×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

کلارا و هاید دان ـ دین بهائی به استرالیا می رسد
1396/12/09

کلارا و هاید دان ـ دین بهائی به استرالیا می رسد (۱)

نوشتۀ مایکل کِرتوتی ‌(Michael Curtotti) (۲)

۲۴ ژوئیۀ ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری

در تاریخ بیستم آوریل ۱۹۲۰ هنگامی که کلارا و هاید دان (Clara and Hyde Dunn) به سیدنی وارد شدند، استرالیا دورترین کشور از تمامی دیگر کشورهای جهان بود. برای اکثریّت ملّت استرالیا ملّتی نوپا بود که با توجّه به حقوق مساوی برای همگان بدور از ظلم و فشار دیگر مناطق مایل بود آیندۀ خویش را تدریجاً بسازد. جملاتی مانند «امکان مساوی برای همگان ـ رفاقت» ـ گرچه امروزه کم شنیده می شود ـ ولی هنوز هم در فرهنگ استرالیا عامل تفاوتی با دیگرملّت هاست. استرالیا جامعه ای تازه بود که اعضاء آن با احترام، آزادی و صلح کامل در کنار هم به زندگی ادامه می دادند. از جهات بسیاری چنین دیدگاهی بسیار زیبا و دلپسند بود گرچه همواره تعقیب و عملی نشد زیرا که مانند تمامی مشروعات بشری کاستی های خویش را هم داشت ولی تاریخ استرالیا نشان داده که بارها و بارها سعی شد که این اهداف عالی مجدداً بکار گرفته شود. یکی از نکات تاریک این تاریخ، تبعیضی بود که در مورد نفوس غیر سفید پوست بخصوص در مورد هر فرد غیر«انگلیسی» برای دهه های متوالی در جامعه بنحوی جریان داشت. بومیان استرالیا هم در حاشیه جامعه بودند که تقریباً برای آنان آینده ای روشن موجود نبود. عدم قبول در مورد نفوسی که از اقیانوسیه و آسیا مهاجرت نموده بودند کاملاً مشهود بود. ولی همان نظریۀ تساوی امکاناتی را برای همگان بوجود آورد که تدریجاً همان نژادهای دیگر را نیز که هنوز بطوری آشکار دور افتاده بودند در بر می گرفت. ولی باید دانست همیشه در زمینۀ تساوی باید امکانات بیشتری بوجود آورد که کاملا بتواند متحقّق گردد.

کلارا و هاید دان گرچه از سرزمین بسیار دور دیگری بودند لذا شاید برایشان راحت تر می بود که بتوانند جائی در این جامعه برای خویش پیدا نمایند. در سال ۱۹۱۹ هر دو در سنین بالا تصمیم به سفر و اقامت در استرالیا گرفتند و اگر چه از کشور آمریکا آمده بودند ولی هر دو از «کشور قدیمی» خویش بودند. کلارا متولد سال ۱۸۶۹ در لندن بود ولی والدینش ایرلندی و اهل دوبلین بودند. هاید دان در سال ۱۸۵۵ در شهر لندن متولد شده بود. هر کدام از این دو جداگانه به آمریکا آمده بودند که نهایتاً با تعالیم بهائی آشنا و بهائی شده بودند و بواسطۀ این علاقۀ مشترک یکدیگر را ملاقات نموده بودند. علاوه بر دیانت خویش که به همراه خود داشتند، محیط استرالیا منطقه ای بود که به نظر می رسید آنانی که از نقاط دور افتاده ای آمده نفوس مناسبی در چنین جامعه ای بودند: جامعه ای که همواره منتظر ورود نفوس جدید بود.

زندگی اولیّه کلارا آنچنان آسان نبوده زیرا که علاوه بر از دست دادن همسر اوّلش بعلّت فقر مجبور شده نگه داری و سرپرستی تنها فرزندش را به یکی از بستگان خویش واگذارد. اقدامی دردناک که تا آخرین لحظات حیات تنهایش نگذاشت. در زمانی که حضرت عبدُالبهاء در سال ۱۹۱۲ در سانفرانسیسکو تشریف داشتند هر دو سعادت زیارت حضرت عبدُالبها را داشتند. در سال ۱۹۱۶ هاید هم همسر اوّل خویش را از دست داد و در سال ۱۹۱۷ با کلارا ازدواج نمود. آن هنگام ایّام جنگ جهانی اوّل بود که دوران جوانی را پشت سر گذاشته بودند زیرا هاید ۶۲ ساله و کلارا ۴۸ ساله بود.

قسمتی از یکی از نوشته های حضرت عبدُالبهاء //www.noghtenazar.org/node/۱۵۲۳ شرایط دردناک جنگ جهانی اوّل را توضیح می دهد.

«ملاحظه می نمائید که جهان چگونه به یکدیگر در افتاده و اقالیمی چند به خون انسان رنگین گشته بلکه خاک به خون مُخَمَّر گردیده نائرۀ حَرب چنان شعله ئی زده که نه در قرونِ اولیٰ و نه در قرونِ وُسطیٰ و نه در قرونِ اَخیره چنین جنگِ مَهیبی واقع گشته سرها چون دانه شده و حَرب چون آسیاب بلکه اَشَدّ از آن اقالیمِ آباد ویران شده و شهرها زیر و زبر گشت و قُرایِ مَعموره مَطموره شد پدران بی پسر گشتند پسران بی پدر شدند مادرها بر ماتم نورسیدگان خون گریستند اطفال یتیم شدند نِساء بی سر و سامان شدند عالم انسانی در جمیع مراتب تدّنی نمود فریاد و فغانست که از یتیمان بلند است ناله و حنین است که از مادران به اوجِ اَعلیٰ می رسد جمیع این وقایع منشأش تعصّبِ جنسی است و تعصّبِ وطنی و تعصّبِ دینی است و تعصّبِ سیاسی است.» ۳

در دوران چنین جنگ دیوانه ای حضرت عبدُالبهاء مانند «غریبه ای در سرزمینی غریب» بودند. مکاتبات ایشان با یارانِ غربی قطع شده بود و فکرشان متمرکز در زراعتِ حبوباتِ بهائیان در جلیله بود که در دوران جنگ حضرت عبدُالبهاء محصولات زراعت را در میان ساکنین حیفا و عکّا تقسیم نمودند که از گرسنگی آنان جلوگیری نمود و بعداً به علّت این خدمات انسانی به ایشان لقب «سِر» تقدیم شد.
//bahaiteachings.org/saved-from-starvation-the-master-feeds-the-ma…

در همان حال حضرت عبدُالبهاء هم به ذخیره کردن بذرِ روحانی مشغول بودند. این بُذورِ روحانی را با ارسالِ الواح به یارانِ آمریکا ذخیره می فرمودند که در نهایت به مجموعه ای تحت عنوان «فرامینِ تبلیغی» جمع آوری گردیده و بعد از جنگ به یاران آمریکا رسید.

//donyayebahai.org/content/%D۹%۸۵%D۸%AC%D۹%۸۵%D۹%۸۸%D۸%B۹%D۹%۸۷-%D…

به کار گرفتن لغتِ «بَذر» بی مناسبت نیست زیرا که حضرت عبدُالبهاء در الواح خویش این لغت را هم به کار گرفته اند.

«حال باید شما دهقان آسمانی گردید و تخم پاک بیفشانید هر تخمی برکتش محدود است ولکن تخم تعالیم آسمانی فیض و برکتش نامحدود و در ممّر قرون و اعصار متّصل خرمن ها تشکیل کند در اسلاف ملاحظه نمائید که در ایّام مسیح نفوس مؤمن ثابت معدود قلیلی بودند ولی چنان برکت آسمانی نازل شد در سنین معدوده جمّ عظیمی به ظلّ انجیل در آمدند در قرآن می فرماید که یک حَبّه هفت خوشه بر آرد و هر خوشه صد دانه بدهد یعنی یک دانه هفتصد دانه گردد و خداوند اگر بخواهد مضاعف می فرماید چه بسیار واقع که نفس مبارکی سبب هدایت مملکتی شد حال نظر به استعداد و قابلیّت خویش نباید نمائیم بلکه نظر به عنایت و فیوضاتِ اِلهیّه در این ایّام نمائیم که قطره حکمِ دریا یابد و ذرّه حکمِ آفتاب جوید.» ۴

در همان لوحِ اوّلِ «فرامینِ تبلیغی» از یاران بهائی می خواهند که به مرکز تازه ای سفر نموده و مستقرّ شوند که نهایتاً اَمر فرمودند که در مراکز متعدّدی در سطح جهان رفته و اقامت نمایند که در زیر این بیان مبارک آمده:

«ای کاش از برای من میسّر می شد که پای پیاده ولو به کمال فقر به آن صفحات مسافرت می نمودم و نعره زنان در شهرها و دهات و کوه و بیابان و دریا "یا بَهاءَالاَبهیٰ" می گفتم و ترویجِ تعالیمِ اِلهی می نمودم ولی حال از برای من میسّر نه لهذا در حسرتی عظیم هستم بلکه انشاءالله شماها موفّق گردید.

الان در جزائر هاوای به همّتِ مِس الکساندر جمعی به شاطیءِ بَحرِ ایمان وارد. ملاحظه کنید که این چه سُروری است و چه فَرحی. قسم به رَبُّ الجُنُود که اگر این دختر محترمه سلطنتی تأسیس می کرد آن سلطنت به این عظمت نبود این سلطنتْ سلطنتِ ابدیّه است و این عزّت عزّتِ سَرمَدیّه.

به همچنین در جزائر و قطعات دیگر مثل مملکت استرالیا و جزیرۀ نیوزیلند، جزائر تاسمانیا، و هم چنین اگر به ژاپون و آسیای روسیه و کوریا و چین و هند فرنسه و سیام و استریت سِتلمنت و هندوستان و سیلان و افعانستان مبلّغینی بروند نتایج عظیمه خواهد بخشید اگر به چین و ژاپون ممکن شود هیئتی از زن و مرد مجتمعاً روند چه قدر خوب است تا این رشتۀ مَحَبَّت محکم گردد و به این عبور و مرور تأسیسِ وحدتِ عالمِ انسانی نمایند و نداء به ملکوتِ اِلهی کنند و نشر تعالیم نمایند.» ۵

در سال ۱۹۱۹ هنگامی که الواح مبارک مزبور عاقبت به آمریکا رسید، کلارا و هاید دان علیرغم کهولت سنّ و محدودیّت مالی بلافاصله قیام و بعد از ارسالِ عریضه ای به حضورِ حضرت عبدُالبهاء در سال ۱۹۲۰ به استرالیا مهاجرت نمودند.

هاید دان به عنوان فروشندۀ سَیّار به کار مشغول گردید و این شغلی بود که وی را قادر نمود علاوه بر بسیاری از نقاط استرالیا، هم چنین به نیوزیلند و جزائر نورفُلک سفر نماید. کلارا هم به عنوان حامی ایشان همواره در سفر همراه ایشان کمک می نمود که جلسات بهائی تشکیل داده و برگزار نمایند. در سال ۱۹۲۲ دو نفر اوّلیۀ جامعۀ بهائی استرالیا یعنی اِفی بیکر (Effie Baker) و اسوالد ویتکر ‌(Oswald Whittaker) به دیانت بهائی اقبال نمودند. همان طوری که قبلا گفته شد اِفی بیکر به ایران سفر نمود //www.noghtenazar.org/node/۱۶۹۳ و برای بایگانی و حفاظت از تمامِ اَماکنی که در ارتباط با دین بهائی بوده عکس برداری نمود. مارثا روت //www.noghtenazar.org/node/۱۵۵۸ مبلّغ خستگی ناپذیر و جهانگرد امر بهائی در اوایل دهۀ ۱۹۲۰ به استرالیا و نیوزیلند سفر نمود که باعث تقویت جامعۀ نوپایِ بهائی گردید. در سال ۱۹۲۲ حضرت شوقی افندی وَلیِّ اَمرِ دینِ بهائی //www.noghtenazar.org/node/۱۶۴۴ توقیعی به بهائیان استرالیا فرستادند که در دوران اوّلیه ولایت حضرت شان بود.

«۲۰ دسامبر ۱۹۲۲

بهائیان استرالیا ملاحظه فرمایند

همکاران عزیزم در آن سرزمین دور

باعث شعف و سرور فراوان شد که در آن قارّۀ بعید و دور از تمامی آشوب ها و جهانی سرگردان شاهد بلند نمودن ندایِ اِلهی بوده که چنان تعدادی از عُشّاقِ وفادارِ حضرتِ بَهاءُالله را به خود جذب نموده.

مَحَبَّت و علاقۀ صمیمانۀ قلبی خویش را ابراز داشته و به حمایت دائمی در خدمات عظیمۀ خدمت به نوع بشر که با شکوه در انظار مفتوح می گردد شما را مطمئن می سازم.

تمامی اخبار رسیده از آن جانب را در اطاق پذیرائی حضرت عبدُالبهاء که همواره منتظر گسترشِ اَمرِ اِلهی در تمامی نقاط عالم بودند، با خادمین و زائرین عزیزِ اَرضِ اَقدَس [عکّا و حیفا] که مرتباً ملاقات می شوند، به اشتراک گذاشتم. ایشان و خود من با ایشان برای هر یک از شما مشتاقانه دعا خواهیم خواند که بذرهای ایمان و دوستی مَحَبَّت آمیزی که شما در اراضی قلوب کاشتید رشد کند و شمار دائم التّزایدِ جنودِ دلیر بهاء ازدیاد یابد و ایشان را قادر سازد تا پیروزیِ عظیم به دست آورند.

مشتاقانه منتظر شنیدن اخبار ادامه و گسترش فعّالیّت های شما، افزایش مکاتبات گسترده خود با مراکز متعدّدۀ روحانی در تمام نقاط عالم، برنامه های آیندۀ خویش در انتشارِ نهضتِ (اِلهی) و نحوۀ بکار گرفتن وسائل لازمه در تعقیب سریع آن خواهم بود. به سهم خویش ارسال اخباری که آن یاران را مصمّم به افزایش اقدامات امریّه نموده و باعث دلگرمی حاصله از زحمات عاشقانه در آستان الهی می شود، فراموش نخواهم کرد.

برادر شما در خدمت به آستانِ اِلهی

شوقی» (ترجمه)

از همان ابتدای ورود به استرالیا کلارا و هاید دان تمامی قوای خویش را صرف خدمت به جامعۀ نوپای بهائی استرالیا نمودند تا این که نهایتاً به ثمر رسید. در سال ۱۹۳۴ دیانت بهائی به اندازه ای رشد و گسترش نموده بود که بتواند محفل روحانی ملّی استرالیا و نیوزیلند را که در دنیا جزء اوّلین محافل ملّیه بوده تشکیل دهد.

هاید دان در سال ۱۹۴۱ صعود نمود [درگذشت] و در سال ۱۹۵۲ حضرت ولیِّ اَمرُالله با تصدیق خدمات صادقانه، ایشان را به مقامِ «اَیادیِ اَمرُالله» بعد از صعودش ارتقاء دادند و در همان حال کلارا که در قید حیات بود به همان مقام ارتقاء یافت. در چنین مقامی ایشان یکی از حارسان و خادمین وفادار دیانت بهائی //www.noghtenazar.org/node/۱۶۸۶
محسوب می گردند که (با همکاری دیگر اَیادیان) وظیفۀ اتمام نقشه های ترسیمی حضرت ولیِّ اَمرُالله را تا تشکیل بیتُ العَدلِ اَعظم به عهده داشته. در سال ۱۹۵۸ کلارا دان اولین سنگ بنای اُمُّ المَعابِدِ [مَشرقُ الاَذکار] استرالیا و اقیانوسیه را در سیدنی بنا نهادند.

دوران اوّلیه جامعۀ بهائی استرالیا در مقاله ای بوسیلۀ دکتر پیترخان (Dr Peter Khan) در مقدمۀ تَواقیعِ حضرت وَلیِّ اَمرُالله در کتاب «پیام های خطاب به آنتی پودز ـ استرالیا و نیوزیلند) //bahai-library.com/shoghieffendi_messages_antipodes بنحو زیبائی مرقوم گردیده.

«ممکن است به ذهن خطور کند چگونه اعتقادات تازه ای که سرچشمه اش در آسیا بوده بوسیلۀ تعداد معدوی از پیروان آن با امکانات بسیار محدود و عدمِ بضاعتِ اجتماعی توانسته به نقاط مختلفۀ عالم از جمله استرالیا و جزائر اقیانوسیه رسد آن هم در زمانی که اکثریّت نفوس مایل نبودند بجز مسیحیّت اُرتُدُکس دیانت دیگری را قبول نمایند و هیچ علاقه ای هم نداشتند که امتیازات نسبیِ برتر این امرِ عظیم جهانی را بررسی نمایند...

اهمیّت وقایع مذکوره در این کتاب را می شود در زمینۀ تکامل آگاهی ملّی جامعۀ استرالیا در طیّ سالیانی که این پیام ها نوشته شده در نظر گرفت. زیرا اکثریت این پیام ها خطاب به استرالیا می باشد. در کشور جدید فدرالی که کاملاً به فاصلۀ فرهنگی از اروپا آگاه و نزدیکیش به آسیا به دنبال شناسائی ملی خویش بوده، بهائیان توانستند مراکزی با نظریۀ جهانی بودن خویش بوجود آورده که جهان شمولی و همکاری های جهانی تا حدّی که جامعۀ نوپای بهائی توانسته باشد با کمک مالی خویش به زلزله زدگان آسیا و یا در ارتفاعِ اُمُّ المَعابدِ قارّۀ آمریکا در نظر داشته دریغ ننمایند.

بر اساس مدارک مندرجه در توقیعات حضرت وَلیِّ اَمرُالله اعضاء جامعۀ بهائی استرالیا و نیوزیلند می بایست از جهات مختلفه تمام خصوصیّات عالیۀ انسانی نهفتۀ چنین جوامعی را بمَنصۀ ظهور برسانند. طی سالیانی حضرت وَلیِّ اَمرُالله توجّه بهائیان را به «وفاداری، نیرومندی و فِداکاری» متمرکز نموده و «اتحّاد و فداکاری، شجاعت و اطمینان ظاهره در اقدامات متعدّده» را مورد توجه قرار دادند و «سرزندگی و روحیۀ دلاوری اعضاء جوامع متعدّدۀ بهائیان که آشکارا نشان دادند» را هم محترم شمرده اند. در جامعه ای که مردان نقش اساسی داشته بانوان بهائی توانستند شجاعانه و به نحو غیر قابل تصوری به عنوان پیشگامان، معلّمین و مجریان امور اداری امر بهائی نقشی بسزا اجرا نمایند. با عدم توجّه به بی علاقگی جامعه نسبت به ارزش های بومیان استرالیا، بهائیان اهمیّت بسزائی در منعطف نمودن نظر بومیان استرالیا و مائوری (Maori) نیوزیلند به امر بهائی به عنوان برادر و خواهر روحانی خویش ایفا نمودند که نتیجۀ آن ارتقاء شرایط حیات آنان بوده و توانستند بسیاری را به جامعۀ جهانی که هدفش روحانی نمودن جامعۀ بشر بوده ملحق نمایند.»

بذرهائی را که کلارا و هاید دان به حضرت عبدُالبهاء کمک کردند که بکارند به ثمر دادن ادامه می دهد. بسیاری مطالب بیشتر دیگری را می توان دربارۀ کلارا و هاید دان بیان نمود که در بسیاری از کتب و آثار دیگر می توان یافت.

پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۱۰۹ نویسنده می باشد.
(۲).مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
(۳). منتخباتی از مَکاتیب حضرت عبدُالبهاء، جلد ۱، شمارۀ ۲۰۲.
(۴). فرامین تبلیغی حضرت عبدُالبهاء، لوح اوّل، صفحۀ اوّل.
(۵). ایضاً، لوح هفتم.

نظر خود را بنویسید