سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
منبع: رادیو کوچه
محرم، ماهی است که در دهه اول آن، لشکریان پر تعداد یزید راه را بر امام حسین و معدود یارانش بسته و آنها را در روز نهم و دهم که نزد شیعیان به تاسوعا و عاشورا مشهور است، به شهادت رساندند.
از قضای روزگار، تولد باب، موسس دیانت بابی در روز اول محرم و میلاد بهااله، موسس دیانت بهایی نیز در روز دوم این ماه واقع شده و طبیعی است که بهاییان، این دو روز را از مبارکترین ایام سال شمرده، عید دانسته و جشن میگیرند. این امر بهانهای شده تا روزنامهها و رسانههای رسمی و دولتی ایران، به کرات، بهاییان را مخالف امام حسین (ع) جلوه دهند(١). این یک اتهام ناموجه است زیرا:
١- تعیین روز تولد هر انسانی از اختیار او خارج است. روز میلاد باب و بها نیز در اول و دوم محرم واقع شده است و نمی توان بهاییان را در ان دخیل دانست.
٢- تولد باب در سال ١٨١٩ و تولد بهااله در ١٨١٧ میلادی بوده ولی انتخاب این دو روز به عنوان عید، قریب به شش دهه بعد از ان به صورت رسمی اعلان شد. این بدان معنی است که تاریخ تولد انها، در تمام این مدت (که تقریبن در نیمی از ان، اصولن هیچ ادعایی مطرح نبود) نزد همگان مسلم و مشهور بوده است. لذا نمیتوان گفت که این تاریخها جعلی و غیرواقعی بوده و به اصطلاح تاریخسازی شده است.
٣- بهاییان، برای تمامی شخصیتهای مقدس اسلام و مخصوصن امام حسین، احترام خاص و ارجی شایسته قائلند. بهااله، یعنی کسی که روز اول و دوم محرم را به عنوان عید رسمی بهاییان تعیین نمود، به قلم خود، زیارتنامه مفصلی به اعزاز و اکرام امام حسین صادر کرد که سراسر آن، تمجید و تحسین ایشان میباشد و کلیه پیروان خود را نیز به بزرگداشت ایشان امر مینماید.
اثار دیانت بهایی در اعزاز اسلام و شخصیتهای مقدس آن، بسیار است تا آن جا که مخالفان اسلام، انتقادات شدیدی را بر بهاییان وارد آورده و برخی از آنان، حمایت بهاییان از اسلام را بزرگترین نقطه ضعف آنان میشمارند. با این اوصاف، اتهام ضدیت با اسلام و به ویژه امام حسین، بسیار بیپایه مینماید.
۴- در این کره خاکی در هر دقیقه، صدها نفر به دنیا میآیند. بسیاری از آنها مسلمان وشیعه بوده و در روز اول و دوم محرم و یا حتا در روز نهم و دهم آن به دنیا میآیند. تکلیف آنها چیست؟ آیا آنها روز تولد خود را جشن نمیگیرند؟ آیا اگر جشن بگیرند، دشمن امام حسین قلمداد میشوند؟ اگر روز میلاد مسیح، با روز شهادت امام حسین و یا دهه اول محرم تقارن یابد و مسیحیان بنا به باورهای خود جشن بگیرند، آیا سزاوار است که آنها را سرزنش نمود و دشمن اسلام نامید؟
از اینها گذشته، شیعیان ایام سوگواری بسیاری دارند. شهادت دیگر ائمه و مخصوصن شهادت علی (ع) نیز بسیار مهم است. آیا در این ایام کسی متولد نمیشود؟ آیا زایشگاههای کشور تعطیل میگردند؟ آیا هیچ واقعه مبارک و شایسته برگزاری جشن و سروری با آنها همزمان نمیشود؟ همین چند سال پیش، ایام سوگواری ماه رمضان، با ایام عید نوروز مقارن گشت وشعار «تقارن بهار قران با بهار طبیعت» و یا چیزی در این حدود، توسط مسوولین و از طریق صدا و سیما و دیگر رسانهها بهطور وسیع مطرح می شد. چندی بعد، این ایام سوگواری با جشنهای پیروزی انقلاب اسلامی و دهه فجر و ٢٢ بهمن همزمان شد، باز مسوولان شعار «تقارن دو واقعه مبارک» را بر زبانها راندند.
همین اتفاق، با کمی تفاوت در مورد تقارن ایام محرم با نوروز و جشنهای دهه فجر نیز رخ داد. همه اینها نشان از آن دارد که متولیان اسلام نیز در یافتهاند که هنگام تقارن دو واقعه همزمان، یکی بد و غمناک و دیگری خوب و شادیآور، نمیتوان و نباید همیشه اولویت را به سوگواری داد و شادی را فدای آن نمود. این امر، حتا خلاف طبیعت است. قاعدتن باید امر شادیآور را ارجح دانست و یا اینکه حداقل به هر دوی آنها بهای لازم را داد. در سالهای اخیر شاهد ظهور عبارات عجیبتری نیز بودهایم.
«جشن رمضان»، نامی است معمول و شایع برای برنامههای تلویزیونی که بسیاری آن را یک عبارت متناقض میدانند. به صحت و سقم آن کاری ندارم فقط میخواهم بگویم که حتا متولیان اسلام در یک مملکت شیعه نیز، در ماه رمضان، جشن میگیرند و البته از نظر من، ایرادی بر آن وارد نیست اما نمیدانم چرا چنین چیزی را بر بهاییان روا نمیدارند؟ ماه رمضان، در نزد عموم مسلمین و از جمله شیعیان، ماه مبارکی است که نزول قرآن در آن ماه واقع شده است. در عین حال، امر منکری همچون شهادت علی (ع) نیز در همان ماه رخ داده است. ماه محرم نیز چنین است.
شروع سال نوی قمری است و شایسته شادی و سرور، چنان که در بسیاری از کشورهای اسلامی معمول میدارند. بهاییان، اول و و دوم آن را جشن میگیرند اما در ضمن از شهادت امام حسین نیز شدیدن متاثر هستند پس چگونه سزاست که آنها را بدین واسطه به ضدیت با امام حسین متهم دارند؟ با وجود تکریم و محترم شمردن اسلام توسط بهاییان، باید اذعان نمود که بهاییان، بهایی هستند و نه مسلمان. آنها اعیاد مخصوص خود را دارند و نباید آنها را سرزنش نمود که چرا اعیاد خود را جشن میگیرید.
۵- اعراب ما قبل اسلام، چهار ماه را در زمره ماههای حرام میدانستند. اما حرمت آنها نه به معنای سوگواری که برای توقف جنگ و جدال بود. در این ماهها هرگونه جنگ و نزاعی متوقف میگردید. این رسم اعراب، در اسلام نیز پذیرفته شد. ایات متعددی در قران، بر حرمت این ماهها تاکید دارد. حرمت این ماهها در قرآن نیز به جهت جلوگیری از قتل و کشتار و به جهت ایجاد فضایی امن و مطمئن و نشاطانگیز برای گزاردن حج و انجام عبادات است.
حتا آیه شریفه قرانیه تصریح میکند که چهار ماه (ماههای حرام) را به گردش و سیاحت بر روی زمین، مشغول شوید (فسیحوا فیالارض اربعه اشهر) و در ادامه تاکید میکند که کسی نمیتواند این حق و آزادی را از مردم سلب نماید. (و اعلموا انکم غیر معجزی الله و الله مخزی الکافرین). در تمامی دیگر آیات قران نیز حرام بودن این ماهها به این جهت بوده است و این صریح قرآن است. حال چه شده که در ایران، فضای ماه محرم و بهدنبال آن ماه صفر (که در زمره چهار ماه محرم نیست)، به گونهای ترسیم میشود که در سراسر آنها، بروز و اظهار هر نوع شادی قبیح است؟.
نباید ازدواجی صورت بگیرد؟ همه باید گریه کنند و بلکه گریه و اندوه آنها در این ماه بهطرز اغراقآوری دارای اجر خواهد بود. چرا؟ ایا این مخالف نص صریح قرآن نیست؟ آیا این یک امر معقول است که یک (و بلکه دو) ماه را در عزا و ماتم بهسر برد؟ اصولن بهنظر میرسد باید در مفهوم قائل شدن دورهای طولانی (حتا بیش از یک روز)، برای عزاداری، تجدید نظر نمود.
مفهومی به عنوان «ماه سوگواری»، میتواند و شاید باید از میان برود. شهادت امام حسین، یک واقعه تلخ و ناگوار است. اما برای نشان دادن تلخی و بزرگداشت آن، یک و یا دو روز کافی است. این افراط است که یک ماه (و بلکه دوماه) ، مردم یک کشور را به غمناکی توصیه و یا حتا مجبور کرد. طبیعت انسان بر اساس شادی و سرور خلق شده و نه غم و اندوه. این امر، هم در ادیان و هم در علوم انسانی به اثبات رسیده است. پس خلاف علم و دین عمل نکنیم.
———————————
١ جدید ترین آنها را از آقای مرتضی امیننیا میتوان در این آدرس دید:
نظر خود را بنویسید
در همین رابطه
رامینارسال شده در : 1392/3/11
کاملا با نظر شما موافقم تولد خود من روز نهم محرم دقیقا شب تاسوعا است
و هرسال خانواده و خصوصا اقوام نزدیک برایم جشن میگیرند و کادو میارن علی رغم اینه مردم همون موقع در کوچه وخیابان تو سرو کله شون میزنن و گریه میکنند
عرشیای گرامی:با سلام و عرض
ساسانارسال شده در : 1391/6/23
عرشیای گرامی:
با سلام و عرض ادب و احترام، به طریقی که نوشته اند و جواب داده اید:
1-احترام پیروان سایر ادیان به امام حسین اگر از روی ادب و ملاحظه است، احترام بهائیان به امام حسین از روی اعتقاد به حقانیت و معصومیت و تقدس آن حضرت است؛ در ضمن این مطلب را شما شاید در جواب نظری که زیر مقاله آمده است نوشته باشید؛ در حالی که بسیار بعید است این نظر را یک بهائی داده باشد و اگر هم بهائی بوده از اعتقادات بهائی به خوبی باخبر نبوده است، وگرنه در مورد آن حضرت با توجه به اعتقادات بهائی هرگز چنین نمی توان قضاوت کرد
2-بهائیان هم سعی می کنند در روز عاشورا که سالگرد شهادت حضرت امام حسین و یارانشان است، جشن و شادی برپا نکنند و چنین کاری هم نکرده اند، حتی طبق نص بیان حضرت بهاالله در زیارت نامه ی امام حسین که بهائیان در ظهر عاشورا تلاوت می کنند، آن روز برای بهائیان نیز روز عزا و ماتم و اندوه است. تنها دو تفاوت با شیعیان دارد، یکی اینست که این عزا با مراسم خاص که شیعیان برگزار می کنند مانند تعزیه و سینه زنی و زنجیر زنی و دیگر مراسم آنان همراه نیست، که در این مورد باید دید آیا بهائیان مثلاً در روز شهادت حضرت باب که برایشان بزرگترین مصیبت دینی به حساب می آید چه می کنند که در روز عاشورا نمی کنند. این یک تفاوت در آداب و رسوم و مراسم دینی است و نه درجه بندی سوگوار بودن و کیفیت اندوه و شادی. تفاوت دیگر این است که بهائیان عزای شهادت امام حسین را محدود به یک روز، یعنی عاشورا که روز شهادت آن حضرت است می دانند و نه بیشتر، بنابراین سایر روزهای ماه محرم یا ماه صفر را مشمول این عزا نمی دانند؛ در این مورد نیر باید بگوییم که در روز های دیگر عزای دینی مانند روز صعود حضرت بهاالله هم بهائیان دقیقاً به همین صورت عمل می کنند و به هیچ وجه به قبل یا بعد از آن روز گسترش نمی دهند، مثلاً به راحتی می توانند روز بعد از شهادت حضرت باب جشن تولد و عروسی و سایر جشنها را بگیرند و هیچ کس هم آنها را تقبیح نخواهد کرد
3-در مورد ماه های حرام فکر کنم نویسنده ی مقاله همان را نوشته که شما نوشته اید با این حال نمی دانم چرا ایشان را در این زمینه مورد انتقاد قرار داده اید، با شما موافقم که واقع شدن این جنگ در ماه حرام برسنگینی این عزا می افزاید، همانطور که بسیاری عوامل دیگر.
4-من فکر می کنم آنچه مورد نظر و هدف اصلی این مقاله بوده است این است که نمی توان با استناد به اینکه اول و دوم محرم از اعیاد دینی بهائیان است، نتیجه گرفت که آنان دشمن اسلام و مسلمانان هستند که در این مورد توضیح قانع کننده ای داده است، فکر نکنم هدف اثبات درستی یا نادرستی عقاید مختلف در این مقاله بوده است
5-ایراد به اشتباهات رسم الخطی و املایی به نظرم خرده گیری بیش از حد بود، چون تا جایی که من دقت کردم این اشتباهات جزیی بود مانند نوشتن حتا و امثال آن که بسیاری از آنها اجتناب ناپذیر و بسته به امکانات نوشتاری برنامه های مورد استفاده ی افراد مختلف است، به علاوه در جوابهای شما و من هم چنین اشتباهاتی وجود دارد که آنقدر ها جای نکته گیری و انتقاد ندارد
6- از اینکه جواب خود را با رعایت احترام نوشته اید متشکرم. موفق و موید باشید
اسطوره ی استقامت؟
امام حسینارسال شده در : 1391/3/24
عزیزم کدوم اسطوره کدوم استقامت؟ نبرد کربلا جنگ بین عموزاده ها بر سر قدرت دنیوی بوده همین! برو بخون ببین همین یزید و معاویه چکاره ی حسین و عباس بودند بعد بیا حرف بزن.
دوما اینکه امام حسین برای کدوم ملت و قومی اسطوره بوده بجز شیعیان و مخصوصا حکومت اسلامی که ایشون رو کردن دکون پول درآوردن؟ چه اسطوره ای هست که در بین سنی ها که اکثریت مسلمانان جهان را تشکیل می دهند کاملا ناشناس هست؟
لطفا کمتر جوک بگید
سلام
عرشیاارسال شده در : 1391/3/1
با سلام و عرض ادب و احترام به دوست بهائیم . لازم دونستم چند نکته را به عرضتون برسونم که اطلاع داشته باشید :
1- امام حسین نه برای مسلمانان و بهائیان که برای همه ملتها و اقوام اسطوره صبر و مقاومت است و همه در این ایام برای او و به احترام او عزاداری می کنند می توانید از ملتهای مسیحی و یهودی و ... سوال بفرمائید حداقل اونهائیشون که در ایران ساکنن و این نه به خاطر ایرانی بودن به خاطر دین دار بودن آنهاست
2- این که فرمودید تقارن پیدا می کند محرم با نوروز خودتان می فرمائید تقارن می یابد و این تقارن یک سال و یا دوسال اتفاق می افتد که با تدابیر زیبائی این مشکل حل می شود اما اینکه ما هر سال محرم با تبدیل به جشن بکنیم کار صحیحی نیست
3- اگر فرزند شما دقیقا در روز صعود حضرت عبدالبها و ملکوت ابها به دنیا بیاید و بعد از اینکه به نوجوانی رشید تبدیل شد و از شما درخواست کرد که پدر باید برای من جشن تولد مفصلی بگیری شما در جواب او چه می گویید ؟ آیا حاضرید این جشن را به پا نمائید ؟
4- ماه رمضان ماه جشن و سرور شیعیان است چون ماه تقرب به خداوند است و در این ماه شهادت علی علیه السلام اتفاق افتاده و بهترین راه همان راهی است که اهلبیت ما در آن قدم گذاشته اند و آن برگزاری عزا و سوگوارری در ایام شهادت است و عبادت و بندگی در ایام دیگر و این تنافی با یکدیگر ندارد
5- بهتر است در مورد ماههای حرام بیشتر تحقیق کنید اصلا دلیل اینکه عزای امام حسین اینقدر سنگین است یکی از دلایلش وقوع این نبرد در ماه حرام است برای آگاهی شما عرض می کنم ماههای حرام محرم ،رجب،ذیقعده و ذی حجه است و برای شما که مقاله نویس هستید این اشکال بزرگی است در ضمن خدا فرموده در این ماهها سفر کنید نفرموده شادی یا عزاداری کنید پس این دلیل نه مدعای شما را ثابت می کند نه فایده ای برای ما دارد
6- اعتقاد شیعه این است که حتی در شب عاشورا اجرای مراسم عقد و خواندن خطبه عقد دو جوان اشکالی ندارد و اجرای مراسم شادی و جشن بی احترامی به ائمه اطهار است پس این تفکر بسیار بزرگ و عالی است
7- شما اگر از مردم مسلمان سوال کنید کسی آنها را مجبور نکرده که جشن نگیرند این اعتقد قلبی آنها است که در این ایام جشن و سرور را ترک می کنند و اگر کسی جشنی به پا کرد او را به زندان نمی اندازند تنها اورا تقبیح می کنند که بر خلاف اعتقادات عامه شیعیان عمل کرده است و دیگر مذاهب و فرقه ها نیز چون در اقلیت هستند باید مصالح عموم را در نظر بگیرند و این نیز یکی از تعالیم حضرات بهائی است
8- آخرین نکته اینکه به نظرم بهتر باشد که شما در طریقه نگارشتان نیز تجدید نظری بفرمائید چون اشکالات نگارشی و املائی زیادی در متنتان موجود است و این برای بهائیان متجددی که ادعای جهان شمولی فریه خود را دارند بسیار کسر شأن است
مطالب دیگری هم بود که فرصت درج آن نیست .
واقعا شما را به تفکر و تحری واقعی حقیقت دعوت می کنم دوست عزیزم .
با سلام و تشکراولن :
م ج رارسال شده در : 1390/10/5
با سلام و تشکر
اولن : دانشمندان اسلامی تاکید بر نگهداشتن احترام ماه محرم دارند و هیچگاه ازدواج و امثال آن را حرام نکردند و تقارن محرم با نوروز هم دیدیم که مردم شریف ایران احترام امام مظلومشان را رعایت کردند
ثانین : اگر کسی پیدا شود و امام حسین علیه السلام را پذیرفته باشد حتمن امام کاظم علیه السلام را هم قبول دارد ، ایشان را در دهه محرم خندان نمی دیدند و اندوه بر ایشان غالب می گشت . این سخن را امامرضا علیه السلام می فرمایند و معنای آن این است که خود امام رضا ع هم اینگونه بوده اند
ثالثن : ....