سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
این هفته بعد از مدتی دوری، تصمیم گرفتیم که دست پیش بگیریم و تا اینترنت مان جواب میدهد، گشت و گذار را تقدیم شما خوانندگان عزیز نمائیم. حتما می پرسید چرا این تصمیم را گرفتیم؟ سازمان هواشناسی پیش بینی کرده که آخر هفته خیلی سرد خواهد شد. ما هم گفتیم نکندکه این سرما باعث یخ زدگی در فیبرنوری و کابل های دیتا بشه؟ خب اگر اینطوری بشه، اینترنت هم بی اینترنت دیگه. برای همین گفتیم تا هوا آفتابیه، مطلبمان را بنویسیم. اما ظاهرا بازهم دیر شد و با موج سرما مواجه شدیم!
خب از آنجائی که چند هفته ای در کار نوشتن وقفه افتاده، حجم مطالب هم زیاد شده. اما ما هم سعی می کنیم که مختصر و مفید، مطالب مهم را نقل کنیم. تو این مدت مهم ترین خبر دستگیری ١٠ نفر از بهائیان طهران بود، که یک هفته بعد از حوادث عاشورا، به جرم اغتشاش در روز عاشورا! دستگیر شدند و بعد هم گویا گفتند که ما اینها را در صحنه گرفتیم، البته ما که نفهمیدیم اینها را در چه صحنه ای گرفته اند.
البته بعد از این دستگیری مطابق آنچه که بسیاری از گروههای حقوق بشری و فعالان عرصه ی خبر پیش بینی کرده بودند، تعدادی از این دستگیر شدگان در تلویزیون ظاهر شده و اعتراف کردند! به همین راحتی. از آنجائی که دیگر دید همه نسبت به این اعترافات منفی شده، خیلی نمی خواهیم ماجرا را کِش بدهیم. فقط چندتا انتقاد کوچیک داشتم از این آقایی که لطف کرده و متن اعتراف را برای این بچه ها تایپ کرده بودند:
اولاً که آقا، این مرکز بهائیان که در اسرائیل است، اسمش بیت العدل است نه بیت العهد. در چندجا ما خوندیم و دیدیم که اشتباه نوشته اید، خیلی ناراحت شدیم گفتیم که حتماً تذکر بدهیم که تکرار نشود.
دوماً یک جائی هم دیدم که متهم گفته بود که تبعیت محض از بهائیت مرا به آشوب های روز عاشورا کشاند، حالا ما یه سوالی داشتیم، شما که اینو تایپ کردی متوجه نشدی که شما فقط ١٠ نفر را دستگیر کردی نه همه بهائیان ایران را؟ پس بقیه چرا نیامدن؟ من فکر می کنم، علیرغم اینکه بهائیان دوست ندارند وارد این بازی های سیاسی بشوند و در این اغتشاشات شرکت کنند، اما شما خیلی دوست داری پای بهائیان را به این جریان باز کنی هااا، از اون طرف به مردم هشدار میدهید که نیایید بیرون از این طرف مدام بهائیان را تحریک می کنید؟
فکر می کنید من دروغ می گم؟ نه آقا اسنادش هم موجود است. آقاجان بعد از این جریانات از طرف دارالانشا بیت العدل، یک پیام برای بهائیان آمد. در آن پیام خب البته خیلی چیزهای خوبی نوشته بود. اما شما گفتی اونجا نوشته بهائیان دستور دارند که اغتشاش کنند!! دو روز بعد هم نوشتید که طبق همین پیام بهائیان قرار است که در شبکه های اجتماعی نفوذ کنند!! بعد به این هم راضی نشدی و اعلام کردید که آقا بهائیان طبق این پیام دستور دارند به رسانه ها هم نفوذ کنند!! بعد گفتید که طبق این پیام، قرار است که مهد کودک تاسیس کنند. بعد گفتید...
من نمیدونم شما این چیزها را از کجای این پیام استخراج کردید که ما ندیدیم؟ حالا من میگم شما می خواهید بهائیان را به زور به خیابان بیاورید بگو دروغ میگی.!
مهمترین نکته ای که در این پیام نظر بنده را جلب کرد، توجه به این اصل بود که «شرکت در تظاهرات تنها راه و یا حتی موثرترین وسیله در جهت کمک به پیشرفت های اجتماعی نیست». حالا من نمیدونم چطوری از همچین پیامی بعضی آن نتایج وحشتناک را گرفته اند، اگر نگوییم توهم توطئه است، چه بگوییم؟
اما این مورد مهد کودک ظاهراً خیلی جدی گرفته شد. تا آنجائی که هاشمی نیا، مدیر کل دفتر مرکزی حراست سازمان بهزیستی کشور، واکنش نشان داده و اعلام کردند: شرایط تأسیس مهد کودک مانع ایجاد آن توسط “فرقه های خاص” می شود.
به گزارش شهرزاد نیوز، محمد رضا هاشمی نیا، مدیر کل دفتر مرکزی حراست سازمان بهزیستی کشور، در این زمینه اظهار داشت که تأیید صلاحیت مدیر و موسس مهد کودک، پیش شرط ایجاد مهد کودک است و افزون بر آن در بازرسی های دوره ای و زمان تمدید پروانه کار نیز “زمینه های اخلاقی و عقیدتی” مورد بررسی مجدد قرار می گیرد.
اما زمانی که صحبت های آقای هاشمی نیا تمام شد و ایشان خواستند گلویی تازه کنند و آبمیوه ای بنوشند، خبر رسید که دست نگه دارید که بهائی ها و وهابی ها با همدیگر متحد شده اند و یک کارتل آبمیوه سازی به راه انداخته و جان شما در خطر است!!
جوان آنلاین که همیشه خبرهایش نوبر است، گزارش داد که: «همکاری و فعالیت اقتصادی وهابیون و بهائی ها در داخل ایران در قالب یک شرکت آبمیوه سازی در حال انجام است. یک منبع آگاه در گفتگو با «جوان آنلاین» با اشاره به فعالیت یک شرکت آبمیوه سازی معروف متعلق به یکی از تجار وهابی در سطح منطقه گفت: این شرکت که ثبت شده در عربستان سعودی است، یک نمایندگی در ایران راه اندازی کرده و دست اندرکاران بهائی را به مدیریت آن گماشته است.»
این خبر که بیشتر شبیه سناریوی فیلم های پلیسی بود، توضیح بیشتری دراین زمینه نداده است. البته جوان آنلاین حق دارد زیرا طبق اعلام خودشان «مدیریت این شرکت پس از آگاهی برخی نیروها از ماهیت این شرکت اقدام به تسویه حساب بااین افراد کرده و بهائیان را جذب این شرکت کرده است.» این هم بلاخره دلیلی است دیگر. حالا شما اگر این وسط پرتقال فروش را پیدا کردید، تماسی به این شرکت بگیرید و پرتقال هایتان را بفروشید که سودش را ببرید!!
درست زمانی که آقای هاشمی نیا، از نوشیدن آبمیوه منصرف شده بود، آیت الله محمدجعفر خوشنویس، استاد حوزه علمیه، اعلام کردند که ای برادر! مشکل جامعه ما وجود برخی فرقه ها و عرفانهای دروغین است، نه آبمیوه! خب البته ما فکر میکنیم که مشکلات دیگری هم هست. اما آقای خوشنویس که دقیقا روی صحبتش با بهائیان بود، خطاب به روحانیون، خطبا، گویندگان و نویسندگان، چنین امر کردند که «باید این فرقه ها را به مردم معرفی و عیب و اشکالات عقیدتی آنها را بازگو کنند.» خب البته آزادی بیان همینش خوب است؛ ما هم موافقیم. اگر اشکالی ندارد، ما هم اصول اعتقاداتمان را برای همگان معرفی کنیم و اگر شبهه ای وجود دارد برطرف سازیم، نظرتان چیست؟
اما زمانی که جوان آنلاین بازهم مشغول دُر افشانی بودند، وخبر خیلی داغ، تسخیر لانه جاسوسی اسرائیل را در بغداد!! مخابره می کردند و همه چیز را مطابق معمول انداخته بودند گردن بهائیان! سردار جوانی، رئیس اداره سیاسی سپاه پاسداران، چنین اعلام کردند که: «شیرین عبادی یك بهایی صهیونیست است كه با اسلام مشكل دارد.» این خبر از آن جهت چشم ما را گرفت که قبلاً هم اعلام شده بود که میرحسین موسوی بهائی است!! مثل اینکه همه ایران بهائی شده اند و ما خودمان خبر نداریم.
اما خبر بعدی که خیلی خیلی مهمه، برگزاری جلسات دادگاه هفت مدیر سابق جامعه بهائی ایران موسوم به یاران ایران بود. بلاخره بعد از ٢١ ماه از دستگیری آنان جلسه ی اول دادگاه روز ٢٢ دی ماه و جلسه ی دوم ١٨ بهمن ماه در شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب برگزار شد. در هر دو جلسه که غیر علنی و بدون حضور خانواده های متهمین برگزار شد، تنها به خواندن کیفر خواست اختصاص داشت. در پایان جلسه ی دوم، تاریخی برای جلسه ی آینده دادگاه مشخص نشد.
نمی دانم چقدر به تاریخ و فیلم های تاریخی علاقه دارید، اما در این شبها، سریالی مثلاً تاریخی از سیمای جمهوری اسلامی پخش می شود، که نشانه ی بارز تحریف تاریخ و توهین به مقدسات است. در این سریال، علاوه بر چهره پردازی پیامبران دیانت بابی، سید علی محمدباب و دیانت بهائی، حضرت بهاءالله، آنان را عاملان بیگانه وافرادی ترسو و دروغگو نشان داده اند. در این مورد مقالات بسیاری نوشته شده، اما فقط میخواهم یک سوال از کارگردان و تهیه کنندگان و حامیان این سریال بپرسم: اگر همچین سریالی در یک کشور اروپائی و در مورد حضرت محمد ساخته می شد، شما چکار می کردید؟
البته تجربه نشان داده که چکار می کردید. همایش و نمایش و رزمایش و ...ترتیب می دادید و این عمل شنیع را محکوم می کردید. شاید در محکومیت این عمل تمبر یاد بود هم منتشر می کردید. بعد هم در سازمان ملل و هر تریبون بین المللی دیگری که قسمتتان می شد پشت آن بایستید، فریاد بر می آوردید که حقوق بشر در خطر است و به حقوق ما ظلم شده و احتمالاً تا آخر عمرتان هم سریال تاریخی نمی دیدید و یا اسمش را عوض می کردید! بهرحال تاریخ در مورد شما قضاوت خواهد کرد.
طبق معمول چند هفته ی قبل تصمیم داریم که در آخر گشت و گذار خبرهای خوب بنویسیم. این هفته هم همین کار را میکنیم. اما قبل از پرداختن به اخبار آزادی، دوست دارم که خبر یک دستگیری را با شما در میان بگذارم و از شما دوستان عزیز بخواهم که برای رهائی این دو عزیز دعا کنید. طبق اخبار منتشر شده در رسانه ها، در چند روز گذشته، علی محمد اسلام پور سردبیر نشریه نوای وقت کرمانشاه و کاوه قاسمی کرمانشاهی، فعال حقوق بشر و عضو سازمان حقوق بشر کردستان، توسط ماموران امنیتی بازداشت شده اند.
حتما متوجه شده اید که این دو نفر بهائی نیستند، اما این دو نفس نفیس در سالهای اخیر بالصراحه و با کمال شجاعت از حقوق جامعه بهائیان در رسانه ها دفاع نموده اند. جا دارد برای آزادی این عزیزان و آزادی تمام زندانیان بی گناهی که این روزها در بند ظلم اسیرند دعا بخوانیم.
اما خبر های خوب. طبق خبر رسیده از مشهد آقای امیر قنواتی و خانم سونیا احمدی با قرار وثیقه آزاد شده اند. ذبیح الله رئوفی را یادتان هست؟ از بلاتکلیفی ایشان و انتقالشان هر هفته برای شما می نوشتم. خبر خوب اینکه دوران شش ماهه محبوسیت جناب ذبیح الله رئوفی از بهائیان سنندج، که به جرم تبلیغ به شش ماه زندان محکوم شده و این اواخر در شهر تویسرکان محبوس بودند، به اتمام رسیده است و اکنون به آغوش خانواده خود در شهر سنندج بازگشته اند. برای ایشان آرزوی موفقیت داریم.
تا هفته ی آینده، در پناه حق شاد و پیروز باشید.
نظر خود را بنویسید
در مورد سريال سالهاي مشروطه
پرستوارسال شده در : 1388/11/27
در مورد سريال سالهاي مشروطه از تمام كساني كه رمز و راز جوان ماندن امينه همسر ناصر الدين شاه را كشف كرده اند خواهشمندم بنده را مطلع سازند و مژده گاني دريافت كنند اين دختر جوان در ابتداي به تخت نشستن ناصر الدين شاه همراه او از تبريز به تهران آمد و حدودا هم سن شاه بود و با وجود سختي هاو رنج هايي كه از دوري معشوقش اسلان كشيد و با بي ميلي همسر شاه شد در پنجاهمين سالگرد پادشاهي همسرش فقط چند سالي شكسته تر به نظر مي آمد . وا عجبا وا حيرتا سي سال است كه اين داستان را كارگردانان مختلف به صورت هاي متفاوت به تصوير كشيده اند و هر كدام ابتكاراتي به خرج داده اند و تاريخ اين كشور را مخدوش نموده اند ولي اين كارگردان عزيز خط بطلان بر روي تاريخ قاجار و مشروطه و ايران كشيد و چند صد ميليون تومان پول اين مردم را با ساخت اين سريال سراسر دروغ و توهم به دور ريخت واين ننگ را در كارنامه حرفه اي خود بر جا نهاد .خدا كند چند هفته ديگر برنامه اي براي نقد اين فيلم ترتيب دهند تا ملت فهيم و نكته سنج ما كمي بخندند .
جالب
پژمانارسال شده در : 1388/11/23
این قسمتش خیلی جالب بود. D: ((: کلی خندیدم:
"اما زمانی که صحبت های آقای هاشمی نیا تمام شد و ایشان خواستند گلویی تازه کنند و آبمیوه ای بنوشند، خبر رسید که دست نگه دارید که بهائی ها و وهابی ها با همدیگر متحد شده اند و یک کارتل آبمیوه سازی به راه انداخته و جان شما در خطر است!!"