×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

نقش شهروندان در دوران بلوغ بشریّت
1396/06/30

نقش شهروندان در دوران بلوغ بشریّت (۱)

نوشتۀ مایکل کِرتوتی ‌(Michael Curtotti) (۲)

۱۱ ژوئن ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری

همان طوری که در مقالۀ قبلی به اطلاع رسید //www.noghtenazar.org/node/1641
تعالیم حضرت بهاءُالله وظائف نفوس و افراد را هم در کنار مؤسّسات و جامعه تعیین فرمودند. در حقیقت تعالیم حضرت بهاءُالله چنان توانایی به یک یک افراد جامعه اعطاء می نماید که بتوانند فعّالانه در حیات دینی و اجتماعی شرکت نمایند. در وصیّت نامۀ خویش، کتابُ عَهدی حضرت بهاءُالله این عصر و دورانی را که ما در آن زندگی می کنیم چنین توصیف فرمودند:

«امروز روزیست بزرگ و مبارک آنچه در انسان مَستور بوده امروز ظاهر شده و می شود»۳

باز هم همان طوری که قبلاً شاهد بودیم حضرت بهاءُالله داشتن طبقه و یا نفوس بخصوصی به عنوان رهبر دینی و یا روحانی در دین بهائی را مجاز نفرمودند. رسم تاریخی این که نفسی را به عنوان رهبر و یا تعلیم دادن نفسی که بعداً رهبر شده و سلطه ای نسبت به نفوس دیگر و یا جامعه داشته باشد هم ملغی فرمودند. در سلسلۀ چنین تعالیمی می توان از حرام بودن بوسیدن دست ۴، طلبِ بخشش گناه از نفس انسانی دیگر ۵ را نام برد. حضرت بهاءُالله اجرای نماز دسته جمعی را بنحوی که امروزه در بعضی از جوامع اجرا می گردد منع می فرمایند (امری که به یک نفس قدرت حکومت به جامعه را می دهد) ۶. قدرت انجام مراسم ازدواج را هم به عهدۀ هر دو طرف مایل به ازدواج قرار داده اند که با تلاوت آیاتی بنوبۀ خود تقدّس لازمه را به ازدواج خویش می بخشند ۷. تمامی این تعالیم قدرتی را که قبلاً به نفس مخصوصی تفویض شده برمی دارد و به افراد عادی می بخشد.

حضرت عبدُالبها هم به همین منوال دربارۀ طرّاحی مَشرقُ الاَذکار می فرمایند که چنین بنائی باید نُه جهت داشته باشد. در چنین بنائی جهتی به اسم «جلو» موجود نیست که رهبری بتواند در مقابل جمع حاضر شده و رهبری جلسۀ دعا و مناجات را به عهده بگیرد.

برداشتن چنین قدرت اختیاراتی در واقع پیامدهای زیادی و عمیقی در نقش افراد داشته. اعضاء جامعه دیگر به عنوان عضوی غیر فعّال در جلسه ای که از وی انتظار می رود در محلّ خود نشسته و به سخنان رهبر مذهبی گوش دهد نیستند. هر نفسی در بسیاری از موارد زندگی آن چنان فعّال است که از طرق مختلفه در حیات دسته جمعی جامعه مانند انتخابات، مشورت در امور جامعه و در جلساتی مانند ضیافات نوزده روزه، شرکت در جلسات مرتب دعا و مشورت و بررسی و تأمّل منعکس می گردد. این رفتار یک طرفه نبوده بلکه متقابلاً به همین نحو مؤسّسات بهائی هم موظّفند که در صورت لزوم با اعضاء جامعه مشورت نمایند.

«وظائف نفوسی که احبّایِ اِلهی [بهائیان] آزادانه و آگاهانه ایشان را به عنوان نمایندگان خویش انتخاب می نمایند لزوماً کم تر از وظائف انتخاب کنندگان خویش نمی باشد. وظیفۀ اعضای محافل فرمان دادن نیست بلکه مشورت است، مشورت نه تنها در بین خودشان بلکه تا حدّ امکان با احبّایی که نمایندگی آنها را بر عهده دارند." آنان "هرگز" نباید چنین "گمان کنند که زینت اصلی پیکرِ اَمرِ اِلهی [دین بهائی] هستند و از نظر توانایی و شایستگی ذاتاً بر دیگران برتری دارند و یا تنها مُروّجین تعالیم و اصول این اَمرِ اَعظم [دین بهائی] می‌باشند." "در نهایت تواضع" به وظایف خود بپردازند و "با سعۀ صدر، حسّ عدالت و انجام وظیفه‌، خلوص، افتادگی، پای‌بندی کامل به رفاه و منافع احبّا و اَمرِ اِلهی و بشریّت بکوشند تا نه تنها شایستۀ اطمینان و حمایت و احترام، بلکه تحسین و مَحَبَّتِ واقعی کسانی گردند که افتخار خدمت به آنان را دارند." در چنین جوّی، مؤسّساتی که به آنها قدرت و اختیارات اعطا شده خود را ابزاری برای پرورش استعدادهای مکنون بشری و شکوفایی این استعدادها در مسیری خلّاق و شایسته می‌شمرند.» ۸

نقش افراد در امور مختلفه را حضرت بهاءُالله در هدف همان نقش مشخص فرموده اند که باید مُجری گردد. همان هدفی است که برای مؤسّسات مذهبی و غیرمذهبی هم معیّن فرموده اند. منظور از چنین هدفی آن نیست که نفوس فقط رشدِ روحانی و مادّی خویش را مدّ نظر داشته باشند زیرا افراد باید وظیفۀ بهبودی نوع بشر را بطور جمعی هم به عهده بگیرند.

«یا حزب الله به خود مشغول نباشید در فکر اصلاح عالم و تهذیبِ اُمَم باشید» ۹

نقش هر فردی در بیانیۀ زیر که از طرف بیتُ العَدلِ اَعظم است آمده:

«قدرت عمل در وهلۀ اولیٰ در دست کلِّ اعضاء جامعه است. این قدرت در سطح ابتکار فردی و سطح ارادۀ جمعی به مَنَصّۀ ظهور می رسد.» ۱۰

حضرت بهاءُالله منحصراً اَوامر و احکام مذهبی نازل نفرمودند بلکه تعالیمی آوردند که نشان دهندۀ راه حقیقت در تمام امور روزمرّۀ حیات است. مؤسّسات مذهبی هم وظیفۀ اوّلیه و اصلیۀ هدایت نفوس را در نحوۀ زندگیشان ندارند، بلکه افراد هر یک بشخصه مسؤول رفتار و کردار خویش می باشند.

«وظیفۀ اطاعت از اَوامرِ اِلهی که حضرت بهاءُالله برای این عصر جدید نازل فرمودند در درجۀ اولیٰ به عهدۀ آحاد مؤمنین است. در دلِ رابطۀ حبیب و محبوب است؛ «اِعمَلوا حُدودیٖ حُبّاً لِجَمالی» [حدود و تعالیم مرا به عشق و حبِّ جمالم رعایت و عمل کنید.] نصیحتِ حضرت بهاءُالله است.» ۱۱

بیتُ العدلِ اَعظم در مورد نقش افراد در توسعۀ جامعه توضیحاتی بیشتر می دهند که در زیر آمده:

«نقش و وظیفۀ فرد در خدمات امری حائز اهمیتی بی نظیر است. فرد است که روح ایمان را که اساس موفقیّت در اقدامات تبلیغی و توسعه و پیشرفت جامعه است زنده و نبّاض نگاه می دارد. از حکم حضرت بهاءُاالله که فرد مؤمن را موظف می سازد که به تبلیغ امرِ مبارکش پردازد مَفرّی نیست و نمی توان آن را به یکی از مؤسّسات امری محوّل نمود و هیچ یک از آن مؤسّسات نیز نمی تواند این وظیفه را بر عهده گیرد. تنها فرد بهائی است که می تواند استعدادهائی را که مشتمل بر توانائی استفاده از ابتکارات شخصی، اغتنام فرصت ها، ایجاد روابط دوستانه با دیگران، معاشرت و مصاحبت با سایرین، برقرار ساختن ارتباط با مردمان، جلب همکاری سایرین در خدمات مشترکِ اَمری و اجتماعی، و بالاخره اجرای تصمیمات متّخذه به وسیلۀ هیأت ها و مؤسّسات امری است به کار گیرد.»۱۲

این تغییرات در حیات بشر از عمق مخصوصی برخوردار است. به عنوان مثال می توان از استقرار مؤسّسات مذهبی که از بنیان و اساس با گذشته بسیار متفاوت است نام برد که ممکن است این سؤال را مطرح نماید که نحوۀ حیات جامعه در تحت این شرایط چگونه می تواند باشد؟ یا حیات مذهبی جامعه در دوران بلوغ نوع بشر به چه صورتی خواهد بود؟ در چه چارچوبی روابط فرد، جامعه و مؤسّسات خواهد گنجید؟ سعی در این است که جواب این سؤالات در مقالات بعدی مورد بحث و دقّت قرار گیرد.

پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۶۶ نویسنده می باشد.
(۲).مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
(۳). مجموعه الواح نازله بعد از کتاب اَقدس، کتابُ عَهدی، صفحۀ ۱۳۵.
(۴). کتاب اَقدس، بند ۳۴.
(۵). ایضاً.
(۶). کتاب اَقدس، بند ۱۲.
(۷). کتاب اَقدس، رسالۀ سؤال و جواب، سؤال ۳.
(۸). جملۀ اوّل ترجمۀ تحت اللّفظی از (Bahai Adminstartion) و باقی جملات از ترجمۀ مندرج در پیام بیتُ العدلِ اَعظم مورّخ 28 دسامبر 2010 در اینجاست:
//www.payamha-iran.org/node/39?language=fa
(۹). مجموعه الواح نازله بعد از کتاب اَقدس، لوحِ دنیا، صفحۀ ۴۸.
(۱۰). از جزوۀ مؤسّسۀ مشاورین، سند تهیه شده توسط بیتُ العَدلِ اَعظم، تحت عنوان فرد و جامعه.
(۱۱). ترجمه به مضمون از وبسایت زیر:
//www.bahai.org/beliefs/life-spirit/character-conduct/articles-res…
(۱۲). پیام بیتُ العدلِ اَعظم، رضوان ۱۵۳ بدیع، ۱۹۹۶.

نظر خود را بنویسید