کمی بیشتر از یکی دو هفته می شود که گشت و گذار در اخبار نداشتیم. در این مدت البته خبرها و اتفاقات بسیاری را شاهد بودیم. عده ای دستگیر، عده ای آزاد و متاسفانه عده ای هم اعدام شدند.

اخبار آزادی چهار جوان فعال در زمینه حق تحصیل، آقایان سما نورانی، ایقان شهیدی و نوید خانجانی و خانم درساسبحانی، برای جامعه بهائی ایران خبر خوبی بود. در طی بازداشت، بی خبری از وضعیت آنان واقعا شرایط بدی را برای خانواده ها بوجود آورده بود. اما در همین زمان که جامعه بهائی از آزادی آخرین عضو این مجموعه، یعنی ایقان شهیدی، خوشحال بود، خبر اعدام پنج جوان ایرانی، که اتفاقا یکی از آنها نیز معلم بود، تمام جامعه ایران را اسیر سکوتی غم انگیزکرد.

در همین حال خانواده‌ی فواد خانجانی زندانی بهایی، که ۷ اردیبهشت‌ماه در پی احضار به وزارت اطلاعات بازاشت شده بود، هم چنان در بی‌خبری مطلق از وضعیت وی به سر می‌برند. فواد خانجانی نوه‌ی جما‌ل‌الدین خانجانی است، یکی از ۷ مدیر پیشین جامعه بهایی در ایران است و به نظر می‌رسد بازداشت اعضای خانواده‌ی خانجانی به دلیل افزایش فشار بر جمال‌الدین خانجانی، می باشد.

گویا در راستای سیاست جدید بهائی ستیزی دولتی در ایران، وزارت اطلاعات هجوم خود را بر بهائیان شهرهای کوچکتر شدت بخشیده. اخیرا رامین ایدلخانی، از بهائیان پارس آباد بعد از احضار به وزارت اطلاعات بازداشت می شود. همچنین همسر ایشان خانم عهدیه راشدی راد، نیز که برای پیگیری وضع شوهر خود به اداره اطلاعات مراجعه می کند، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شده اند.

اما گویا در کنار این بازداشتهای غیرقانونی، و البته سوال برانگیز، دستگاههای امنیتی فشارهای اقتصادی بر بهائیان را نیز تشدید کرده اند. در تازه ترین اقدامات انجام گرفته، جوازکار آقایان هوشنگ قدوسی و منوچهر ایقانیان، شهروندان بهایی ساکن تهران، که هر دو صاحب فروشگاه عینک سازی هستند تجدید نشده و به آنها اخطاریه ای مبنی بر اینکه بایستی فروشگاه خود را تعطیل نماید از جانب "اتحادیه صنف سازندگان و فروشندگان عینك" داده شده. البته آنها اعتراض نامه ای را تسلیم اتحادیه کرده اند، اما در حال حاضر هیچ عکس العمل قانونی صورت نگرفته است.

از سویی سهراب کفاشی که از قریب به دو ماه پیش اقدام به افتتاح یک فروشگاه سوپر مارکت نموده، به تازگی متوجه شده که مسجد محل به اهالی اعلام کرده، نباید از فروشگاه وی خرید نمایند. در نتیجه ی این فشارها ایشان مجبور به تعطیلی مغازه ی خود شده است. از موارد دیگر این موضوع نیز می توان به پلمب مغازه ی فتوکپی یکی از بهاییان ساکن کرج توسط نیروهای امنیتی برای دومین بار طی ماه های اخیر اشاره کرد.

راستی با شنیدن عبارت "سفرهای استانی" به یاد چه چیزی می افتید؟ نه، اشتباه نکنید، ما اصلا کاری به سفرهای استانی آقای رئیس جمهور نداریم، اما مسئله اینجاست که شیعه نیوز در خبری به تجزیه و تحلیل "هدف بهائیان از سفرهای استانی" پرداخته است. خب البته آنچه که واضح و مبرهن است و با توجه به اخباری که در بالا اعلام کردیم، که البته مشتی بود نمونه خروار، دیگر نه وقتی و نه دل و دماغی و از همه مهمتر نه پولی می ماند که کسی بخواهد سفر هم برود، آن هم سفرهای استانی!.

من فکر می کنم تیتر و متن این خبر در هنگام نشر، جابجا شده. در واقع دوستان شیعه نیوز می خواستند از سفرهای استانی معروف بنویسند، بعد احتمالا یک خبری هم در مورد بهائیان داشته اند، که بر اثر بی دقتی، این دوباهم ترکیب شده و این خبررا بوجود آورده اند. این هم از عجایب کار خبررسانی است که این روزها بیشتر بصورت ساخت خبر در آمده تا رساندن خبر.

مشابه این خبر را تابناک در مورد نمایشگاه کتاب اعلام کرده بود. در خبر تابناک آمده است: "در دو روز ابتدایی بیست و سومین نمایشگاه کتاب، تعداد قابل توجهی کتاب از ناشران داخلی و خارجی جمع آوری شد که بسیاری از این کتب مربوط به فرقه‌های ضاله بهائیت و بابیت بوده است." والله ما در تمام نمایشگاههای کتاب، غرفه های بهائی ستیزی دیده بودیم، اما غرفه هایی که کتب بهائی ارائه بدهند تا حالا ندیده ایم. من نمی دانم هدف از اینجور خبرسازی ها و در واقع جوسازی ها چیست؟ شاید می خواهند با چنین اخبار کذبی، مجوزهای بیشتری برای سرکوب بهائیان بدست بیاورند، یا شاید هم ...

درست در زمانی که مسئولان نمایشگاه کتاب مشغول جمع آوری کتب بهائی از نمایشگاه کتاب بودند!، و عده ای از بهائیان هم خسته و کوفته از سفرهای استانی! عازم دیار خود شدند، خبرگزاری فارس، اعلام کرد که كارگاه آموزشی نحله‌های انحرافی با هدف آشنایی روحانیون و معلمان پرورشی با موضوع شیطان‌گرایی در شهركرد برگزار شد.

حجت‌الاسلام حسین عرب، در این کارگاه با بیان اینکه "دشمنان این مرز و بوم با خرافه‌گرایی و با الگو قرار دادن ادیان ساختگی سعی می‌كنند تا جوانان و نوجوانان ایران اسلامی را از دین مقدس اسلام دور كنند و به جای آن شیطان‌پرستی و بهاییت را ترویج دهند"، باز هم به جاده خاکی زدند و ما را مجبور کردند که از ایشان بپرسیم، آیا واقعا تفاوت یک دین الهی و توحیدی مانند دین بهائی را با فرقه های شیطان پرستی نمی دانید؟ یا اینکه خودتان می دانید، اما دوست ندارید مردم بدانند؟ یا شاید هم هر دو می دانید، اما دوست دارید که اینطور نشان دهید که نمی دانید؟

در این گونه کارگاهها مدام صحبت از "شناخت عرفان ناب دينی" می شود، اما هر بار که کارگاهی جدید برگزار می شود، آمار فرقه های شیطان پرستی نیز بیشتر شده است، به نظر شما علت چیست؟ چرا اینگونه کارگاهها تنها نتیجه اش، چند سطر خبر در فارس نیوز، و ایراد اتهام به شهروندان بهائی است؟

اما در آستانـه ی سومين سال زندانی شدن رهبران جامعـه ی بهائيان ايران، دريافت اطلاعات تازه ای در مورد شرايط دشوار آنها در زندان ضرورت اقدام بين المللی برای آزادی فوری آنها را تشديد کرده است. بانی دوگال، نماينده ارشد جامعـه جهانی بهائی در سازمان ملل متحد، در این باره چنین می گوید: «اکنون دو سالِ تمام است که اين بهائيانِ بیگناه در زندان مشهور اوين در تهران تحت شرايطی که با تمام موازين بين المللی مغايرت دارد زندانی هستند. ما از مسئولين امور در ايران می خواهيم که آنها را بلافاصله آزاد کنند و از جامعـه جهانی هم برای هم آوا شدن با ما در اين درخواست دعوت می کنيم . اقتضای عدالت به جز اين نيست.»

این در حالی است که شرایط زندان این هفت نفر بسیار بد توصیف شده است. "...به آنها تخت خواب يا تشکی داده نشده است. فضای زندان بوی بدى دارد و فقط دو ساعت در هفته به آنها اجازه ی استفاده از هوای آزاد داده می شود. نور سلولها هم به قدری کم است که اگر در طول روز چراغ روشن نکنند قادر به ديدن چيزی نيستند. تماس آنها با عزيزانشان محدود است به يک مکالمه ده دقيقه ای تلفنی در هفته يا ملاقاتی که معمولاً از پشت شيشه انجام می گيرد... به گفته رکسانا صابری، روزنامه نگاری که سه هفته با دو نفر از اين زندانيان هم سلول بوده، زنها در سلول کوچکی به ابعاد ۴ در ۵ متر زندانی اند. او می گويد، آنها پتويشان را لوله می کنند و به جای بالش زير سرشان می گذارند. کف سلول سيمانی است و با فرشِ نازکِ قهوه ای رنگی پوشانده شده که اکثر زندانی ها از خوابيدن روی آن دچار درد پشت و زخم می شوند..."

به همین مناسبت، بيت العدل اعظم - نهاد اداره کننده جامعه بهائی- از بهائيان در سراسر عالم خواسته است تا در روز جمعه (۱۴ می برابر با ٢۴ اردیبهشت ماه) به ياد بهائيان ايران و تمام هموطنانِ آنها که در معرض ستم های مشابهی هستند جلسات دعا در اطراف جهان برگزار کنند. ما هم بنوبه خود، برای تمام ایرانیان در بند، اعم از بهائی و مسلمان، کرد و فارس و ترک و عرب، دعا می خوانیم و امیدوارم که بساط ظلم و ستم برچیده شود و بجای آن سفره ی عدل و داد گسترده گردد.

به امید آن روز...