سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
سلمان- پیکِ رحمان (۱)
نوشتۀ مایکل کِرتوتی (Michael Curtotti) (۲)
۲۳ سپتامبر ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری
همان طوری که قبلاً اشاره گردید رساندن اَلواح و آثارِ حضرت بهاءُالله به دست مخاطَبین و صاحبانشان اَمری پُرخطر و مَملو از صدمات بود. چگونه این اَلواح توانستند از مَحَلِّ زندان حضرتشان با گذشتن از تعداد زیادی از مرزهای کشورها انجام گیرد؟ جواب آن مربوط به نفسی است به نام جناب «سلمان» که از جنوبِ غربی ایران آمده بود.
جناب سلمان در ابتدا مؤمن به دیانتِ حضرت باب گردید و سپس به دینِ حضرت بهاءُالله اِقبال نمود. در ایّامی که حضرت بهاءُالله درعراق بودند جناب سلمان وظیفۀ رساندن اَلواح و آثارِ مبارک به مخاطَبین و پیروانِ اَمرِ اِلهی را به عهده گرفت و تا آخرِ حیات به این خدمت قائم و موّفق بود. فواصل بسیار دور بود و زمانی که حضرت بهاءُالله در زندان عَکّا محبوس بودند باید این راه ها را با پای پیاده می پیمود که بیش از دوهزار کیلومتر بود. در تمامی طول حیاتِ خویش این وظیفه را جناب سلمان به عهده داشت که آثار و اَلواح را به صاحبانشان در ایران با سفرهای طولانی برساند و در عین حال با عریضه های یاران به حضور حضرت بهاءُالله مُشرَّف می گردید و آنها را تقدیم می کرد. وظیفه ای که لازمه اش حکمت و خردمندی بود و در عین حال با مشکلات و مخاطرات فراوانی همراه بود.
جناب سلمان در این وظیفه آن چنان مهارت داشت که بعد از صعودِ [درگذشتِ] حضرت بهاءُالله در دوران جانشینشان حضرت عبدُالبهاء نیز به انجام این وظیفه قائم بود. حضرت عبدُالبهاء در کتاب «تَذکِرَةُ الوَفا» شرح حال مختصری از این خادم با وفا را مرقوم فرمودند که در زیر قسمتی از آن آمده.
«باری، تا آن که جَمالِ مبارک [حضرت بهاءُالله] به عراقِ عرب تشریف آوردند اوّل قاصدی که به ساحتِ اَقدَس آمد آن پیکِ رحمانی بود و به شَرَفِ حضور مُثول یافت و با لوحی خطاب به یارانِ هندیان مراجعت کرد. این نَفْسِ مبارک هر سال پیاده عزمِ کویِ دوست می نمود و با اَلواح مراجعت به اصفهان و شیراز و کاشان و طهران و شهرهای دیگر می کرد و اَلواحِ اِلهی را می رساند.
از سنه ۶۹ (۱۸۵۲ـ ۱۸۵۳) تا اَیّامِ صعودِ [درگذشتِ] مبارک سنۀ 1309 [ه. ق.] هر سال به ساحتِ اَقدَس می شتافت و عرایض می رساند و اَلواح حامل می شد و محفوظ و مَصون به صاحبان اَلواح می رساند. در این مدّتِ مَدیده هر سال پیاده از ایران به عراق و یا به ادرنه و یا به سِجنِ اَعظم [زندان عَکّا] در نهایت شوق و شَعَف می آمد و مراجعت می کرد.
فِی الحَقیقه تحمّل شدید داشت، سفر پیاده می نمود و غذایش اکثر نان و پیاز بود و در این مدّت مدیده در جمیعِ اَسفار چنان حرکت نمود که ابداً در جائی گیر نکرد و عریضه و لوحی از دست نداد جمیعِ عرایض را رسانید و جمیعِ اَلواح را به صاحبانش واصل کرد. با وجود این که در اصفهان به کَرّات و مَرّات [به دفعاتِ زیاد] در تَعَب [رنج] و مَشقّتِ شدید اُفتاد صبور و شَکور بود. بیگانگان لقبِ او را جبرئیلِ بابیان نهاده بودند.
در تمام عمر خدمتی عظیم به اَمرُالله [دین بهائی] نمود زیرا سبب ترویج شد و مورثِ سُرورِ اَحبّایِ اِلهی [بهائیان] گشت. در هر سال بشاراتِ اِلهی را به شهرها و قُراء ایران می رساند و در ساحتِ اَقدَس [حضور حضرت بهاءُالله] مُقَرَّب بود و نظرِ عنایت مخصوصی به او بود اَلواحی به نام او در کُتُبِ اِلهی موجود.» ۳
حضرت بهاءُالله به جناب سلمان لقبِ « پیکِ رحمٰن» را عنایت فرمودند و ایشان بِنَفْسِه مُفتخر به دریافتِ اَلواحِ مُتعدّدی از حضرت بهاءُالله گردیدند.
پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۱۶۶ نویسنده می باشد.
(۲).مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
(۳). تَذکِرةُ الوَفا فیٖ تَرجُمَةِ قُدَمآءِ الأحِبّآء، صص: ۲۸ ـ ۳۰.
نظر خود را بنویسید