×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

يک نامه و چند اتهام
1388/11/07

منبع: سایت گویا

وزير دادگستری، سيد مرتضی بختياری، روز پنجشنبه، اول بهمن ماه ۸۸، در مراسم افتتاح ساختمان دادگستری شهرستان سربيشه استان خراسان جنوبی به نکته ای اشاره کردند که جای تامل دارد. ايشان فرمودند که بيش از ۹۰ درصد رسانه های جهانی صهيونيستی است.(۱) خب حتماً می توانيد حدس بزنيد که آن ده درصد باقی مانده هم رسانه های دولتی جمهوری اسلامی هستند. اما آنچه بنده را واداشت تا چند سطری بنويسم، شايد در نگاه اول ربطی به سخنان ايشان نداشته باشد. غرض از نقل قول اين سخن در ابتدای مقاله اين بود، که خواننده با نوع تفکر و عمق تعصب حکومت به "ديگران" و تقسيم بندی "خودی" و "غيرخودی" اندکی آشنا شده و آن را کاملا حس کند.

صدالبته اين نوع اظهار نظرات، آن هم از سوی يک مقام قضائی را تنها می توان با "تئوری توطئه" توجيه کرد. تئوری ای که اين روزها به توهم نزديک شده به طوری که حتی مقامات بلند پايه نيز دست به اظهار نظرهايی اين چنين ميزنند. اما سوال اينجاست که در چنين جامعه ای و چنين فضائی، که وزير دادگستری، اتهامی چنين سنگين را نسبت به يک عده روا می دارد، وضع و حال روزنامه ها و خبرگزاری های حکومت به چه شکل است؟ روزنامه ها و خبرگزاری هايی که برخی از آنها، اين روزها بيشتر رکن اول ديکتاتوری شده اند تا رکن چهارم دموکراسی.

مطمئناً در فضائی که هر حرکت خيرخواهانه و انسانی ای، فوراً در ارتباط با صهيونيزم (يکی از دشمنان خيالی رژيم ايران) شناخته می شود؛ و در فضائی که حتی گرفتن حقوق زنان، کارگران و کودکان از طرف حکومت سرکوب می شود، انتظار هر نوع سؤبرداشتی و هر اتهامی را ميتوان داشت. آنچه مسلم است، جهل و ناآگاهی در ديدن مسائل اجتماعی، نگاه از پشت عينک بدبينی، و "برچسب زنی" به هرآنکس که عقيده ای ديگر دارد را می توان از عمده مشکلات جامعه امروز ايران دانست که عليرغم داشتن داعيه دموکراسی و پايبندی به حقوق بشر، نمادی کامل از يک سيستم سرکوبگرانه است.

با توجه به نکات گفته شده، ميتوان انتظار داشت که اشخاصی با چنين طرز تفکری، حتی نسبت به سخنان حکيمانه ومشفقانه دلسوزان ايران نيز واکنش های افراطی نشان بدهند. انتشار نامه ای از طرف "دارالانشا بيت‌العدل اعظم" بهائيان در پاسخ به سوالات شخصی در مورد شرايط ايران و بازداشت چند جوان بهائی در ارتباط با وقايع عاشورا و همچنين وظيفه بهائيان در قبال اين مسائل و نوع عملکرد آنان، مصداق همان نصايح مشفقانه ای است که متاسفانه با تحريف موارد مطرح شده در آن توسط عده ای، موج جديدی از بهائی ستيزی حکومتی را در رسانه های دولتی ايران بوجود آورده است.

به طور همزمان ۱۲ سايت خبری، اقدام به درج اين خبر کرده و با سعی در وارونه جلوه دادن موضوعات مطروحه در آن نامه، می خواهند با تحريک افکار عمومی، و بازی با احساسات مردم شريف ايران، بهائيان را دشمنان قسم خورده ايران و اسلام جلوه داده و با اين حساب شايد بتوانند مجوزی برای جنايات خود دست و پا کنند. برای اطلاع شما خواننده گرامی به ترتيب چاپ خبر اسامی برخی سايتها را در زير می آورم:

جوان آنلاين ۳/۱۱/۸۸ ساعت ۷:۳۹ (اين سايت منبع اکثر سايتهای ديگر نيز بوده)
رجانيوز ۴/۱۱/۸۸ ساعت ۸:۵۱
جهان نيوز ۴/۱۱/۸۸ ساعت ۹:۳۹
فردا ۴/۱۱/۸۸ ساعت ۱۰:۳۰
فارس نيوز ۴/۱۱/۸۸ ساعت ۱۲:۰۴

نکته قابل توجه اينکه تمامی اين ۱۲ سايت، يک متن واحد را منتشر کرده اند! که با توجه به گافی که سايت "فرارو" در مورد اعلام زودتر از موعد شرح دادگاه هفت مدير سابق جامعه بهائی ايران داده بود، ميتوان فهميد که چه جريانی و چگونه درحال فعاليت عليه شهروندان بهائی می باشد.

اما اين خبر که با تيترهايی نظير "دستورالعمل مرکز فرقه ضالّه به پيروانش در ايران"(۲) ، "دعوت برای حضور در آشوب‌های تهران(۳) " و "دعوت فرقه ضاله بهائيت در اسراييل به شرکت در آشوب های تهران"(۴) منتشر شد حاوی چه چيزی بود؟ برای بررسی بيشتر اين خبر و مطابقت آن با نامه دارالانشا، عيناً خبر را که در چهار پاراگراف تنظيم شده در اينجا نقل ميکنم:

"مرکز فرقه ضاله بهائيت در اسراييل به صورت رسمی از پيروان اين فرقه دعوت کرد تا در آشوب‌های تهران حضور داشته باشند. به گزارش جوان در بخشی از دستورالعمل «دارالانشا بيت‌العدل» آمده است: بهائيان موظفند که مجدانه در گفتمان‌های سازنده! و اقدامات وسيع اجتماعی به منظور بهبود وضع عالم و وطن خود شرکت نمايند."(۵)

فکر نمی کنم که نياز باشد که عيناً اين پاراگراف دارالانشا را اينجا نقل کنم زيرا که هرخواننده منصفی متوجه خواهد شد که تفاوت شرکت در "گفتمانهای سازنده و اقدامات وسيع اجتماعی به منظور بهبود وضع عالم و وطن" زمين تا آسمان با آنچه که اين سايتهای زنجيره ای شرکت در "آشوب" می خوانند تفاوت دارد. اصولاً اين هدايت بيت العدل به بهائيان چيز جديدی نيست. در بسياری از پيامهای آن مرکز از بهائيان خواسته شده که در "گفتمانهای روز" و اقداماتی که به نفع مصالح جمعی و عمومی است، مادامی که رنگ و بوی سياسی نداشته باشد شرکت کنند. برای مثال در پيام مورخ ۳۱ خرداد ۸۷ آن مرکز به مسئله زنان توجه شده و از بهائيان خواسته شد که در آگاهی بخشی به هموطنان خود کوشا باشند. همچنين در پيامهای مورخ ۱۴ خرداد و ۷ مرداد ۸۷ نيز به مسئله تعصبات و ريشه ی آن اشاره شده. بهائيان بعنوان يک جامعه پويا و به قصد خدمت به نوع بشر خود را موظف می دانند در اين گفتمانها که جنبه سياسی نيز ندارند شرکت کنند.

برای اطلاع شما خواننده ی عزيز، لازم است توجه شما را به قسمتی از اين پيام جلب کنم . نکته جالب توجه اينکه اين پاراگراف درست قبل از آن پاراگرافی است که سايتهای زنجيره ای آن را در بوق و کرنا کرده و مدعی شده اند که با استناد به آن بهائيان قصد شرکت در آشوب ها را دارند:

"اعضای جامعۀ بهائی در سراسر عالم از اشتغال به سياستهای حزبی دوری می جويند، از مداخله در روابط سياسی بين دولت ها اجتناب می ورزند و از تلاش برای رسيدن به قدرت پرهيز می نمايند. بهائيان اين خطّ مشی را بر اساس تعاليم ديانتشان، برای ايفای نقش خود در بنای جامعه ای متّحد و پويا انتخاب کرده اند و گزينش آن انتقادی از احزاب سياسی و روش کار ديگران نيست. در اين راستا بديهی است که هر نوع فتنه جويی و يا توسّل به خشونت را نيز به کلّی مردود می شمرند."

حال شما خود قضاوت کنيد، آيا جامعه ای که اکيداً از دخالت در سياست منع شده، چگونه می تواند در اغتشاشات شرکت کرده واز آن بدتر "سلاح" نيز داشته باشد؟ با خواندن تيترهای بالا و البته اصل اين پاراگراف، اولين نکته ای که به ذهن متبادر می شود اين است که شايد برخی در ايران "بهبود وضع عالم و وطن" را در عمل خواستار نيستند و هرکس که چنين هدفی داشته باشد نيز به زعم آقايان آشوب گر، فتنه جو، محارب و دشمن نظام است.

"همچنين در قسمت ديگر اين بخشنامه که برای بهائيان ايران تدوين شده، درباره شرکت در تظاهرات گفته شده است: «به طور کلی آحاد احبا در هر کشوری آزادند که فرداً در اقدامات و يا فعاليت‌هايی از قبيل راهپيمايی‌هايی که به منظور ترويج آرمان‌های سازنده مانند آزادی زنان، عدالت اجتماعی، رفع تعصبات و رعايت حقوق بشر برگزار می‌شود شرکت کنند.»"(۶)

همانطور که دربالا نيز توضيح داده شد، بنابراصل وحدت در کثرت که بهائيان به آن اعتقاد دارند و دقيقاً متضاد با اصل حکومتی انحصارطلبی نيز هست، بهائيان نه تنها در ايران بلکه در تمام جهان در چنين گفتمانهايی شرکت می کنند. برای مثال عضويت نمايندگان بهائی در سازمانها و انجمن های مربوط به محيط زيست و زنان سازمان ملل متحد خود گواهی بر اين مطلب می باشد.

اما ادامه مطالب بالا چه بوده است که رجانيوز، از انتشار آن خوف کرده؟
"دربارۀ شرکت در تظاهرات، به طور کلّی آحاد احبّا در هر کشوری آزادند که فرداً در اقدامات و يا فعّاليت هايی از قبيل را هپيمايی های صلح آميز که به منظور ترويج آرمان های سازنده مانند آزادی زنان، عدالت اجتماعی، حفظ محيط زيست، رفع تعصّبات و رعايت حقوق بشر برگزار می شود شرکت کنند. امّا اگر احياناً چنين اقداماتی به تدريج از مقاصد اوّلیۀ خود منحرف شده به حرکتی سياسی و يا خشونت تبديل گردد، البتّه در چنين شرايطی بايد از مشارکت در آن دوری جست."

احتملاً تا بحال مثال معروف "عفو لازم نيست اعدام کنيد" را در مورد اهميت علائم سجاوندی در دستور خط فارسی شنيده ايد. حال حکايت رجانيوز و دوستان نامهربان است که بجای آنکه "،" را بعد از "عفو" قرار داده و باعث رهائی يک انسان شوند آن را بعد از "نيست" قرار داده و دستشان را به خون آلوده کرده اند.

حال حکايت خواندن و نقل قول اين پيام است، که رجانيوز و اقمارش هر آنچه را که خود دوست داشته اند انتخاب کرده و بعنوان مدرک عليه بهائيان منتشر کرده اند. جالب آنکه حتی همين تکه های انتخابی نيز آنقدر واضح و مبرهن بر بيگناهی بهائيان شهادت می دهد که جای هيچگونه بحثی باقی نمی گذارند و خواننده آگاه و فهيم حتی بدون دسترسی به اصل پيام نيز می تواند بر دروغ بودن اين خبر گواهی بدهد.

در ادامه خبر به دروغی بزرگ برخورد می کنيم که علت آن البته عدم درک حکم اطاعت از حکومت در آئين بهائی است. اين بنگاههای دروغ پراکنی که هنوز باور نکرده اند بهائيان بنا به حکم اطاعت از حکومت، دستور دادستان وقت را اطاعت و هيئت های "خادمين" وهيات "ياران" (هيات ياران هان ۷ مدير سابق جامعه بهائی هستند که ۲۲ دی ماه ۸۸ اولين جلسه ی محاکمه آن ها بعد از ۱۸ ماه آن هم بصورت غيرعلنی برگزار شد) را تعطيل کرده اند، بهائيان را متهم به داشتن "برخی مؤسسات بهايی در داخل کشور" می کنند. واضح است که کافر همه رابه کيش خود پندارد و از آنجائی که اينان شبانه روز و بلاانقطاع در کار دروغ رسانی (بجای خبررسانی) هستند، کاملا بديهی است که اين خبر را باور نکرده و استنباطات شخصی خودشان را بجای متن پيام به خورد خوانندگان بدهند.

"همچنين در اين دستورالعمل از وجود برخی مؤسسات بهايی در داخل کشور که کار هدايت بهائيان ايران را بر عهده گرفته‌اند، پرده بر‌می‌دارد و می‌نويسد: «مؤسسات اداری بهايی وسيله‌ای برای جهت‌بخشيدن به نيروی احبا و سازماندهی امور دينی و اجتماعی جامعۀ بهايی است و افراد معمولاً برای تصميم‌گيری در مورد چگونگی خدمات خود، با اين مؤسسات مشورت می‌نمايند."(۷)

در اينکه موسسات بهائی وسيله ای برای جهت بخشيدن به نيروی بهائيان هستند که البته شکی نيست، اما يک بند مهم از اين پيام متاسفانه در اينجا به عمد جافتاده است:

"ولی شرايط کنونی ايران بهائيان اين کشور را در وضعی استثنايی قرار داده است. تا يک سال قبل جامعۀ بهائی از اندرزها و خدمات گروه های غير رسمی که با اطّلاع دولت به تمشيت امور روحانی و اجتماعی احبّا مشغول بودند بهره مند می گرديد. به دنبال اظهارات دادستان کلّ کشور در فوريه ۲۰۰۹ و تعطيل شدن کار اين هيئت ها، بيت العدل اعظم به احبّای ايران اطمينان دادند که با توسّل به نيروی اتّحاد و حمايت از يکديگر و با توکّل به تأييدات لاريبیۀ الهيه، خواهند توانست راه های مناسبی برای ادارۀ امور روحانی و اجتماعی خود بيابند و به خدمت به وطن و هم وطنان خود ادامه دهند."

همانطور که می بينيد دراين قسمت از پيام بر تعطيلی آن هيات ها تاکيد و بهائيان را به مشورت با يکديگر تشويق می کند. همانطور که می دانيد مشورت يکی از اساسی ترين آموزه های دين بهائی است و بيت العدل اعظم پيشتر در تاريخ های ۲۸ اسفند ۸۷، ۲۹ ارديبهشت ۸۸ و ۲۱ خرداد ۸۸ در پيامهای که برای بهائيان ايران فرستاده بودند بر اهمیّت مشورت تاکيد کرده بودند. در واقع در اين جا اصلاً صحبتی از وجود موسسات بهائی در ميان نيست و بسيار جالب است که در ادامه همين پيام به اين نکته برخورد می کنيم که مرکز بهائيان، جوانان بهائی را به مشورت با والدين، فاميل و افراد مورد اعتماد تشويق می کند. ناگفته پيداست که اگر موسساتی در ايران وجود داشتند حتما به آنها اشاره می شد و از احبا خواسته می شد که برای حل و فصل مشکلات خود به آن رجوع کنند:

"حال نيز جوانان بهائی می توانند در بارۀ سؤالاتی که راجع به مشارکت خود در فعّاليت های اجتماعی دارند با والدين، فاميل و کسانی که به قضاوت آنان اطمينان دارند مشورت نمايند."

اما آنچه که در کنار تمام اين مسائل باعث وحشت سايتهای زنجيره ای شده است، در خواست بيت العدل از بهائيان ايران برای تبليغ و نوشتن مقالات است:

"در کنار تمامی اين دستورات، مرکز بهائيان از پيروان اين فرقه خواسته است تا با تبليغ فرقه بهائيت و همچنين نوشتن مقالات در اين زمينه نسبت به توسعه و ترويج اين فرقه ضاله اهتمام داشته باشند."(۸)

اما نکته ای که بازهم عمداً از چشمان بعضی ها دور مانده، تاکيد اين مطلب از سوی بيت العدل است که "شرکت در تظاهرات تنها راه و يا حتّی مؤثّرترين وسيله در جهت کمک به پيشرفت های اجتماعی نيست." اين تاکيد در کنار ديگر موارد اين نامه مشخص ميکند که تنها با شرکت در راهپيمائی ها و تظاهرات نمی توان باعث پيشرفت جامعه شد:

"احبّا البتّه به اين واقعيت نيز واقفند که برای آنها شرکت در تظاهرات تنها راه و يا حتّی مؤثّرترين وسيله در جهت کمک به پيشرفت های اجتماعی نيست. انجام وظايف روحانی فردی و ترويج "اعمال طيبۀ طاهره و اخلاق راضیۀ مرضيه" به منظور اصلاح عالم، شرکت در گفتمان های هدفمند مانند نوشتن مقالات مناسب که شما پيشنهاد کرده ايد و اشتغال به فعّاليت های توسعۀ اقتصادی و اجتماعی از جمله اقداماتی است که بهائيان می توانند از آن طريق دوش به دوش هم وطنان عزيز خود در پيشبرد منافع عمومی کشور خويش کوشا باشند."

در جامعه ای که اخلاقيات رو به افول است، مشکلات اقتصادی بيداد می کند، امکان ازدواج برای جوانان وجود ندارد و ... اميد به اينکه تنها با شرکت در تظاهرات می توان جامعه را متحول کرد، خيالی خام و ساده لوحانه است. از نظر بهائيان ريشه و بنياد تمام اين مشکلات در عدم پايبندی تک تک افراد جامعه به دستورات الهيه است. همچنين با نوشتن مقالاتی مناسب و روشنگرانه ميتوان در پيشرفت های اجتماعی سهيم شد.

جای تعجب است که چرا سايتهای مانند رجانيوز و فارس نيوز و... از نوشتن مقالات توسط بهائيان چنين برآشفته شده اند. ظاهرا اينان آيه ی اول از سوره ی "القلم" را فراموش کرده اند. آنجا که خداوند به قلم و آنچه که می نويسد قسم می خورد. حال نيز بهائيان به نوشتن دعوت شده اند، زيرا تنها راهی که بتواند تعصب را از ميان بردارد علم و دانش است. تعصبی که زاده ی جهل و نادانی است. از اين رو نوشتن و شرکت در گفتمانهای روز جامعه ميتواند به اين مهم کمک کند.

اما مسئله ی تبليغ، با آنکه جز فرائض هر بهائی است و در پيامهای بسياری که از جانب بيت العدل برای بهائيان سراسر عالم و البته ايران صادر شده به آن اشاره شده است، اما در اين پيام بخصوص هدف از فعاليتهای نام برده شده تنها "پيشبرد منافع عمومی کشور" ايران است.

اميد است که خوانندگان عزيز و فهيم ايران زمين، خود با خواندن اصل پيام که در سايت آئين بهائی(۹) موجود است، به قضاوت در مورد اين به ظاهر خبرگزاری ها نشسته و با هوشی بالا و اعتقادی راسخ فردائی روشن را برای ايران عزيز رقم بزنند. به اميد آن روز، همه با هم.

منابع:
۱) //www.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=911413&IdZone=35
۲) //www.irdc.ir/fa/content/8690/default.aspx?goto=1#comments
۳) //lemonpress.ir/Nsite/FullStory/Default.aspx?Id=10821
۴) //noorportal.net/News/ShowNews.aspx?ID=19285
۵) //rajanews.com/detail.asp?id=43432
۶)همان
۷)همان
۸)همان
۹) //www.aeenebahai19.info/node/2154

نظر خود را بنویسید