×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

جامعه بهايي و اتهام تهاجم و خشونت و ترور
1387/07/10

اخيرا برخي مخالفين ديانت بهايي كه به دنبال راهي شرعي و قانوني براي آزار بهاييان و نابودي آنان هستند، اتهام تهاجم و ترور و خشونت را به بهاييان نسبت مي دهندآن هم بدون هيچگونه مدرك و به صرف توهمات ناشي از تعصب و بد خواهي . مثلا از شدت تنفر ي كه نسبت به بهاييان دارند در عالم خيال و توهم اينگونه فرض مي نمايند كه حتما بهاييان نيز از آنان متنفرند و قصد انتقام از آنان را دارندلذا هر بلايي را كه در داخل و خارج كشور بر سرشان مي آيد، از جانب بهاييان تصور مي نمايند .و اين تصور و توهم ، ناشي از اذهان بيمار گونه اي است كه مطمئنا نياز به معالجه دارد .براي آنان دعا مي كنيم و از خداوند شفاي عاجل آنان را مي طلبيم . اما براي آن دسته از هموطناني كه به دنبال واقعيت و حقيقت هستند و مي خواهند بهتر از فلسفه فكري بهاييان كه مبناي عمل و رفتار آنان است، آگاه شوند، مي گوييم:

از ديدگاه روانشناسي، در انسان چند هيجان اساسي وجود دارد. ترس ، تعجب ، علاقه، شادي ، اندوه ، انزجار و خشم.(روانشناسي رشد دكتر علي اكبر شعاري نژاد)

خشم يكي از انواع هيجانات است كه به شيوه هاي متفاوتي بر انگيخته مي شود.ناخوشنودي ، ناكامي ، رنج و عذاب ، صدمه ديدن و گول خوردن مي تواند خشم را برانگيخته نمايد.

هيجان خشم در انسان و حيوان مشترك است . خشم به شكلهاي مختلفي مي تواند جلوه گر شود.

حيوانات وحشي، در هنگام بروز خشم دندان نشان مي دهند، شاخ به شاخ مي شوند، گاز مي گيرند،پنجه مي كشندو به عاملي كه موجب خشم شده هجوم برده و در صدد صدمه زدن فيزيكي بر مي آيند.بعضي انسانها نيز در هنگام بروز خشم لگد مي زنند، هل مي دهند ، كتك كاري مي كنند. در بعضي نيز عكس العملهاي خشم به صورت نمادهاي لفظي جلوه گر مي شود مثلا فرياد مي زنندو ناسزا مي گويند و دشنام مي دهند، ديگري را مي رنجانندو يا تهديد مي كنند .

روانشناسان معتقدند يادگيري، يكي از عواملي است كه نوع رفتار و عكس العمل انسانها رادر هنگام احساس خشم، جهت مي دهد.( روانشناسي عمومي هيلگارد و ديگران)

مثلاپدر و مادري كه در هنگام خشم فرياد مي زنند ، ناسزا مي گويند و يا كتك كاري مي كنند،كودكان نيز مي آموزندكه اينگونه واكنش را در هنگام خشم از خود بروز دهند.

آموزش مي تواند از طريق مشاهده باشد مثلا مشاهده فيلمهايي كه رفتار پرخاشگرانه يك فرد را نشان مي دهد. يا آموزش رفتارهاي پرخاشگرانه از طريق تشويق اينگونه رفتارها در اجتماع، به عنوان يك عمل قهرمانانه و يا تعليم شيوه هاي پر خاشگرانه رفتار، در قالب آموزشهاي رزمي ورزشي.

آموزه هاي مذهبي و قومي، يكي از عوامل مهمي است كه در تربيت و نوع رفتار افراد ،اثر به سزايي دارد. افراد از طريق آموزه هاي مذهبي، معيارهاي رفتار و انتظارات جامعه اي را كه عضو آن هستند ،مي آموزندو بدين طريق رفتار جامعه پسند يعني خصوصياتي را كه جامعه شان آن را درست يا اخلاقي مي داند ،فرا مي گيرند و از طريق اين معيارها به رفتارشان جهت مي دهند.

بسته به اينكه جوامع تا چه حد براي رفتار پرخاشگرانه ،ارزش قائل شوند، ميزان محدود كردن آن متفاوت است مثلا ميان قبايل سرخپوست ،كومانچي ها و آپاچي ها ،كودكانشان را جنگجو بار مي آورنددر حالي كه هوپي ها و زوني ها به فرزندانشان صلحجويي و رفتار غير پرخاشگرانه مي آموزند.(رشد و شخصيت كودك پاول هنري ماسن و ديگران)

ويا ما پرخاشگري كسي را كه نا كام شده است ،در زمره خصائص اساسي طبيعت آدمي مي شماريم در حالي كه چنين نيست مثلا در جزيره بالي اگر يكي از اهالي مشغول كار است و فردي در حين كار مزاحم او شود ، او هيچگاه عصباني نمي شود. ممكن است ما فكر كنيم اين مردم داراي صبرو حوصله زياد هستند ولي اين تصور درست نيست و ناشي از آن است كه ما فلسفه حيات آنان را درك نكرده ايم . تصور و درك آنان از فلسفه زندگي و حيات به گونه اي است كه موجب چنين رفتارهاي پرخاشگرانه اي از آنان نمي شود.(روانشناسي اجتماعي ژان استوتزل)

آموزه هاي ديانت بهايي نيز ،رفتارهاي اشخاصي را كه به اين ديانت معتقدند،جهت مي دهد و بهاييان در هر كجاي دنيا باشند سعي مي كنند اين معيارها را فرا بگيرند و بر اساس آن عمل كنند. و به اين ترتيب مجموع اين نفوس ، جامعه اي مي سازند كه داراي خصوصيات متمايز از جوامع ديگر است و به نام جامعه بهايي مشهورند .

از جمله آموزه هاي ديانت بهايي، به پيروان اين ديانت تعليم مي دهدكه هيچگاه در هنگام بروز هيجان خشم، به رفتارهاي خشونت آميز و صدمه زننده رو نياورند .ديانت بهايي تهاجم را در شان انسان نمي داندچنانچه حضرت بهاالله موسس آيين بهايي مي فرمايند:

" براستي مي گويم فساد و نزاع و ما يكرهه العقول (آنچه عقل از آن كراهت دارد) ،لايق شان انسان نبوده و نيست"

"قل يا حزب الله به يقين مبين بدانيد فساد و نزاع و قتل و غارت، شان درندگان ارض است . مقام انسان و شًانش به علم و عمل است"

" در اقليم فساد پا نگذاريد و در عرصه جدال و نزاع قدم ننهيد"

"ضرب و شتم و جنگ و جدال و قتل و غارت ،كار درنده هاي بيشه ظلم و ناداني است . اهل حق از جميع آن مقدس و مبرا."

بگو اي دوستان لعمرالله جدال منع شده و نزاع و فساد و سفك دماء ( ريختن خون ديگران)و اعمال خبيثه ،كل نهي شده نهيا عظيمافي كتابه العظيم"

" قسم به آفتاب حقيقت كه از سماء سجن اعظم مشرق و ظاهر است ، ابدا اراده جمال قدم ،نزاع و جدال و ما يتكدر به القلوب (آنچه كه قلب به سبب آن مكدر مي شود) نبوده و نيست"

"لسان از براي ذكر خير است او را به گفتار زشت ميالاييد . از لعن و طعن و ما يتكدر به الانسان اجتناب نماييد"

"قسم به آفتاب فجر توحيد كه اگر احباي الهي كشته شوند نزد اين عبد محبوب تر از آن است كه به نفسي تعرض نمايند"

"ابدا نفسي تعرض به نفسي ننمايد و بر محاربه قيام نكند . شان اهل حق خضوع و خشوع و اخلاق حميده بوده و خواهد بود.""

" و ان يظلمك احد لا تتعرض به دع حكمه الي الله و انه ياخذ حق المظلوم عن اللذينهم يظلمون" (اگر بر تو ظلم كنند ، برآنان تعرض مكن . حكمش را به خدا واگذار كن و به يقين او حق مظلوم را از آنان كه ظلم مي كنند ،خواهد گرفت)

 حضرت عبدالبها مي فرمايند:" زنهار زنهار از اينكه نفسي ازديگري انتقام كشد ولو دشمن خونخوار باشد."

" نزاع و جدال شان درندگان ارض بوده و هست و اعمال پسنديده شان انسان"

" از شؤن انسانيت در هيچ احوال خارج نشويد . اخلاق و اطوار سباع و وحوش را به اهلش واگذاريد . بشنويد و نگوييد . عطا نماييد و در صدد اخذ عطا نباشيد"

ديانت بهايي جهت بيرون راندن خشم و نفرت از درون ، اينگونه تعليم مي دهد :

" اي دوست در روضه قلب جز گل عشق مكار"

"فكر جنگ را با فكر قوي تر صلح مقاومت كنيد ، فكر نفرت را با فكر قوي تر عشق مقابله كنيد"

"هدف غايي حضرت بهاالله آن است كه افراد جديدي خلق شوند . يعني مردمي نيكوكار ،مهربان،باهوش و صديق و شريف كه بر مبناي احكام و موازين اين امر اعظم كه در اين مرحله جديد از تكامل عالم انساني ظاهر شده ،عمل نمايند"

حال شما قضاوت كنيد ، در جامعه اي كه فرهنگشان نزاع و جدال ، ضرب و شتم و قتل و غارت را در شان انسان نمي داند ، انتقام را منع مي كند و حتي استفاده از گفتار زشت و لعن و طعن را جايز نمي داند و از كودكي مي آموزد كه به اينگونه وسايل متشبث نشود ، مي توان به خشونت و تهاجم و ترور متهم نمود؟ آيا اين اتهامات كه هيچگونه مدرك عيني و حقيقي نيز ندارد ، و صرفا بر اساس تصورات و توهمات و گاه داستان پردازيها يهاي افرادي است كه هيچ اعتباري براي صحت گفته هايشان نيست ، آيا ناشي از ذهن بيمار نيست؟

نظر خود را بنویسید


بسیار عالی است

مهین
ارسال شده در : 1387/7/16

خیلی لذت بردم از این مقاله علمی رو انشناسانه شما چقدر زیبا و موثر بود .

کم کم آن حضرات باید قبول کنند دچار بیماری پارانوید هستند و نیازمند یک سلسله رواندرمانی های اساسی و طولانی مدت دارند.والا وا اسفا!خدا به دادشان برسد.

از زحمات نویسنده این اثر قلبا سپاسگزارم . فدایتان ! مهین