×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

قبل از طلوعِ فجر ـ مُبَشِّرِ اعظم
1396/06/17

قبل از طلوعِ فجر ـ مُبَشِّرِ اعظم (۱)

نوشتۀ مایکل کِرتوتی ‌(Michael Curtotti) (۲)

۲۳ می ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری

تا حال بارها در این مجموعه مطالبی دربارۀ حضرت اَعلیٰ [حضرت باب؛ سیّد علیمحمّد باب] ذکر شده- پیامبر الهی و مُبشّرِ حضرت بهاءُالله. حال باید از داستانی صحبت کرد که قبل از ظهورِ حضرت بهاءُالله اتّفاق افتاده آن طوری که نبیل در تاریخ خویش نوشته.

مُلّا حسین، جوان طلبۀ محققّی بود که به دنبال مطلوب خویش به تحقیق پرداخت.

ملّا حسین مایل بود آرزوی معلّم خویش را که به تازگی این جهان را وداع گفته بود و در اعماق قلب خویش داشت تحقّق بخشد. قبل از وفاتش معلّمش به ملّا حسین و دیگر شاگردانش گفته بود که برای یافتن پیامبر جدیدِ خداوند در نقاط مختلفه پراکنده شوند. زیرا این زمانی بود که از قبل پیشگویی شده بود- زمانِ رجعت. دورانِ ایّامِ تحقّقی که در کلّیّۀ آثار مقدّسۀ گذشته پیش بینی شده بود حال نزدیک شده. این نفوس با طهارت قلب و طلب خالصانه قادر خواهند بود مطلوب خویش را پیدا نمایند.

ملّا حسین سفر طلب خویش را از عراق شروع نمود و با اَدعیه برای یافتن مطلوب قلبی خویش به مدّت ۴۰ روز مُعتکف شد. سپس با اوّلین قدم به سفری به طول صدها کیلومتر بسوی ایران روانه گشت. در ماه می ۱۸۴۴ طلبش وی را بسوی شهر شیراز کشید.

در حالی که در خارج از دروازۀ شهر در گردش بود متوجّه سیّدی از دودمان حضرت محمّد گردید. جوانی نورانی به وی نزدیک شده و با کلام خوش آمد وی را به منزل خویش دعوت نمود.

بدون گذشتن وقت زیادی این نَفسِ نورانی در عالم و عالمیان به عنوان حضرت «باب» مشهور گشتند. در اوّلین جلسه تا دیر وقتی از شب مباحثی مورد مکالمه قرار گرفت و قبل از سحر ملّا حسین به ایمان به حضرت باب به عنوان مَظهَرِ اَمرِ جدید [دین جدید] موفّق گشت. این روز تاریخی ۲۳ ماه می ۱۸۴۴ بود که امروز ۱۷۳سال از آن روز گذشته.

حضرت باب از ملّا خواستند که دربارۀ ملاقاتشان به هیچ نفسی سخنی نگوید. هفده نفر دیگر باید با توجّه به خداوند و اِلهاماتِ اِلهی بِنَفسِه مانند ملّا حسین به مقام حضرتِ اَعلیٰ پی برند.
تدریجاً پیروان حضرتِ اَعلیٰ فرد فرد اضافه گردیدند تا این که به تعدادی رسید که حضرتشان تعیین فرموده بودند. حضرت باب این پیروان اوّلیه را برای تبلیغ امرِ جدید به نقاط مختلفه اعزام داشتند. آنچه که در زیر آمده قسمتی از بیاناتی است که حضرت باب خطاب به ایشان فرمودند:

«ای یاران عزیز من، شما در این ایّام حامل پیام الهی هستید، خداوند شما را برای مَخزَنِ اَسرار خویش انتخاب فرموده تا اَمرِ اِلهی [دین الهی] را ابلاغ نمائید. بواسطۀ صدق گفتار و رفتار خود نمایندۀ قوّت و نورانیّتِ ربّانی گردید. تمام اعضای جسد شما باید بر ارتفاع مقامات شما شهادت دهند و به طهارت حیات و عظمت مقصود شما ناطق گردد...

بیانات مبارکۀ حضرت مسیح را که به شاگردان خود فرمودند بیاد آورید وقتی که می خواستند آنان را برای تبلیغ به اطراف بفرستند به آنها فرمودند: ... باید طهارت ذات و حُسن گفتار شما طوری باشد که مردم دنیا بواسطۀ مشاهدۀ حُسن گفتار و رفتار بسوی پدر آسمانی که منبع فیض جاودانی و سرچشمۀ فضل ابدی است متوجّه گردند. شما که فرزندان آن پدر روحانی هستید بواسطۀ اعمال خود باید مَظهَرِ صفاتِ اِلهیّه گردید تا مردم نورِ اِلهی را در شما مشاهده کنند. شما نمکِ زمین هستید اگر نمک فاسد باشد با چه چیز اصلاح خواهد شد. انقطاع شما باید به درجه ای باشد که در هر شهری برای تبلیغ امرُالله [دین خدا] داخل شوید از مردم آن شهر به هیچ وجه اجر و مزدی توّقع نداشته باشید غذاء و طعام طلب نکنید و هنگامی که از آن شهر می خواهید خارج شوید گَردِ کفش های خود را هم بتکانید...

یقین بدانید که عظمت امروز نسبت به ایّام سابق بی نهایت بلکه قابل قیاس نیست. شما نفوسی هستید که اَنوارِ صبحِ ظهور را مشاهده کردید و به اَسرارِ اَمرش آگاه شدید. کمر همّت محکم کنید و این آیۀ قرآن را بیاد آرید که دربارۀ امروز می فرماید: "وَ جاءَ رَبُّکَ وَ المَلَکُ صَفّاً صَفّاً" [قران، سورۀ فجر، آیۀ 22/ مضمون به فارسی: خدا بیاید با فرشتگان صف در صف ] قلوب خود را از آمال و آرزوهای دنیوی پاک کنید و به اخلاقِ اِلهی خود را مزیّن و آراسته نمائید...

خداوند شما را به این مقام عالی دعوت می نماید و در صورتی می توانید به این درجۀ عالیه برسید که تمام آمال و مقاصد دنیوی را زیر پا گذاشته و مِصداقِ این آیه شوید که در قرآن می فرماید: "عِبادٌ مُکرَمُونَ لا یَسْبِقُونَهُ بِالقَولِ وَ هُمْ بِاَمرِهِ یَعمَلون" [قران، سورۀ انبیاء، 26- 27/ مضمون به فارسی: بندگانی ارجمند که در سخن بر خدا پیشی نمی گیرند و خود به دستور او عمل می کنند.] ...

من شما را برای روز خداوند که می آید تربیت و آماده ساخته ام و می خواهم که اعمال شما در مَقعَدِ صِدق عِندَ مَلیکِ مُقتَدِر [قران، سورۀ قمر، 55/ مضمون به فارسی: در جایگاه صدق نزد خداوند مالک مقتدر] قبول افتد. راز و اَسرارِ یَومُ الله که خواهد آمد امروز مکشوف نیست، طفلِ تازه متولّدِ آن روز مقامش از بالِغینِ این اَمر [دین بابی] ارجمندتر است و جاهل آن ظهور [اشاره به ظهور موعود دین بابی، حضرت بهاءُالله] درجه اش از عالِمِ این روز بالاتر. اینک در طول و عرض جهان پراکنده شوید و با قدم ثابت و قلب بی آلایش راه را برای آمدن روزِ خدا مهیّا و مسطّح کنید.» (۳)

هدف اصلی از رسالت حضرت باب آماده نمودن طریق برای ظهورِ مَظهَرِ اِلهیِ دیگری که بزودی ظاهر خواهد شد بود. مکرراً حضرتِ باب به پیامبری که بزودی ظاهر خواهد شد به عنوان "مَنْ یُظْهِرُهُ الله" [کسی که خدا او را ظاهر خواهد کرد] نام بردند. حضرت بهاءُالله در تاریخ آپریل ۱۸۶۳ به تعداد معدودی از اَقرِبا و یاران نزدیک فرمودند که ایشان همان مَظهَرِ ظهوری هستند که حضرت باب در آثارشان نازل و ذکر فرمودند.

دو بیان مبارک زیر از آثار حضرت باب اشاره به مَنْ یُظْهِرُهُ الله می باشد:

«فَاِنَّ مِثلَ نُقطَةِ البَیانِ یُؤمِنُ بِمَنْ یُظْهِرُهُ اللهُ قَبلَ کُلِّ شَیءٍ وَ اِنَّنی اَنَا بِذلِکَ لَاَفْتَخِرَنَّ عَلیٰ مَنْ فیٖ مَلَکوتِ السَّمواتِ وَ الاَرضِ وَ ما بَینَهُما لِاَنَّ لا عِزَّ اِلّا فیٖ عِرفانِ اللهِ وَ لا لَذَّةَ اِلّا فیٖ توحیدِ اللهِ فَلا تَحْتَجِبُنَّ عَنِ اللهِ بَعدَ ظهُورِه فَاِنَّ کُلَّ ما رُفِعَ البَیان کَخاتَمٍ فیٖ یَدیٖ وَ اِنَّنیٖ اَنَا خاتَمٌ فیٖ یَدَیِ مَنْ یُظْهِرُهُ اللهُ.»‌ (۴) [مضمون به فارسی: پس بدرستی که مِثلِ نقطۀ بیان [منظور حضرتشان می باشند؛ حضرت باب] قبل از هر چیز به "مَنْ یُظْهِرُهُ اللهُ" ایمان می آورد و بدرستی که من خودم به این افتخار می کنم بر همۀ آنانی که در ملکوتِ آسمان ها و زمین و ما بینشان هستند. زیرا که هیچ عزّتی نیست مگر در شناخت خدا و هیچ لذّتی نیست مگر در توحید خدا. پس بعد از ظهور خدا [ظهورِ مَنْ یُظْهِرُهُ اللهُ که مَظهَرِ ظهورِ خدا و موعودِ حضرت باب اند] از او غافل و محروم و محتجب نمانید زیرا بدرستی که همۀ آنچه که در کتاب مستطاب بیان [کتاب دینی حضرت باب] برپاداشته شد مانند انگشتری در دست من است و همانا خود من انگشتری در دستانِ مَنْ یُظْهِرُهُ اللهُ هستم.]

«فَبِجُودِکَ یا اِلهیٖ وَ بِکَرَمِکَ یا رَبّیٖ وَ لُطفِکَ وَ بِاِحسانِکَ یا مَحبوبیٖ وَ مَنِّکَ فَلْتَحْفَظَنَّ مَنْ تُظهِرَنَّهُ یَومَ القیٰمَةِ اَنْ لا یَمَسَّهُ مِنْ حُزْنٍ.» (۵) [مضمون به فارسی: پس قسم به جودت ای خدای من و قسم به کرمت ای پروردگار من و قسم به لطف و به احسانت ای محبوب من و قسم به نعمتت که حفظ فرمایی آن کسی را که یوم قیامت حتماً ظاهرش خواهی کرد [منظور از "مَنْ تُظهِرَنَّهُ" موعود دیانت بابی یعنی "مَنْ یُظْهِرُهُ اللهُ" است] تا این که حزن و اندوهی به او نرسد.]

دورۀ رسالت حضرت باب از نظر زمانی دورانی کوتاه و مَملو از حوادث شدیده بود. به محض این که حضرت باب اِظهارِ اَمر فرمودند در منزل خویش محبوس و بعد از مدتی کوتاه به دستورعُلما در نقطه ای دور افتاده به زندان محکوم گردیدند.

با وجود این، خبر ظهور حضرت باب سریعاً منتشر شد و هزاران نفر در سراسر ایران به ایشان مؤمن گردیدند. بسیاری از مؤمنین حضرت باب با توجّه به تعصّبات و تنفّر مردم با صدمات فراوانی روبرو گردیدند که نتیجۀ آن شهادت بیست هزار نفر از مؤمنین بود که در مناطق مختلف کشور اتفاق افتاد.

در سال ۱۸۵۰ با بررسی و تحقیق صدرِ اَعظمْ علمای مذهبی فتوای شهادت حضرت باب را در شهر تبریز، شهری که قبلاً به آن منتقل شده بودند صادر نمودند که نهایتاً حضرتشان تیرباران گردیدند.

به نظر همگان احکام حضرت باب دیگر قابل اجرا نبود زیرا جامعۀ پیروان ایشان هم تقریباً از بین رفته و نَفسِ حضرت باب هم که شهید شده بودند.

آن زمان تاریک ترین ایّام دیانت بابی بود.

ولی بزودی بشاراتِ حضرت باب تحقّق یافت.

طبق ارادۀ حضرت بهاءُالله بعد از شصت سال رَمسِ [مقبرۀ] حضرت باب در دامنۀ کوه کَرمِل نهایتاً مستقر گردید.

رَمسِ حضرت باب هم اکنون در میان باغ ها در مقامِ بی نهایت زیبایی جای گرفته. توقیر و احترام لازمۀ نفسِ مبارکشان را که در ایّام حیات از آن محروم بودند، بعد از شهادتشان براحتی می توان مشاهده نمود.

جای بسیار سعادت است که شاهدیم که تنفّر و ستم غالب نبوده.

پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۴۷ نویسنده می باشد.
(۲). مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
(۳). تاریخ نبیل (مَطالِعُ الاَنوار)، صص: ۶۵۱ و ۶۵۲.
(۴). مُنتخباتِ آیات از آثارِ حضرتِ نُقطۀ اولیٰ، بند آخر از مستخرجاتی از تواقیع مختلفه.
(۵). مُنتخباتِ آیات از آثارِ حضرتِ نُقطۀ اولیٰ [نقطۀ اولی از القاب حضرت باب است]، بند دوّم از مستخرجاتی از اَدعیه و مناجات.

نظر خود را بنویسید