سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
حدود 20 روز از دستگیری 6 عضو از هیئت 7 نفری به نام «یاران ایران» كه امور اداری جامعه ی بیش از 300000 نفری بهائیان ایران را بر عهده دارند، می گذرد1، اما تا كنون هیچ خبری از محل زندان آنها در دسترس نیست و خانواده های آنها هیچ گونه اطلاعی از وضعیت آنها ندارند؛ هنوز جلسه محاكمه ای برای آنها تشكیل نشده و علت دستگیری شان به وضوح بیان نشده است. این در حالی است كه بر طبق اصل 32 قانون اساسی كشور ایران، در صورت دستگیری ِ هر فرد، باید موضوع اتهام «با ذكر دلائل بلافاصله كتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداكثر ظرف مدت 24 ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضائی ارسال و مقدمات محاكمه در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود.»
اگرچه دولت ارتباط دستگیری این گروه بهائیان را با مسئله ی انفجار حسینیه ی سید الشهدای شیراز رد كرد،ولی خبرگزاری های رسمی و غیر رسمی ایران از جمله خبرگزاری ایرنا2، روزنامه ی اعتماد ملی3 و پایگاه خبری تحلیلی قدس نیوز4 و ... بهائیان را در این انفجار دخیل دانستند. به نظر می رسد گرچه دولت به دلیل بدیهی البطلان بودن چنین ادعایی مستقیما این اتهام را به بهائیان وارد نمی آورد، ولی تلاشهای حساب شده ای در جریان است تا افكار عموم را متقاعد سازد كه بهائیان عامل انفجار مزبور بوده اند و یا در اقدام امنیتی دیگری علیه مصالح نظام فعالیت كرده اند.
رفتار و سلوك بهائیان در ایران نشان می دهد كه بهائیان هرگز اقدامی برضد امنیت ملی انجام نداده اند. دولت ایران اگرچه كاملاً فعالیتهای این گروه را تحت نظر داشته، نتوانسته سندی برای اثبات این مدعا بیابد. از این رو در صدد بر آمده تا تضییقات بهائیان ایران را امری مردمی جلوه دهد. چنانكه خبرگزاری فارس5 از «اعلام موجودیت رسمی یك سازمان ضد بهائی» خبر می دهد و اعلام می كند كه این پایگاه به عنوان اولین فعالیت خود در صدد جمع آوری امضاء علیه بهائیان است. در ایرنا و كیهان و ... نیز به ترتیب نظرات آقای حمیدرضا ترقی، معاون امور بین الملل حزب موتلفه اسلامی، و نیز سید كاظم موسوی، «محقق تاریخ معاصر پیدا و پنهان بهائیت»6 را می خوانیم كه لزوم شركت مردم در بهائی ستیزی دولت را عنوان كرده و از مردم دعوت نموده اند در سركوب بهائیان به دولت كمك كنند. امام جمعه ی مشهد نیز در خطبه ی 3 خرداد خود اعلام كرد كه این «جاسوسان بهائی اسرائیلی» باید «اعدام انقلابی» شوند.
این تلاشها و اتهامات ضد و نقیض همه حاكی از آن است كه مدركی برای اثبات اقدامات ضد امنیتی بهائیان وجود ندارد و منظور از دلائل امنیتی ذكر شده توسط دولت ایران در مورد این گروه بهائی، فقط و فقط اعتقاد اینان به دین بهائی است. والّا دستگیری سه تن از بهائیان ویلاشهر اصفهان كه مشغول خاكسپاری همدینان خود بودند چه دلیل امنیتی می تواند داشته باشد؟ آتش زدن منازل بهائیان، كتك زدن كودكان آنان در مدارس برای برگشتن آنها از اعتقادشان، تخریب نمودن قبرستانهای بهائی چه معنایی دارد؟ اصولاً این رویه ای است كه در برابر دگراندیشان به كار می رود: وقتی دلیلی برای سركوب و نابودی آنها پیدا نمی شود، به آنها تهمت وابستگی به استكبار و اقدام علیه امنیت نظام زده می شود. اگر دلیل امنیتی موجود باشد، لازم نیست 20 روز عده ای را در جای نامعلومی بدون رعایت كوچكترین حقوق شهروندی آنها نگه داشت، آن هم عده ای بهائی را كه سالیان دراز است حسن نیت آنها در خدمت به ملت و دولت به اثبات رسیده است، گروهی كه هدفی جز برقراری وحدت و صلح و آرامش در جهان ندارند و تمام تلاششان این بوده كه به ایران خدمت كنند و ایرانیان را از قشرهای متنوع با هم متحد ساخته و به زندگی مسالمت آمیز دعوت كنند. این است كه آقای سید كاظم موسوی، كه كیهان ایشان را پژوهشگر در مسئله ی بهائیان می خواند به جای ارائه ی دلائلی برای اثبات مدعای خود مبنی بر اقدامات ضد امنیتی بهائیان، این چنین وحشت خود را از انتشار افكار و تعالیم بشردوستانه ی بهائی بیان می كند:
«در یك كلام می توان گفت بهائیت جمع حاكمی هستند كه برای رسیدن به آمال و امیال شخصی و فرقه ای با اعمال برخی روشها و متد روانشناسی اقدام به مریدسازی نموده و برای بقاء از اعضا مانند یك ماشین در جذب و عضوگیری استفاده مینماید... پذیرش اینكه تبلیغات تجاری برروی ما اثر می گذارد بسیار سخت است...هركسی مستعد اغفال شدن توسط اربابان سوءاستفاده گراست مگر اینكه به سرچشمه زلال هدایت بشری وصل باشد لیكن در صورت وجود داشتن شرایط خاصی برای برخی از افراد امكان كشیده شدن به درون فرقه ها وجود دارد كه از آن جمله می توان به شرایط ناپایدار اجتماعی- اقتصادی، شرایط خانوادگی و... اشاره نمود. ...گروه دیگری هستند كه خودشان در جستجوی فرقه ها بوده و از قشر فرهیخته جامعه میباشند. كنجكاوی ایشان را به دام فرقه می اندازد. برخی از این افراد اساتید دانشگاه هستند...»7
التبه نمی دانم چرا ایشان در ابتدا گفته كه تنها افسردگان جذب تعالیم بهائی می شوند و بعد بیان كرده كه گروه های فرهیخته و اساتید دانشگاه ها نیز به مبلغان این دین تبدیل شده اند، ولی به هر حال اصل مطلب را غیر مستقیم بیان كرده اند كه پذیرش این كه تعالیم بهائی این قدر مورد توجه قرار گرفته برایشان سخت و دردناك است. غافل از آن كه در این دوران نمی توان جلوی كنجكاوی مردم را گرفت و آنها را متعصب و یكسونگر نگه داشت. همین حقیقت ایشان را این چنین آشفته ساخته و به تناقض گویی واداشته: این كه روز به روز مردم بیشتری با تعالیم بهائی آشنا می شوند و از ماهیت مسالمت آمیز آنها آگاه می شوند و با این آگاهی و هوشیاری بعید است كه در قلع و قمع هموطنان بهائی خود با اقلیتهای مخالف این گروه همراه شوند. و این حقیقت كار بهائی ستیزان را سخت تر می كند چرا كه باید به دنبال عوامل دیگری برای از بین بردن جامعه ی بهائی باشند!
ف. مهرآور
منابع:
1.عضو هفتم این گروه در 5 مارس 2008 در مشهد دستگیر شده بود.
2.//www.irna.com/View/FullStory/?NewsId=57564
3.//www.magiran.com/npview.asp?ID=1625707
4. //www.qodsnews.com/news/daily/818.html
5.//www.farsnews.net/newstext.php?nn=8702300482
6.magiran.com روزنامه كیهان « شماره 19097 8/3/87 » صفحه 12 (دریچه) متن
7.همان.
نظر خود را بنویسید
صفات شخص بهائى
zia jaberiارسال شده در : 1387/3/22
حضرت عبدالبهاءمیفرمایند:قوله الاحلى
"هر قصورى كه در نفسى ميبينيم آن را از قصورخوددانيم زيرا اگرمانبوديم آن قصوررانميديديم.انسان بايدهميشه خودراقاصروديگران راكامل بيند."
حضرت ولى امرالله ميفرمايند: قولهُ الاْحلى
"...اهل بها... نه تشنهْ شهرتندونه طالب رياست. نه اهل ريا وتملّقندونه درپی جاه ومكنت. نه طالب مسند ومقامند ونه اسيررتبه ونشان.از تظاهر وخودنمائى متنفرند واز استعمال قوّهْ جبريه مشمئز.ازماسِوَالله چشم پوشیده اند وبوعده هاى مُحكمهْ مولاى خويش دل بسته...ازخودگذشته اندوبنفع عموم پرداخه..."
دوستان محترم و مردم عزيز وشريف ايران مقدس چگونه ميشودكسى كه مولايش اورا بيك همچنین نصائحى هدايت ميفرمايد ووجوداورا باصفات وآداب رحمانى مُزّين مينمايد، دست باِرتكاب معاصى زند وهيكلى را كه خداوند تبارك وتعالى براى خدمت بعالم انسانى خلق نموده است ، ودرپرتواين كلمات مقدسه نشوونمانموده است به رذائل وخبائث ملوّث نمايد . دوستان عزيز بيائيد بخاطر خدا كمى دراين مسئله تفكر نمائيم ، وبسنجيم كه اين همه دشمنى وعداوت بااين امر ازبراى چه. آياچه ميشود كمى دراين موردتفكر وتعّقل كنيم واز آثار متعاليهْ اين آئين آسمانى خودمطالعهْ دقيق نمائيم وخود بسنجيم وكلاه خودراقاضى كنيم، زيرا خداوند رحمن بما عقل وشعور ودرك وفهم داده است كه خود بسنجيم وقضاوت كنيم.نه اينكه آنچه بگويند قبول كنيم وسپس انجام دهيم آنچه راكه رضاى حق درآن نيست وخداى نخواسته هيكل مقدس خودرا كه بنا است دررفارف عُليا قرين وجليس ملكوتيان باشد دراين دار فانى بلباس گناه وخطاء مُلّبس كنيم وباشرمسارى بملكوت الهى وارد شويم، جواب حق را چه خواهيم داد،اين دنيا براى همه درگذراست چه خوب وچه بد چه زيبا وچه زشت ولكن روسياهى براى كسى است كه دراين دار غرور خودرا در انهماك غرق كرده است .همه در محضر قدسش وارد شويم ودفتراعمال در بيشكاهش بكشائيم آنساعت است كه همه جيز نماين كردد.واِلاّ براى همه بكذرد. قولى است معروف كه ميگويند: بگذرداين روزگار تلخ تراز زهر باردگرروزگارچون شكرآيد.توفيق همه عزيزان ومردم با وفا ونيك انديش راازخداوندمتعال آمل وسائلم.جان همه عزيزان با وفايان خوش باد. چ
مردم شرافتمند اي
ف. آسمانیارسال شده در : 1387/3/22
مردم شرافتمند ايران، آيا وقت آن نيست که شما به سخن آييد و از حقوق اين ستمديدگان دفاع کنيد؟
آيا وقت آن نيامده است که از موقعيت تاريخی خود آگاه شويد و مسئوليتی را که در قبال هم ميهنان خود، جوانانشان و کودکانشان داريد، احساس کنيد؟