در مورخه دوشنبه 1/3/85 ساعت 30/15، رادیو صدای خراسان رضوی در برنامه محراب آدینه خود سخنان آقای حجت الاسلام صادقی امام جمعه گناباد را كه خطبه نماز جمعه روز29/2/85 ایراد شده بود را پخش می كرد. ایشان از جمله در بخشی از سخنانشان درباره مكارم اخلاقی حضرت رسول اكرم صحبت می نمود ولی مطلب را با ظرافتی خاص به جامعه بهایی وصل نمود. ابتدا باید عرض كنم كه تمام سخنرانی و خطبه های ایشان پخش نشد و تنها مطالب ذیل از طریق رادیو منعكس گردید و از طرف دیگر از آن جا كه شنیدن این برنامه رادیویی برای بنده بر حسب تصادف رخ داد، در همان حین كاغذ و قلمی برای مكتوب كردن عین سخنان ایشان در دسترس نبود؛ اما مضمون مطالبشان را ظرف نیم ساعت بعد مكتوب كردم كه بدین شرح می باشد.
« ...پیامبر اكرم(ص) دارای اخلاق نرم و خوبی بودند... در طول دوره رسالت خویش مورد اذیت و آزار فراوانی قرار گرفتند، توهین شدند، سنگ به ایشان پرتاب كردند، شكنبه شتر هنگام سجده بر پشت ایشان می انداختند... اما پیامبر (ص) نزد خداوند دعا می كردند كه خداوند ایشان را ببخش چون نادان هستند. و خداوند نیز فرموده این اخلاق خوب تو و مداوای تو با مردم بوده كه سبب ایمان آوردن این قوم و این مردم شده است و اگر اخلاقت سخت و تند می بود، به هیچ وجه اینطور نمی گردید. اخلاق خوب سبب جذب نفوس می شود حتی می بینیم در عقاید پوشالی و ساختگی استعماری نیز به كارگیری اخلاق خوب سبب جذب نفوس شده است.
نمونه ای از تاثیر اخلاق در همین مذهب پوشالی بهائیت است، می دانید كه این مذهب پوشالی بیش از صد و چند سال پیش توسط استعمار روسیه در ایران ایجاد شد. زمانی كه روسیه قصد داشت كه به آب های گرم دسترسی پیدا كند، در ایران مشاهده كرد كه مردم یك دست و با ایمان و پشتیبان مملكت و اسلام می باشند در نتیجه برای رسیدن به مقصد خود این مذهب پوشالی را ساخت، كه در یادداشت های دالغوروكی و زیر مختار روس در ایران به این ماجرا اشاره شده، اما با شكست مواجه شد و به خصوص با مبارزاتی كه امیر كبیر با ایشان كرد ریشه آن ها نابود و از كشور رانده شدند و مقدار ناچیزی از این ها باقی ماندند و بعدها مورد حمایت استعمار قرار داشتند. این تفكر پوشالی كه هیچ منطقی نیز پشتوانه آن نیست به دو دلیل تاكنون باقی مانده است یكی به دلیل حمایت بی چون و چرای استعمار از ایشان و دیگر به خاطر اخلاق خوبی است كه ایشان دارند و حتی اگر ما با ایشان مواجه شویم امكان دارد تحت تاثیر اخلاق ایشان قرار بگیریم... اخلاقی كه پیامبر ما متصف به آن ها بوده است...».
زمستان سال 1365 بود، دانش آموز كلاس پنجم ابتدایی بودم. خانم معلم جوانی كه به تازگی تغییراتی نیز در پوشش خود ایجاد كرده بود و روی پیراهن و دامن همیشگی خود چادر مشكی بر سر می كرد، سر كلاس درس مرا صدا زد و به میان كلاس آورد. پس از سؤال و جواب درباره درس فارسی از من خواست در آن جا راجع به تفاوت عقایدم با آن ها صحبت كنم. من كه از سؤال ایشان جا خورده بودم و توقع طرح این سؤال را نداشتم با سادگی كودكانه خودم گفتم: «اجازه خانم، عقاید ما زیاد با شما ها فرقی ندارد ضمن این كه ما می گوئیم قائم ظهور كرده و احكام جدیدی با خود آورده است.» . اما ایشان رو به همشاگردیهایم كرد و گفت : «بچه ها گول اینها را نخورید در ظاهر خیلی خوب، با ادب و مهربان هستند اما در باطن مثل سیبی خراب می باشند. مبادا به سمت آن ها جذب شوید این ها را خارجی ها ساخته اند...».
امروز پس از 29 سال در رادیو نیز از زبان خطیب نماز جمعه ا ی شنیدم كه می گفت: «به دو دلیل بهائیت تا كنون باقی مانده، یكی به دلیل حمایت استعمار از ایشان و دیگری به خاطر اخلاق خوبی است كه ایشان دارند و حتی اگر ما با ایشان مواجه شویم امكان دارد كه تحت تاثیر اخلاق ایشان قرار بگیریم...». در قسمت های پیشین سخنان ایشان تصریح فرمودند كه حمایت و پشتیبانی امپراطوری روسیه كه قصد دست یافتن به آب های گرم خلیج فارس را داشته علت پیدایش این آئین توسط روسیه بوده و مستندات ایشان در این باره یادداشت های مجعول نخ نما شده كینیاز دالغوروكی بود. درباره این یادداشت های جعلی دو مورد قابل ذكر و تآمل است:
1- اصولاً طرح و ارائه اینگونه ردیه ها، خواستگاهش غیر خودی جلوه دادن آئین بهائی است. و می خواهد با طرح «تئوری های توطئه» و «دستهای خارجی» به از میدان بدر بردن دگراندیشان و دگر دینان از گستره زندگی اجتماعی ایرانیان بپردازد.
از آن جا كه افكار عمومی مردم ایران در صده اخیر نسبت به مداخلات بیگانگان در سرنوشت كشور حساس بوده و برخی از مشكلات و معضلات جامعه كنونی و اوضاع اجتماعی و اقتصادی، ناشی از مداخلات بیگانگان معرفی شده است، كج اندیشان با اطلاع از این مطلب، قصد دارند تا با اشاعه دادن و تكرار و تكرار و تكرار این مطالب لغو و مجعول چنین در افكار عمومی جلوه دهند كه، بهائیان ایرانیانی غیر خودی هستند كه دست نشانده خارجیانی می باشند كه تمام مشكلات جامعه كنونی ما از این خارجیان است.
به خوبی مشخص است تغییر در روش مقابله با دیانت بهائی كه در ابتدا مربوط و در حوزه مبانی دینی بوده از وقایع انقلاب مشروطه به بعد، شكلی سیاسی به خود پیدا كرده است. و بنا به مقتضیات تاریخی و اجتماعی در ایران، زمانی بهائیان را دست نشانده روسیه، زمانی دست نشانده انگلیس در برهه ای دست نشانده امریكا و در زمان دیگر دست نشانده صهیونیست خوانده اند. قطعاً بایستی در این نوع روش مقابله با آئین بهائی شاهد آن باشیم كه بهائیان را به سایر قدرت های سیاسی كه احتمالاً در آینده ظهور خواهند نمود نیز نسبت بدهند.
2- به نظر می رسد بهترین معرفی درباره این یادداشت ها ی مجعول منسوب به دالغوروكی، غیر از بررسی اغلاط فاحش تاریخی آن، اظهارات نفوسی باشد كه در نزد جامعه ایرانی شناخته شده اندو بعضاً حتی علیه دیانت بهائی نیز مطالب نگاشته اند از جمله:
الف- عباس اقبال آشتیانی: استاد دانشگاه طهران، كه در مجله یادگار سال پنجم شماره 8و9 فروردین و اردیبهشت1328 در صفحه 148 قسمت ما و خوانندگان می نویسد:« در باب داستان كینیاز دالغوروكی حقیقت مطلب این است كه آن به كلی ساختگی و كار بعضی از شیادان است علاوه بر این كه وجود چنین سندی را تا این اواخر احدی متعرض نشده بوده، آن حاوی اغلاط تاریخی مضحكی است كه همانا صحت آن را به كلی مورد تردید قرار می دهد.» .
ب- مجتبی مینوی استاد دانشگاه الهیات دانشگاه طهران در مجله راهنمای كتاب، سال ششم شماره 1و2 فروردین و اردیبهشت 1342 در صفحه 22 می نویسد: « ... یقین كردم كه این یادداشت ها ی منسوب به دالغوركی مجعول است ... از روی همین مطالب خلاف واقع اغلاط تاریخی كه در این یادداشت های منسوب به دالغوركی موجود است می توان حكم كرد كه تمام آنها مجعول است و این جعل هم باید در ایران شده باشد.»
ج – سید احمد كسروی در كتاب بهائی گری صفحه 70 چاپ 1322 طهران می نویسد: «از سه چهار سال پیش نوشته ای به نام یادداشت های كینیاز دالغوروكی به میان آمده ... بی گمان این چیز، ساخته است و چنانكه به تازگی دانسته شد یك مرد بی مایه بلند پروازی كه در طهران است و سالها به شناخته گردانیدن خود می كوشد این را ساخته و از یك راه دزدانه میان مردم پراكنده...»
جالب است بداینم كه آقای كسروی حتی به منظور افشای این جعل برای ارائه اصل روسی این یادداشت ها جایزه ای نیز تعیین كرد.
د- فریدون آدمیت در كتاب امیر كبیر و ایران صفحه 446 مطلب جالبی را ذكر می نماید و آشكا ر می سازد كه حتی دولت روسیه تزاری از نضج بابیه در نزدیكی مرزهای خود استیحاش داشته و سفیر روس از دولت ایران درخواست نموده است كه حضرت باب را از ماكو كه در نزدیكی مرزهای او می باشد دور سازد. «چون این شخص كهنه پرست به ایجاد آشوب در ولایات مختلفه ایران می كوشید، بنا به خواهش از سر حدات ماكو رانده شد و اكنون در یكی از دهات ارومیه ( چهریق) زندانی است.»
اجازه دهید باز گردم به سخنان آن خطیب محترم نماز جمعه، حال كه بخش اول اظهارات ایشان كه مستندشان، یادداشت های مجعول كینیاز دالغوروكی بود آشكار شد كه صحت و اصالت این یادداشت ها كاملاً مخدوش است به قسمت دوم اظهاراتشان اشاره می كنم كه در حقیقت پاسخی نیز می باشد به معلم محترم خود در 29 سال قبل.
اخلاق و رفتار و كردار بهائیان ناشی از ایمان و اعتقاد و عشق ایشان به خداوند و به حضرت بهاءالله است، حضرتشان در بیش از صدها نوشته و الواح خود بهائیان را به این نوع اخلاق و رفتار دلالت می فرمایند، با ذكر تعدادی از این فرمایشا ت حضرت بهاءالله به این گفتار پایان می دهم باشد كه در بررسی ها و تحقیقاتمان با گوش خود بشنویم، با چشم خود ببینیم و انصاف را در نظر داشته باشیم.
حضرت بهاءالله می فرمایند:
«ای اهل عالم شما را وصیت می نمایم به آن چه سبب ارتفاع مقامات شماست. به تقوی الله تمسك نمائید و به ذیل معروف تشبث كنید. براستی می گویم لسان از برای ذكر خیر است او را به گفتار زشت میالائید.»
«هر یك را وصیت می نمائیم به آن چه كه سبب ظهور محبت و اصلاح عالم است.»
«این مظلوم كل را وصیت فرموده و می فرماید به اعمال طیبه و اخلاق مرضیه...»
« یا حزب الله به خود مشغول نباشید در فكر اصلاح عالم و تهذیب امم باشید. اصلاح عالم از اعمال طیبه طاهره و اخلاق راضیه مرضیه بوده...»
«ای دوستان ... با جمیع اهل عالم به كمال محبت رفتار كنید. اجتناب و جدال و فساد كل در این ظهور اعظم منع شده...»
«امروز خضوع و خشوع و محبت ومودت و اتحاد و اتفاق عندالله محبوب و مقبول.»
1- جلد دوم كتاب رگ تاك تالیف دلارام مشهوری چاپ فرانسه صفحه 239