سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
به نام هستی بخش عشق
سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود طلب از گمشدگان لب دریا می کرد
گاهی اوقات ما فکر می کنیم که حقیقت الهی چیزی بزرگ و دست نیافتنی است و باید در آسمان ها آن را جست و جو کرد ولی باید دانست حقیقت به گونه ای در این جهان حلول نموده که به ما بسیار نزدیک است ولی از آن غافلیم و اندک توجهی به آن نمی کنیم. حقیقت را می توان در کشور ایران در شهر شیراز، تهران، تبریز، از آنان که حقیقت را یافته اند، جستجو کرد. ولی آیا به راستی این کار را می کنیم یا مشغله ی زندگی به گونه ای ما را گرفتار کرده که دگر توجهی به آن نمی کنیم. مگر نه آن که خداوند با ما عهد و پیمانی بسته که او را بشناسیم و به درک مظهر ظهور او نائل شویم و تعالیمش را عمل نماییم. آیا ما چنین کرده ایم یا فقط در فکر آسایش خود بوده ایم. حال ما در این راه سعی داریم گوشه ای هر چند کوچک را به تو نشان دهیم و این تو هستی و عهد و میثاق تو با خدای خود... اما در اینجا قسمتی از لوح را که راجع به نشانه های قائم موعود در دیانت اسلام است را انتخاب نموده و با استفاده از کتاب سفینه ی عرفان توضیحات این قسمت را برای شما دوستان ارائه می دهم: لوح مبارک جواهر الاسرار در جواب سوال سید یوسف سدهی اصفهانی نازل شده حضرت بهاء الله در مورد علت نزول لوح چنین می فرمایند: این رساله در جواب سوالی نوشته شد که سوال نموده بود از مهدی موعود که چگونه تبدیل شد به علی قبل محمد... در ابتدای رساله ی جواهر الاسرار حضرت بهاءالله شرایطی را که طالب حقیقت باید دارا باشد تا بتواند به درک حقیقت نائل شود ذکر می فرمایند: که شرایط آن چنین است. عشق به یافتن حقیقت، انقطاع از شئونات دنیوی، خضوع و خشوع داشتن، از افکار و تعلقات قبلی خود آزاد بودن، از حب و بغض نسبت به دیگران دوری جستن و اینکه هرگز بر احدی افتخار نکنیم. و این مراحلی که ذکر شد، صفات و خصائلی است که فرد باید در زندگی عملی کسب کند، تا قابل و لایق ایمان به کتاب آسمانی مظهر ظهور و دخول در شریعت او در هر عصری شود. در قسمت دیگر که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت ، راجع به ظهور قائم موعود از جابلقا و جابلسا می باشد. باری حضرت بهاءالله شبهه ی ظهور قائم آل محمد و علامات ظاهری آن را به وسیله ی ربط دادنش با موضوع جابلقا و جابلسا که از آن لاینفک است، حل می نماید. بنا بر اعتقاد مسلمانان قائم موعود باید از شهری به نام جابلقا و جابلسا ظاهر شود. بدینگونه که می فرمایند: آنچه درباره ی قائم ذکر شده حق است من جمله جابلقا و جابلسا. و اضافه می فرمایند: اگر اوصاف و خصوصیات این مدینه که باید محل قائم موعود در وقت حاضر باشد بر حسب ظاهر گرفته شود، آنگاه وجود چنین شهری روی کره ی زمین منتفی می شود. اِنَ الاَرضَ بتمامها لَن تسعها و لن تحملها... یعنی کره ی زمین برای آن شهر با همه ی خصوصیاتش اگر وجود ظاهری داشته باشد نمی تواند جا داشته باشد. پس چون آن شهر به هیچ دلیل عقلی و جغرافیایی وجود ندارد، کسی که در آن شهر باید سکونت داشته باشد طبعا نمی تواند وجود ظاهری داشته باشد. و می فرمایند: اگر تو این شهر را به من نشان دهی من هم قائم موعود را همانطور که مردم به آن معتقدند به تو نشان می دهم. حال که نشان دادن این شهر با اوصاف ظاهره که نزد ناس است محال می باشد پس وجود قائم نیز محال خواهد بود ، یعنی امتناع شرط باعث امتناع مشروط است. و در ادامه ی مطلب می فرمایند: حال که نمی توان وجود جابلقا در عالم ظاهر را ثابت کرد پس لازم است احادیث و روایت راجع به جابلقا و جابلسا را از طریق تأویل فهمید و لازم است احادیث راجع به امام ساکن در آن شهر را نیز تأویل نمود. راجع به معنی تأویل این دوشهر می فرمایند که: همه ی مظاهر حق از جابلقا، قدرت الله و جابلسا، رحمت الله خروج می نمایند. و همه بر این دلالت می کند که حکایت امام غائب و آن چه بر غیبت او تعلق دارد، امور ی است که رهبران مذهبی پس از درگذشت امام حسن عسکری ترتیب دادند و اصلا نه از رسول بوده و نه از هیچ یک از امامان... و در مورد تغییر نام قائم موعود از محمد بن حسن به علی محمد، حضرت بهاء الله آن را بر مبنای قائده ی وحدت مظاهر الهیه حل می فرمایند.. یعنی همه ی اسما و صفات به مظاهر مقدسه تعلق دارد و چون همه ی اسما از آن ایشان است خود را به هر نامی بنامند صحیح است و باید معتقد بود که مظهر امر، خالق اسم خود است و خود را به هر نام که بخواند صحیح است. پس به یاد داشته باشیم که مبادا گرفتار شبهات شویم و این اسما و علامات سدی شود بین مالک راه حقیقت و شناسایی مظهر ظهور امروز.
نظر خود را بنویسید