سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
دوستان عزيز يارستان و پيروان محترم آیين حضرت سلطان توجه بفرمايند ... آنچه موجب تهيه اين مختصر دفترو علت نوشتن اين استدلاليه محقر گرديد در بدو امر اجرای فرمان مطاع حضرت بهاءالله جل اسمه الاعلی شارع شريعت مقدس بهایی است که به منظور تأسيس وحدت عالم انسانی و دعوت افراد بشر در ظل سراپرده يگانگی و يکرنگی امر به ابلاغ کلمه فرموده اند و اين وظيفه وجدانی افراد بهایی است که جامعه انسانی را بظهور کلی الهی و شريعت کامله ربانی دعوت نمايند. ثانی کيفيت اخلاقی و محاسن روحانی و حسن سلوک و رفتار و تنزيه و تقديس معتقدات جامعه اهل حق (يارستان) است که اگر حمل بر مداهنه نشود بايد گفت در بين جوامع مختلف و پيروان شرايع متعدد، طبقه اهل حق دارای سجايای اخلاقی و بدايع روحانی خاصی می باشند که از هر لحاظ قابل احترام و تمجيد و تقدير است و اين محسنات اخلاقی مردم يارستان بر اثر تعاليم روحانی و دستورات معنوی حضرت سلطان اسحق يا سلطان صحاک يا سلطان صاک است.
حضرت سلطان اسحق در دوران حيات پر حادثه خود با آنکه دچار ايذأ و اذيت و مخالفت برادران و جنگ و جهاد با اعداء و دشمنان بودند، معذالک با قدرت و علم و دانش فوق العاده به تربيت و تعليم پيروان خود همت گماردند و چنان به تربيت روحانی و معنوی پيروان و تنزيه و تقديس اخلاق و رفتار مؤمنان دلبستگی و علاقه نشان دادند که قبل از هر چيز ارشاد به طريق حق و حقيقت و ايجاد روح برابری و اخوت و دخول به مقامات معنوی و بدايع روحانی را تحکيم نموده و تکليف فرمودند.
و بعداً اين وظيفه خطير بر عهده بزرگان و پيروان و جانشينان ايشان قرار گرفت و اين ستارگان درخشان که در جامعه يارستان ظاهر شدند به نهايت کوشش و مجاهدت در ترويج و تبشير اوامر مولای خود قيام فرمودند و آنچه در قوه داشتند برای وصول بمنويات و نظريات پيشوای توانای خود بکار بردند و الحق در اين مقام توفيق کامل يافتند و متمسکين و منتسبين به آیين سلطان را بشاهراه حقيقت رسانيدند و به زيور اعمال رحمانی و اخلاق روحانی آراسته فرمودند، چنانکه امروز يارستان دارای چنان سجايای اخلاقی ممدوح و پسنديده ای هستند که وجه امتياز آنها از ساير فرق قرار گرفته فی المثل مردم اهل حق بنا بر دستور مولای خود هيچ مذهب و آئينی را تحقير نمينمايند و از هيچ اجتماع و دسته ای بری و برکنار نميباشند، با کسی عداوت نداشته و بهيچ کس طعن و لعن روا نميدارند و رفتار آنها با تمام مذاهب مختلفه در صلح و آشتی با همه کس معاشر بوده و با هر گروه مؤانس ميباشند.
ميفرمايند :
اگر دين خوت و خاص مزانی خراوه و دين کس نموانی [1]
جامعه يارستان بنا بر هدايت و ارشاد رهبر خردمند خود معتقد بمساوات و برابری بين عموم ميباشند و اين مساوات بدين ترتيب تأسيس شده است که يومی از ايام که حضرت سلطان بمعيت ياران در چمن و صحرا مشی ميفرمودند نظاره در گلهای شقايق فرمودند که بعضی از بعضی ديگر بلندترميباشند، با عصای خود گلهايی را که بلندتر بودند قطع نموده و ميفرمايند در گلستان جهان هيچ گلی بر گل ديگر گردن فرازی و برتری نجويد، در گلستان الهی نيز ياران نبايد که هيچ فردی بر هم نوع خود برتری و بلندی طلبد، کل بايد بدانند که ذات حق مساوات بين بندگان را دوست دارند و امر ميفرمايند. اينست که در (جم) (جمع) [2] ياران تمامی شرکت کنندگان در يک مقام برابری نشست و برخاست نموده و هيچ امتيازی بين غنی و فقير و کبير و صغيرعالم و جاهل وجود ندارد، اين مساوات در هيچ يک از اجتماعات بدين صفا و روحانيت ديده نشده و اين از مشخصات خاص تعاليم حضرت سلطان است.
باری منظور از ذکر اين مقدمه اينست که مردم يارستان که به ردای تنزيه و تقديس آراسته و به حسن اخلاق و صفای باطن پيراسته اند بهتر ميتوانند عظمت تعاليم مقدسه ديانت بهایی و صفا و روحانيت اين آیين رحمانی را درک نمايند و بالمآل توجه به اين موضوع انگيزه تهيه و تنظيم اين جزوه ميباشد و مقصود اينست که با دوستان عزيز يارستان سخنی چند بر مبنای معتقدات آنها باستناد دفتر و کلام گفته شود.
قبل از شروع مطلب لازم است يک مسئله قابل توجهی را به عنوان تذکر و تنبه مطرح نمود و آن اينست که يارستان تا آنجا که ممکن است سعی دارند دفاتر خود را مکتوم داشته و از معرض استفاده عموم و حتی هم کيشان و هم مسلکان خود بدور نگه دارند، تا جاييکه اين مسئله موجب شده که اکثر قريب باتفاق يارستان از مطالب مندرجه در دفاتر خود بی اطلاع و بی خبر باشند. بهيچ وجه اجازه نميدهند که به تکثير آنها اقدام شود و نسخه برداری گردد و بالنتيجه تعداد نسخ موجود فوق العاده کم و محدود به همان تعدادی است که در نزد چندين نفر مستور و پوشيده مانده، بديهی است چنانکه دفاتر موجود در گذشته به مرور از بين رفته است آنچه باقی است در صورت ادامه اين رويه نيز از بين خواهد رفت چنانکه در حال حاضر اکثر دفاتر يا موجود نيست يا اگر هست فوق العاده ناقص بوده و در موقع استنساخ مرتکب اشتباهاتی شده اند و بعلاوه کسی را بر وجود آنها وقوف نيست. البته قبول است که موقعيت زمان و مکان و محدود بودن جامعه ياران و زندگی در بين مخالفان و معاندان سبب بوده که از تکثير دفاتر و کلام خودداری شود ولی بعضی را تصور بر اينست که مکتوم داشتن دفاتر از وظايف اصلی دينی و جزء اوامر و دستور بزرگان است و بقدری اين عقيده در بطون ياران رسوخ پيدا نموده که مکتوم داشتن دفاتر را وظيفه اصلی و حکم محکم ميدانند و حال آنکه با مراجعه دقيق به دفاتر و توجه به مضمون کلمات و دقت در معانی حقيقی آنها ثابت و مدلل خواهد شد که نه تنها دفاتر را نبايد مکتوم داشت بلکه لازم است مطالب مندرجه در آن را به عموم ابلاغ نموده و اين گنجينه های معانی را برای تنبه و بيداری مردمان در هر دور و زمان عرضه داشت و اين نغمات روحانی را به سمع يار و اغيار رسانيد. چنانکه خود صاحبان دفاتر علی روس الاشهار در هر کوی و بازار به نغمات جانفزا مترنم بودند و بر هر سامعی کلمات دفتر را ابلاغ مينمودند و بقدری در اين کار شهامت و شجاعت و استقامت نشان دادند که منجر به جان بازی و شهادت بعضی از آنها گرديد و چقدر از اين وجودات مقدسه که بر اثر بيان عقايد روحانيه خود در بين خلق دستگير و به اذيت و آزار دشمنان مبتلا شده و جان شيرين را فدا کرده اند. باری اين روش بزرگان اهل حق حقا بايد عبرت يارستان بوده و به اين ذوات روحانی تأسی نمايند و به ابلاغ کلمه و تنبه و بيداری مردم قيام کنند. چنانکه در دفتر مستور است. [3]
جم نشين خاصه اوجم بنيشو سراسر همدم واوجم بکيشو
مـگـر نـشنـوان نغمه بنيامين بی وری موان و حـکم يقين
بطوريکه ملاحظه ميشود دستور بر اين است که تمام يارستان مردمی را که بصفای باطن و خلوص نيت متصفند به جم خود بکشانند و آنها را بطريقت خويش دعوت نمايند، اين وظيفه ياران است ولی اگر ديگران نخواهند قبول کنند و نغمه بنيامين را نشنوند ظلمی است که به خود روا داشته اند.
در دفتر حضرت رضا صفحه 242 ميفرمايند: [4]
رموز رمزم پخش کِرد نـه بساط گوش بدن و دنگ بانگ هی صلوة
باری منظور از ذکر اين مطلب اينست که يارستان مکلف بر تبشير و تبليغ در بين خلق هستند و اگر در بعضی کلامها ذکر مکتوم داشتن شده منظور اين نيست که دفتر را از دسترس مردمان و استفاده مؤمنان دور بدارند بلکه منظور اين بوده که معانی و رموز کتاب و دفتر مکتوم است تا زمان آخر و وقت وعده که منظور ظهور بنيامين و رجعت حضرت سلطان است. مثلا در دفتر حضرت خان الماس رحمة الله عليه مسطور است که [5]
نخت خان الماس ای وعده دايه ای نـخـت پـنـهـان بو تا وقت وايـه
در اين کلام که ميفرمايند اين نطق پنهان است تا وقت وعده به يقين مبين، منظور از بشارات و پيشگوييهايی است که به رمز در قسمتهای ماقبل اين آيه ذکر فرموده و ميفرمايند معانی اين رموز پوشيده خواهد ماند تا وقت وعده، يعنی هيچکس را اطلاع بر اسرار آن نخواهد بود مگر کسی که در جامه خداوندگاری ظاهر خواهد شد و عالم بر جميع علوم و کاشف بر اسرار و رموز ميباشد و اين مطلب در جميع کتب آسمانی مذکور است که اسرار الهی را کسی نميداند و معانی کلام را نميشناسد و بايد صاحب ظهور اين اشارات و رموز را تأويل و تفسير نمايد. چنانکه در قرآن مجيد ميفرمايد: « وما يعلم تأويله الا الله والراسخون فی العلم.» و در تورات ميفرمايند: « آنها را مکتوم دار تا يوم آخر.»
باری از اين کلام و يا امثال آن به هيچ وجه اين معنی استفاده نميشود که بايد دفترها را پنهان نمود و در گوشه ای پوشيده و مستور نگه داشت. اگر اين منظور بود چرا عنوان مينمودند و چرا مسطور ميداشتند ؟
باری بر بزرگان و پيشوايان اهل حق فرض و واجب است که دفاتر را در معرض استفاده عموم قرار داده و مطالب آن را به سمع همگی بالاخص ياران و دوستان برسانند و با مکتوم داشتن و پنهان کردن آنها موجبات سرگردانی و پريشانی يارستان را فراهم نفرمايند.
دفتر حضرت مراد ص 349
امر آقای ويت بـدر مقابل سرگردان مکه اسيران گِل
اگرنه ای وقت وهوکربوی بی شرطرای يار يارستان پوی
در اين کلام بصريح تمام ميفرمايند: امر مولای خود را جلو نگه دار و آشکار نما و مردمان را سرگردان نکن، اگر در اين وقت از کسانی باشی که نام حق را بيان ميدارند بی شرط و بی چون راه يارستان را طی مينمايی.
دفتر حضرت رضا ص 473
آخ پی صرافی معنی شکاو بو
انتظارپی دين بی خور وخاو بو
شناسو دفتر کارخانه کامل
بشکاو و دفتر نمانـو خجـل
حروف وحروف قلم قط وقط
رمـز رمـوزات نـراه بـنـورة
اينست که ميفرمايند حسرت ميبرم برای صرافی که معانی کلام را بشکافد و برای يافتن دين بی خواب و خور باشد دفتر را بشناسد و معانی آنرا دريابد تا در پيشگاه الهی خجل نماند ، نکته به نکته رموزات و اشارات دفتر را توجه نمايد، بنابراين بايد گفت که وظيفه اصلی يارستان تحقيق و تحری حق و حقيقت بوده و بايد بدقت در دفاتر خود توجه نمايند که به سر منزل مقصود نائل گردند و خدای نکرده اگر در اين باره قصور نمايند به يقين مبين پشيمان خواهند شد. دفتر حضرت نوروز کاشف رموز:
هـر کـس نـوانـو پـشـيـمـانين سوای بازخواست باعث بانين
و اما آنچه در دفاتر و کلام وعده داده شده است اينست که در آخرالزمان دو ظهور پی در پی ظاهر خواهد شد و کسانی به معرفت ظهور آشنايی پيدا ميکنند که صاحب بصيرت بوده و رموز و اشارات دفتر را دريابند [6] و اما منظور از آخرالزمان همانا وقت ظهور است بدين مفهوم که هر وقت حق در عالم ظاهر شود آخر زمان خواهد بود. دفتر ذات بزرگوار حضرت خان الماس:
پادشام ذاتی وَن نه کس نزانن هـر وقـت بـخيزو آخرزمانن
و حال آنکه بعضی را تصور بر اين است که آخرزمان وقتی خواهد بود که نه از حيات نشانه ای باشد و نه از کاينات اثری و آنچه هست و نيست بر اثر حوادث غير مترقبه از قبيل لرزيدن زمين، ريختن ستارگان، تاريک شدن ماه و خورشيد و امثال ذلک از بين بروند. بديهی است اگر آخرزمان عبارت از فقدان حيات باشد در اين صورت اصولا ظهور برای کی و برای چه؟ احکام و دستورات رهبری و ارشاد هدايت و نجات برای چه کسی خواهد بود؟
باری يارستان بايد ممنون و سپاسگزار بزرگان و پيشوايان خود باشند. آنچه را که موجب هدايت و ارشاد پيروان است بيان فرموده و آنچه را که ممکن است وقتی ايجاد ابهام و شبهه نمايد بصريح بيان تأويل و تفسير نموده اند که شايد يارستان مانند پيروان ساير اديان در حجاب غفلت نمانده و بر اثر تشبث به اوهام و خرافات از تمسک به ردای ايمان و ايقان محروم نگردند و به چشمه زلال حق و حقيقت نائل و موفق آيند. حضرت برا خاص ميفرمايند:
عازيزم تا کی وی طـورمـاتـنـی مگر توخريک چای ظلماتنی
ورگره قله سرپـوش نـروی سـر بر آره و بر ذات پـر هـنـر
قـول اول روت اظـهـار بـکـره جم نپای دفتر برج حـيدره
و عـيـن عـيان قول يک جـهت هو کر راسم نسر هوکـت
براخاص حوالت کردن نه جائی پناه بر و ذات نـاز روائـی
ميفرمايند عزيز من تا کی اينطور مات و درمانده هستی، مگر تو انتظار داری که حق از چاه ظلمات ظاهر گردد [7] اين سرپوش اوهام و خرافات را از سر بردار و ذات حق را در بر گير، گفته ظهور اول را به خاطر بياور و تمسک به دفتر نما که ظهور ذات است، به يقين مبين و قول صريح من ميگويم او را شناخته ام و تو هم بشناس، براخاص تو را به جايی رهبری مينمايد که لازم است به آن ذات لايزال پناه بری و بذيل او تمسک جويی.
1. اگر دین خود را خوب ميدانی بدین کسی بد نخواهی گفت.
2. يک اجتماع مذهبی است که يارستان برای ادای نياز و طلب حاجت در موقع خاص مجتمع ميشوند و بذکر اوراد و تقسيم نياز بين خود اقدام مينمايند.
3. جم نشين خوبست که در جمع بنشيند و تمام همفکران و همدمان را بان جم کشاند، اگر نشنويد نغمه بنيامين بی بهره و نصیب خواهد ماند بحکم يقين.
4. ميفرمايند اين رموز و اشارات را در عالم پخش کن که ديگران گوش به ندای يوم الصلوة (که منظور ظهور سلطان امت است) بدهند.
5. نطق خان الماس اين وعده را داده و اين نطق پنهان است تا زمان وعده.
6. نوروز- هر کس منوشو قطره نو زمزم
ماورونيشان خواجام دمای دم
هر کس نوردن قـطره نو زمـزم
نوروز نه مهرش نمبو مـحـرم
7. بر حسب عقيده شيعه قائم بايد از قعر چاه ظاهر شود. و از شهر جابلقا و جابلصا عيان گردد.
نظر خود را بنویسید
يا عليفقط خواست
يك اهل حقارسال شده در : 1387/5/19
يا علي
فقط خواستم به عنران يك اهل حق به شما بگويم كه دين ياري هيچ ارتباطي به آنچه شما نوشته ايد ندارد لطفا براي جمع كردن پيروان بيشتر راه ديگري انتخاب كنيد اين اصلا راه شايسته اي نيست
مخالف
آریوارسال شده در : 1387/5/1
خدا از همه این چیزهایی که بهش نسبت میدید پاک و منزه هست.
شما خودت تا الان یکبار قرآن رو خوندی؟
وجدانن نشستی یه مرتبه کامل قرآن رو بخونی؟
یا شاید باید بپرسم اصلا تا الان کتاب اقدس رو خوندی؟
من با این مذهب مخالفم و خوشحال میشم اگه افتخار داشته باشم شما رو مسلمان بکنم.
عالي
حامدارسال شده در : 1386/4/12
متن شما خيلي عالي است
تشكر
ستودهارسال شده در : 1386/3/14
توضيح مطالب وحقايق وعقايد مذكوردركتب اديان ومذاهب وگروه هاي مختلف دربارهءدوظهورجديدبابي وبهائي بسيارلازم ومناسب است.به خصوص عقايدآنهائي كه كمتر مطرح شده. به اين ترتيب چه خوب است كه بتدريج دوستان بشارات اديان بودائي وزردشتي وهندو رانيز دراين مورددرسايت قراردهند.اين حقيقت كه همهء اديان به دوظهوربراي آغازدورهء جديدبلوغ جامعهء انساني بشارت هاي يكسان داده اند خبلي مهم است.مثلاً خودبنده وقتي مي بينم كه سال ظهورحضرت باب(1260) حداقل درتورات ومتون زردشتي واسلامي آمده است دست شكرانه به درگاه يگانه بلند مي كنم كه مارابه حال خودنگذاشته وبه طرق مختلف آماده مان ساخته است كه موقع ظاهرشدن دودين مزبوربا امتحانات ولغزش هاي كمتري آنها رادرك كنيم وازدرگاهش بخواهيم كه مارا به آن رهنمون شود تاباقلبي مطمئن قبولش نمائيم ودرراه اهدافش كه تحقق وعود فرستادگان الهي وايجادوحدت واتحاد جامعهء جهاني بشري است موفق وفائزگرديم. قربان تهيه كنندگان مقالات فوق وبادرودبرعزيزان اهل حق. به عالم جزمحبت نيست چيزي/ گراين هم نيست گوعالم نباشد.