سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
هنر آفرینش انسان است. به توان ، اثر و کاری که از تصور و آفرینش انسان شکل یافته است، هنر می گویند. امر هنری الزاما با زیبایی همراه نیست یا زیبایی شناسی یکتایی ندارد ولی همواره با خلاقیت انسان همراه است. واژهٔ هنر در زبان سانسکریت، ترکیبی از دو کلمه سو به معنی نیک و نر یا نره به معنای زن و مرد است. در زبان اوستایی سین به ها تبدیل شده و واژه هونر ایجاد گشته است که در زبان پهلوی یا فارسی میانه به شکل امروزی (هنر) درآمده است که به معنای انسان کامل و فرزانه است.
در ادبیات ایران در دوره اسلامی این معنا دوباره دگرگون شد، و هنر به معنای کمال، فضیلت، هوشیاری، فضل، تقوی، دانش و کیاست و... به کار رفت، که دارای بار معنایی عام بود:
مجموعه هنرهای زیبا به ۷ دسته تقسیم میشوند:
1. - موسیقی
2. - هنرهای دستی مانند مجسمه سازی، شیشه گری، و ...
3. - هنرهای ترسیمی شامل نقاشی، خطاطی، و...
4. - ادبیات شامل شعر و داستان، نمایشنامه ، فیلمنامه و نثر
5. - معماری
6. - رقص و حرکات نمایشی
7. - هنرهای نمایشی شامل سینما، تئاتر، و ...
وجوه مشترک آثار هنری عبارتاند از:
این جنبه از خصایص آثار هنری، در واقع از دو ویژگی قبلی که برشمردیم، نتیجه میشود. بدین معنی که هر پدیدهای که عنصر اصلی سازنده آن تخیل و عاطفه باشد، بی شک نمیتواند معنایی منجمد و تک بعدی داشته باشد. از این روست که هر کس در برابر آثار هنری میایستد، دریافت و استنباط خاصی دارد.
به بیانی ساده تر هنر را می تواند پیوند دهنده روح انسان با خالق دانست . زیرا که خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد و هنرهای زیبا به معنای عام آن سبب نزدیکی روح انسان به درگاه ربوبیت است .
در هر عصری و با هر ظهوری بابی جدید در زندگی بشر آن عصر گشوده شد . این فتح الباب جنبه های گوناگون زندگی مردم آن دوره را تحت تاثیر خود قرار داده ، این گشودگی طیف وسیعی را از حالات روحانی و معنوی تا احیا تفکرات اخلاقی و اقتصادی ، در بر می گیرد . در این میان ، هنرمندان هر آیئنی ، به نسبت شور و شوق و جذبه عاشقانشان جذب مظاهر ظهورشده و در سالهای پس از رحلت مظهر ظهور با استعانت به بیانات و الواح و آیات دست به آفرینش آثار بدیع می زنند . امر بهائی نیز از این امر مستثنی نیست . علی الخصوص مکان ظهور این امر ، ایران ، جایی است هنرپرور ، هنر نزد ایرانیان است و بس . هنر ایران را شاید بتوان تا قبل از ظهور حضرت نقطه اولی( حضرت باب) به دو قسمت تقسیم کرد هنر قبل از اسلام و هنر بعد از اسلام . قسمت سوم هنر ایران زمین را میتوان به بعد از ظهور حضرت اعلی راجع دانست ، البته در ایران بعلت فشارها و حملات مغرضین امر مبارک هنرمندان بهائی مجال حضور در عرصه های اجتماعی و بین المللی را نداشته اند و ازدیاد افتراها و تهمت ها و شکنجه ها بحدی بوده که احباالله اغلب به دفع ردیه ها و پاسخگویی به سوالات دیگر هم میهنان مشغول بوده و از پرداختن به کارهای ذوقی و هنری بطور خاص دور مانده اند .
اما همه اینها سبب دوری احبا از هنر نگردید چنانچه جناب مشکین قلم ، را در عرصه هنر خوشنویسی در صدر امر مشاهده می کنیم و یا بعدترها دکتر مجدالدّين ميرفخرائى متخلّص به "گلچين گيلانى" را شاهد هستیم . ( گلچین گیلانی شاعر ترانه باز باران با ترانه می باشند ) . از دیگر شعرای بهائی میتوان از لیلا بهشتی نام برد . لیلا بهشتی از زنان شاعر رشت در عصر ناصری بود . او در حدود سال ۱۲۸۰ هجری قمری در رشت به دنیا آمد و سواد خواندن و نوشتن را در خانواده خویش فرا گرفت. لیلا بهشتی فرزند موسی فرزند شیخ جمال الدین فومنی و همسر ملا یوسفعلی رشتی (از بهائیان رشت) و خواهر جناب میرزا باقر بصار رشتی شاعر بود که ترجیعبندی نیز برای میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) سرودهاست . برخی دریافت یک گردنبند مرصع جواهر قیمتی به عنوان صله را به خاطر این سروده ، ذکر میکنند. اما در کتاب شعرای بهائی آمدهاست که در زمان زندگی این شاعر، به الواحی که از طرف بهاءالله به ایران میرسید ، توقیع گفته میشد و بهاءالله در تشکر از شعر لیلا، لوح یا توقیعی به او فرستاد . و بصورت شایعهای درآمد که بهاءالله برای وی، طوقی از جواهر فرستادهاست . که این مطلب به گوش والی گیلان رسید و به طمع به دست آوردن این طوق لیلا و مادرش ام کلثوم را به دارالحکومه احضار کرده و از موضوع طوق سوال میکند . وی در بابل درگذشت .
البته در این سالهای اخیر کارهایی نیز در زمینه موسیقی از احبا دیده شده که بسیار جای تعریف و تمجید دارد . شاید ارائه این آثار اگر در کشوری جز ایران بود چندان به چشم نمی آمد ، اما در جایی چون ایران و با این همه بی عدالتی و کمی امکانات همین آثار اندک هم بمانند برگ سبزیست تحفهء درویش .
طلیعه هنر بهائی
حضرت ولیّ امرالله در توقیع مبارک مورّخ ۴ نوامبر ۱۹۳۷ خطاب به یکی از یاران می فرمایند: " ... اگر چه اکنون سرآغاز و طلیعه هنر بهائی است ولی یارانی که در این زمینه ها استعدادی در خود احساس میکنند باید آنرا تقویت و تکمیل نمایند و از این طریق روح جدید الهی که بوسیله حضرت بهاء الله در آفاق دمیده شده است ولو بطور محدود منتشر نمایند"(ترجمه) و در توقیع مبارک مورّخ ۲۰ جولای ۱۹۴۶ خطاب به محفل مقدّس روحانی ملّی بهائیان امریکا میفرمایند: "... چون موسیقی یکی از هنرها محسوب میشود در پرورش قوای فکری و روحی انسان اثر دارد و حضرتشان عقیده ندارند که بهائیان در صدد ایجاد موسیقی مخصوص بهائی برآیند همچنانکه نباید در صدد ایجاد مکتب خاصّ بهائی در زمینه نقّاشی یا نویسندگی بود. یاران آزادند که به تبعیّت از استعداد خود نقّاشی کنند و بنویسندگی پردازند و یا بتصنیف موسیقی اشتغال ورزند" (ترجمه)
ارزش موسیقی در نصوص مبارکه – ترتیل آیات – سرودن اشعار
حضرت بهاء الله در کتاب مستطاب اقدس (بند ۵۱) اصغاء اصوات و نغمات را حلال اعلام فرمودند مشروط بآنکه شنونده را از شأن ادب و وقار خارج نکند و سپس میفرمایند که ما آنرا نردبانی قرار دادیم برای عروج ارواح بافق اعلی آنرا جناح نفس و هوی مگردانید (مضمون بیان مبارک)
حضرت عبدالبهاء میفرمایند: " ... در میان بعضی از ملل شرق نغمه و آهنگ مذموم بوده ولی در این دورنور مبین در الواح مقدّسه تصریح فرمود که آهنگ و آواز رزق روحانی قلوب و ارواح است، فنّ موسیقی از فنون ممدوحه است و سبب رقّت قلوب مغمومه ..."(منتخباتی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء_ بند ۷۴)
از جمله خطابات نصحیّۀ حضرت بهاء الله در کتاب مستطاب اقدس: تلاوت آیات با لحن خوش(بند ۱۱۶) و تعلیم اولاد به تلاوت آیات به الحان خوش در مشرق الاذکار(بند ۱۵۰) میباشد.
همچنین در یکی از الواح مبارکۀ آن حضرت بیانی باین مضمون زیارت می کنیم: " ... تلاوت کن ای بنده من آنچه را از آثارالله دریافت نمودی بالحان مقرّبین تا مجذوب شود بآن نفس خودت و افئده جمیع خلایق، کسیکه تلاوت کند آیات الهی را در بیت خودش به تنهائی نفحات آنرا ملائکه ناشرات بهمه جهات انتشار میدهند و هر نفس سلیمی از آن منقلب میشود ..." (منتخباتی از آثار حضرت بهاء الله_ قطعه ۱۳۶)
اما در میان تمام هنرها ، موسیقی یکی از بدیع ترین ها می باشد . هنری که از زمان پیدایش انسان نئاندرتال از آن برای شکار ، یا دفع حمله جانوران وحشی استفاده می شده . هنری که در تمام جنگها و صلحها با انسان بوده و در هر مناسبتی ، مناسب با شان مجلس مورد استفاده قرار می گرفته است . در بسیاری از تعابیر و تمثیل های عرفانی عمدتا خداوند را به نور و صوت تشبیه کرده اند . مولانا جلاالدین می فرماید : ناله تنبور و برخی سازها / اندکی ماند بدان آوازها . اما تعریف موسیقی رااز زبان مولای محبوب حضرت عبدالبها بشنوید :
"موسیقی چیست؟ موسیقی ترکیبی از اصوات موزون است. شعر چیست؟ شعر نیز بکار بردن کلمات موزون و مقفّی است. بنابراین موسیقی و شعر به علّت هم آهنگی و وزن مقبول طبع هستند. کلام منظوم به مراتب مؤثّرتر و کاملتر از یک کلام منثور ست زیرا ترکیب دقیق تر اثر عمیق تر دارد"(ترجمه) از بیانات حضرت عبدالبهاء به خانم مری_ ال_ لوکاس(نقل از مجموعه مستخرجاتی از آثار امری درباره موسیقی)
حضرت ولی امرالله در توقیع مبارک مورّخ ۷ اپریل ۱۹۳۵ خطاب به یکی از یاران میفرمایند:" ... درباره استفاده از موسیقی در جلسات ضیافات نوزده روزه ... نه تنها چنین امری مورد تأیید حضرتشان میباشد بلکه عقیده دارند که بهتر است یاران در جلسات عمومی خود از سرودهای امری که خود احبّاء تصنیف کرده اند و نیز از اشعار و مناجاتهائی که بر اساس کلمات الهیّه تنظیم شده است استفاده نمایند..."(ترجمه)
از بدو ظهور امرالله و آغاز نزول الواح و آثار مبارکه از قلم اعلی که مدّت چهل سال متوالی جریان یافت نویسندگان و شعرای برگزیده بهائی تحت تأثیر آن نیروی الهام بخش و بر اساس کلمات الهی که غذای روح آن مشتاقان محسوب میشده بنویسندگی و سرودن اشعار و تصنیف آثار پر ارزش ادبی پرداختند و این کیفیّت از لحاظ روحانی کماکان ادامه دارد ولی با توجّه باینکه در حال حاضر امرالله در یکصد و نود کشور مستقلّ استقرار یافته و آثار مبارکه تا کنون به بیش از هشتصد زبان ترجمه شده است حتّی ارائه خلاصه ای از وضع کنون در این مختصر نگنجد.
موسیقی نیز کم و بیش وضع مشابهی دارد، آهنگسازان بهائی در تصنیف های خود علاوه بر ذوق و ابتکار شخصی از نیروی الهام بخش الهی مدد می گیرند، بسیاری از اجتماعات بهائی شامل برنامه های متنوّع و جالب موسیقی نیز هست و حضور در این جشنها و اعیاد، ضیافات و احتفالات، کنفرانس ها و نمایش ها روح نواز است و قلوب منجذبه را حیات می بخشد.
در جمیع این خدمات و اقدامات سهم جوانان قابل توجّه است. در رساله "قرن انوار" در رابطه با این موضوع شرح ذیل مندرج است: "جوانان بهائی بر اثر اقدام جانبازان بلند مقام قیام نمودند و ... برای اعلان پیام حضرت بهاء الله در سراسر پنج قارّه و جزائر پراکنده عالم منتشر گشتند. بدین ترتیب چون فرهنگ بین المللی جوانان در اواخر دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ رو به نموّ گذاشت آنان که در موسیقی و نمایش و هنر استعداد داشتند با اقدامات خود این بیان حضرت شوقی افندی را به عمل ثبت نمودند که فرمود: "در زمانی امر الهی چون آتش به همه جا سرایت خواهد کرد که روح و جوهر تعالیمش بر صحنه نمایش یا در هنرهای متنوّع یا در ادبیّات به عالمیان عرضه گردد" شوق و شور جوانان سبب شد که جامعه های بهائی با شجاعت بیشتری از فحوای انقلاب اجتماعی که در تعالیم حضرت بهاء الله مکنون است با خبر گردند و آنها را در عمل تجربه نمایند.
نمونه دیگری از هنر و هنرمندی در نزد احبا ، جدای از موسقی و ترانه ، هنر معماری است که در ساخت مشرق الذکارها و همچنین طبقات کوه کرمل شاهد آن هستیم . همچنین ذکر این نکته قابل توجه است که : سبک خاصّ معماری مقام مقدّس اعلی نه کاملاً شرقی است و نه کاملاً غربی . تلفیق بدیعی است از هر دو سبک. در کتاب قرن بدیع، قسمت چهارم، شهادت چند تن از صاحب نظران اهل هنر درباره اهمیّت و عظمت طرح مشرق الاذکار امریکا نقل گردیده از جمله: "یکی از مهندسین عالی مقام و رئیس اتّحادیّه معماران امریکا پس از مشاهده مدل گچی مشرق الاذکار که در عمارت شرکتهای مهندسی در نیویورک در ژوئن سال ۱۹۲۰ به معرض نمایش گذاشته شده بود اظهار داشت: طرح مشرق الاذکار بدیع ترین فکر بشری است که از قرن سیزدهم میلادی به بعد در فنّ معماری بوجود آمده است ... و رئیس دانشکده صنایع مستظرفه در دارالفنون ایلینویز عظمت و کیفیّت این مشروع جلیل را که مقدّس ترین مشارق الاذکار عالم بهائی در زمان حاضر و مستقبل به شمار میاید در قالب عبارات ذیل بنا میکند ... قبّه عظیمه بنا ... نه تنها به علّت حقیقت روحانیه ای که در آن مندمج است مقام فریدی را داراست بلکه نفس ظرافت و جلوه عدیم النّظیرش عظمت و جلالی بآن اعطا نموده که از زمان تشیید گنبد میکل آنژ بر فراز کلیسای پطرس مقدّس در روم تا کنون عدیل و مثیلش در هیچ یک از ابنیه مشابه مشاهده نشده است"(ترجمه نصر الله مودّت).
حال که صحبت از معماری شد ، حیف است که نامی از حسین امانت برده نشود . حسین امانت آرچیتکت و هنرمند مقیم ونکوور از بهائیان ایرانی است. وی معمار برج آزادی تهران در سال ۱۳۴۹، در سن ۲۶ سالگی و ساختمانهای اولیهی دانشگاه صنعتی شریف است. او متولد سال (1321) ۱۹۴۲ در ایران است. وی به تازگی از سوی کمیته برگزارکننده جشن بزرگ دانشنامه ایرانیکا جایزه یک عمر فعالیت و خدمت به هنر معماری معاصر ایران را از آن خود کردهاست .
قبل از به پایان بردن مقاله لازم میدانم از هنرمندی یاد کنم که او را در تلویزیون ودر سریال بدون شرح ، کارگاه شمس و مادام و .... دیدیم ، ولی اکنون ایشان در خارج از ایران بسر می برند . دلیل این هجرت اجباری نیز مشخص است ، آپارتاید دینی و محروم کردن این هنرمند پرتوان عرصه سینما و تئاتر از فعالیتش آنهم بدلایل مذهبی و اعتقادی . بله ، از شبنم طلوعی سخن می گویم . شبنم طلوعی متولد ۱۳۵۰ تهران فارغالتحصیل سینما از مدرسه فیلمسازی باغ فردوس با گرایش کارگردانی سینما. شبنم طلوعی از پاییز ۱۳۸۳ در پی محرومیت از بازی در فیلم شبانه (کارگردان: امید بنکدار و کیوان علیمحمدی) که در آن نقش اصلی را به عهده داشت و پس از آن محرومیت از کلیه فعالیتهای هنری به دلیل اعتقادات مذهبیش به آئین بهائی، مجبور به ترک ایران شد و هماکنون در پاریس زندگی میکند .
از مجموعه های تلویزیونی خانم طلوعی میتوان به مجموعه های زیر اشاره کرد :
همسفر (کارگردان: قاسم جعفری)، بدون شرح (کارگردان: مهدی مظلومی)، کارآگاه شمسی و مادام (کارگردان: مرضیه برومند)، نیستان (کارگردان: حسین مختاری)
در عرصه سینما نیز کارهای زیر رااز وی شاهد بوده ایم :
ایشان همچنین رمان بازیگر عزیز من (نشر چشمه ۱۳۷۰) را نیز به رشته تحریر در آورده اند . در آخر لازم می دانم به جوایز خانم طلوعی نیز اشاره کنم :
در این مقاله کوتاه سعی بر آن شد تا به گوشه ای از هنر در آثار بهائی اشاره شود . برای مثال از اهمیت شعر در دیانت بهائی و اشعار جمال قدم مانند قصیده رشح عمّا، قصیده عزّ ورقائیه، مثنوی مبارک و ... خودداری شده است . نگارنده امیدوار است که دوستان هنرمند بهائی با توجه به بیانات و رهنمودهای موجود در مقاله و دیگر آثار مبارکه بتوانند با ارائه کردن آثار بدیع هنری سبب سرور و نشاط احبا گردند تا بدین وسیله جامعه ای با نشاط ، با روح و سرزنده داشته باشیم . انشاالله .
منابع : جایگاه شعر در جامعه بهائی/ نگارش: فرهمند مقبلین
گلچین گیلانی / ایرج خادمی
ارزش و مقام هنر و هنرمند در امر بهائی / کیومرث ایزدی
سایت ویکیپدیای فارسی
بهائی پدیا
نظر خود را بنویسید