بازداشتهای اخیر بهاییان ایران، لبان به هم بسته طفل روشنفکری ایرانیان را گشود. این وقایع دُمل سکوت بسیاری از صاحبان سخن را ترکاند و باعث شد اقشار مختلف جامعه از دور دست ها گرفته تا همین نزدیکی ها ، چند صفحه ای از صفحات وب را رنگین نمایند و فتاوی جالبی بیان فرمایند، گفتیم حیف است که اهل هنر از این موهبت محروم باشند. به همین دلیل برای تشویق دیگر هموطنان جهت شرکت در این هوشیاری وجدانی جمعی، سراغ سه چهره محبوب هنری کشور رفتیم و نظر ایشان را در این رابطه جویا شدیم. برخورد ایشان با روی باز و گشاده موجبات سرور ما را فراهم آورد و شجاعت ایشان در اظهار عقیده سبب تحسین ما شد. امیدواریم که دیگر هموطنان ما نیز بتوانند آزادانه نظرات خود را بیان بفرمایند.

جناب " بهمن اهل طرب" در ارتباط با دستگیری اخیر بهاییان ایران که از مصادیق بارز نقض حقوق بشر و شهروندی در این کشور اسلامی است، چنین بیان می کنند:

" امروز دگر باره شنیدم که شش، هفت، هشت، نه، ده هموطن خوب بهایی که پی ساختن روحانی این کشور پر ماتم و دردند و سراسر همه اندیشه صلح در سر و بر فکر بجویند، گرفتار به بند و غل و زنجیر به کنجی که نگویند چه کنجی است و به حکمی که نخواندند چه حکم است همه در حبس نهانند. خدا آخر و هم عاقبت اهل بهاء را سرانجام خوش و خیر نماید که ندانند چه سازی بنوازند که رقصش به نظر خوب و نباشد خلافی " جهت امنیت ملی " کشور. "

************

 این شانس را داشتیم که به محضر استاد " بهمن شعرپسند" برسیم و از ایشان خواستیم شعر " روی، نه ریش" خود را که به این مناسبت سروده اند، برایمان بخوانند. ایشان در ارتباط با شأن سرایش این شعر خاطر نشان کردند :

" در جوانی استادی بهایی داشتم که سال ها کنج زندان مزه چشیدن آب خنک را به گوارای جان، نوش کرده بود. با این حال کِتری جانش این آبهای خنک را به جوش آورده و چنان "قل قل" می کرد که صدای سوتش به همه جا می رسید و سر صبح همه را از خواب بیدار می نمود . پرسیدم: " استاد شما انرژی گرمایی برای جوشاندن این همه آب خنک را ازکجا می آوردی؟ " . با نگاهی نیش خندش گرم با من گفت:

" چراغی را که ایزد برفروزد

هر آنکس پف کند ریشش بسوزد"

 دستگیری های اخیر بهاییان مرا یاد استادم انداخت و آنهایی که خواستند شمع جان ایشان را به پُفی خاموش کنند ، اما گویا شمعش دود می کرد و باعث تپق زدن دوستان و در نهایت ایجاد سوختنگی هایی شد. از آنجا که گفتن "ریش" چندان موافق مصالح نیست ، با کمی دخل و تصرف در این بیت، شعر زیر بر لسان جاری شد:

"چراغی را که ایزد برفروزد

هرآنکس پُف کند رویش بسوزد "

اگر آن روی سوخته، باز رو داشت

یه جای دیگرش از نو بسوزد

که یارم دیده بر آتش بدوزد

به دست لطف حق آتش بگیرد

هرآن چهری که غب غب می فروشد

بیا آتش بزن بر ریش و آن جام

که از هر جام نوری برفروزد

*********

 جناب " بهمن رپ کن" از رپر های خوب کشورمان معرف حضور همه جوانان هنردوست هستند. ایشان با "یاران ایران" احساس همدردی کردند و افزودند: " خیلی بی معرفت هستند کسانی که این کارها را می کنند، چون ما رپرها هم نمی تونیم بیایم و از روی زمین حرف دلمون رو بلند بلند فریاد بزنیم ." با تشکر از حسن تشبیه و هم قیاس ایشان، توجه شما را به بخشی از تکس آهنگ اخیر این دوست خوش ذوق که نامش را "کفش ملی" گذاشته در قضیه ذیل جلب می نماییم:

" می گن اقدام شده بر عیله امنیت ملی

منظورشون و می فهمی؟

- راستش نه خیلی !

گفتن، این حرفا همه حکمت داره

که اگه ندونی زندگی تو ایران برات خجلت داره

پس بهتره بری و بپوسی تو زندون

که دیگه نباشی مایه ننگ این مرز و بوم

راستش توی کلمه "ملی" رازهای زیادی نهفته است

کفش ملی، بانک ملی ، چادر ملی توش خفته است

حالا باید دید اقدام برعلیه امنیت کدومشون شده؟

اصلا بر عیله چیه؟ برات مفهوم شده؟

اصولا "له" داریم و "علیه"، پس "برعلیه" اشتباست

آره، هر تهمتی رو جدی نگیر که اجتماع نقیضینه و یه مدل اختراست

شنیدی که امنیت تو ایران افزایش یافته؟

چون اتوی موی پسرا و سرخاب سفید آب دخترا

به ضرب باتومم که شده ، رنگ باخته!

بذار بهت بگم از نظر سخنگو، "ملی" مخفف چیه

منافع لانهاییه یکسری آدمِ قرتیه

درد ما درد امنیت فکر و روح مردم کشوره

که خیلی وقته به خطر افتاده

و بعضیا می گن ولش بابا همین طوری بهتره

همه دنبال یه ظاهر خوشکل افتادیم

ولی دلمون پوسیده و تو کلی مشکل جون دادیم

شاید وقت یه زندگی تازه رسیده

نه! نه جنگ ، نه انقلاب که دنیا طعم همه ایناها رو چشیده

همه می دونیم که انقلاب مثل یه اژدهاست

جنگ و انفجار مالیخولیای زندگی همه آدماست

باید جون تو، بشه عشق من

باید درد تو، بشه درد من

دیگه دست تو، توی دست من

آره فکر تو، ذوق فکر من

اگه نسل ما سیاه شد، تباه

نذار نوگلا ، همه بچه ها برن به فنا

اگه نور نبود، خودت نور بتاب

بیا شعله شو، درنگ کن شتاب

بیا دست بزن، بدو پا بکوب

بیا دف بزن، آواز بخون

همه دست تو دست، همه شاد و مست

همه مهربون، همه خوش زبون

اومده بهار."

شکوفه بزنیم و سبز شیم. آیا "سبزی" و "سبزی فروشی" هم اقدام برعلیه امنیت ملی است؟

هر آنکس جان جانانی ندارد
همان به پف کند تا خود بسوزد"چنان رقصد میان شعله و دودچنان بویی فراگیرد جهان را

که سوزش ، پوزشی از نو سروشد