سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
اِفی بیکر ـ عکّاسِ پیدایش یک دین جهانی (۱)
نوشتۀ مایکل کِرتوتی (Michael Curtotti) (۲)
۱۱ ژوئیۀ ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری
//beyondforeignness.org/wp-content/uploads/2017/07/effie-baker.png
شاید قابل تصوّر نباشد که چه می شد اگر حواریون حضرت مسیح مانند پطرس و پولس حدود ۲۰۰۰ سال پیش می توانستند از یکی از بانوان بخواهند که به سرزمین فلسطین رفته و از تمامی امکانی که بنحوی با محلِّ تولّد دیانت مسیحی مرتبط است برای ثبت تاریخ عکس آنان را بگیرد؟ در صورت چنین اتّفاقی نظریۀ ما نسبت به حضرت مسیح چه می توانست باشد؟
در دهۀ ۱۹۳۰ این وظیفه به خانم ریز جُثّه ای به نام اِفی بیکر (Effie Baker) محوّل شد.
اِفی بیکر در سال ۱۸۸۰ متولّد شد و در ایّام جوانی دوربینی عکاسی از یکی از منسوبین خویش دریافت کرد که به نام (A No 2A Folding Autographic Brownie) مشهور بود.
//beyondforeignness.org/wp-content/uploads/2017/07/512px-No1-A_Au…
برای اِفی که دانشجوی دانشکدۀ هنرهای شرق بالارات (Ballarat East School of Arts) بود هنر عکاسی هنری بود که بیش تر مورد علاقه اش قرار گرفت. هنری بود که اِفی به همراه دیگر هنرها مانند عروسک سازی برای اطفال و نقاشی گل های وحشی یاد می گرفت. اِفی توانست کتابی از گل های وحشی استرالیا که خودش نقاشی کرده و یا عکسشان را گرفته بود منتشر نماید. وی بعد از بلوغ در شهر مِلبورن ساکن گردید و در سال ۱۹۲۲ توانست کلارا و هاید دان (Clara and Hyde Dunn) را که دو سال قبل برای استقرار دیانت بهائی از آمریکا به قارۀ استرالیا آمده بودند ملاقات نماید. اِفی در نتیجۀ شرکت در جلسات «اَفکارِ تازه» (New Thought ) توانست ایشان را ملاقات کند و به دیانت بهائی اقبال نمود. اِفی اوّلین بانوی استرالیائی است که دیانت جدید را پذیرفت.
در سال ۱۹۲۳ مارثا روت (Martha Root) به مِلبورن آمد و فعالیّت های مارثا روت باعث دلگرمی و تشویق وی شد و در همان سال به همراه مارثا روت و کلارا و هاید دان به تاسمانیا و غرب استرالیا برای تبلیغِ اَمرُالله سفر نمود. در سال ۱۹۲۴ به همراه مارتا به نیوزلند سفر نمود و سال بعد اِفی با کشتی به اروپا رفت که در بین راه توقّفی در اَرضِ اَقدَس برای زیارت اَماکنِ متبرّکۀ بهائی داشت که توانست در حیفا به ملاقات رهبر جامعۀ دیانت بهائی، حضرت شوق افندی، ولیّ اَمرُالله، نائل گردد.
نتیجۀ این زیارت این بود که بعداً از ایشان خواسته شد به عنوان میزبان در مسافرخانۀ غربیان مشغول به خدمت شود. مهارت هنر عکاسی وی را که حضرت ولیِّ اَمرُالله تشخیص دادند باعث شد در میان بسیاری از وظائف دیگر از وی بخواهند برای انتشار در کتاب های «عالَمِ بهائی» تعدادی عکس از باغ ها و مَراقِدِ مرکزِ جهانیِ بهائی بگیرد.
در سال ۱۹۳۰ حضرت ولیِّ اَمرُالله اِفی را مسؤول مأموریّتی خطیر نمودند و آن فرستادن وی به ایران برای عکس گرفتن از تمام اَماکنی بود که به طریقی با دیانت بهائی مربوط می باشند. این تصاویر برای کتاب «مَطالِعُ الاَنوار» لازم بود، کتابی که حضرت ولیِّ اَمرُالله بر اساس کتاب تاریخ نبیل در شرح اتّفاقات اوّلیۀ دیانت بهائی برای مؤمنین غربی تألیف کرده بودند. اِفی در این ایّام ۵۰ ساله بود و دو دوربین به همراه داشت. یکی دوربین (1A Kodak) برای عکس هائی که لازم بود از فضاهای باز گرفته شود، و دیگری برای تصاویر نزدیک تر. علاوه بر عکس برداری، اِفی مسؤول چاپ عکس ها هم بود و بسیاری لوازم و مواد شیمیائی را هم با خود به همراه برد.
اِفی بعد از یک موج آزار و ستم تازه باید به ایران می رسید که نه تنها وظیفۀ بسیار سنگینی بود بلکه خطرناک هم به نظر می رسید. چون بسیاری از این اَماکن که در ارتباط با تاریخ دیانت بهائی بود در روستاها و شهرهای دور افتاده بود و اِفی نمی بایست نظر مردم را جلب نماید؛ جُثّۀ کوچک وی کمکی بزرگ در این نکته بود. خطر کشته شدن در مسیر این سفر قبل از رسیدن به ایران شروع گردید زیرا باید از بیابان های دور افتاده حرکت کند- همان طور که یکی از سرنشینان ماشینی که در جلوی ماشین وی در حرکت بود فوت نمود.
تمامی طول سفر اِفی در حدود ده هزار مایل بود که همان طوری که لازمۀ این سفر بود با قطار، ماشین، و حتّی اسب و چارپایان دیگر انجام گرفت. تاریخ شروع این سفر ۱۸ ژوئیۀ ۱۸۳۰ بود و تا تاریخ ۳۱ ژانویۀ ۱۹۳۲ طول کشید که در بعضی از مواقع بهائیانی همراه ایشان بودند. در طول این سفر حدود هزار عکس تولید نمود که نتیجۀ چهار سفر متفاوت به شرق، شمال، غرب و جنوب ایران بود که بعد از این اسفار مرتباً به طهران مراجعت می نمود. در یکی از سفرها به علّت سقوط از اسب صدمۀ فراوانی دید. علاوه بر خطر و صدمات سفر مأموران رسمی هم باعث دردسر بودند. به عنوان مثال در سوریه افسری فرانسوی وسائل وی را ضبط نموده به دمشق فرستاد گرچه نهایتاً توانست به محلّ اقامت خویش، حیفا مراجعت نماید.
بعد از مراجعت در نامه ای چنین نوشته:
«ساعت ده و نیم شب به حیفا رسیدم و دیدار سیمای خندان فوجیتا (Fujita) و استقبال گرم و صمیمانه اِموجین هواگ (Emogene Hoagg) باعث شادی بسیار گردید. خانم لوئیز دریک رایت (Louise Drake Wright) ساعت ده صبح روز بعد رسید و روز بعدش خانم استوری (Storey) به همراه دو نفر از دوستان هم وارد شدند و من هم بلافاصله خود را آمادۀ کار کردم و در مدّت کم تراز پانزده روز سیزده مهمان داشتیم که خانم اِستی (Esty)، پسرش و عمّه و پسر عمّه اش هم در میان آنها بودند.
حضرت ولیِّ اَمرُالله از نتیجۀ سفر و تمامی عکس ها بسیار خشنود بودند. ایشان از خانم هواگ و بنده خواستند که بهترین عکس ها را برای کتاب «مَطالِعُ الاَنوار» انتخاب نمائیم و بعد از ظاهر کردن آنها را برای ناشر ارسال نمودم. برای گرفتن این عکس ها مجموعاً حدود ده هزار مایل سفر کردم. بجای سه ماه که قبلاً مشخّص شده بود مدّت شش ماه سفر طول کشید.
بسیاری مشکلات غیرقابل پیش بینی سر راه آمدند. تنها آرزویم این است که کاش می توانستم مجدّداً این مشروع را انجام دهم زیرا حال تجربۀ به دست آمده کمک بزرگی می بود. مطمئناً سفری شگفت آور بود گرچه بسیار سخت و نگران کننده بود.»
در میان بسیاری از تصاویری که اِفی بیکر گرفته سربازخانۀ محلِّ شهادتِ حضرت باب در تبریز و قریۀ بَدَشت است که در مقالات قبلی از آنان استفاده شده.
اِفی بیکر در سال ۱۹۳۶ به استرالیا مراجعت نمود و با مادر خویش زندگی کرد و در سال ۱۹۶۳ به آپارتمانی کوچک در دفتر جامعۀ بهائی استرالیا نقل مکان نمود و بعد از آن به پَدینگتون (Paddington) رفت. اِفی در سال ۱۹۶۸ صعود نمود و در آرامگاه عمومی مونا ویل (Monavale) که در نزدیکی مَشرِقُ الاَذکارِ سیدنی واقع است به خاک سپرده شد.
مسیر سفر اِفی بیکر در ایران:
//beyondforeignness.org/wp-content/uploads/2017/07/Screen-Shot-20…
پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۹۶ نویسنده می باشد.
(۲).مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
نظر خود را بنویسید