سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
من، سیاره آبی، باوجوداین همه مسائل ومشكلاتی كه شما فرزندان خاكیم، برایم به وجودآورده اید؛ بازهم می خواهم ازتوپ سرگردان سخن بگویم. آخر، این ایام، این تب شدید فوتبال است كه درهرلحظه افزایش می یابد. قبلا درباره موج بلند احساس كه ازمیدان فوتبال آغازمی شودوبه آنی، كل پیكردوارم راطی می كند؛ حرف زدم؛ موجی كه فقط ناشی ازورودتوپ سرگردان به درون دروازه ای است. آری، این توپ بی پناه هرآنی ضربه ای می خوردوهردمی به سوئی می دود. ظاهرا بی سامان وسرگردان است؛ اماآیابه راستی چنین است؟ آیا اراده ای برحركت آن حكومت نمی كند؟ مسلما چرا؛ چون خودش فاقد اراده است؛ پس این خواست ومیل دیگری است كه آن رابه تپش وجنبش وامی دارد. اما اراده چه كسی؟ شاید بتوان گفت درهر لحظه، این برآیند اراده های همه حضاردر میدان، حتی تماشاچیان است كه برحركت آن فرمان می راند؛ حركتی كه درنگاه نخست بی هدف ومقصدبه نظرمی رسد؛ امااگرقدری تامل رود، هدف داروجهت دارظاهرمی شود. هدف نهائی آن ورودبه یك دروازه توری است.
آیازندگی یك فردانسانی، آن هم دراین جامعه های فشرده ودرهم تنیده كه امروزه برگستره من شكل گرفته اند، نیزچنین نیست؟ ظاهراحركت وجنبش روزمره هرفرد انسانی هم، هرلحظه تحت تاثیربرآیند صدها، بلكه هزارها اراده گوناگون دیگرشكل می گیرد و بنابراین، درنگاهی ظاهری، درآن، هدف ومقصد معینی به چشم نمی خورد. اماآیا حقیقتاهمین طوراست؟ اكنون من سیاره آبی، مامن وماوای شما زمینیان، ازموضع دانش ذاتیم می گویم كه گرچه حیات هریك ازفرزندان انسانیم برگستره واسعم، هرآن تحت تاثیرهزاران عامل واراده دیگراست؛ اما درحقیقت هدف ومقصدی معین دارد؛ هدف ومقصدی كه به ظاهروروددرتورغم انگیزمرگ وتباهی است ودرباطن، ورودبه فضای بهجت خیزحیات ابدی است. اما همانگونه كه درمیدان فوتبال، اراده واقدام بعضی بازی كنان نقش نهائی رادرورودتوپ سرگردان به درون دروازه دارد؛ من سیاره آبی با دانش وبینش ذاتیم می گویم كه درعرصه زندگی فرزندان برترم، آدمیان، نیزهمینگونه است. ظاهراعوامل وارادات بی شماری برروندحیات وحركت آنان حاكم است؛ اما دراین میان، این عمل كردبعضی اراده های ویژه است كه برترین نقش رادرورودآنان به تورحیات جاویدان دارد. اماآن كدام اراده است كه چنین نقشی رادارد؟ به عبارت دیگراكنون كه عرصه زندگی شمافرزندانم رابه میدان فوتبال تشبیه كردم وهریك ازشمارابه توپ سرگردان، این اراده واختیارچه كسی است كه نقش تعیین كننده رادرورودشمابه تورحیات ابدی دارد؟ آری، ای فرزندان عرصه گسترده ام، من سیاره آبی، مادرومصدرشما، ازموضع ادراك واحساس متعالیم، ازشما می پرسم كه ازمیان این همه اراده های تودرتو كه هرآن برحیات هریك ازشماحكومت می كند؛ این كدامین اراده است كه می تواندحركت سرگردان شمارابایك ضربه نهائی، به تورحیات ابدی، عرصه سكون وآرامش سرمدی، پرتاب كندوغریوشادی وسروررادرفضاهای بی پایان حقیقت برپاسازد؟ آری، فضاهای بی پایان حقیقت، موضوع جذابی كه شایدبعدهادرباره آن سخن گویم.
وحالا، ای فرزندان دلبندم، ای آدم های جنبنده برعرصه خسته ام،( روزی نه چندان دوردراین باره كه چراازدست شما خسته شده ام، برایتان دردل خواهم كرد)، كدامیك ازشمامی خواهیدبه این سؤال من پاسخ گوئید؟ چه كسی ازشمامایل است ازاین نقطه نظرنیزبه صحنه زندگی بنگرد؟ من، سیاره آبی، مادروبسترزندگی شماونیاكانتان، بازهم ازاین پدیده پرشگفتی، یعنی فوتبال كه می بینم چنین عمیق ووسیع، ذهن وروحتان راتسخیركرده است، سخن خواهم گفت وازاین منظرگاه رفیع خود، همچنان احساس وادراكم رادرباره جنبه های دیگری ازآن، بیان خواهم كرد. بامن باشیدواكنون بدرودتاروزی دیگر.
نظر خود را بنویسید