سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
پروردگار آمده- جامعۀ آلمانی ها در پایِ کوهِ کَرْمِل (۱)
نوشتۀ مایکل کِرتوتی (Michael Curtotti) (۲)
پنجم اکتبر ۲۰۱۷
ترجمۀ مهرداد جعفری
قرن نوزده، برای بسیاری دوران انتظار مذهبی جدید بود. در ایران بسیاری از علمایِ مذهبی شاگرادن خویش را تشویق به یافتن موعودِ مُنتَظَر می نمودند. در ایالات متّحدۀ آمریکا پیش بینی های بسیاری همراه با اطمینانی خاصّ شده بود که در سال ۱۸۴۳ یا ۱۸۴۴ میلادی حضرت مسیح رجعت می نمایند و هم چنین این انتظار در کشور آلمان هم اوج گرفته بود. یکی از روحانیون به نام ج. ا. بنگِل (J.A. Bengel) از جنبش مذهبی (Pietist) پیش بینی نموده بود که حضرت مسیح در سال ۱۸۳۷ مراجعت می فرمایند. مانند تمامی آنانی که در آمریکا از ظهورِ جسمانیِ حضرتِ مسیح سوار بَر اَبر نااُمید شده بودند
//noghtenazar.org/node/1637 این نهضت جدید مذهبی به دنبال راه هایی می گشت که بتواند تمنّا و امید استقرارِ ملکوت را بر زمین مشاهده نماید. این نهضت مذهبی آلمانی (که معتقد به ظهورِ نَفْسِ حضرت مسیح با همان بدن بودند) بر اساس اِلهاماتِ رؤیایی که از «هیکل» داشتند تصمیم گرفتند جامعۀ مسیحی را مجدداً بنا به الگوی دیانتِ حقیقیِ حضرت مسیح در اَرضِ اَقدَس مستقرّ نمایند.
این گروه آلمانی ها در ماه دسامبر سال ۱۸۶۸ در شهر کوچک حیفا در پای کوهِ کَرمِل در شهرکی مستقرّ شدند. چند ماه قبل از این در ماه اگوست ۱۸۶۸ حضرت بَهاءُالله به عنوان یک زندانی در نزدیکی شهر حیفا در قلعه ای در عَکّا که از آن سمتِ دریا در خلیجِ حیفا دیده می شد وارد شدند.
همان طوری که در یکی از مقالات شاهد بودیم موضوع «هیکل» که در «سورۀ مبارکۀ هیکل» //noghtenazar.org/node/1688 از قلم حضرت بَهاءُالله در اَدرنه نازل گردیده در ایّامِ اولیّۀ زندانی شدن حضرتشان در عَکّا که امکان فرستادن پیامی به حضور مبارکشان از خارج از زندان قلعۀ عَکّا نبود، مجدّداً به صورتی بدیع در عَکّا تنظیم یافت.
سالیانی بعد رهبر جامعۀ آلمانی ها به حضور حضرت بَهاءُالله رسید و ایشان در یکی منازلشان این جمع را ملاقات نمودند ولی نتوانستند به مقام حضرت بَهاءُالله پی برند. حضرت بَهاءُالله حتّی لوحی در جواب سؤالات رهبر این جمع دیوید هاردگ (David Hardegg) به زبانی عِرفانی نازل و اِظهارِ اَمرِ خویش را به وی ابلاغ نمودند ولی با چشمان ظاهری نتوانستند مقام ایشان را بشناسند.
این امور در حالی بود که سَرِ دَربِ منازلِ خویش کتیبه هائی مبنی بر انتظارشان به زبان آلمانی نصب نموده بودند- «نُزولِ پروردگار نزدیک است»، «قیام کن و بدرخش، زیرا نورِ تو آمده، و جَلالِ اِلهی در اُفُق بَر تو می درخشد.»
در واقع احساسات روحانی ایشان کاملاً صحیح بوده زیرا در زمان و مکان کاملاً درستی ایشان را به آنجا آورده بود. امروزه حتّی منازل ایشان یکی بعد از دیگری در خیابانی در پایِ کوهِ کَرمِل در دو طرفِ خیابانی صف کشیده که به تراس هائی که به مَقامِ حضرتِ اَعْلیٰ [حضرت باب] مُنتهیٖ می شود می رسد. درختانِ سَروی که در مَحَلّی که حضرت بَهاءُالله ایستاده و مکان استقرارِ جسدِ حضرت باب را معیّن فرمودند درختان سروی بود که به وسیلۀ این گروه آلمانی ها کاشته شده بود. یکی از اعضاء همین جامعۀ آلمانی قطعه زمینی را به حضرت عبدُالبَهاء فروخت که بعداً مقامِ حضرت باب در آن ساخته شده و وی به عنوان باغبان در اَوایلِ ساختمانِ مَقامِ اَعْلیٰ [مَقامِ استقرارِ جسدِ حضرت باب] به کار مشغول گردید.
متأسفانه عاقبت این جامعۀ کوچک آلمانی بسیار غم انگیز است. مانند بسیاری دیگر از مهاجرین مایل بودند که هویّت ملّی خویش را حفظ کنند و در طول جنگ جهانی اوّل و دوّم آلمانی بودن آنان باعث شد که «دشمنان خارجی» محسوب گردند و بسیاری از فرزندان و نوه های ایشان به سمتی تاریک تر سوق داده شدند- در جنگ جهانی دوّم عضوِ حزبِ نازی گردیدند.
این جامعه نتوانست به حیات خویش در اَرضِ اَقدَس ادامه دهد و در طول زمان باقی ماندۀ آنان از آن مَحَلّ به کشورهائی مانند استرالیا آورده شده که بسیاری از بازماندگانشان هنوز مانند اجداشان به مراسم و تعالیم دیانت خود معتقدند.
پاورقی ها:
توجّه: برای «محفوظ بودن حقّ چاپ» به اصل مقاله به انگلیسی مراجعه فرمائید.
(۱). این مقالۀ شمارۀ ۱۷۶ نویسنده می باشد.
(۲).مایکل کِرتوتی به مناسبت جشن دویستمین سالگرد تولّد مبارک حضرت بهاءالله که در ۲۱\۲۲ اکتبر ۲۰۱۷ برگزار می گردد تعهّد شخصی نموده که تا آن روز ۲۰۰ مقاله در مَواضیع مختلفۀ دیانت بهائی بنویسد. برای اصل این مقاله ها به: //beyondforeignness.org/ مراجعه فرمائید.
نظر خود را بنویسید