×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

فقط انسان
1397/04/04

فقط انسان (۱)

نوشتۀ مایکل کِرتوتی ‌(Michael Curtotti) (۲)

۲۴ آگوست ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری

نوع بشر در مَعرَضِ خطا است. تا حدّی که غالباً پیام های ما دربارۀ خودمان راجع به ظرفیّت و قدرتمان به عنوان نوع انسان برای تأسیس و ترویج آینده ای عادلانه و صلح آمیز و کامیاب کاملاً بدبینانه است. فرهنگ امروزه مَملو از ارزیابی های بسیار منفی نسبت به جامعۀ بشری است. یکی از مثال های مشهور را می توان در کلمات تولکین (J.R.R. Tolkien) مشاهده نمود که از زبان جن و یا پَری مشهورِ الروُند (Elrond elf) شنید: «انسان ها؟ انسان ها ضعیفند. [...] زیرا بخاطر انسان ها است که زمینۀ قدرت موجود است.» و مسلماً منظور از زمینۀ قدرت همان حرص و آز برای قدرت می باشد.

چنین طرز تفکّری نظری یک طرفه است و شاید نظری کاملاً صحیح نباشد. و حقیقتاً در دنیای تولکین صفات انسانی مانند عشق به سادگی، دوستی و وفاداری ( که هرکدام به عنوان هابیت و شکلک نشان داده شده) عاقبت بر اعمال شیطانی فائق می آید.

همان طوری که در مقالات قبلی ملاحظه شد حضرت بهاءُالله به هیچ وجه توجّهی به جنبه های ضعف نوع بشر ننمودند و بجای آن مایل بودند که بشر نظر خویش را معطوف به قوای نهفتۀ خویش نماید و بنابر همین اصل در "کلمات مکنونه" توجّه ما را به فرشته خوئی انسان جلب می کنند:

«خَلَقتُکَ عَالِیاً، جَعَلتَ نَفسَکَ دانِیَةً، فَاصعَدْ اِلیٰ ما خُلِقتَ لَهُ» ۳ [مضمون به فارسی: تو را بلندمرتبه و عالی خلق کردم، نفسِ خود را پست و حقیر قرار دادی، پس صعود کن به سوی آنچه برای آن خلق شدی.]

زائرین غربی هم از حضرت عبدُالبهاء در مورد طبیعتِ بشر سؤالاتی نموده اند که بعضی از این بیانات در زیر آمده:

«انسان در نهايت رتبۀ جسمانيّاتست و بدايت روحانيّات يعنى نهايت نقص است و بدايتِ کمال... مقام انسان مقام نهايتِ شب است و بدايتِ روز. يعنى جامعِ مراتبِ نقص است و حائزِ مراتبِ کمال، جنبۀ حيوانيّت دارد و جنبۀ مَلَکيّت. و مقصود از مرّبى اينست که نفوس بشريه را تربيت بکند تا جنبۀ مَلَکيّت بر جنبۀ حيوانيّت غالب شود. پس اگر در انسان قواى رحمانيّه که عينِ کمال است بر قواى شيطانيّه که عينِ نقص است غالب شود اَشرَفِ موجوداتست امّا اگر قواى شيطانيّه بر قواى رحمانيّه غالب شود انسان اَسفَلِ موجودات گردد. اينست که نهايتِ نقص است و بدايتِ کمال و ما بين هيچ نوعى از انواع در عالمِ وجود تفاوت و تبايُن و تضادّ و تخالف مثل نوع انسان نيست.

مثلاً تجلّىِ اَنوارِ اُلوهيّت بر بشر بود مثل مسيح؛ پس ببينيد که چقدر عزيز و شريف است. و همچنين پرستش و عبادتِ حَجَر و مَدَر [= گِل و کلوخ] و شَجَر نيز در بشر است. ملاحظه نمائيد که چقدر ذليل است که معبودِ او اَنزَل [پست ترین] موجودات است، يعنى سنگ و کلوخِ بى روح و کوه و جنگل و درخت؛ و چه ذ ّلتى اَعظم از اينست که اَنزَل موجودات معبودِ انسان واقع گردد. و همچنين عِلم صفتِ انسانست جهل صفتِ انسان است صدق صفتِ انسانست کِذب صفتِ انسانست امانت صفتِ انسانست خيانت صفتِ انسانست عدل صفتِ انسانست ظلم صفتِ انسانست و قِسْ عَلىٰ ذلِک. مختصر اينست که جميعِ کمالات و فضائل صفتِ انسان است و جميع رَذائل صفتِ انسان. و همچنين تفاوت بين افرادِ نوع انسان را ملاحظه نمائيد که حضرت مسيح در صورتِ بشر بود و قيافا در صورتِ بشر، حضرت موسى انسان بود و فرعون انسان، هابيل انسان بود و قابيل انسان، جمالِ مُبارک [حضرت بهاءُالله] انسان بود يحيى [اَزَل] انسان. اينست که گفته مي شود انسان آيتِ کُبراىِ اِلهى است يعنى کتابِ تکوين است زيرا جميعِ اَسرارِ کائنات در انسان موجود است. پس اگر در ظِلِّ تربيتِ مربّىِ حقيقى بيفتد و تربيت شود جوهرُالجَواهر گردد، نورُالاَنوار شود، روحُ الاَرواح گردد، مرکزِ سُنُوحاتِ [الهامات] رحمانيّه شود، مَصدَرِ صفاتِ روحانيّه گردد، مَشرِقِ اَنوارِ مَلکوتى شود، مَهبطِ اِلهاماتِ رَبّانى گردد. و اگر چنانچه محروم بماند مَظهَرِ صفاتِ شيطانى گردد، جامعِ رَذائلِ حيوانى شود، مَصدَرِ شؤونِ ظلمانى گردد.

اينست حکمتِ بعثتِ اَنبيا به جهتِ تربيتِ بشر تا اين زغال سنگ دانۀ الماس شود و اين شجرِ بى ثمر پيوند گردد و ميوه اى در نهايت حلاوت و لطافت بخشد. و چون به اَشرَف مقاماتِ عالَمِ انسانى رسد آن وقت ديگر ترقّى در مَراتبِ کمالات دارد نه در رتبه، زيرا مراتب منتهى شود لکن کمالاتِ الهيّه غيرِ متناهى است.

... انسان که به رتبۀ انسان رسيد ديگر ترقّى در کمالات دارد، نه در رتبه؛ چه که ديگر رتبه اى بالاتر از انسانِ کامل نيست که انسان انتقال به آن رتبه کند. فقط در رتبۀ انسانيّت ترقّى دارد زيرا کمالاتِ انسانيّه غيرِ مُتناهيست. مثلاً هر قدر عالِم باشد مافوقِ آن تصوّر گردد.» ۴

پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ ماندن حق چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقاله شماره ۱۲۶ نویسنده می باشد.
(۲).مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
(۳). کلماتِ مکنونۀ عربی، شمارۀ ۲۲.
(۴). مفاوضاتِ حضرت عبدُالبهاء، قسمت ۶۴، صص: ۱۷۸، ۱۷۹.

نظر خود را بنویسید