×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

سیاست به چه معنا است و چرا بهائیان در آن دخالت نمی کنند؟
1388/08/18

چندی پیش خبری در خبرگزاری ها پخش شد مبنی بر اعتراض برنج کاران شمال نسبت به واردات گسترده برنجهای هندی و پاکستانی که موجبات رکود برنجهای داخلی را فراهم آورده است. چندی از پخش این خبر نگذشته بود که در خبر گزاری ها اعلان شد: برنجهای پاکستانی و هندی از نظر بهداشتی سالم نیست و سرطان زا است. با شنیدن این خبر به فکر فرو رفتم. چند سالی است که برنجهای پاکستانی و هندی زیر نظر اداره بازرگانی و بهداشت وارد کشور می شود و در رسانه ملی تبلیغ می گردد اما هیچگاه صحبت از غیر بهداشتی بودن آن و سرطان زایی آن نشده بود، چه اتفاقی افتاد که بعد از اعتراض برنج کاران اعلان شد این برنجها برای سلامت انسان مضر است؟ آیا زمانی که برنجها وارد می شد مضر به حال سلامت نبود؟ خبر گزاری ها در مصاحبه خود با مسئولان بازرگانی علت را چنین اعلان کردند: سیاست اقتضاء می کرد برای ایجاد تعادل قیمت ها در بازار داخلی، برنج از هند و پاکستان وارد شود و حال نیز سیاست اقتضاء می کند به برنج کاران توجه بیشتری شود.

پس جواب همه سوالات و ابهامات در یک چیز خلاصه می شود: سیاست

اما سیاست چیست و به چه معناست که ارزش انسانها در آن، اینگونه ناچیز است و به بازی گرفته می شود؟

در فرهنگ دهخدا و معین سیاست اینگونه تعریف شده: «حکم راندن بر رعیت و اداره امور مملکت، حکومت کردن، ریاست کردن، مجازات و تنبیه کردن، روش و شیوه»

فرهنگ لیتره، سیاست را اینگونه توصیف می کند: «علم فرمانروایی های دولتها و یا فن حکومت کردن دولت و رهبری روابط آن با سایر ملل»

و اگر سیاست را در قلمرو پهناورتری مورد مطالعه قرار دهیم طبق نظر لئون دوگی حقوقدان معروف فرانسوی عبارت است از «رابطه میان فرمانروایان و فرمانبران»

به طور کلی هر مکتب حزب یا گروه دارای یک اصول اعتقادی مشخص است همچنین دارای هدف معینی است و بر مبنای معتقدات خود و برای رسیدن به هدف، سیاست خاصی را دنبال می کند که به آن سیاست یک حزب یا گروه می گویند. به بیانی دیگر سیاست را می توان چنین تعریف کرد: «اتخاذ مجموعه تدابیری که پیشرفت مکتب و مرامی را به سوی هدف تعیین شده، تسهیل می نماید»

بنابراین سیاست به مفهوم عام آن کلمه مذمومی نیست اما غالب گروهها و احزاب در مبارزات خود برای دست یافتن به قدرت و وصول به اهداف مورد نظر، به اعمال خلاف اخلاق متوسل می گردند و از معتقدات مذهبی و علایق ملی عامه مردم سوء استفاده می نمایند.

ماکیاول سیاستمدار و متفکر ایتالیایی هدف سیاستمدار را در یک عمل سیاسی، دستیابی به قدرت می داند و آن را محدود به هیچ حکم اخلاقی و وجدانی نمی شناسد و در نتیجه به کار گرفتن هر وسیله و طریقی را برای رسیدن به هدف مجاز می شمارد و بدین ترتیب سیاست را به کلی از اخلاق و معنویت و وجدان و رعایت اصول انسانی جدا می شناسد. (دانشنامه سیاست ص ٢١٢)

برتراند راسل می نویسد: «چهار عامل تملک طلبی، خود ستایی، رقابت و عشق به قدرت محرک همه رویدادهای سیاسی است.» (تئوری و عمل بولشویسم ص ٨٠)

به نوشته باکونین و نچایف: یک فرد انقلابی واقعی باید هر گونه عواطف و احساسات و ترحم و رقت قلب و عشق و محبت را از خود دور کند وگرنه نمی توان به او یک انقلابی مومن و واقعی لقب داد (از لنین تا گورباچوف ص ١٥)

در حقیقت غالب سیاستمداران با اعمال فریبکاری و تظاهر به حفظ حقوق بشر و حمایت از انسانها، در جهت منافع مادی خود و تسلط بر جهان، کوشش می نمایند برای سیاستمداران و صاحبان قدرت در برابر منافع مادی، جان انسانها کوچکترین ارزشی ندارد و با ایجاد جنگهای خونین و فدا نمودن جان میلیونها نفر در راه رسیدن به هدف مورد نظر خود گام برمی دارند. سیاست به معنای مصطلح آن در دنیای فعلی، تجویز می نماید که علی رغم وجود میلیونها انسان گرسنه و ستمدیده، میلیونها تن گندم و کره و دیگر محصولات کشاورزی به دریا ریخته و نابود شود تا بازار عرضه و تقاضا و قیمت کالاها متعادل گردد. سیاست حاکم بر عصر کنونی می گوید برای به کار انداختن صنایع نظامی و فروش تسلیحات و جلوگیری از رکود اقتصادی و بیکاری باید در نقاطی از عالم بطور دائم جنگهای موضعی ایجاد نمود و افراد را به برادر کشی وادار کرد، شهر ها را خراب و بلاد معمور را ویران نمود. سیاست حاکم بر جهان تاکید می نماید برای غلبه بر رقبا باید به مسابقه تسلیحاتی و اتمی و شیمیایی پرداخت و میلیاردها دلار صرف مسابقات بی حاصل تسلیحاتی نمود در حالی که میلیونها انسان گرسنه در گوشه و کنار جهان از ابتدایی ترین امکانات زندگی محرومند.

این است سیاستی که بهائیان از مداخله در آن اجتناب می کنند. هدف دیانت بهائی رسیدن به «وحدت عالم انسانی است.» بهائیان عالم را یک وطن می دانند و هر بهائی موظف است علاوه بر وطن خود کلیه ممالک عالم را دوست بدارد. بهائیان معتقدند با توجه به احتیاج و ارتباط روز افزون ملل و اقوام و کشورهای مختلف جهان به یکدیگر منافع هر ملت به منافع کل ملتها و کشورهای دیگر وابسته است. دیانت بهائی اساسش بر محبت و اتحاد و اتفاق بین جمیع ملتها و دولتها استوار گردیده و مقرر می دارد که همه دنیا و اهل آن را دوست بدارید، در کلیه امور صداقت و امانت و حسن نیت و مساوات را سر لوحه فعالیت های خود قرار می دهد، دیانت بهائی ترک تعصبات اعم از تعصب نژادی، وطنی و مذهبی را ترویج می کند، در یک کلام دیانت بهائی برای انسانهای روی کره زمین و اتحاد و دوستی میان آنها ارزش فوق العاده ای قائل است. در حالی که سیاست های احزاب و گروههای موجود کنونی هر یک غالباً اهداف مخصوص و محدودی مبتنی بر منافع مادی و اقتصادی، و کسب قدرت، صرفاً برای حزب و گروه خود و یا ملیت یا قومیت خاصی را دارند. سیاست های کنونی معتقد به اتحاد و اتفاق بین ملل و اقوام نبوده غالباً برای حفظ منافع خود، جنگ و انقلاب و تجاوز به حقوق سایر ملت ها و قومیت ها را تجویز می کنند. سیاست کنونی می گوید فقط مملکت و شهر و دیار خود را دوست بدارید و غیر از هموطن و هم مذهب خود ساکنین دیگر کشورها و ادیان را دشمن و اجنبی بدانید، سیاست کنونی برای وصول به هدف، از دروغ و تزویر در لباس تدبیر و تظاهر و فریب کاری ابایی ندارد، برای رسیدن به هدف از هر نوع وسیله ای استفاده می کند، چه بسا در اجرای سیاست و اهداف خود، ایجاد جنگ و انقلاب و ترور و قتل نفس قابل توجیه باشد، در سیاست کنونی تعصب وطنی و مذهبی و نژادی را تشویق و تبلیغ می کنند و ملتی را برتر و دینی را لایق تر و نژادی را اصیل تر معرفی می کنند، سیاست کنونی برای پیشرفت و وصول به مقاصد خود از قوای نظامی و تعرضی و تسحیلات جنگی و تظاهر به دوستی با بعضی ملتها و تعدّی و تجاوز به سایر ملت ها و دولتهای دیگر و ایجاد دسته جات و اغتشاش برای رسیدن به هدف استفاده می کند، وسایل و اقداماتی که اگر به آن متشبّث نشوند چه بسا در برابر رقبای خود با شکست مواجه گردد.

به طور کل به خاطر این تفاوتهای کاملاً متضاد میان اهداف دیانت بهائی و اهداف سیاست های کنونی جهان است که بهائیان از این سیاست دوری می جویند. زیرا سیاست کنونی موضعی کاملاً متفاوت با اهداف و روشهای بهائیان دارد که قابل تلفیق و ائتلاف نیست مگر آنکه حکومت های جهان معتقد به اهداف و روشهای بهائیان گردند. و خط مشی و روش دیانت بهائی برای وصول به وحدت عالم انسانی را بپذیرند. (خط مشی و روش دیانت بهائی برای رسیدن به وحدت عالم انسانی بحثی است مفصل که خارج از محدوده این مقاله است و نیاز به توضیحی مشروح دارد.)

لازم به ذکر است عدم مداخلۀ بهائیان در امر سیاسی به مفهوم بی اعتنایی و بی تفاوتی بهائیان در قبال انجام و پیشبرد امور اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و مصالح عام المنفعه دیگر نیست. بهائیان با شوق و علاقه ای که به خدمت به عالم انسانی دارند نسبت به پیشرفت مصالح عمومی جامعه خود در هر کجا که ساکن باشند، صادقانه سعی وفیر می نمایند اما در اموری که با وحدت عالم انسانی و با اعتقاداتشان منافات و مغایرت دارد، داخل نمی گردند. البته یک فرد بهائی می تواند با بعضی از اصول و عقاید احزاب سیاسی موافقت داشته باشد، اما نمی تواند در هیچیک از این احزاب عضو باشد و بر جمیع اصول و برنامه هایشان صحه گذارد. بنابراین بهائیان از دخالت در امور سیاسی تا جایی ممنوعند که با اصول اعتقادی آنان مغایرت داشته باشد اما اگر سیاستی مطرح باشد که در تعارض با هدف وحدت عالم انسانی و اصول اعتقادی دیانت بهائی نباشد، موافقت با چنین سیاستی با اجازه بیت العدل اعظم که اعظم مرجع در دیانت بهائی است، منعی نخواهد داشت.

با استفاده از: دیدگاه دیانت بهائی تالیف مهندس عنایت سفیدوش

نظر خود را بنویسید