×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

مراحل تحوّل نقش زنان در مسیر تاریخ دیانت بهائی از کشف حجاب تا برابری کامل حقوقی
1395/02/13

با تشکر از خانم فرح دوستدار برای ارسال این مقاله:

مراحل تحوّل نقش زنان در مسیر تاریخ دیانت بهائی از کشف حجاب تا برابری کامل حقوقی

فرح دوستدار

در طول تاریخ دیانت بهائی پدیده ‏ای به نام جنبش زنان وجود ندارد زیرا دستیابی به برابری حقوقی و لزوم شرکت زنان در تمامی سطوح جامعه یکی از آموزه ‏های محوری این آئین نوظهور است که بطور منظّم و روشمند در طول ١٧٢ سال گذشته در جوامع مختلف بهائی در سراسر جهان مرحله به مرحله به اجرا در آمده و پیوسته در حال تکامل است. این تحوّل بنیادین بوسیله سه گام اساسی و در طی پنج دوره تاریخی به آرامی مسیر خود را بسوی برابری کامل حقوق زنان با مردان طی می ‏کند. با توجّه به این واقعیّت که جوامع بهائی در نقاط مختلف جهان در بستر فرهنگ ‏های گوناگونی در حال رشدند، میزان پیشرفت نقش زنان نیز در این فرهنگ ‏ها متفاوت است. بدون توجّه به اینکه زنان بهائی در جوامع مختلف در چه مرحله‏ ای از پیشرفت باشند مسیر حرکت آنها در تحت سه گام اساسی قرار دارد:

گام اوّل: تحوّل ارزش ‏ها به معنی نقض تعالیم تبعیض‏ آمیز ادیان گذشته با ظهور آئین بابی و سپس بهائی و اعلان طلوع عصر نوینی بر مبنای عدالت و برابری ارزش انسان ‏ها که از سال ١٨۴۴ میلادی آغاز گردید. شارع دیانت بهائی برابری ارزش و حقوق زنان با مردان را صراحتاً به عنوان یکی از تعالیم محوری خود اعلام می ‏کند. سپس حضرت عبدالبهاء در مکاتیب و خطابه ‏های خود این تعلیم را به تفصیل تشریح نموده و شرکت کامل زنان در تمامی عرصه ‏ها و سازمان ‏ها را شرط تعادل اجتماعی و برقراری صلح در جهان قلمداد می ‏کنند. در مکاتبات متعددی حضرت عبدالبهاء زنان بهائی ممالک شرقی و غربی را مخاطب قرار داده و بنا به موقعیّت اجتماعی آنان هر یک را بنحوی در راه پیشرفت یاری می ‏دهند. پس از ایشان حضرت ولی امرالله این خط مشی را دنبال کرده و رفته رفته و با در نظر گرفتن حکمت و شرایط جوامع مختلف، موقعیّت زنان را در نظام اداری بهائی تحکیم می بخشند.

گام دوّم: ایجاد تحوّل فکری در مردان و آماده ساختن آنان جهت پذیرفتن اهمّیّت شرکت زنان در بنیان نهادن فرهنگی نوین. تحوّل نقش زنان در تمامی فرهنگ‏ ها با مقاومت مردان رو به رو بوده و هم اکنون نیز در جوامع استبدادی و غیر دموکراتیک، مردان بزرگ ترین سدّ راه آزادی و برابری زنان بشمار می‏ آیند. احکام و روایات دینی ادیان قدیمی و سنّت‏ ها نیز در طول هزاران سال به برتری مردان مشروعیت بخشیده. مردانی که در آغاز تاریخ دیانت بهائی به این آئین نوظهور ایمان آوردند تعالیم انقلابی نظیر ترک تعصّبات، شناخت ارزش انسان‏ ها بدون توجه به جنسیّت، نژاد و سایر تفاوت ‏ها را در سرلوحه اعتقادات خود قرار دادند. در عمل، این تحوّل نظر به الزامات فرهنگی جامعه به آرامی و مرحله به مرحله صورت گرفت.

گام سوّم: آموزش و تعلیم و تربیت دختران و زنان جهت کسب توانایی برابری با مردان. در جوامع سنّتی در مواردی استثنائی پدران صاحب فضل و کمال دختران خود را در آموختن سواد و کسب فضائل یاری می ‏دادند ولی بطور عموم در ایران در صد و پنجاه سال پیش، مانند بسیاری از نقاط دیگر جهان، زنان در بی‏سوادی و دور از هرگونه آموزشی به سر می ‏بردند. نقش زن در اندرون خانه و در پرورش فرزندان خلاصه می‏ شد. طبق تعالیم بهائی آموختن سواد و کسب علم و کمالات بر زنان و دختران واجب گردید. احکام بهائی سوادآموزی و تعلیم و تربیت دختران را ارجحیّت داد با این استدلال که مادر بعنوان اوّلین مربّی کودک باید دانا و عالِم باشد.

به این ترتیب فرایند آزادی و برابری حقوقی زنان در جامعه بهائی بدون آنکه نیازی به طغیان و جنبش زنان داشته باشد و بدون مقاومت و مخالفت مردان از سه جهت تقویت گردید: ١- از سطح بالای جامعه بوسیله مؤسّسین این آیین و اشاعه تعالیم و احکام جدیدی که نقش زن را تحوّل بخشید و راه را جهت ورود او به جامعه هموار ساخت. ٢- عدم مخالفت و همکاری مردان بهائی که به ارزش ‏های نوین باور داشتند و با وجود شرایط سخت محیط خارج که زنان را پیوسته درخانه ‏هایشان حبس می‏ کرد رفته رفته رفتار خود را تغییر داده و موجبات آموزش سواد و تعلیم و تربیت دختران و زنان خود را فراهم نمودند. ٣- تحوّل فکری زنان که با باور به احکام و تعالیم جدید شهامت یافته و در کسب توانایی ‏های جدید کوشا گشتند.

این سه گام در پنج مرحلۀ تاریخی راه را جهت تحوّل نقش زنان هموار ساخت. تعالیم بهائی در زمینه نقش زنان از خواسته ‏های جنبش ‏های زنان فراتر می ‏رود. هدف نهائی آن تنها آزادی و برابری حقوقی نیست. به باور بهائیان، شرکت و همکاری زنان با مردان در تمامی زمینه ‏ها موجب تعادل فرهنگی و دستیابی به صلح پایدار خواهد گردید. بفرموده حضرت عبدالبهاء تساوی کامل زنان موجب می‏ گردد که مردان به کمالی که شایسته آنان است دست یابند.

در جامعه اسلامی و سنّتی ایران خواسته‏ های آزادی طلبی و احقاق حقوق زنان با چالش‏ های فراوانی روبرو بود. پیش‏گامان جنبش زنان با وجود اعتبار سنّت‏ های دست و پاگیر و قوانین تبعیض ‏آمیز و مخالفت و مقاومت شدید اکثریّت مردان مسلمان، مبارزات خود را همزمان با انقلاب مشروطیّت آغاز کرده و بصورت سازمان یافته فعّال گشتند. پس از تشکیل مجلس اوّل در سال ١٢٨۵ هجری شمسی "انجمن حرّیت نسوان" یا "انجمن آزادی زنان" در سال ١٢٨۶ تشکیل گردید. این جنبش همانند سایر جنبش ‏های اجتماعی آن دوران توسط گروهی از زنان ناراضی از وضع موجود و به علّت موقعیّت فرودست بودن زنان در جامعه قشری و واپس‏گرای اسلامی ایران، شکل گرفت. با وجود دستیابی به بسیاری از حقوق در دوران سلسله پهلوی، با انقلاب اسلامی موقعیّت زنان به عقب رانده شد. سنّت ‏های کهنه و ارزش‏ هائی که متعلق به دوران بدویّت اعراب است دوباره در ایران احیاء گردید، بدون توجّه به این واقعیّت که سیل خروشان تحوّلات زمان را نمی‏ توان با پوشال سنّت‏ های عتیقه و نابهنگام متوقّف ساخت.

با وجود دست‏آورد‏های چشمگیر جنبش زنان ایران خصوصاً در زمینه تحصیلات و توانمندی ‏ها در یک قرن گذشته، در مقایسه با روند احقاق حقوق زنان در جامعه بهائی می‏ توان نتیجه گیری کرد که نبود دو عامل مهم مانع اصلی و سدّ راه احقاق حقوق زنان در ایران است: ١- عدم تحوّل ارزش ‏ها و پای‏بندی به سنّت ‏هائی که با روح زمان سازگار نیست. ٢- عدم تحوّل فکری اکثریت مردان مسلمان خصوصاً رهبران دینی. در حالی که بسیاری از زنان ایرانی با زمانه پیش رفته و به تحصیلات بالا دست یافته ‏اند و از پشتیبانی گروهی از مردان برخوردارند، صاحبان قدرت با اعمال خشونت و جبر ارزش ‏های عتیقه را پاسداری می ‏کنند.

سیر تاریخی تحوّل نقش زنان را در جامعه بهائی می ‏توان در پنج مرحله دنبال کرد:

مرحلۀ اوّل: دوران حضرت باب، قیام دلیرانه

در محور تفکّر حضرت باب اصل تغییر و تجدید قرار دارد. در حالی که مسلمانان بر این عقیده ‏اند که با ظهور موعود اسلام قوانین جدیدی وضع نخواهد شد بلکه مردم به اصل شریعت الله باز خواهند گشت و آن را با تمام و کمال اجرا خواهند کرد، حضرت باب این طرز تفکّر را می ‏شکنند. آثار اوّلیه ایشان گویای این است که بزودی تمام امور دنیا تغییر خواهد یافت. برخلاف نظریه رایج در بین مسلمانان وی اعلام می‏ کند که در دین و ارزش‏ های مدوّن آن نیز نوآوری ممکن است. در هر ظهوری احکام و سنن قبلی نسخ و اصول و احکام جدیدی وضع می‏ گردد.

یکی از ابعاد پایه ‏ای این تجدد، برابری انسان‏ ها و تحّول موقعیّت زنان است. بی ‏تردید در جامعهء به شدّت سنّتی و قشری آن دوران که زن کوچک ترین نقش اجتماعی نداشت، صحبت از برابری نمی ‏توانست مطرح گردد. نقطۀ آغاز این تحوّل، حرکت دلیرانه کشف نقاب در جمع مردان بوسیله طاهره قرۃ العین بود. این عمل او رفتاری خودسرانه نبود بلکه در احتفال بدشت با قرار قبلی بین او و حضرت بهاءالله و جناب قدّوس که در آن زمان هر دو از مؤمنین حضرت باب به حساب می‏ آمدند صورت گرفت. به این‏ وسیله استقلال آئین باب از اسلام و نسخ تعالیم قدیم اعلام و تحوّل نقش زن، نماد عصر جدید و تحوّل ارزش ‏های اجتماعی گردید.

حضرت اعلی در بیانات مختلفی بزرگداشت مقام زنان را از واجبات عنوان می ‏کنند. در "سورة الاخلاق" می ‏فرمایند که خداوند بین زن و مرد فرقی نگذاشته. ترجمۀ بیان ایشان به فارسی به نقل از کتاب "مقام و حقوق زن در دیانت بهائی" صفحۀ ۵۴ چنین است: "خداوند نساء را بر شما حلال فرموده... باید آنها را عزیز و محترم شمرده تکریم و تعظیمشان نمائید تا نزد خدا از مقبلین باشید و بدانید که خداوند فرقی بین شما و نسوان قرار نداده مگر اینکه شما مثل پای راست و آنها مثل پای چپ هستند." در "صحیفه عدلیه" (صفحه ٣٨) که یکی از آثار اوّليه ایشان است می‏ فرمايند: "و سلوک کن با نساء خود به احسن سبيل محبّت. که نساء مؤمنه اوراق شجرۀ کافورند در جنّت. و ميازار ايشان را به طَرْفِ عينی که به قدر همين طَرْف محجوب از حکمُ الله خواهی بود." در کتاب بيان فارسی (باب نوزدهم از واحد چهارم) می ‏فرمايند محبّت به همسر و اطفال بزرگترين عبادت خدا است. در همین کتاب (باب دهم از واحد هشتم) سخن و نگاه و همنشينی را بين زن و مرد بابی مجاز می ‏دانند. در لوح "هيکل الدّين" (باب هفتم از واحد هشتم) می ‏فرمايند که نسوان در وقت ادای نماز مجبور نیستند موهای خود را بپوشانند. و این مطلب خود می ‏تواند دلیل بر لغو حکم حجاب باشد. هر یک از توصیه‏ ها و تعالیم حضرت اعلی در مورد زنان در نوع خود انقلابی و شکستن سنّت‏ ها بود.

طاهره تنها زن برجسته این دوران نبود. بوسیله او تعداد زیادی از زنان به آئین جدید گرویدند. اوّلین زنی که در کربلا مؤمن شد همسر شیرازی سید کاظم رشتی بود. جمعی از زنان در مجلس درس طاهره شرکت می‏ کردند از جمله کسانی که به این وسیله به حضرت باب ایمان آوردند مادر و خواهر ملّا حسین بشرویه بودند. خواهر جناب ملاحسین، بی بی کوچک ملقّب به ورقةُ الفردوس به این گروه پیوست و موجب شد که خورشید بیگم ملقّب به شمسُ الضُحی، همسر آقا میرزا هادی نهری، به محضر طاهره راه یافته و به اوج ایمان رسد. این گروه زنان با کمال شجاعت و در نهایت فصاحت و بلاغت آئین باب را نشر می ‏دادند. از کارهای انقلابی آن دوران چنانچه در تاریخ سمندر آورده شده آنست که این زنان روز اوّل محرّم را که مصادف با روز تولّد حضرت باب است بجای عزاداری به مناسبت شهادت امام حسین آن را بعنوان روز میلاد حضرت باب جشن می‏ گرفتنند. بر خلاف رسم همه ساله، قرۃ العین و خواهرش در آن روز حنا استعمال نموده و لباس‏ های رنگین پوشیده و استفاده قلیان را که در آثار باب مذموم و مکروه قلمداد شده از مجلس دور می‏ ساختند.۱ شجاعت زنان بابی را در لابلای تاریخ این زمان می‏ توان مطالعه نمود. در واقعۀ زنجان زن شجاعی به نام زینب ملقّب به رستمعلی لباس مردانه پوشیده و به دفاع از مؤمنینی که در قلعه علیمراد خان محاصره شده بودند می ‏پردازد.۲ سایر زنان بابی زنجان نیز همگام با شوهرانشان از آئین جدید دفاع می‏ کردند از جمله آنان عنبر خانم ملقب به اُمِّ اَشرَف است.۳ با انتشار افکار باب در سطح وسیعی از جامعۀ ایران، ذهنیّت مردانی که به این آئین گرویده بودند پذیرای آموزه ‏های جدید می ‏گردد. از جملۀ آنها تحوّل نقش زن بود که با تمام سختی‏ هایش می‏ بایست پذیرفته شود.

مرحلۀ دوّم: دوران حضرت بهاءالله، اعلان برابری زنان با مردان به عنوان حکمی اخلاقی و دینی

برابری و یگانگی نوع بشر اساس اعتقادات بهائی را تشکیل می ‏دهد. پیام حضرت بهاءالله خطاب به اهل عالم است که: "سراپرده يگانگی بلند شد به چشم بيگانگان يکديگر را مبينيد..." "همه بار يک داريد و برگ يک شاخسار..." "عالم يک وطن محسوب و مَن عَلَی الاَرض اهلِ آن..."۴ علاوه بر برابری انسان ‏ها، تساوی بین زن و مرد نیز در آثار حضرت بهاءالله صریحاً اعلام می‏ گردد، چنانکه می ‏فرمایند: "قلمِ اَعلی فرقِ مابين عِباد و اِماء را از ميان برداشته و کلّ را در صُقعِ واحد به عنايت کامله و رحمت منبسطه مَقرّ و مقام عطا فرمود "۵

یکی از رموز و اشاره ‏های مهمّی که در آثار حضرت بهاءالله تکرار می‏ گردد عنوان این مطلب است که "امروز هر يک از اِماء که به عرفان مقصود عالميان فائز شد او در کتاب الهی از رجال محسوب"۶ و یا در این بیان "امروز اِماءُاللّه از رجال محسوب. طوبی لَهُنَّ و نعيماً لَهُنَّ ".۷

دوران حیات حضرت حضرت بهاءالله (١٨۹۲- ١٨۱۷) مقارن است با دوران قاجاریه در ایران. در این دوران هنوز نشانه ‏ای از جنبش آزادی‏ خواهی زنان وجود ندارد. یکی از اوّلین انتشاراتی که از فرودستی و نارضایتی وضع زنان سخن می‏ راند کتاب "معایب رجال" نوشته بی بی خانم استرآبادی است که در سال ١٨٩۶ منتشر می ‏شود.

پس از شهادت حصرت اَعلی و به دنبال آن کشتار وسیع بابیان، افراد باقی مانده به صورت پنهان فرائض دینی خود را اجرا می‏ کردند. با اظهار امر حضرت بهاءالله و ارسال الواح و آثارشان به ایران، در نحوۀ زندگی بهائیان، نسبت به جامعه سنتی ایران و حتّی جامعه بابی، تحوّل بزرگی ایجاد گردید. تعالیم جدیدی مانند اهمّیّت تربیت دختران، قوانین ازدواج و طلاق، منع ازدواج موقّت، رفتار عطوفت‏ آمیز و عادلانه نسبت به همسر، تک همسری که مرحله به مرحله ابتدا به دو همسر تقلیل یافته و سپس از اواخر قرن ١٩ و اوایل قرن بیستم با تفسیر جضرت عبدالبهاء به تک همسری تبدیل شد، و توصیه ‏هایی مانند وحدت نوع بشر و اجرای عدالت در حق همه انسان ‏ها و از این قبیل در درون جامعۀ بهائی انقلاب فکری عظیمی ایجاد کرد. از آنجا که بهائیان جزئی از جامعۀ ایران بودند بدون تردید انعکاس افکار بهائی بسیاری از ایرانیان روشندل را نیز متأثر ساخته که شایسته است در این زمینه تحقیقاتی صورت گیرد.

در باره تحوّل نقش زنان در درون جامعه بهائی تاریخچۀ مدوّنی وجود ندارد و باید آن را از متون تاریخ بهائی استخراج نمود. شرح حال زنان نامدار بهائی۸ نشان می ‏دهد که چگونه زنان متعدّدی در هنگامی که تشکیلات بهائی بصورت کنونی شکل نگرفته بودند رهبری و هدایت جوامع بهائی را در روستاها و نقاط مختلف به عهده می ‏گرفتند و در اشاعۀ این دیانت نوظهور فعّال بودند. اجتماعات زنان و سوادآموزی در این دوران در منازل و در گروه‏ های کوچک صورت می‏ گرفت.

مرحلۀ سوّم: دوران حضرت عبدالبهاء، راهنمایی و دفاع از حقوق زنان در شرق و غرب

پس از صعود حضرت بهاءالله، حضرت عبدالبهاء در تشریح نقش زنان و اهمّیّت تعلیم تساوی حقوقی آنان و نحوۀ اجرای آن در جوامع بهائی نقش به سزائی داشتند. در دوران ایشان جوامع بهائی در ممالک غربی و شرق آسیا نیز مستقر گردید. تاریخچۀ این دوران و مکاتیب و خطابه ‏های بی‏شمار ایشان نشان می ‏دهد که تا چه حدّ به مسألۀ پیشرفت زنان اهمیّت می‏ دادند و چگونه بوسیله تعداد بیشماری از زنان با کفایت غربی که به این آئین گرویده بودند و اعزام آنان به ایران سعی در بهبود موقعیّت زنان ایرانی می ‏نمودند.

در سال ١٨٩۴ اوّلین امریکائی بنام تورنتون چیس Thornton Chase به آئین بهائی گروید. در سال ‏های بعد در آن سرزمین تعداد زیادی از زنان به این آئین ایمان آوردند. تعالیم صلح آمیز و برابری حقوقی زنان با مردان در جذب این زنان نقش مؤثری داشت.

حضرت عبدالبهاء در این دوران از سوئی به تشریح و تفسیر نقش زنان و لزوم شرکت آنان در کلیه امور اجتماع می ‏پردازند. خصوصاً در سفرهای خود به اروپا و امریکا در سال ‏های ١٩١٠ تا ١٩١٣ خطاباتشان موجب دلگرمی و فعّال شدن زنان بهائی در امریکا و اروپا می ‏گردد. از سوی دیگر با تشویق و درخواست ایشان بسیاری از زنان تحصیل‏ کردۀ غربی که طبیب یا معلّم یا مدیر مدارس بودند به ایران سفر کرده و به کمک خواهران ایرانی خود می‏ شتابند و در معالجۀ زنان که در آن زمان به اطبّای مرد مراجعه نمی ‏کردند و یا احداث مدارس دخترانه و یا کمک به تشکیلات بهائی و سایر امور کمک نموده و موجب تشویق و پیشرفت زنان بهائی می ‏گردند.۹

حضرت عبدالبهاء در خطابات خود برابری کامل زنان با مردان را هدف غائی و لازمه تکامل جامعه انسانی اعلام می ‏کنند:

"...نساء و رجال کلّ در حقوق مساوی به هيچ وجه امتيازی در ميان نيست. زيرا جميع انسانند فقط احتياج به تربيت دارند اگر نساء مانند رجال تربيت شوند هيچ شبهه ‏ای نيست که امتيازی نخواهد ماند. زيرا عالم انسانی مانند طيور محتاج به دو جناح است يک اناث و يکی ذکور. مرغ با يک بال پرواز نتواند نقص يک بال سبب وبال بال ديگر است. عالم بشر عبارت از دو دست است چون دستی ناقص ماند دست کامل هم از وظيفهء خويش باز ماند. خدا جميع بشر را خلق کرده جميع را عقل و دانش عنايت فرموده و جميع را دو چشم و دو گوش داده دو دست و دو پا عطا کرده در ميان امتيازی نگذارده است. لهذا چرا بايد نساء از رجال پست ‏تر باشند؟ عدالت الهی قبول نمی ‏کند عدل الهی کلّ را مساوی خلق فرموده در نزد خدا ذکور و اِناثی نيست هر کس قلبش پاک ‏تر عملش بهتر در نزد خدا مقبول ‏تر خواه زن باشد خواه مرد." (خطابات حضرت عبدالبها - جلد ٢: صفحه ۱۳۴)

علاوه بر خطابات، در مکاتیبشان نیز که بالغ بر چند صد مکتوب در این زمینه است، حضرت عبدالبهاء نشان می ‏دهند که تا چه حدّ پیشرفت زنان در مسیر آزادی و برابری حائز اهمّیت است. جلد هفتم مکاتیب عبدالبهاء حاوی تعدادی از این مراسلات است. هدف و برنامۀ حضرت عبدالبهاء را می ‏توان در چند نکته که در اکثر این مکاتیب تکرار می ‏شود دنبال کرد:

- آگاه نمودن زنان بهائی به اهمّیّت مقام و نقش آنان و فضلی که در این عصر و در این آیین به آنها ارزانی شده.

- تشویق زنان به فعّالیّت و تشکیل کلاس ‏ها و جلسات خصوصاً در زمینه تزیید معلومات و رساندن پیام عدل و دوستی به سایر زنان.

- توصیه به بانوان بهائی که "به نهایت حکمت حرکت کنند نوعی ننمايند که عربده و های و هوئی در شهر افتد" (مکاتیب جلد هفتم صفحه ٢٠۵)

- با وجود صریح و روشن بودن تعالیم بهائی در زمینه برابری حقوقی زنان و نقش آنان در برقراری صلح در جهان و لزوم فعّالیّت آنان دوش بدوش مردان، ولی در زمینه عملی اجرای این تعالیم نیازمند زمان و مستلزم تکامل فکری انسان ‏ها و تحوّل شرایط اجتماعی بود.

- یکی از نکاتی که حضرت عبدالبهاء بر آن تکیه دارند اینست که پیشرفت زنان و فعّالیت‏ های آنان نباید منجر به اختلاف با مردان گردد. تحوّل و تکامل باید به آرامی و از دو سو رخ دهد. در مکتوبی خطاب به یکی از بانوان فعّال بهائی می ‏نویسند:

"... تأسيس محفلِ اِمآء به جهت ترويج معارف بسيار موافق امّا بايد حصر در مذاکرۀ معارف باشد زيرا بايد نوعی نمود که اختلاف روز بروز زائل شود نه اينکه منتهی به آن شود که در ميان رجال و نساء مَعاذَ الله به مجادله انجامد مثل مسألۀ حجاب، بی‌حکمت سلوک ننمائيد حضرات نساء بايد اليوم به امری تشبّث نمايند که سبب عزّت ابديّه عالم نساء گردد عالم نساء روشن شود..." (مکاتیب جلد هفتم صفحۀ ٣۵)

حضرت عبدالبهاء از سوئی در مراسلات خود به تکرار عنوان می‏ کنند که زنان مؤمن در این آئین حکمِ رِجال را دارند. از سوی دیگر واضح می ‏سازند که برای رسیدن به این مرحله باید راه درازی را پیمود و بی‏ حکمتی رشته کار را می‏ گسلد. این واقعیّت را در همان نامه فوق چنین عنوان می‏ کنند:

"... من در سعی و کوششم که عالم نساء را به عون و عنايت جمال‏ مبارک چنان ترقّی دهم که کلّ حيران مانند يعنی در روحانيّت و فضائل و کمالات انسانيّت و معرفت. ممالک امريکا که مَهدِ حُريّت نساء است هنوز نساء انجمن سياسی ندارند زيرا به هم درمی افتند. هنوز در مجلسِ امّت عضوی ندارند و همچنين جمال مبارک خطاب می فرمايند يا رجالَ بيت العدل. حال شما بايد قدری سکون و قرار داشته باشيد تا کار به حکمت پيش رود و الّا چنان مغشوش و درهم شود که خود شما بگذاريد و فرار نمائيد. اين طفل يک شبه ره صد ساله می ‏رود..." (مکاتیب جلد هفتم صفحه ٣۶)

در ادامه از نامه فوق چنین برمی ‏آید که مردان در زمینۀ تحصیل و تشکیل کلاس ‏های بالای مدرسه دختران مخالفت نشان می‏ داده‏ اند و حضرت عبدالبهاء توصیه می فرمایند از اختلاف جلوگیری کرده و به آرامی به پیشرفت ادامه دهند:

" باری حال شما به روحانيّت صرفه پردازيد و با رجال اختلاف ننمائيد عبدالبهاء جميع امور را به حکمت ترتيب می ‏دهد مطمئن باشيد عاقبت خود شما خواهيد گفت ما هذِهِ الحِکمَةُ العُظمی. من از خود شما مي ‏خواهم که اين اختلاف بين رجال و نسا را محو نمائيد ملاحظه نمائيد که کلاس هشتم مدرسه چگونه ترتيب شد باری از شما من منتظر آنم که خبر خوشی زود برسد." (مکاتیب جلد هفتم صفحه ٣٧)

مرحلۀ چهارم: دوران حضرت ولیّ اَمرُالله و شرکت زنان در تشکیلات بهائی

حضرت ولیّ اَمرُالله خط مشی حضرت عبدالبهاء را در تشویق و هدایت زنان در سراسر عالم بهائی که دائماً در حال توسعه بود ادامه می ‏دهند- با توجّه به شرایط اجتماعی و فرهنگی هر جامعه. توقیعات ایشان خطاب به بهائیان ایران گواهی است بر این تحوّل گام به گام. هم‏زمان با شکل گرفتن حکومت‏ های دموکراسی در غرب پس از جنگ جهانی اوّل و با استحکام بیشتری پس از جنگ جهانی دوّم، محافل محلّی و ملّی بهائی نیز رفته رفته در نقاط مختلف گیتی تشکیل می‏ گردید. با توجّه به اینکه نظام بهائی که اساسش بر یک دموکراسی پیشرفته ‏تر از نظام سیاسی بود و بُعد اخلاقی مردم ‏سالاری را نیز در بر داشت، به همان گونه شرکت زنان نیز در تشکیلات بهائی در غرب شتاب بیشتری داشت.

حال می ‏بایست احبّائی که در شرق بودند و بدون استثنا در تحت حکومت‏ های استبدادی و جوامع بشدت سنّتی قرار داشتند نیز اصول دموکراتیک یعنی شرکت در انتخابات و چگونگی کار محافل و شرایط شور و مشورت را بیاموزند. واضح است که شرکت کامل زنان بهائی در این جوامع نیز می ‏بایست مرحله به مرحله پیش رود. نحوۀ این پیشرفت را می‏ توان در مراسلات حضرت ولی امرالله دنبال کرد. حدود دو سال پس از صعود حضرت عبدالبهاء در تاریخ اوّل ژانویه ١٩٢٣ آن حضرت در نامه ‏ای خطاب به اعضای محفل روحانی و "یاران الهی و اِماءالرّحمن در تمام صفحات ایران" بطور مفصّل طرز انتخاب و روش کار محافل را شرح داده و نظر به موقعیت اجتماعی و رشد جامعه زنان می ‏فرمایند:

"احبّا بايد اعتماد و ثِقۀ تامّ به اعضای محترمۀ محفل روحانی خويش داشته باشند و به تعاون و تعاضد قيام كنند و همچنين اعضای محفل شور بايد به مصالح امريه عموميه ناظر باشند. ترويج مقاصد شخصی ننمايند و ناظر به افكار و اميال و مصالح خويش نگردند و چون مساوات حقوق رجال و نِسا در اين دور بديع از تعالیم اساسيّه است در حين انتخابات رجال و نِسا از سن بيست و يك و ما فوق آن هر دو حق تصويت يعنی اِبدایِ رأی در انتخابات دارند ولی مجبور به تصويت نيستند. اگر خود را آگاه و مطّلع بر اوضاع امريه ندانند انتخاب نكنند و اِبدایِ رای ننمايند و چون امر حجاب در شرق مانع است و معمولٌ به، عجالةً نِسا از حقّ عضويت در محافل روحانی ممنوع و اميد چنان است كه اين قدم اوّل كه در ميدان مساوات حقوق رجال و نِسا برداشته شد سبب تشجيع و تحريص اِماءُ الرّحمن در آن سامان گردد و به نهايت بهجت و حكمت و سعی و همّت هر يك قيام بر ايفای وظائف خود نمايند و در معلوماتِ اَمريّه و اقدامات روحانيّه مساوی رِجال گردند"

(توقيعات مباركه ١٩٢۶-١٩٢۲: صفحه ۴٣)

در آخر همان سال در ١٩ دسامبر ١٩٢٣ در مورد شرکت بیشتر زنان چنین ابراز امیدواری می‏ کنند:

" اين عبد اميدوار است كه در ايّام رضوان چون انتخابات محافل روحانی تجديد گردد حضراتِ نِسا كه بر مجاری امور مطلعند در انتخابات اعضا شريك رجال گردند و آنان كه هنوز كَما يَنبَغی و يَليق اطلاعی كافی حاصل ننموده بتمام قوی بكوشند تا كسب استعداد و اطلاع نموده به مرور ايّام چون امر حجاب به تدريج و بحسب حكمتِ الهيّه تخفيف يابد و از ميان رود نِسا و رجال هر دو در انتخاب و عضويت محافل روحاني شريك و سهيم و معاون يكديگر گردند." (توقيعات مباركه ١٩٢۶-١٩٢۲، صفحۀ ۱۷۶)

سال‏ ها پس از آن، بعد از خاتمه جنگ جهانی دوّم، در توقیع خطاب به محفل ملّی بهائیان ایران در تاریخ ١۶ نوامبر ١٩۴٨ چنین می ‏نگارند:

"اقدامات آن محفل مقدّس راجع به ترويج مصالح اماء الرحمن در آن سامان علی الخصوص تهيۀ نقشه چهار ساله و انعقاد انجمن شور روحانی اماء الرحمن شايان تقدير و تمجيد و دليل قاطع بر علوّ همّت و سُمُوّ نيّت و حسن تدبير و جدّيت و متانت اعضای محترمه آن هيئت مجلّله است. اين مشروع خطير بی‏ نهايت مفيد و از لوازم ضروريۀ جامعه در اين ايّام محسوب و مقدمۀ اعلان مساوات تامّه رجال و نِسا و اشتراك اِماءُ الرّحمن در عضويت محفل محلّيه و محفل مقدّس ملّی در آن سامان مِن دونِ قيد و شرط در آن اقليم است. اميد چنانست كه پس از اتمام و انجام اين نقشه و رفع موانع حاليه، اين مقصد و مرام تحقق پذيرد و مساوات حقوق طرفين درجميع شئون چه روحانی و چه اداری ثابت و مدلل گردد و نساء آن اقليم اِماءِ موقنات فخرِ رِجال گردند و مانند خواهران روحانی در اقاليم غربيه به فتوحات عظيمه در داخل و خارج ايران در ميدان تبليغ موفّق گردند و در اخلاق و رفتار و عفّت و عصمت و شجاعت و شهامت ممتاز از دیگران گردند و علّت انتباه جمهور نساء در آن اقلیم گردند." (توقيعات مباركه ١٩۴۸-١٩۲۲ ، صفحه ۳۱۲)

در توقیع مفصل نوروز سال ١٩۵۴ حضرت ولی امرالله ضمن شرح اهداف نقشه ده ساله "اشتراک اِماءُالرّحمن ایران در عضویت محافل روحانی ملّی و محلّی" را اعلام می ‏کنند و در رضوان همان سال در تلگرافی خطاب به بیستمین انجمن شور روحانی ملّی بهائیان ایران، اجرای آن را تأکید می ‏کنند. (توقيعات مباركه ١٩۵۷-١٩۵۲، صفحه ٢٢). در انتخابات رضوان همان سال روح انگیز فتح اعظم و بهیّه نادری به عنوان اوّلین زنان بهائی ایرانی به عضویّت محفل روحانی طهران انتخاب می ‏شوند و در سال ‏های بعد طاهره رادپور (راسخ) در این محفل خدمت می‏ کند. در همان رضوان ۱۹۵۴ میس آدلاید شارپ به عنوان اوّلین زن به عضویّت محفل روحانی ملّی ایران انتخاب می ‏شود. میس شارپ از سال ١٩٢٩ بنا به درخواست حضرت ولیِّ اَمرُالله جهت خدمت در مدرسۀ تربیت در ایران ساکن بود. بعدها خانم بهيّه نادری و خانم‏ های جوان تری چون دكتر مهری راسخ (ارجمند) به عضويت محفل ملّی مفتخر شدند. خانم بهیّه نادری یکی از اعضاء نخستین محفل ملّی بعد از انقلاب بود که همراه با اعضاء دیگر ربوده شد و به شهادت رسید. در دوّمین محفل ملّی بعد از انقلاب نیز بانوی برجسته ‏ای چون ژينوس نعمت محمودی عضويت داشت که ایشان هم با اعضاء دیگر آن محفل تاج شهادت بر سر نهاد.

مرحلۀ پنجم: پیشرفت به سوی برابری کامل حقوقی

شرکت زنان در تشکیلات بهائی در دوران سلطنت سلسلۀ پهلوی به علّت باز شدن فضای اجتماعی، سریع تر از سابق به پیش رفت چنان که هنگام شروع انقلاب اسلامی و تعطیل شدن تشکیلات بهائی، در اکثر محافل زنان شرکت داشتند.

با وجود آن که زنان بهائی در برخی از نقاط جهان در بسیاری از زمینه ‏ها به موفقیّت ‏های چشمگیری نائل شده‏ اند امّا در اکثر جوامع آسیائی و افریقائی مسأله تساوی زنان با مردان، به علّت سنّتی بودن جوامع و وجود رژیم‏ های خودکامه، با موانع بسیاری رو به رو است و تا رسیدن به حدِّ کمال راه درازی را در پیش دارد. در این جوامع باوجود آن که تعلیم و تربیت دختران و زنان و مشارکت آنان مهم ترین عامل پیشرفت است ولی اهمیّت نقش مردان را نیز نباید نادیده گرفت. وقایع اخیر خاور میانه نشان می‏ دهد که در این جوامع با مسئله تجدد و تحوّل چگونه با خشونت و سرسختی مبارزه می شود.

جامعۀ بهائی در ممالک شرق در مقایسه با سایر جوامع در موقعیّت بهتری قرار دارد زیرا وجود ارزش‏ های نوین و عدم مخالفت مردان و همکاری آنان عامل مؤثری در دستیابی به برابری کامل است. اقدامات مردان به فرمودۀ حضرت ولیِّ اَمرُالله نقش مهمّی در تحقق این وعدۀ الهی که "زنان مؤمن در این آئین حکم رجال را دارند" ایفا می ‏کند چنانچه می ‏فرمایند:

"همچو يوم فيروز مباركی خواهد رسيد و اِماءُالرّحمن در انجمن ياران ظهور و بروزي عجيب نمايند. حال وقت تهيّۀ اسباب است و ايّام ترّقی نِسا در كمالات صوری و معنوی مطمئن باشيد كه آنچه از قلمِ اَعلی [قلم حضرت بهاءالله] ثبت شده و از كلكِ ميثاق [قلم حضرت عبدالبهاء] نازل گشته حوادث زمان و شؤون امكان و اجراآت و اقدامات رِجالِ ارض به نحوی غير مستقيم وسائل مكنونۀ غيبيه‌ای را متدرجاً محض اجرای نصوص الهيّه چنان فراهم آرند كه جميع مبهوت و متعجّب و متذكّر گرديم. وقت اطمينان است و يوم يوم همّت و جانفشانی. بايد به اعمال پسنديده، اَوامِرِ الهيّه را اجرا نمائيم و توكّل به حق كنيم تا آنچه را اراده فرموده مِن دونِ تأخير تحقق يابد..." (توقيعات مباركه ١٩٢۶-١٩٢۲، صفحه ۱۷۶)

یادداشت ها

١ – مقایسه شود با کتاب "حضرت طاهره" نگارش نصرت الله محمد حسینی ، صفحه ٢٣١
٢ – مراجعه شود به کتاب "قهرمانان عصر رسولی" نگارش هوشنگ گهرریز جلد اول صفحه ١٠٠
٣ – در همان کتاب صفحه ٢۴۴
٤– "نظم جهانی بهائی" صفحه ۵۵
٥ – "مائده آسمانی" جلد ٨ صفحه ۵۲
٦ – پيام ملکوت صفحه ٢٣٢
٧ – در همان کتاب صفحه ٢٣١
٨ – مراجعه شود به کتاب "اختران تابان" نگارش فروغ ارباب در دو جلد و مقالۀ "نقش زنان در جامعۀ بهائی ایران در دورۀ قاجاریه" نگارش موژان مؤمن، ترجمۀ کیومرث مظلوم در پیام بهائی شماره های ٢٨٨ و ٢٨٩ و ٢٩٠ در نوامبر و دسامبر ٢٠٠٣ و ژانویه ٢٠٠۴
٩ – مراجعه شود به کتاب "نقش بانوان در پیوند خاور و باختر" نگارش باهره راسخ

نظر خود را بنویسید