سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
آيامرا می شناسید؟شاید با هم آشنا باشیم ، ممكن است در همسایگی هم زندگی کنیم و یا هر روز در خیابان، در محل کارو يا در صف اتوبوس همدیگر را ببینیم .شاید هم شما در یک شهر و من در شهر دیگر، یا شما در خارج از مرز های ایران و من در داخل ایران فقط از طریق اینترنت با هم آشنا باشیم. ولی می دانم كه اين آشنايي ،ظاهري است و به خوبی مرا نمی شناسی ونمیدانی که در طی این سالها ،چه ها کشیدم وچرا تحمل این همه محرومیت ها ومشکلات نمودم وچه پیامی برایت دارم. حا ل از خودم برایت میگویم.
من جوان بهایی ایرانی هستم .جوانی که با افتخار می گویم كه در وجودم خون کشور مقد س ایران جاری است. من از سرزمین حضرت اعلی و حضرت بهاالله هستم. من بار ها وبار ها بر روی خاک پاکی که مولایم قدم گذاشت، قدم گذاردم .پیام من براي شما،همان پیام ایشان برای عموم بشر است . پيام" تحری حقیقت" است. پيام "وحدت عالم انسانی" است. پيام" صلح عمومی" و" ترک تعصبات"است. ولی متاسفانه روسای زمان ما نمی خواهند این پیام ، به گوش مردم وبه خصوص جوانان ما برسد و برای همین است که علم مخالفت بر ضد بهاییان بلند کرده وهزاران هزار مشکل برای بها ییان بوجود می آورند.
از وقتی که به یاد دارم در ایران بعنوان یک بهایی از بسیاری از حقوق محروم بوده ام.
در دوران تحصیل در مدرسه چون به دین جدیدی معتقد بودم ،همواره مورد تبعیض قرار داشتم . مربیان بینش اسلامی از تاریخ دشمنی مردم وعلمای یهود ومسیحی با حضرت محمد مي گفتند ولی خودشان تا جایی که می توانستند مشکلات برای ما بوجود میاوردند.به خاطر میاورم که در ماه مبارک رمضان، نیمکت ما بهاییان را از مسلمانان جدا می نمودند چون به اصطلاح خودشان بهاییان را نجس میدانستند در صورتی که حکمت ومعنای این حکم را نمی دانستند .
زمانی را به یاد دارم که پدران و مادران ما را به جرم بهایی بودن از شغل خود در ادارات دولتی اخراج کردند وخانواده ها ، با چه مشکلاتی هزینه های زندگی را تامین می کردند.
سالهایی را بیاد می آورم که مامورین ،شبا نگاه به خانه های اعضای محا فل شهر ها هجوم آورده وما با چشمانی وحشت زده و گریان شاهد بردن پدران و مادران عزیز مان به زندان های وحشتناک بودیم . بعد ما جلو ی در زندانها ساعتها بامید یک ملاقات10دقیقه ای
منتظر میماندیم واین زندانیان بی گناه را پنج الی شش سال بجرم بهاییت در زندان ها نگاه داشتند یا اینکه بدون گناه این مظلومان را بالای چوبه ی دار فرستادند و یا بسیاری از اعضای محافل را ربودند ومعلو م نیست که چطور ایشان را به شهادت رساندند. این موقعیت ها، فشار های سختی برای جوانان بهايي بود ولی با خواندن دعا ومناجات وبا ایمان قوی، تحمل مشکلات می نمودند.
متا سفانه در ایران به وضع نا درستی با بهاییان رفتار می شود.به نظرایشان دین بهایی چون دینی است که بعد از دین اسلام امده است شایسته است که به بدترین شکل باپیروان ان رفتار شود . در صورتی که در کشور های مسیحی ویهودی و غیره اگر به یک فرد مسلمان توهینی شود، داد سخن می دهند که حقوق بشر رعایت نشده است. در صورتی که دین اسلام هم مثل دین بهایی، بعد از دین مسیحی ویهود امده است.عقیده دیانت بهایی هم همانند همه ادیان آسمانی، رعایت حقوق انسانی درهمه جای دنیا است و وحدت عالم انسانی است که همه انسان ها در همه جای دنیاباید از آسایش برخوردار باشند .
در مرور بر خاطراتم، سال اخر تحصیل را بیاد میاورم که مربیان،ما را تشویق به ورود به دانشگاه مینمودند ومی گفتند که یک کلمه بنویس که بهایی نیستم و راهی دانشگاه شو.در همان سال، ضعیف ترین افراد از نظر درسی با نمرات پایین درسی اما با سهمیه هاي مخصوص ،واردرشته های پزشکی و مهندسی شدند درصورتی که دانش اموزان ممتاز بهایی علنا ورسما
از ورود به دانشگاه ممنوع شدندالبته اقلیت های دیگر مثل اهل سنت واهل دیانت مسیحی نيز استثنا نبودندولی انها را نمی توانستند علنا از دانشگاه ممنوع نمایند ولی ایشان را به طرق دیگر مثل رد کردن در گزینش، منع از ورود به دانشگاه می نمودند.
در اوایل انقلاب که به دستور رهبران حکومت، جوانان بهایی از تحصیل در دانشگاه ها محروم شدند،با همت والای اساتید محترم بهایی که ایشان هم از تدریس در دانشگاه ها اخراج شد ه بودندوبا کمترین امکانات، دانشگاه BIHE راپایه گذاری کردند. دانشجویان بهایی نیز از شهر های مختلف ایران برای شرکت در کلاس ها به تهران می امدند. کلاسهای دانشگاهی در منزل بهاییان تشکیل میشد ودانشجویان هم از جان ودل برای کسب علم تلاش میکردند اما روسای اموركه به هدفشان که دور نگه داشتن جوانان بهایی از علوم بود ، نرسیده بودند باردیگرنار بغض وتعصب در آنان زبانه کشیدودر تاریخ 7/7/77 13مامورین دولت به لابراتواردانشگاه علمی ویک موسسه که بعضی از کلاس ها در انجا تشکیل می شد حمله کردندواساتید محترم را به طور موقت باز داشت نمو دند ودانشجویان را محروم از تحصیل در اين دانشگاه نمودند.
بار دیگر به همت والای جوانان واساتید وکوشش های مراجع بین المللی جوانان دوباره در بهمن همان سال کار خود را اغاز کردندو بار دیگر دانشجویان بورسیه در دانشگاه های کشور هایی مثل کانادا موفقیت هایی بدست اوردند.این بار مسولین نظام دریک برنامه ریزی اجازه شرکت در کنکوردر سال 84و85 را به بهاییان داد وباب امیدی گشوده شدوبسیاری از محصلين ، با وجود داشتن رتبه هاي بالا در كنكور، در دانشگاه پذيرفته نشدند فقط تعدادی محدود وانهم در شهرهای دور پذیرفته شدندكه انها را هم بعد از یک یا دو ترم اخراج نمودند.درکنکور سال 86 تعداد 1200 نفر بهایی در کنکور شرکت نمودند برای 800 نفر نقض پرونده اعلام شدونتایج انها را ندادندحتی افرادی را كه رتبه انها معلوم بود مانند یک جوان بهایی که رتبه 54 در رشته ریاضی را اورده بود، مردود اعلام کردند.
در هیچ کشوری افراد را به خاطر عقیده، ازتحصیل محروم نمی نمایند، حق کسب علم مانند قرون وسطی ودوران ابتدایی تاریخ مربوط به طبقه ی خاصی نیست ولی متاسفانه در کشور ایران چنین است . اگر تاریخ را خوانده باشید در دورا ن فراعنه مصر،تحصیل بسیاری از علوم مخصوص خانواده فراعنه وکاهنان بود درقرون وسطی نیز همه افراد حق کسب علم رانداشتند.ایران امروز هم مانند ان زمان است .فرد بهایی نه تنها حق ورود به دانشگاه را ندارد بلکه حق مطالعه کتب علمی را ندارد. مطا لعه کتب علمی خاص مسلمین انهم بطور اخص شیعه است زیرا سنی ها وارامنه و.... رانیز هنگام گزینش اذیت می کنند. حتی در ماههای اخیرکار به انجا رسیده که در شیراز چند تن از دانش اموزان ابتدایی را به این علت که درباره دین بهایی صحبت کردند از مدرسه اخراج کرده اند. در اصفهان نیزچند دانش اموز دبیرستانی رابه همین علت اخراج نمو دند.دوست من شما قضاوت کنید در قرن 21 در کجای دنیا پیروان دینی را تا این اندازه ازار و اذیت می کنند؟
جوانان بهایی شیراز به محله های محروم ان شهر سر می زدند وکمک برای بهبود وضع زندگی وبهداشت می نمودند وکلاس های خیاطی ارایشگری واطفال دایر نموده بودند که مردم ان مناطق بسیار راضی وخوشنود بودند ولی مامورین دولت این جوانان را که هدفی جز اقدامات خیر خواهانه وبشر دوستانه نداشتند به زندان افکندند وبرایشان حکم زندانی تعیین کردند.در اردیبهشت امسال نیز یاران ایران يعني مسئولین جامعه بهایی را بدون دلیل، به زندان افکندند.بلی روز به روز بر مشکلات بهاییان ایران می افزایند وهدفشان ضعیف کردن جوانان بهایی واز بین بردن روحیه شهامت و بردباری ايشان است ولی انها نمی دانند که همین مشكلات است که روحیه جوانان را تقویت می کندو انها را استوارتر از پیش می سازد.گذشت زمان وگذر تاریخ است که در آینده، از این همه مظلومیت ها ومحرومیت ها واین همه استقامت وشهامت جوانان بهایی ایران پرده بر خواهد داشت .
نظر خود را بنویسید
پاینده باشی عزیزم
میناارسال شده در : 1387/12/7
aziz man taghyrat hamisheh ba moghavemat robe ro mishavad khososan ke dyanat bahaey yek noavary fekry baray kol aghvam bashar ast va baray afrady ke az rah din mikhahan kaseby kunand khatar bozorgy be hesab myayad negaran nabash ke fekr khob inteshar va nofoz zyady dard va mibinim ke chegoneh javanan khob keshvareman be in dianat ro miavarand
درود بر تو
منیژهارسال شده در : 1387/7/30
تو باعث افتخار ما هستی