×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

تأملی دربارهء مفهوم دین
1387/10/07

یکی از بحثهایی که بارها و بارها افراد مختلف بهائی و غیربهائی مطرح می کنند آن است که دین چیست و چه کارکرد یا کژکارکردی برای فرد و جامعه دارد. هیچ توافقی در تعریف دین میان اندیشمندان، میان افراد بی دین، میان پیروان ادیان، و حتی بین پیروان یک دین، وجود ندارد. در این باره حرفهای زیادی گفته شده و می شود. در این مقاله سعی بر آن است که بر اساس یکی از الواح حضرت بهاءالله (مندرج در مجموعهء اشراقات، ص 133) این موضوع مورد بررسی قرار گیرد.

حضرت بهاءالله می فرمایند: "حق جل جلاله از برای ظهور جواهر معانی از معدن انسانی آمده". هدف اصلی خداوند آن است که استعدادهای نهفتهء نوع انسان را ظاهر نماید. حضرت بهاءالله برای بیان بایدها و نبایدها، که بشر آزادی خواه امروز از آن گریزان است، نیامده اند. برای القای بعضی عقاید به انسانها، که بشر اندیشمند امروز از آن گریزان است، نیامده اند. در یک دستشان آب زندگانی است و در دست دیگر فرمان آزادی. اگر بایدها و نبایدهایی ذکر می شود (که بیشتر شامل احکام عبادی و اخلاقی است) تأثیری مهم در رشد فرد یا اجتماع دارد و دلیل آن هم بیان می گردد تا افراد آگاهانه و عاشقانه آنها را رعایت کنند، نه به امید پاداش و ترس از مجازات. بیشتر عقاید در مورد مبدأ و معاد در حد اصول بیان می شود تا ضمن هدایت افکار به سمت صحیح، امکان تفکر و تأمل بیشتر فراهم شود. اکثر احکام جزائی و مدنی در حد کلیات بیان شده و وضع جزئیات آن به مجامع منتخب مردم سپرده شده تا با مشورت و بر طبق مقتضیات زمان و مکان و مورد، حکم صادر گردد.

یک از دلایل مهمی که امروزه مردم از دین گریزانند آن است که فراوان ترین و خونین ترین جنگها و کشت و کشتارها به نام دین انجام می گیرد و بنیادگرایان مذهبی در همهء جوامع مختلف دینی نابردبارترین و خودخواه ترین مردم عالمند. حضرت بهاءالله به این حقیقت، به این کژکارکرد دین، اذعان دارند و می فرمایند: "ضغینه و بغضای مذهبی ناریست عالم سوز و اطفای آن بسیار صعب، مگر ید قدرت الهی ناس را از این بلای عقیم نجات بخشد."

به همین دلیل با توضیح علت تفاوتهای ادیان مختلف، به پیروان خود مأموریت می دهند که نهایت تلاش را در حل مشکل اختلافات مذهبی مبذول دارند: "الیوم دین الله و مذهب الله آنکه مذاهب مختلفه و سبل متعدده را سبب و علت بغضا ننمایند. این اصول و قوانین و راههای محکم متین از مطلع واحد ظاهر و از مشرق واحد مشرق و این اختلافات نظر به مصالح وقت و زمان و قرون و اعصار بوده. ای اهل بهاء، کمر همت را محکم نمایید که شاید جدال و نزاع مذهبی از بین اهل عالم مرتفع شود و محو گردد حباًّ لله و عباده. بر این امر عظیم خطیر قیام نمایید."

"مشکوه بیان را این کلمه به مثابهء مصباح است. این اهل عالم، همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار. به کمال محبت و اتحاد و مودت و اتفاق سلوک نمایید. قسم به آفتاب حقیقت نور اتفاق آفاق را روشن و منور سازد. حق آگاه گواه این گفتار بوده و هست. جهد نمایید تا به این مقام بلند اعلی که مقام صیانت و حفظ عالم انسانی است فائز شوید. این قصد سلطان مقاصد و این امل ملیک آمال."
سپس مشکل اصلی را که در این راه وجود دارد بیان می فرمایند: "ولکن تا افق آفتاب عدل از سحاب تیرهء ظلم فارغ نشود ظهور این مقام مشکل به نظر می آید و سحاب تیره مظاهر ظنون و اوهامند یعنی علمای عصر" مشکل اصلی نداشتن عدل و انصاف است. متعصبان مذهبی چشم خود را بر روی حقایق می بندند، نه اشتباهات خود را می بینند، نه حقایق مشترک در جمیع ادیان را؛ اسیر ظنون و اوهامند، نه در جستجوی حقیقت. چرا چنین است؟ چون کورکورانه از علمای دینی پیروی می کنند و آنان نیز، به بیان حضرت بهاءالله در کتاب ایقان، یا به علت حب ریاست یا از روی نادانی افراد را به تعصبات مذهبی سوق می دهند: دین خود را برتر از همهء ادیان می شمرند و پیروانشان را از تفکر و تأمل باز می دارند.

اما حضرت بهاءالله از هر دری وارد می شوند تا وحدت عالم انسانی را تحقق بخشند: "گاهی به لسان شریعت و هنگامی به لسان حقیقت وطریقت نطق نمودیم و مقصد اقصی و غایت قصوی ظهور این مقام بلند اعلی بوده. کفی بالله شهیدا"

سپس راه و روش مبارزه با تعصب مذهبی را نشان می دهند: "ای اهل بهاء، با جمیع اهل عالم به روح و ریحان معاشرت نمایید."مهمترین راه از میان رفتن تعصب مذهبی معاشرت اهل ادیان مختلف با یکدیگر است که ترسها و سوء تفاهمات را از میان می برد و شباهتها را آشکار می سازد. یکی از مهمترین روشهایی که علمای اسلام برای مبارزه با ادیان دیگر در پیش گرفتند نجس خواندن پیروان آنها بود و منع معاشرت مردم با آنان. و بسیار در این راه موفق بودند. وقتی مردم با پیروان ادیان دیگر معاشرت نداشته باشند و از آنان فاصله بگیرند به تدریج ترس و سوءظن و غرور به وجود می آید و جدایی را بیشتر و بیشتر می کند.

دومین راه مذاکره در مسائل مختلف است: " اگر نزد شما کلمه ای و یا جوهری است که دون شما از آن محروم به لسان محبت و شفقت القا نمایید.اگر قبول شد و اثر نمود مقصد حاصل والا او را به او واگذارید و دربارهء او دعا نمایید نه جفا. لسان شفقت جذاب قلوب است و مائدهء روح و به مثابهء معانی است از برای الفاظ و مانند افق است از برای اشراق آفتاب حکمت و دانایی." گاهی پیروان ادیان با هم معاشرت دارند اما مسائل مذهبی را کاملاً از مذاکرات خود حذف می کنند چون می خواهند بر اختلافات سرپوش بگذارند. به این ترتیب همچنان فاصلهء آنان حفظ می شود و سوء تفاهمات بر طرف نمی گردد. اما اگر هریک عقاید خود را با محبت بیان کنند و با انصاف به سخنان یکدیگر گوش فرا دهند به تدریج اختلافات بر طرف خواهد گشت و توافق ها روز به روز بیشتر خواهد شد.

این بیان همچنین نشان می دهد که پذیرش دین امری شخصی و اختیاری است و کسی حق اعتراض بر دیگری یا وادار کردن او را ندارد. موضوعات می تواند با محبت و شفقت به طور عقلانی مورد بحث قرار گیرد و در نهایت هر فردی شخصاً آزادانه تصمیم گیری کند. دین نه تقلیدی است، نه خرافی، نه اجباری؛ باید با عقل و با قلب هر دو سنجیده شود، نه اینکه از روی تقلید یا اجبار پذیرفته شود.

پس از دیدگاه بهائی هدف از دین "ظهور جواهر معانی از معدن انسانی" است و این مستلزم آزادی و عدالت و عقلانیت و محبت؛ و اگر دین این خصوصیات را نداشته باشد به صریح بیان حضرت بهاءالله البته بی دینی بهتر است.

نظر خود را بنویسید


سلام.چند روزی میشه که راجب

ﭘریسا
ارسال شده در : 1388/5/11

سلام.چند روزی میشه که راجب دین بهایی تحقیق میکنم از اینکه میببینم بعضی از نظر دهندگان انقدر خواب هستند یا حداقل خودشون و زدند به خواب متأسفم.من بهایی نیستم .امیدوارم روزی برسه که انقدر هموطنان بهایی عزیز ما مورد ظلم و ستیز تندرویان دینی کشورمان ایران قرار نگیرند.و از شما به خاطر اطلاعاتی که در اختیار میگذارید ممنون هستم.

تعصب

ندیم
ارسال شده در : 1387/11/3

شما ها بالا برید پایین بیاید تعصب دارید ای مردمی که نظر میدین اول تعصب خودتونو پاک کنید بعد نظر بدین. دین بهایی واقعا دین من که خیلی وقته درباره این دین دروغ از زبون دیگران میشنوم ولی این دینو خیلی قبول دارم خلاصه وقتی حضرت محمد دستور بده منم بش اطاعت میکنم. نوکرتم بها جان

این تامل بود یا تبلیغ ؟بهتر

sarzamin
ارسال شده در : 1387/10/15

این تامل بود یا تبلیغ ؟
بهتر بود تو تیترت مینوشتی مفهوم دین از دیدگاه بهائیت

جناب سئوال كننده (انسان

جلال
ارسال شده در : 1387/10/14

جناب سئوال كننده (انسان ايراني) مهران ...،
تعجبم از شماست که با این که به قول خودتان تا حالا با مراجعه به سایت ها و وبلاگ های بهائی جواب عاقلانه ای نیافته اید، چطور است که به سر زدن به سایتهایشان ادامه می دهید! دنبال چه هستید؟!

جناب جلال؛ اولا كه بنده اگر

سئوال كننده (ا…
ارسال شده در : 1387/10/11

جناب جلال؛ اولا كه بنده اگر اين سئوالات را در وبلاگهاي مختلف بهائي مطرح كرده ام به اين دليل است كه هنوز هيچ بهائي پاسخ عاقلانه اي به سئوال بنده نداده است. شما هم بجاي توهين به سئوال كننده و مزخرف شمردن سئوال كردن و پرسش از بهائيت، بهتر است بيشتر به تحقيق بيشتر روي آوري و سعي كني به حقيقت پي ببري
ضمنا اگر ديگران هم اين سئوالات برايشان پيدا شده و آنرا مطرح مي كنند، جاي تعجب نيست چون هنوز هيج جواب معقولي داده نشده است
با تشكر

این دوست "سؤال کننده"، گاهی

جلال
ارسال شده در : 1387/10/10

این دوست "سؤال کننده"، گاهی مهران است و گاهی انسان ایرانی و گاهی رضا!!!و مأمور است به وبلاگ ها و سایت های بهائی سر بزند و مزخرفات تکراری بگوید. دنبال حقیقت نیست.اگر بود تا حالا متوجه شده بود. اگر هم چند نفراند از یک منبع می نویسند!!!با تشکر

لطفا به اين دو پرسش من پاسخ

سئوال كننده
ارسال شده در : 1387/10/9

لطفا به اين دو پرسش من پاسخ دهيد:
- قران می گوید: " و ما أرسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبّین لهم" (هر پیامبری را با زبان قوم خود فرستادیم..) با توجه به اینکه سید علی محمد اهل شيراز و حسینعلی بهاء اهل مازندران بوده چرا کتاب های خود را به زبان عربی به نگارش در آورده اند!؟ (کتاب اصلی بهاء اقدس و قسمتهايي از ایقان به زبان عربي است)
- طبق عکس هاي بهائيان، بهاءالله خود دارای ریش و گیسوان بلندی بوده که تا روی شانه اش را می پوشانده در حالیکه او با بیان " لا تحلقوا روسکم...لا ینبغی ان یتجاوز عن حد الاذان" پیروانش را از اینکه موی سرشان از حد گوشها تجاوز کند ، برحذر می‌دارد ( صفحه 313 گنجینه حدود و احکام) چگونه مي شود شخصي به حرفش با عملش نخواند؟

بینهایت زیبا و آموزنده بود .

مهین
ارسال شده در : 1387/10/7

بینهایت زیبا و آموزنده بود . به امید لحظه هایی که کل پیروان ادیان الهی علیرغم تنوعشان به مقصد از آفرینش خود توجه نمایند و جواهر وجودشان را شناسایی نمایند و برای کل انسانها صرف نظر از تفاوت در دین و نژاد و رنگ بهترین دوست و خدمتگزار و مخلص گردند.

" به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست "

روح من اول فدای جنین انسانهای شریف و پاک و مهربان و آزاده است از هر دین و نژاد !
قربان شما !مهین