×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

همگی ما واحدیم ـ بر تعصّب نژادی فائق آئیم ـ قسمت دوّم
1396/03/15

همگی ما واحدیم ـ بر تعصّب نژادی فائق آئیم ـ قسمت دوّم (۱)

نوشتۀ مایکل کِرتوتی ‌(Michael Curtotti)(۲)

۲۳ آپریل۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری

در مقالۀ قبلی تحت همین عنوان اشاره شد که تعصّب نژادی اساساً با آنچه که حضرت بهاءالله به عنوان تعالیم خویش نازل فرمودند مغایرتی اساسی دارد.

«از اختلافات جنسیّه چشم بردارید و کلّ را در پرتو وحدتِ اصلیّه ملاحظه نمائید.» (ترجمه) (3)

از هنگامی که غربی ها از ابتدای سال ۱۹۰۰ به امر مبارک [دینِ] حضرت بهاءالله اقبال می آوردند کاملاً واضح و آشکار بود که مسألۀ تعصّب نژادی امری است که باید مورد خطاب قرار گیرد و حضرت عبدالبهاء فرزند اَرشدِ حضرت بهاءالله اراده فرمودند که این امر را مَدِّ نظر خویش قرار دهند.

در حقیقت حضرت عبدالبهاء رأساً فعالیّت های خویش را در این زمینه با اوّلین گروه زائرین که در اوائل سال های ۱۹۰۰ برای زیارت به اَرضِ اَقدَس [عکّا و حیفا] می آمدند شروع نموده و ایشان را با تعالیم حضرت بهاءالله آشنا نمودند. در سال ۱۹۱۱ حضرت عبدالبهاء از لوئی گریگوری، فردِ آفریقائی تبار آمریکا دعوت نمودند که به ارض اقدس عازم گردد.

«زیارت ارض اقدس اثرات عمیقی بر گریگوری گذاشت ولی امکاناتی را به وجود آورد که حضرت عبدالبهاء به اهمیّت حیاتی متّحد نمودن سیاه پوستان و سفید پوستان آمریکا توجّه خویش را معطوف نمایند. گریگوری بعد از مدّتی ذکر نمود که "حضرت عبدالبهاء در مدّت کوتاهی در مصر که کمتر از دو هفته بود مطالب بسیار ارزنده ای فرمودند ولی مهم تر و بیش تر از همه بیاناتشان غالباً در موضوع مسائل نژادی امریکا بود." هنگامی که گریگوری از حضرت عبدالبهاء تقاضای هدایت نمودند، حضرت عبدالبهاء وی را به اوّلین مکتوبی که ایشان به حضور مبارک ارسال نمودند ارجاع فرمودند که در جواب فرموده بودند "سعی در اتّحادِ نژادهای مختلف نماید."» (4)

زمانی که حضرت عبدالبهاء در سال ۱۹۱۲ به آمریکا سفر نمودند قولاً و عملاً مسألۀ نژاد پرستی را در جامعه ای که وارد شده بودند به چالش کشیده و عواقب اثرات آن را متذکّر گردیدند.

یاداشت های میرزا محمود زرقانی که به همراه حضرت عبدالبهاء به آمریکا رفته بود به حقیقت نژاد پرستی که بسیار غریب به نظر می رسد اشاره می نماید.

«اجتناب و عداوت بین سیاهان و سفیدان در آمریکا بشدّتی بود که در مجالس و محافل حتّی در اکثر عمارات و هوتل ها آمیزش با سیاه ها را جائز نمی دانستند. در همان اوقات جناب دکتر ضیا بغدادی مستر گریگوری را که از احبّای [بهائیان] سیاه است به منزل خود دعوت نمود. صاحب عمارت چون مطّلع شد گفت حتماً شما باید خانه مرا خالی کنید چه که مهمان سیاه را دعوت به خانه نموده اید. با این شدّت تعصّب، نفوذِ اَمرُالله [دین بهائی] و قدرتِ عهدُ الله [عهد خدا در دین بهائی] به درجه ای بود که در اکثر شهرهای آمریکا صدها بهائیان سفید و سیاه مانند خواهران و برادران با هم محشور و مألوف بودند» (5)

در یکی از ایّام اتّفاق مهمّی که پیش آمد و حضرت عبدالبهاء با آن روبرو شدند در موقع ضیافت ناهاری بود که به افتخار حضرتشان به وسیلۀ کنسول ایران ترتیب داده شده بود و فقط از سفید پوستان دعوت شده بود. حضرت عبدالبهاء مدتی کوتاه قبل از ناهار در دانشگاه هاوارد، یک دانشگاهی که مخصوص آمریکائی های آفریقایی تبار بود، خطابه ای در مورد وحدت بشر ایراد نموده بودند. یک ساعت قبل از ناهار حضرت عبدالبهاء از لوئی گریگوری دعوت کرده بودند که در ناهار به ایشان ملحق شود و گروه مَدعُوّین که در جای خود مستقر می شدند، لوئی گریگوری که دعوت نشده بود به سمت درب خروجی روانه شد که داستان را رابرت استاکمن (Robert Stockman) این چینن تعریف نموده:

«حضرت عبدالبهاء مَدعُوّین را به سمت میز ناهار هدایت نمودند. با توجّه به رعایت تشریفات سفارتخانه هر مَدعُوّی محل نشستن خود را پیدا نمود و همگی جالس شدند ولی حضرت عبدالبهاء قیام فرمودند و به علی قلیخان (نمایندۀ مختار سفارتخانه) فرمودند "گریگوری کجاست؟ وی را بیاوردید! جناب (علی قلی) خان با عجله به دنبال گریگوری دوید تا قبل از خروج ایشان از ساختمان وی را به سالن ناهار بیاورد. در همین حال حضرت عبدالبهاء با جا به جا نمودن صندلی ها جائی در سمت راست خویش که رسماً محلِّ نفوس مهمّ است محلّی برای جلوس به این قاضی آمریکائی آفریقائی تبار دادند. بعد از این که گریگوری نشست، حضرت عبدالبهاء فرمودند: "بسیار خوشحالند که جناب گریگوری به جمع ملحقّ شدند و کاملاً طبیعی مانند این که هیچ اتفاقی غیرعادی نیافتاده شروع به ایراد خطابه در مورد وحدت نوع بشر نمودند.» (6)

این به تنهائی برای حضرت عبدالبهاء کافی نبود، تابوی دیگر ازدواج بین دو نژاد سفید و سیاه بود زیرا در آن دوران ازدواج بین دو نژاد مختلف خطائی جنائی محسوب می گردید.

لوئی گریگوری و همسر آینده وی لوئیزا ماتیو (Louisa Matthew) که انگلیسی سفید پوستی بود و در آمریکا اقامت داشت موضوع این داستان است. حضرت عبدالبهاء روابط دوستی بین این دو را مشاهده نموده بودند و این دوستی را بسیار تشویق فرمودند. در زیر با توجّه به مطلب، به کتابِ ذکر شده (6) مراجعه می کنیم. حضرت عبدالبهاء در حال گفتگو با لوئیزا می باشند:

«فرمودند: روابط و دوستی شما و جناب گریگوری چه طور است؟ لوئیزا با لکنت زبان سؤال نمود که "منظور مبارک چیست؟ ما دوستان بسیار خوبی هستیم!" ایشان با تبسّم معنی داری موکداً جواب دادند "شما باید دوستان خیلی خوبی باشید." قبل از ترک شیکاگو صبحی زود مستقیماً از حضرت عبدالبهاء سؤال نمودم که آیا درست فکر می کنم که ایشان مایلند بنده و جناب گریگوری با یکدیگر ازدواج کنیم و ایشان فرمودند "البتّه". آرزوی حضرتشان این بود. مضافاً فرمودند: "مایلم که سفید پوستان با دیگر نژادهای رنگی ازدواج کنند." به عنوان یک زن دقیقاً می دانستم که این چیزی نبود که من باید شروع می کردم و سپس حضرت عبدالبهاء فرمودند: "آیا به ایشان علاقه داری؟ و اگر وی درخواست نماید آیا حاضر به ازدواج با وی هستی؟" و من جواب دادم "البتّه". مجدّد فرمودند: "اگر ایشان به شما مَحَبَّت داشته باشد خودش از شما خواهد خواست". چندی بعد همان روز صبح فهمیدم که حضرت عبدالبهاء به لوئی فرموده بودند که بسیار باعث خوشوقتی ایشان خواهد بود که وی با من ازدواج نماید که باعث تعجّب شدید لوئی گردیده بود زیرا وی اصلاً در این مورد فکری نکرده بود. حضرت عبدالبهاء سؤال نموده بودند که "اشکال در چیست؟ آیا به وی علاقه ای نداری؟". لوئی جواب داد که البتّه ولی به عنوان یک دوست. حضرت عبدالبهاء جواب فرمودند: "درباره اش فکر کن و به من بگو!... ازدواج حکم اجباری نیست و نباید یقیناً مُجری گردد ولی باعث سرور و شعف است اگر شما و خانم ماتیو با هم ازدواج کنید."» (7)

در صفحات دیگر همان کتاب اثرات بیانات مبارک بر لوئی گریگوری شرح داده شده.

«هنگامی که حضرت عبدالبهاء با لوئی گریگوری صحبت می فرمودند، اَشرَف هم حضور داشت (8)... و اضافه می نمایند: وقتی که وی اجازۀ مرخّص شدن از حضرت عبدالبهاء گرفت و با من دست داد، دست هایش چون یخ سرد بود. "وقتی از حضور مبارک مرخّص می شد چون صاعقه زدگان بود. بعداً به من گفته بود که دو ساعت طول کشید که به خود آمده. در عرض آن دو ساعت بی هدف و سرگردان در خیابان ها به قدم زدن پرداخته که در این امتحان عظیم بتواند موفّق گردد." لوئی و لوئیزا کمی کم تر از پنج ماه بعد در تاریخ ۲۷ سپتامبر در شهر نیویورک ازدواج نمودند. ازدواج آنها تا آخرین لحظات زندگی برای ۴۰ سال ادامه یافت.»

لوئیزا و لوئی تمامی حیات خود را صرف بهتر تشویق ازدواج بین نژاد های مختلف نمودند. لوئی گریگوری مکرّر به هیأت ملّی رهبری بهائیان آمریکا انتخاب شده و تا سال ۱۹۴۰ به خدمت پرداخت.

با مراجعه به سال ۱۹۱۲، حضرت عبدالبهاء هنوز خشنود به نظر نمی رسیدند. مرتّباً و شاید صدها بار در آمریکا و اروپا در مورد تعصّب نژادی خطابه ایراد فرمودند که نمونه ای از آن در زیر آمده:

«تعالیم اِلهی سبب اُلفتِ بین بشر است سبب مَحَبّت بین قلوب است... حقیقت یکی است... امّا تعصّب جنسی، جمیع بشر از یک عائله اند بندگان یک خداوندند از یک جنس اند تعدّد اجناس نیست مادام همه اولادِ آدم اند دیگر تعّددِ اجناس اوهام است. نزد خدا انگلیزی نیست فرنساوی نیست ترکی نیست فُرسی نیست جمیع نزد خدا یکسان اند جمیع یک جنس اند این تقسیمات را خدا نکرده بشر کرده لهذا مخالف حقیقت است و باطل است.»(9)

علاوه بر این حضرت عبدالبهاء اساسی را هم بنا گذاشتند که بتوان از اختلافات نژادی جلوگیری نمود. یکی از این امورتشکیل «انجمن های اتّحاد نژاد» بود که حضرت عبدالبها از اگنس پارسُون (Agnes Parson) نفسی محترم در جامعه، خواسته بودند که برگزار نماید. حضرت عبدالبهاء تأکید ادامۀ آن را بعد از تشکیل موفّقیت آمیز اوّلین کنفرانس اتحاد نژاد نمودند. فعالیّت و اقدامات دربارۀ یگانگی نژاد و تساوی بین حقوق نژادهای مختلف در جامعۀ آمریکا هنوز تا حال ادامه دارد. مسألۀ نژادی مسأله ای است که بعضی دیگر از جوامع ملّی بهائی هم با آن درگیرند: به عنوان مثال می توان از آفریقای جنوبی و نیوزیلند نام برد.

در میان بهائیانی که تحت نفوذ حضرت عبدالبهاء قرار گرفتند یکی آلن لاک (Alain Locke) بود. وی اوّلین آمریکائی آفریقائی تبار بود که اوّلین دانشمند راد (Rhode Scholar)، اوّلین رئیس هارلم (Harlem) و فیلسوف مشهوری گردید. لاک نقش اساسی در جنبش آفریقائی های آمریکا داشت که بعداً عامل مهمّی در جنبش آزادی سیاه پوستان آمریکا گردید.

پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۱۷ نویسنده می باشد.
(۲). مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد، برای اصل این مقاله ها مراجعه کنید به: //beyondforeignness.org/
(۳). ظهور عدل اِلهی، ترجمۀ هوشمند فتح اعظم، صفحۀ۲۱.
(۴). ترجمه از انگلیسی از تار نمای زیر:
//www.bahai-encyclopedia-project.org/index.php?option=com_content&…
(۵). بَدایعُ الآثار، جلد اوّل، صفحۀ ۶۲.
(۶). صفحۀ ۱۸۶ از ترجمه به مضمون از کتاب:
Abdul Baha in America, Robert Stockman, page 186.
(۷). ایضاً، صفحۀ ۲۱۴.
(۸). اشاره به قدسیه خانم اَشرف است که همراه حضرت عبدالبهاء در سفر آمریکا بودند.
(۹). خطابات مبارکه، جلد دوّم، صفحۀ ۲۲۸.

نظر خود را بنویسید