سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
از کتابهای بهائی چنین بر می آید که بنا بر تاکید بهاءالله - موسس آئین جهانی بهائی- بحث در مورد مقام و منزلت پیامبران و علی الخصوص مقام خود ایشان نباید محل مناقشه و اختلاف باشد یعنی بهاءالله خواسته است که هر انسانی در مورد مقام و اعتبار ایشان آزادانه بیاندیشد و هر نوع رابطه ای را که مد نظر دارد با شخص بهاءالله برقرار نماید. با این مقدمه و تاکید بر این دیدگاه، حقایقی برگرفته از آثار اصلی آئین بهائی، از قلم نگارنده تقدیم می گردد.
دو مقام توحید و تحدید
برای اولین بارمعادل واژه پیامبر؛ لفظ "مظهر ظهور"، درادبیات بهائی بکار برده شده است. "مظهر" در لغت عربی، اسم مکان است و به معنی محل ظهور و جای آشکار شدن است. به معنی جای بالا رفتن و محل صعود هم آمده است. به طور کلی،"مقام مظهریت" با تقسیم به دو مرتبه کلی تعریف شده است. یکی دیدگاه وحدت انگارانه و دیگری دیگاه تحدید یا تعدد مظاهر الهیه. تاکید آئین بهائی بر غیر قابل انفکاک بودن ایندو رتبه در هریک از مظاهر امر الهی قابل توجه است. معنی ارائه شده در مورد نخست یعنی" مقام توحید" مظاهر امر، ناشی از واحد بودن سرچشمه ظهور ایشان و ارتباط تام همگی با مخزن غیبی الهی است. قائل بودن به حقیقت واحد ناشی از همین مقام توحید ایشان است. چنانچه در این مرتبه همگی حامل پیام و مشیت و اراده الهی دانسته می شوند. اما تفاوت و تغییری که در میان مظاهر امر الهی دیده می شود در مرتبه دوم ایشان یعنی "مقام تحدید" است. به این مفهوم که هریک دارای هیکلی مخصوص به خود و اسم و رسم وصفات مشخص خویش بوده و بیان کننده امری جدید و شریعتی مجزا هستند.
رده جسمانی، انسانی، ظهور الهی
با تعمق بیشتر در ادبیات بهائی، مقام تحدید مظاهر امر در سه رده مورد تحلیل و بحث قرار گرفته شده است. اول- رده جسمانی ، دوم – رده انسانی ، سوم – رده جلوه و ظهور الهی. در ادامه این مقاله به توضیحات هر یک از این رده ها پرداخته می شود تا این بحث، که خود مقدمه ای است برای بیان نظرات اصلی آئین بهائی در مورد مقام مظهریت - در بخش دوم با سهولت بیشتری برای مطالعه خوانندگان بیان گردد.
اول- رده جسمانی مظاهر امر الهی، در این مرتبه مظاهر امر الهی همانند سایر موجودات در مبداءزمان – مکان بوجود می آیند وتحت تاثیر قوانین طبیعت سر انجام از بین می روند. ایشان از ابتدای تولد واجد روح قدسی هستند و به مقام خود واقفند. فوت یا ترک قالب جسمانی ایشان هم به غروب آفتاب تشبیه شده است زیرا گرچه از دیدگان اهل عالم پنهان می شوند اما در ملکوت خود باقی و طالع هستند. علت اینکه ایشان به ظاهر همانند سایر انسانها ظاهر می شوند این است که سبب ترس و فرار سایر انسانها نگردند و همان ترکیب جسمانی با خصوصیات عادی ظاهری مثل تشنگی و گرسنگی و نواقص ظاهری یا بیماریها را تجربه می کنند. اما به هیچ وجه مغلوب طبیعت نبوده و در مواقع لزوم از قوای روحانی خود استمداد نموده و به این ترتیب قادر به دیدن نادیدنیها و یا غلبه بر موانع و محدودیتهای عالم امکان شناخته شده اند. به عنوان یک حقیقت تاریخی باید گفت که از نظر جنسیت، مظهر امری تا کنون از میان زنان در تاریخ بشری به ثبت نرسیده است.
دوم – رده انسانی مظاهر امر الهی، شخصیت انسانی مظاهر امر دراین رتبه،متمایز از یکدیگر است. بنا به نظر بهائی، تفاوت نفس انسانی ایشان با سایرین چنین است که نفس انسانی مظهرامر، نفس انسان کامل است.یعنی بر خلاف نفس انسانی عادی که نیاز به تربیت و آموزش دارد نفس انسانی مظهر امر به خودی خود کامل است و از این نظر به خورشید تشبیه شده است زیرا قوای انسانی مظهر امر از قوای الهی ایشان جداشدنی نیست. از جمله قوای انحصاری ایشان این است که هیچ حالی،ایشان را از حال دیگر باز نمی دارد. در آن واحد شئون متعدده ای دارند. حاکم بر زمان و مکان و کیفیات و تغییرات هستند. قوای مخیله ایشان چون خادمی زورمند در خدمت نفس ناطقه اشان عمل می کند و حقایق معنویه را به صور قابل فهم برای دیگران تعبیر می نماید. عقل و قوای تفکر انسانها محتاج پرورش و تجسس و آموزش است ،در مقابل قوای فکر وتعقل مظاهر امر،عقل کلی نام دارد وبدون رنج تحصیل و تعلیم پی به اسرار عالم هستی می برد و به رموز واقف می گردد.
سوم – رده جلوه و ظهور الهی، بنا بر دیدگاه بهائی، مظهر امر الهی در هر دوره ای از زمان به اسمی جدید وباظهوری متفاوت از قبل - حقیقت الهی خود را بسته به درک و پیشرفت عقلی بشر در آن زمان- بیان و اظهار می نماید. ظهور امر الهی ار این دنیا نه ابتدائی دارد و نه انتهائی. به موازات پیشرف و تحول جوامع بشری، در دوره های زمانی مشخص مظهر امر ظهور نموده است و خواهد نمود. هیچ توقفی در توالی ظهور امر الهی در این عالم وجود ندارد. برای پی بردن به تفاوت درجات میان مظاهر امر الهی از نظر آئین بهائی و درک ارتباط و تعامل مظاهر امر با یکدیگر، به طرح مقوله ای با عنوان" انواع مظهریت" خواهیم پرداخت.
انواع مظهریت
رده جلوه و ظهور مظهر امر، با تمایز خاصی در میانشان مشخص شده است. چنانچه قبلا ذکر گردید در مرتبه توحید، همه مظاهر امر دارای منشاء الهی هستند و از احترام و جایگاه والای مشخصی برخوردارند. اما در تعریف سیستماتیک مظهریت الهیه، در بین ایشان تفاوت مراتبی خاص تعریف شده است. که به آنها اشاره میشود.
1-مظهر امر غیر مستقل: وظیفه اصلی ایشان، کمک به ترویج و زنده نگه داشتن آئین الهی است .از نظر مقام ایشان نسبت به مظهر امر مستقل به ماه تشبیه شده است که به خودی خود نور ندارد و باید از خورشید نور بگیرد. صفاتی از قبیل عصمت و علم در ایشان نیز ذاتی نیست و موهبتی از مظهر امر مستقل است که به ایشان هدیه شده است. در بسیاری از ادیان شناخته شده مثالی از مظهرغیر مستقل وجود دارد. در دین یهودی، برادر حضرت موسی و نیز انبیاء بنی اسرائیل. در دین مسیحی، حواریون حضرت مسیح. در دین اسلام، دوازده امام معصوم. در دین بابی، هیجده حروف حی. در دین بهائی، عبدالبهاء و ولی امرالله.
2-مظهر امر مستقل: خصوصیت ایشان چنین است که بدون واسطه با حقیقت عالم الهی در ارتباط است. مقام مظهر امر مستقل به ستارگان تشبیه شده است. مظهر امر مستقل در هنگام اعلان مقام خود هم ظهورات قبل از خود را کاملتر نموده است وهم به ظهور کاملتری بعد از خود خبر داده است. مثال تاریخی برای مظهر امر مستقل می توان به: آدم،نوح،هود،صالح،ابراهیم،موسی،عیسی، محمد، زردشت و رب اعلی- باب - اشاره نمود. مظهر امر مستقل به تربیت اخلاقی و روحانی انسانها می پردازد، مردم را از نادانی می رهاند و به دانائی دعوت می کند،راههای رسیدن به آسایش را به انسانها نشان می دهد، موجب تغییر بنیادی در عالم افکار و حتی اشیاء می شود و بالاخر، حقایق جدید مذهبی را بوجود می آورد. کتابهای بهائی، تاکید زیادی دارد بر این که همه ادیان از نظر منشاء و اساس یکی هستند و در اصل هماهنگی کاملی بین تعالیم اصلی ادیان وجود دارد. اهداف و مقاصد ادیان هم یکی است. تنها تفاوت ادیان در مسائل فرعی و تعالیمی است که باید بر طبق زمان ومکان ظهور امر، هماهنگ با مسیر تکاملی تمدن انسانها تغییر نماید. پس آئین الهی به ظور مرتب در فواصل زمانی خاصی، تمدید می شود. هر دین دارای تارخ انقضاء خاص خودش است و در آخرین مرحله خود به زمستان مبتلا می شود. بنابراین مظهر امر جدید با ظهور خود زندگی جدید روحانی برای انسانها به ارمغان می آورد. بنا بر نظر آئین بهائی، مظهر امر الهی عبارت از شخصی است که اراده و مشیت الهی از او در زمین ظاهر می شود.
3-مظهر کلی: در مظهر کلی معنای ویژه ای نهفته است زیرا بعنوان عظیم ترین درجه ظهور مطرح شده است. مثال آنرا ظهور خورشید در وسط آسمان ذکر نموده اند. ظهور کلی،مقامی است که دارای قدرت و اراده برای ارسال سایر پیامبران و نیز صدور کتابهای مقدس ایشان، ذکر شده است. ادوار ظهور مظاهر امردر عالم پیاپی رخ داده است تا اینکه به یک نقطه اوج ظهور خود رسیده است و در آن وقت، ظهور کلی واقع گردیده است. ظهور کلی از نظر زمانی دوره ای طولانی را به خود اختصاص می دهد که این مدت بنا بر کتب بهائی، پانصد هزار سال تخمین زده می شود. این مدت طولانی به خودی خود نشانگر بزرگی و اهمیت ظهور کلی است که حدودهر پانصد هزار سال یکبار اتفاق می افتد و بر تمام مظاهر امر قبل و بعد از خودش نظارت وبرتری دارد.
بهاءالله چه مقامی دارد
بهاءالله، یک مظهر کلی است. ایشان نه تنها موسس یک آئین جدید به اسم بهائی است بلکه آغاز گر یک دوره طولانی پانصد هزار ساله ای است که در ادبیات بهائی، کور نام دارد. بهاءالله خود تاریخ انقضاء آئین بهائی را حدود یکهزار سال تخمین زده است. بعد از آن مظهر امر جدیدی را خواهد فرستاد. هدف بهاءالله، برقراری اتحاد و تالیف ملتهای متفاوت است. تمام تعالیم بهائی بر همین اساس طراحی و تعیین شده است. راهکارهای پیشبینی شده در آئین بهاءالله به گونه ای است که صلح و اتحاد را بین مردم مختلف دنیا برقرار نماید. به طور خلاصه برخی از این تعالیم وحدت بخش برای تمام دنیا چنین آمده است: تاکید بر وجود وحدت حقیقی میان تمام مظاهر امر قبل وبعد، منع هر گونه نزاع و جدال حتی بر سر شناخت مقام اصلی خودش، طرح الگوی منظم و سیستماتیک در اداره جامعه بهائیان براساس سیستم دموکراسی و انتخابی چند مرحله ای، دستور ترویج برابری حقوق زنان با مردان، تاکید بر لزوم ایجاد زبان و خط بین المللی، برقراری سیستم تربیتی یکسان برای کودکان جهان، ایجاد نگرش تازه نسبت به سایر ادیان و تاکید و تشویق بهائیان به برقراری ارتباط دوستانه ومعاشرت با خوشروئی وازدواج با سایر ملتها وادیان از این جمله است.
ماخذ:
1-کتاب ایقان – بهاءالله
2-کتاب اقدس - بهاءالله
3-آثار قلم اعلی – جلدهای 2 و3و4 – الواح بهاءالله
4-آیات الهی – جلد 1 – بهاءالله
5-مفاوضات - عبدالبهاء
6-قرن بدیع – جلد 2- ولی امرالله
7-حال و آینده جهان – ولی امرالله
8-اصول اعتقادات اهل بهاء – علی مراد داوودی
9-رشحات حکمت – جزء پنجم – عزیزالله سلیمانی
نظر خود را بنویسید
تکراری
حمیدارسال شده در : 1390/12/2
دوست عزیز م ج ر
شما هم که کج فهمی های تکراری را می گویید. بهائیان هیچ انسانی را خدا نمی دانند. آنچه در ذهن شماست و از ردیه های ضد بهائی تکرار کرده اید، معنا و مفهومی دیگر دارد که بهائیان در همین سایت های خود پاسخش را داده اند. شاد باش
انسان
م ج رارسال شده در : 1390/10/17
هیچ یک از حکما در این مطلب اختلاف ندارند که انسان متشکل از روح و جسم است نه چیز دیگری و بر بیش از آن دلیلی وجود ندارد و ادعایی بیش نیست
واقعا جای تاسف دارد که ما انسانی را در حد خداوند بزرگ بالا ببریم و او را ازلی و ابدی بدانیم و این شرکی است که نیاز به توضیح ندارد
تشکر