×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

تأمّلی در ستم های جمهوری اسلامی ایران بر سه نسل از بهائیان
1391/10/27

تأمّلی در ستم های جمهوری اسلامی ایران بر سه نسل از بهائیان

سی و چهار سال است که بهائیان ایران صرفاً به خاطر عقاید دینی و وجدانیشان مورد ستم های مستمر و برنامه ریزی شدۀ جمهوری اسلامی ایران هستند. در میان این بهائیان خانواده هایی را می توان یافت که سه نسل متفاوت ایشان مورد انواع ستم بوده اند؛ پدر بزرگ، مادر بزرگ، یا هر دو؛ پدر، مادر، یا هر دو؛ فرزند و نوه؛ بعضی شهید، و بعضی زندانی شده و می شوند! براستی چرا؟! این سؤالی است که چهار نفر از افراد همین قبیل خانواده های بهائی که هم اکنون در زندان به سر می برند از خود و دیگران کرده اند تا در آن بیاندیشند و عمیقاً دریابند که ستم های وارده جز به علل عقیدتی نیست و نتیجه ای جز بدنامی برای ایران عزیزمان که فرهنگی غنی و تمدّنی کهن دارد، ندارد. متن زیر از ایشان است که از پشت میله های زندان برای بهائیان و ایرانیان و جهانیان نوشته اند. باشد که مظلومیّتشان تعمّقی برانگیزد و طرحی برای تحقق عدالت و صلح و وحدت جهانیان ریزد.

برگرفته از: //www.facebook.com/Bazhamnaslidigar/posts/180926285386052

بازهم نسلی دیگر

در ملاقات پنچشنبه ۲/۹/۹۱ تنها خبر عمومی که شنیدیم دستگیری پیام مرکزی در گرگان بود. آری صحت داشت. پیام مرکزی فرزند شاپور مرکزی هم دستگیر شده است! فرزند شهید دیگری از دهۀ شصت جامعۀ بهایی به زندان افتاده است. شنیدن این خبر برای ما نسل دوّمی ها که در بند هستیم یادآور این نکته شد که پدران ما هم اعدام شده اند و ما هم در زندان هستیم. نام افراد دیگری از نسل دوّم و یا حتّی سوّم از بازماندگان شهدای بهایی دهۀ شصت را که در این دوران در زندان بوده اند و یا هستند را به یادمان می آورد:

پرویز یزدانی، نوید حقیقی، جلایر وحدت، هومن بخت آور، نورا نبیل زاده، دانیال اوجی، وحید تیزفهم، عزیزالله سمندری، کامران رحیمیان، کیوان رحیمیان که با پیام مرکزی ده نفر که ما احصاء کردیم و احتمالاً بسیار بیش از اینهاست. تأمّل عمیق تر موجب مروری بر تاریخ سی و چهار سال گذشته می شود. در آستانه پیروزی انقلاب در آذر و دی ۵۷ واقعۀ سعدیۀ شیراز و به آتش کشیده شدن منازل بهاییان و آوارگی و بی خانمانی آنها اتفاق می افتد. تکرار آن در روستاها و مناطق بهار همدان، کتا و بویر احمد، سیسان، ایلخچی، ایول، ماهفروزک و... در سالهای بعد اتفاق می افتد.
پس از پیروزی انقلاب در اوّل خرداد ۱۳۵۸ ربوده شدن جناب موحّد و استمرار این روش با ربودن جنابان داودی، روشنی و ۱۱ نفر دیگر. در تابستان ۱۳۵۸ تیر باران جناب بهار وجدانی در مهاباد با حکم آیت الله خلخالی به عنوان اوّلین شهید این دوران. این اتّفاق با شهادت بیش از ۲۰۰ نفر در سال های بعد ادامه می یابد. در سال ۵۸ کلیه اموال و املاک جامعۀ بهایی ضبط و مصادره می شود و پیامد آن در سال های بعد مصادرۀ اموال بسیاری از بهاییان اعمّ از اعدامی، زندانی و عادی. دستگیری و ربودن محفل ملّی اوّل، هیئت مدیرۀ جامعۀ بهایی، بعد از انقلاب در مرداد ۵۹ و تکرار آن در سال های بعد، برای محافل ملّی دوّم و سوّم. اخراج اولین گروه بهاییان در تابستان ۵۹ از ارتش و پیامد آن اخراج کلیۀ کارمندان وکارکنان دولت در سال های بعد. اخراج کلیۀ دانشجویان و استادان بهایی از دانشگاه ها پس از انقلاب فرهنگی در سال ۶۲ و پیامد آن عدم ثبت نام جوانان بهایی در کنکور و حذف کلّیه آنها از تحصیلات عالیه. تعطیلی تشکیلات اداری بهایی در تابستان ۶۲ به دستور دادستان کل کشور. احکام شرعی، دولتی و فردی که گاه با حضور بهائیان و گاه بدون حضورشان اجرا می شد. دادگاه هایی که با حضور وکیل و یا بدون اجازه حضور وکیل تشکیل می شد. دادگاه های چند دقیقه ای تا چند ساعته و اموال بهاییانی که با حکم دادگاه و یا بدون هیچ حکمی مصادره می گردید. و در یک نظر تنها در یک چیز مشترک بود آن هم عدم وجود عدالت در انشاء و اجرای حکم بود.
مرور سریع این خاطرات سوال هایی را به ذهن ما آورد. سوال هایی مانند: آیا تاریخ تکرار می شود؟ آیا این گونه رفتارها دولتمردان جمهوری اسلامی را به هدف خود می رساند؟ آیا با این رفتارها بهاییان از اعتقادشان فاصله می گیرند؟ یا باعث می شود که بیشتر بر اعتقادشان راسخ شوند؟ آیا ۳۰ سال تجربه کفایت نمی کند تا همه دریابیم این برخوردها ثمری ندارد؟ آیا جاسوسی یک امر وراثتی و ژنتیکی است و فرزندان مانند پدران و مادران به جاسوسی متّهم می شوند و مجازات می گردند؟ آیا این استمرار گواه این نیست که علّت همۀ این فشارها و محدودیّت ها اعتقاد به آیین بهایی است نه جاسوسی و اقدام علیه امنیّت ملّی؟ آیا افرادی مثل ما از تاریخ درس نگرفته اند و گذشته را چراغی فراسوی آینده نکرده اند تا مجدداً وقایع مشابهی برایشان تکرار نشود؟ آیا علّت این تکرار تاریخ ناتوانی ما در پیدا کردن راهبردی بوده است تا در این ضمن تکریم و اشاعۀ باورها و افکارمان بتوانیم امنیّت خود و خانواده هایمان را هم حفظ کنیم؟ آیا قرار است این تاریخ برای نسل بعد هم تکرار شود و دو یا سه دهۀ دیگر صمیم تیزفهم، ژینا رحیمیان و یا آرتین رحیمیان هم در گوشه زندان باشند؟ آیا با اعدام و زندانی شدن تعداد بیشتری از بهاییان بیشۀ امر بهایی از شیران خالی می شود؟ آیا خستگی فردی که در دهۀ شصت برای ملاقات همسرش به زندان می آمد از آمدن برای ملاقات فرزندش او را باز می دارد؟ آیا حضور ما شهادتی است بر شهادت پدرانمان، بر مظلومیّتشان و حقانیّت باورهایشان و آیاهای بسیار دیگر. تصمیم گرفتیم ما چهار نفر که با هم در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر به سر می بریم تجربیّات، افکار و احساسات خود را در ضمیمۀ این سؤال ها و یا سؤال های مشابه ثبت کنیم و در معرض دید همگان قرار دهیم. همچنین امیدوار باشیم همۀ افراد اعمّ از نسل دوّمی ها و سوّمی ها، زندان رفته یا نرفته، ساکن ایران و یا در خارج از ایران، خانوادۀ زندانیان و شهدا و یا سایر افراد تجربیّات، افکار و احساسات مرتبط با چنین سؤال هایی را بنویسند و یا سؤال های مشابهی را طرح و در معرض دید افکار عمومی قرار دهند تا شاید قدمی برای افزایش آگاهی، تعمق بر عملکردها و تصمیم ها و دیدن گوشه های نادیدۀ این تاریخ تکرار شونده باشد و شاید کمکی برای ساختن صلحی فراگیر و آسایش همه جانبه باشد.
وحید تیزفهم، عزیزالله سمندری، کامران رحیمیان، کیوان رحیمیان
۵/۹/۹۱ زندان رجایی شهر سالن ۱۲

نظر خود را بنویسید


نظرى بر ايجاد اختلافات

Soheil Abdi Yzdi
ارسال شده در : 1391/10/28

واضح وعيان است قبل از اظهار امر اديان سلف كه هر كدام موعود كتب ماقبلشان بودند آيا ايجاد اختلافات و تعدى قبل از اظهار امر مشهود بود؟ مثلاٌ قبل از مسيح كسي ادعاى امر اين ديانت را داشت؟ مطلعيم كه همهً عداوتها پس از ظهور بوقوع پيوست. يا قبل از ظهورديانت اسلام شخصى ادعاى مظهر ظهور كرد كه دال بر ايجاد اختلافات قبل از ديانت اسلام باشد؟ البته همهً تعديات و دشمنيها را بعد از اظهار امر الهى بروز و آشكار گرديد و به عناوين متعدد آغاز اعتراز و دشمنى عارض شد. ديگر دليلى ندارد كه پيش از اظهار امر ديانت بابى و ديانت بهايى(موعود كل امم) همانگونه كه پيش از اديان قبل مشاهده نشده بود شاهد باشيم. تاريخ كل اديان الهى بيانگر بروز دشمنيهاى خصمانه پس از اظهار امر به مرور زمان است كه اكثر علماى عصر بر حقانيت مظهر ظهور اعتراف نموده و اقبال جستندو قليلى هم دست از انواع اعتراضات بر نداشته وبه محاربهً امرالله مشغول شدند.ودر زمان كنونى كه جهان بيمار دستخوش ناملايمات بشريست علماى معروف به علم اديان قبل هم در اين راه سر در گم شده به هر عملى دست زده و عامل تضعيف اذهان عموم بشريتند تا بخيال واهى خود اعراض امر خداوند نمايند...