مانده ایم كه از كجا شروع كنیم! برای این هفته اتفاقا خبرهای خیلی داغی هم برای شما داریم. هم آدم ربایی داریم، هم دزدی از قبرستان داریم!، هم محو كردن قبرستان داریم! خلاصه كه شهرفرنگ است و از همه رنگ است دیگر. برای همین هم مانده ایم كه كدام را اول بگوییم. فكر میكنم ابتدا از قبرستان شروع كنیم بهتر باشد، تا بعد هم برویم سراغ زنده ها!

باز هم افرادی به ظاهر ناشناس یکی از دو مخزن آب (تانکر) گلستان جاوید (قبرستان بهائیان) سنگسر را به یغما برده اند لازم به ذکر است که این مخزن بزرگ بوده و جابجائی آن تنها بوسیلهء جرثقیل یا لودر امکان پذیر است و بهتر است این را هم بدانید که شهرداری سنگسر برای جاده گلستان جاوید در دو نقطه با سیم بکسل بسیار قطور و قفل اقدام به ایجاد راه بند نموده که کلید آن هم در دست خودشان است. این چند روزه مرتب در این فكرم كه چرا تانكر آب را دزدیده اند؟ تا كنون جوابهای زیر به ذهن بنده رسیده:

- اصولا در آنجا تانكری وجود نداشته كه بخواهد دزدیده هم بشود!

- تانكر سوراخ بوده ونشتی آب داشته برای همین هم برادران لطف كرده اند آن را برای تعمیر برده اند و تا چند روز دیگر هم میگذارند سرجایش.

- احتمالا در جای دیگری عده ای نیازمند تانكر و آب بوده اند، برای همین برده اند دیگر! شما ببخشید.

در حالی كه بنده فسفرهای مغزم را برای یافتن جواب می سوزاندم، خبردار شدم كه قبرستان دیگری هم مورد تعرض قرار گرفته، آن هم از نوع عجیبش! این قبرستان دارای تاریخچه ای طولانی از تخریب و تعدی افراد به ظاهر ناشناس است كه بسیار شنیدنی و البته خواندنی است، برای اطلاع شما مختصری از این تاریخچه را در اینجا می آورم:

- در آذرماه ۸۲، درخت های کاشته‌ شده در این قبرستان توسط افراد ناشناس! شکسته شد.

- در اواخر سال ۸۳، مخزن آب سرویس بهداشتی توسط افرادی كه البته بازهم ناشناس بودند تخریب گردید. به این نكته توجه كنید كه ظاهرا این افراد ناشناس به آب و آب بازی علاقهء عجیبی دارند.

- در ۱۵ شهریورماه ۸۶، کلیه قبور تخریب گردید، سنگ قبر‌ها روی هم انباشته شده و درختان زیر سنگ‌ها از بین رفته بودند.

اما این مقدمه ها برای این بود كه به نكتهء جالب این تاریخچه برسیم، در مرداد و نیمه دوم شهریور ۸۸ حجم زیادی خاک با کمپرسی روی تمامی سطح قطعه ی ۱ و نیز ناحیه ای از قطعه ی ۲که شامل قبور جدید بود به ارتفاع نزدیک به یک متر ریخته شد. عكسها را كه دیدم، اصلا متوجه نشدم كه اینجا قبرستان بوده. احتمالا عاملان ناشناس هم همین فكررا كرده اند. خراب كردن قبرستان ها و زیر رو كردن قبور، البته كار خیلی ناپسندی بوده و اعتراضات زیادی راهم در پی داشته، حالا ظاهرا آقایان ناشناس به این فكر افتاده اند كه چرا خراب كاری بكنند؟ آمده اند و دریك نقشه حساب شده قبرستان را زیر خروارها خاك مدفون كرده اند! با این وجود وقتی شما به عكسها هم نگاه میكنی با آن صحنه های زشت تخریب و سنگ های شكسته و درختان از بیخ كنده شده روبرو نمیشوی. در واقع آنجا آنقدر خاك ریخته اند كه نمی گذارد شما قبرستان را ببینید.

برویم سراغ دنیای زنده ها! آیا تابحال برایتان پیش آمده كه شما را بدزدند؟ البته انشالله كه هیچ وقت هم همچین چیزی برایتان اتفاق نیفتد، اما شهروندان بهائی شیراز، ظاهرا با این مشكل دست به گریبان هستند. چند سال پیش یكی از شهروندان بهائی بنام آقای ایمانی را گرفتند و به درخت بستند و می خواستند او را در روز روشن و جلوی چشمان همه آتش بزنند. اما این بار یه كم ماجرا پیچیده تر شده والبته ابعاد تازه ای به خود گرفته. ما كه دیگر فكر نمی كنیم عاملان این كار همان ناشناس ها باشند، بلاخره ناشناسی هم حدی دارد دیگر.

آقای روح الله رضائی، شهروند بهائی شیرازی، هنگامی که دراوّلین ساعات بامداد روز جمعه ۸/۸/۱۳۸۸ از محلّ سوخت گیری گاز ماشین شخصی اش به خانه باز می گشت، توسط افراد ناشناس! متوقّف و ربوده شد. این افراد وی را به محلی نامعلوم منتقل نمودند و در این محل مورد تهدید و توهین قرار داده و در یک اعدام نمایشی به دارآویختند. این افراد، روح الله رضایی را در سرمای زیاد برهنه نموده و نقاط مختلف دست و سینه و پیشانی اش را با آتش سیگار سوزاندند و سپس وی را در یکی از جادّه های اطراف شیراز رها ساختند. شرح بالا، شما را بیاد چیزی نمی اندازد؟ این افراد كه مرتبا با عناوین "افراد ناشناس" از آنها یاد می شود چه كسانی هستند؟ از همه مهمتر چه كسانی از آنها حمایت می كنند؟ راستی، شما فكر می كنید، چرا نیروهای امنیتی در پی رفع این ناامنی ها نیستند؟

فشاربر بهائیان ایران، تنها مختص شیراز، و یا تخریب قبرستانها نمی شود. چند روز پیش یعنی دقیقا روز شنبه ۹/۸/۱۳۸۸خبری دراینترنت پخش شد تحت عنوان " گزارشی از فعالیت ۴۷ شرکت بهائی". ابتدا كه خبر را خواندیم بنظرمان آشنا آمد، حدس زدیم كه باید این خبر تكراری باشد. اما از آنجایی كه ما مثل بعضی از خبرگزاری ها "زرد" تشریف نداریم، كلی اینترنت را زیرو رو كردیم، تا بتوانیم ببینیم این خبر را قبلا كجا شنیده ایم. البته بگذرد كه در این راه چقدر سختی كشیدیم؛ زیرا به مناسبت ۱۳ آبان، گویا عده ای ناجوانمردانه سیمهای اینترنت را هم لگدمال كرده بودند، برای همین اینترنت ما هم مثل اینترنت شما قطع شده بود واصلا نمیتوانستیم آنلاین بشویم!

طبق تحقیقات ما خبر ابتدا در تاریخی كه گفتم در این سایت، كه اسمش هم عجیب است، آمده بود:
//www.dvb5.net/F1401/T39919.html

البته سایت بالا ظاهرا بیشتر در زمینه فروش ماهواره و تجهیزات ماهواره ای فعالیت میكند و جالب تر اینكه بالای سایت نوشته شده كه "این سایت تابع قوانین نظام جمهوری اسلامی ایران است"!! حالا ما كه دو چیز را نفهمیدیم: اول اینكه ازكی تاحالا خرید و فروش دیش و ریسیور و ... قانونی شده كه ما خبردار نشدیم؟ و دوم اینكه آخه سایت فروش ماهواره چه ربطی به خبر رسانی آن هم از این نوعش دارد؟
چند روز بعد در روز دوشنبه ۱۱/۸/۱۳۸۸عیناً همین خبر را فارس نیوز منتشر می كند. عمده فعالیتهایی كه این دو سایت مدعی آن هستند در حوزه های واردات لنز عینك و صنایع اپتیك صنایع بهداشتی و آرایشی ـ صنایع شیمیایی و سموم كشاورزی ـ ساخت آسانسور ـ دوربین مدار بسته ـ صنایع سیمان و شركت‌های بزرگ ساخت چرخ خیاطی می‌باشد. لینك فارس نیوز در زیر آمد:
//www.farsnews.net/newstext.php?nn=8808100418

اما از آنجایی كه به حس ششم خودمان اعتماد كامل داشتیم! بازهم گشتیم و كاشف به عمل آمد كه منبع این خبر ظاهرا رجانیوز است؛ كه خبر را در روز شنبه، ۱۱ مهر ۱۳۸۸،۱۴:۲۲ منتشر كرده است. اما تفاوت این خبر این بود كه در خبر رجانیوز به شركت آقای خانجانی، یكی از همان هفت زندانی بهائی معروف كه دادگاهشان هم مرتبا لغو می شود، كه در زمینه عینك فعالیت دارند اشاره شده بود. جالب اینكه در این سایت از آقای خانجانی بعنوان "رئیس کل فرقه بهائیت ایران" نام برده شده.
اما بغییر ازاین موضوع، نكتهء دیگری هم وجود داشت، رجانیوز این خبر را به نقل از "جوان آنلاین" گزارش داده بود. ما كه در جوان آنلاین چیزی پیدا نكردیم. نمیدانم چرا این روزها همه راهها به جوان آنلاین ختم می شود؟ آقا، بهتر نیست رجانیوز اول با جوان آنلاینی ها هماهنگ كنه بعد خبر را به نقل از آنها گزارش كنه؟ اینهم لینك رجانیوز كه بعدا برای ما حرف در نیاورید كه خبراتون منبع نداره:
//www.rajanews.com/detail.asp?id=37339

درست چند ثانیه بعد از رجانیوز سایتی به نام "بانكی" هم این خبررا منتشر كرد:
//banki.ir/akhbar/1-news/3175-bahaiat

اما داستان همین جا تمام نشد. در همین روزو تنها با اختلاف چند ساعت خبرآنلاین همین خبر را منتشر می كند. ساعت انتشار خبر ۱6:39 می باشد:
//www.khabaronline.ir/news-18992.aspx

سه ساعت بعد یعنی در ساعت ۱۹:۴۵، جهان نیوز هم همین خبر را منتشر كرد:
//www.jahannews.com/vdchiin-.23nwwdftt2.html

یك روز بعد، یعنی در روزسه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۸ در ساعت ۰۶:۵۱، سایت قطره، باز هم به نقل از جوان آنلاین این خبر را منتشر می كند.:
//www.ghatreh.com/news/4018617.html

فردای همان روز یعنی ۱۳ مهر ۱۳۸۸ پایگاه موعود خبر را مجددا منتشر میكند!!:
//mouood.org/content/view/9471/2/

اما در آخر و با چند روز تاخیر سایت امت اسلامی در روز جمعه، ۱۷ مهر ۱۳۸۸ این خبر را منتشر میكند:
//www.ommatnews.ir/archives/2866

كه البته چون این خبر دقیقا كپی برداری از روی سایتهای قبلی بوده، در اینجا باز هم نام جوان آنلاین مشاهده می شود. شما فكر می كنید هدف از این خبرسازی چیست؟ ما چهار گزینه به فكرمان رسید:

- چون خبرگزاری های ما بیكار بوده اند خودشان خبر ساخته اند.

- چون فكر می كنند كسی حواسشان به آنها نیست، خبرهای قدیمی را بزك كرده و منبع برایش می سازند و دوباره چاپ می كنند.

- چرا فكر بد می كنید؟ حواسشان نبوده و خبر را دوباره چاپ كرده اند.

- هرسه گزینه اشتباه است!! زیرا نه حق با ماست نه با شماست بلكه با آنهاست.
اما این خبر چه می گفت؟ می گفت كه بهائیان برای تبلیغ وجهت جذب پیرو اقدام به فعالیتهای اقتصادی می كنند!! نمیدانم این نتیجه گیری ها را از كدام قوطی عطاری پیدا می كنند، انگار نه انگار كه هركسی برای امرار معاش نیاز به كار و كاسبی دارد. ما كه كم كم داریم شاخ در می آوریم، شما را نمیدانم. یاد همان داستان طلای مجانی بود، كه قبلا نوشته بودم، افتادم. بنظر میاد حالا كه روسای همان افراد ناشناس، هیچ دلیل قانونی ومنطقی علیه، هفت رهبر سابق جامعه بهائی ایران، پیدا نكرده اند، دست به دامان فكاهی نویسان سایتهای زرد شده اند، تا شاید با قلب واقعیت ها و جنجال آفرینی رسانه ای، بتوانند افكار عمومی راباخود همراه كنند. خب ما كه وظیفه خودمان را خوب بلدیم واطلاع رسانی درست می كنیم.

اما از فشار بر بهائیان ایران می توان به وقایعی كه حدود یكماه پیش در تنکابن اتفاق افتاده اشاره كرد. گزارشات حاکی از آن است که موضوع مربوط به فشار بر برخی بهائیان ساکن تنکابن برای بستن مغازه های ایشان است که منجر به بسته شدن حداقل یک مغازه شده است.

خب این هم از گذشت وگذار این هفته...