مقام یفعل ما یشاء است نه محدودیت و تقید.
در این هفته كه ملت ایران سالیانی قبل در چنین هفته ای با هدف براندازی اساس ظلم و طغیان و استبداد در جامعه و جایگزینی آن با عدل و برابری و انصاف و آزادی ودفاع از مظلومین و سایر اهداف متعالی نظام خودكامه شاهی را به سوابق تاریخی منتقل ساختند كانال یك رسانه ملی ایران كه باید در خدمت همین آرمانها از ثانیه هایی كه در اختیار دارد استفاده بهینه بنماید و در جهت وحدت جامعه ایرانی و سربلندی ملت عزیز و خدمت به این آب و خاك مقدس رسالت خود را انجام دهد تمام قوای خود را در سركوبگری و بدچهره نمودن یك اقلیت مظلوم بكار برد و در این راستا آقای دكتر ازغدی با برنامه ای به نام «طراحی برای فردا» كه البته ابدا صحبتهای ایشان نه طراحی بود و نه فردایی را نوید می داد با موضوعی به نام «تقلب در معنویت» كه البته در مورد صحبتهای خود ایشان مصداق كامل داشت تقلبی بی نظیر در معنویت انجام داد و عقاید گروهی كثیر را به جرم تفاوت با عقیده رسمی مورد تحریف و حمله قرار داد این حملات از توهین به بنیانگذاران شروع شد و به اتهامات واهی بر پیروان و تمسخر احكام و مناسك تا اتهامات سیاسی امتداد یافت. ایشان بنابر مواضیع متنوعی كه در نظر داشت در زمان كمی شرح دهد به تناقض گوییهای بسیاری مبتلا گردید و به گمان اینكه با جمعی عاری از شعور و فاقد عقل و درك و تمیز روبروست آنچه كه به زبان جاری می شد بدون نیازی به اظهار دلیل و برهان و یا ارجاع به منابع و ماخذ اظهار نمود. در پایان لازم است كه به هنرخاص و استعداد سرشار جناب ایشان اشاره نمود كه با وجود مطالعات فراوانی كه خود مدعی آنست نتوانست نه تنها در كتب و آثار متنوع بهایی بلكه در جامعه بهائیان ایران و حتی در جامعه جهانی بهایی حتی یك مورد مثبت و قابل توجه بیابد و البته باید بر این هنر آفرین گفت و متاسف شد از اینكه آیا ایشان فكر نمی كنند كه ممكن است در این جهان وسیع فردی بپرسد كه چطور به گفته خود شما این عقاید سخیف و این رهبران فاسد توانسته باشند مریدهای فراوانی بیابند و چطور می توان باور كرد كه در ابتدای دعوت حضرت باب نه تنها هزاران فرد عادی جامعه بلكه بیش از چهارصد تن از علمای این قوم به ایشان مومن شده و بیش از بیست هزار نفس مقدس جان خود را در این راه فدا نموده و لحظه ای شك و تردید بخود راه نداده باشند. قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ (البقرة : 94)
همواره نمی توان امیدوار بود كه قدرت و شوكت پرده پوش عیوب باشد و ظلم و ستم اصحاب حقیقت را بشكند چنانچه ظلم فرعونیان و جفای علمای یهود درزمان روح و اعتساف بنی امیه با تمام شكوه ظاهره و قدرت غالبه عاقبت نصیبی جز لعن در دنیا و آخرت ثمری نبخشید. قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَیفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمینَ (النمل : 69)