×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

طبّ، تغذیه، گوشت خواری، گیاه خواری
1399/05/11

قبل از ذکر بعضی نصوص و تعالیم بهائی دربارۀ پزشکی و تغذیه و کم و کیف آن، باید اشاره کرد که از اصول و نکات مهمّ در فهم و ارائۀ تعالیم و احکام بهائی آن است که ملاک فقط و فقط نصوص مبارکه است و بس، و نیز دربارۀ یک موضوع تمام نصوص موجود و وجوه مختلفۀ آنها باید مورد بررسی قرار گیرد. در این مورد توجّه به نصوص ذیل شایان بسی اهمّیّت است:

حضرت بهاءالله در لوح شیخ فانی می فرمایند: «باید آن جناب بِما اَرادَ اللهُ قیام نمایند و ما اَرادَ الله ما نُزِّلَ فِی الاَلواح است به قسمی که به هیچ وجه از خود اراده و مشیّتی نداشته باشید اینست مقام توحید حقیقی.» (گنج شایگان، ص ۱۷۸)

حضرت عبدالبهاء می فرمایند: «حضراتِ احبّاء باید آنچه نصوصِ کتاب است بیان نمایند و اَدنیٰ کلمۀ تجاوز نشود.»                         (امر و خلق، جلد یک، ص ۱۲)

حضرت عبدالبهاء می فرمایند: «در خصوص واردین از ارض اقدس و روایات مرقوم نموده بودید هر روایتی که سند در دست نباشد اعتماد نشاید زیرا اگر صدق باشد هم باز اسباب پریشانی است. نصوصْ مَعمولٌ بِها است و بَس.» (گنجینۀ حدود و احکام، ص ۴۶۰/ مضمون مَعمُولٌ بِها= آنچه که به آن عمل می شود)

حضرت ولی امرالله می فرمایند: «انعقاد کلاس های مطالعه و تحقیق و نیز تعمّق بر تعالیم و احکام الهیّه بسیار حائز اهمّیّت است. چنانچه کاملاً و عمدتاً به آثار و الواح الهیّه مجهّز نباشیم و آغاز تبلیغ نماییم، ضرّ عظیمی به امرالله وارد کرده ایم. عبارت "معرفت قلیل آفتی است" در مورد تبلیغ امر الهی صدق می نماید. یاران الهی باید آثار و الواح مبارکه را مطالعه نمایند تا به هنگام مباحثه و مذاکره راجع به امر قادر باشند از بیانات الهیّه نقل نمایند.» (ترجمه. نقل از مکتوب مورّخ ۹ می ۱۹۳۲ که از قِبَلِ حضرت ولی امرالله مرقوم گشته است: اخبار بهائی، شمارۀ ۶۷، اوت ۱۹۳۲، ص ۴/ انوار هدایت، بند ۱۹۱۷- کلاس های مطالعه و تحقیق- معرفت قلیل آفتی است- از الواح و آیات الهیّه نقل نمایید.)

با توجّه به اصل و نکتۀ مهمّ فوق الذّکر، می توان دربارۀ طبّ و تغذیه و گوشتخواری و گیاهخواری با توجّه به نصوص مبارکۀ ذیل نتیجه گرفت که «هیچ مکتب فکری خاصّی در امور تغذیه و طبّ با تعالیم دیانت بهائی مرتبط و ملازم نیست.» و نیز باید از نتیجه گیری های سطحی و ناقص پرهیز کرد چه که دستاویز دوستان نامهربان ضدِّ بهائی می گردد (*) و نیز می توان نتیجه گرفت که خوردن گوشت نهی نشده و حلال و مباح ذکر شده است ولی ترک غذای گوشت مورد تأکید و تشویق قرار گرفته است و از جمله علل این تأکید آن است که کشتن حیوانات و خوردن گوشت قدری مخالف رحمت و شفقت است و...

توجّه به نصوص ذیل نکات مهمّی را در خصوص طبّ و تغذیه روشن می سازد.

حضرت بهاءالله در سورةُ المُلوک می فرمایند: «یا مَلَاءَ القسّیسینَ وَ الرّهبان كُلوا ما اَحلّهُ اللهُ وَ لا تَجتَنِبُوا اللّحومَ قد اَذِنَ اللهُ لَكُم اَكلَها اِلّا فی ایّامٍ معدوداتٍ فضلاً مِن لَدُنه اِنّه لَهُوَ العزیزُالكریمُ ضَعُوا ما عندَكُم خُذوا ما اَرادَهُ اللهُ هذا خیرٌ لكُم اِن انتم مِنَ العارفین.» (امر و خلق، جلد ۳، صص ۳۳- ۳۴/ مضمون: ای گروه کشیشان و راهبان آنچه را که خداوند حلال فرموده بخورید و از گوشت ها پرهیز نکنید. به تحقیق که خداوند خوردن آن را اجازه فرمود مگر در روزهایی معدود [ایّام صیام] فضلی است از جانب او هرآینه او عزیز و کریم است. رها کنید آنچه را که نزد خودتان است، بگیرید آنچه را که خداوند آن را اراده فرمود این برای شما بهتر است اگر شما از عارفین باشید.)

حضرت بهاءالله در مورد صید حیوانات می فرمایند وقتی اقدام به صید می کنید خدا را ذکر کنید تا صیدتان حلال باشد و در ادامه می فرمایند: «اِیّاکُم أن تُسرِفوا فی ذلِک. کونوا عَلی صِراطِ العَدلِ وَ الاِنصافِ فی کُلِّ الاُمور. کَذلِکَ یَأمُرُکُم مَطلعُ الظّهورِ اِن أنتُم مِنَ العارفین. (کتاب اقدس، بند ۶۰/ مضمون: مبادا در آن [شکار] اِسراف کنید. در جمیع امور بر صراطِ عدل و انصاف باشید. این چنین مطلع امر شما را امر می فرماید اگر از عارفین باشید.) و در یادداشت شمارۀ ۸۴ کتاب مستطاب اقدس نشر مرکز جهانی چنین آمده است: «گر چه صید حیوانات در امر مبارک جایز است، جَمالِ قِدَم اِنذار فرموده‌اند که اِسراف در صید جایز نیست. بیت العدل اعظم مواردِ اِسراف در صید را در آتیه معیّن خواهند نمود.»

حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب ایقان دربارۀ صفات و شرایطی که شخص مُجاهد و طالبِ حقیقت باید داشته باشد موارد بسیار مهمّ متعددی را بیان می فرمایند که از جملۀ آنها چنین است که می فرمایند: «شخص مجاهد… باید… رعایت حیوان را منظور نماید تا چه رسد به انسان و اهل بیان.»

حضرت بهاءالله می فرمایند: «لاتَحمِلُوا عَلَی الحَیَوانِ ما یَعجِزُ عَن حَملِه. اِنّا نَهَیناکُم عَن ذلِکَ نَهیاً عَظیماً فِی الکِتابِ. کُونُوا مَظاهِرَ العَدلِ وَ الاِنصافِ بَینَ السّمواتِ وَ الأرضین.» (کتاب مستطاب اقدس، بند ۱۸۷/ مضمون: بر حیوان حمل نکنید آنچه را که از حمل آن عاجز است بدرستی که ما شما را از آن نهی کردیم نهی ای عظیم در کتاب. مَظاهرِ عدل و انصاف بین آسمان ها و زمین ها باشید.)

حضرت عبدالبهاء می فرمایند: «امّا در خصوص خوردن گوشت حیوان و عدم آن؛ بدان که در اصل ایجاد الهی، طعام هر ذی‌روحی معیّن گردیده که دون آن موافق نه. مثلاً حیوان درّنده مانند گرگ و شیر و پلنگ آلت درّندگی دارد، مثل دندان کج و ناخن و چنگ این واضح است که طعام این حیوان گوشت است. اگر بخواهد بچرد، دندانش نبات را نبُرد و همچنین دانه را حلّ نتواند، زیرا دندان آسیاب ندارد و امّا حیوان چرنده را مثل چهارپایان دندانی داده که مانند داس گیاه را درو نماید. این واضح است که طعام این حیوانات نبات است. اگر بخواهد صید حیوان نماید، نتواند. ولی باز را منقار کج است و چنگ تیز؛ اگر بخواهد دانه از زمین بردارد نتواند، زیرا منقار مانع از اَخذِ دانه است؛ لهذا غذای او گوشت است. و امّا انسان را نه دندان کجی و نه ناخن تیز و چنگی و نه دندانی نظیر داس آهنی. ازین واضح و مشهود گردد که طعام انسان حبوبات و اَثمار است. دندان‌های انسانی بعضی مانند آسیاست که دانه را حلّ نماید و بعضی تیز و راست است که اَثمار پاره کند. لهذا انسان محتاج و مجبور به خوردن گوشت نیست. اگر ابداً گوشت نخورد، باز در نهایت خوشی و قوّت زندگانی نماید مثل این که طایفۀ برهمای هند ابداً گوشت نخورند با وجود این در قوّت و قدرت و بنیه و قوای حِسّیّه و مَشاعِرِ عَقلیّه از طوایف دیگر پست‌تر نیستند و فی‌الحقیقه ذبح حیوانات و خوردن گوشت قدری مخالف رحمت و شفقت است. اگر کسی بتواند به حُبوبات و فَواکه [میوه ها] و روغن‌ها و مغزها از پسته و بادام قناعت کند، البتّه بهتر و خوش تر است. (امر و خلق، ج۳، ص۳۱)

حضرت عبدالبهاء می فرمایند: «وقتی بیان جمال مبارک این بود که اگر کسی حیوانات ذبح نکند و به نباتات قناعت نماید البته بهتر است ولی نهی نفرمودند زیرا ممکن نیست که انسان حیوانی نخورد چه که در هر آب و گیاهی و میوه ای حیواناتی که انسان از خوردن ناگزیر است موجود نهایت ضعف و شدّتی دارد.» (امر و خلق، جلد ۳، ص ۳۲)

حضرت عبدالبهاء می فرمایند: «امّا مسألۀ ذبح حیوانات سؤال نموده بودید چون جماد از عالم جمادی فانی شود و به عالم نباتی آید پس ترقّی کند و چون نبات از عالم نباتی فانی گردد ترقّی نماید به عالم حیوانی درآید و چون از عالم حیوانی فانی شود به عالم انسانی ترقّی کند مبنی بر این حکمت است که خوردن گوشت مباح گردیده با وجود این شفقت و مرحمت انسان خشنود از ذبح حیوان نیست ولی نظر به رحم و مروّت است نه حُکم الهی حُکم الهی همان است که در کتاب منصوص است.» (امر و خلق، جلد ۳، ص ۳۳)

حضرت عبدالبهاء می فرمایند: «ولی سعادت حقیقی [حیوان] اینست که از عالم حیوان بعالم انسان انتقال نماید مثل حیوانات ذرّیّه که بواسطه هوا و آب در جوف انسان حلول نماید و تحلیل گردد و بدل ما یتحلّل در جسم انسان گردد این نهایت عزّت و سعادت اوست دیگر ما فوق آن عزّتی برای او تصوّر نشود.» (امر و خلق، جلد ۳، ص ۳۳)

در کتاب امر و خلق، جلد ۳، صص ۳۴- ۳۶ نصوص مبارکه راجع به شکار است. از جمله از حضرت عبدالبهاء در جواب سؤال آقا میرزا محمّد ناطق چنین آمده است: سؤال «مَأکول و غیرِمَأکول حلال و حرام اَطعمه و اَشربه در دیانات و شرایع مختلف است. الیوم تکلیف اهلِ بهاء در این خصوص چیست؟" جواب: قولُهُ العَزیز: «لُحومی که مطلوب و گوارا است مَأکول، لُحومِ مَنفورۀ مَبغوض این را بیت عدل باید بموجب حکمت تعیین نماید و اگر چنانچه به طعام نباتی اکتفا شود البته به رحم و مروّت نزدیک تر است.» (امر و خلق،؛ جلد ۳، ص ۳۶)

حضرت عبدالبهاء می فرمایند: «خدا بر حسب ایجاد برای هر ذی روحی رزقی معیّن کرده طیور را منقار داده تا دانه را غذای خود نمایند و حیوانات مثل گاو و گوسفند را دندان مانند داس خلق کرده تا علف‌خوار باشند امّا حیوانات درنده را چنگال و اَنیاب [چهار دندان نیش] داده که شکار نمایند زیرا نمی توانند علفخوار باشند. گوشت غذای آنهاست ولکن خوراک انسان گوشت نیست چه که در ایجاد آلات گوشت خوری باو داده نشده خدا او را اَحسَنِ صُوَر داده و مبارک خلق فرموده نه درنده و خونخوار.» (مائدۀ آسمانی، جلد ۲، ص ۳۱، به نقل از سفرنامه، جلد اوّل، ص ٢٧٢)

حضرت عبدالبهاء می فرمایند: «ای احبّای الهی، اساس ملکوت الهی بر عدل و انصاف و رحم و مروّت و مهربانی به هر نفسی است پس بجان و دل باید بکوشید تا به عالم انسانی مِن دونِ استثناء مَحَبَّت و مهربانی نمائید مگر نفوسی که غَرَض و مَرَضی دارند با شخصِ ظالم و یا خائن و یا سارق نمی شود مهربانی نمود زیرا مهربانی سبب طغیان او می‌گردد نه انتباه او کاذب را آنچه ملاطفت نمائی بر دروغ می‌افزاید گمان می کند که نمی دانی و حال آن که می دانی ولی رأفتِ کُبریٰ مانع از اظهار است. باری احبّای الهی باید نه تنها به انسان رأفت و رحمت داشته باشند بلکه باید به جمیعِ ذیٖ رُوح نهایت مهربانی نمایند زیرا حیوان با انسان در احساسات جسمانی و روح حیوانی مشترک است ولی انسان ملتفت این حقیقت نیست گمان می نماید که احساسْ حَصرِ در انسانست لهذا ظلم به حیوان می کند امّا به حقیقت چه فرقی در میان احساسات جسمانی احساس واحد است خواه اذیّت به انسان کنی و خواه اذیّت به حيوان ابداً فرقی ندارد بلکه اذیّت به حیوان ضررش بیش تر است زیرا انسان زبان دارد شکوه نماید آه و ناله کند و اگر صدمه ای به او رسد به حکومت مراجعت کند حکومت دفع تعدّی کند ولی حیوان بیچاره زبان بسته است نه شکوه تواند و نه به شکایت به حکومت مقتدر است اگر هزار جفا از انسانی ببیند نه لساناً مُدافعه تواند و نه عدالةً دادخواهی کند پس باید ملاحظه حیوان را بسیار داشت و بیش تر از انسان رحم نمود اطفال را از صغر سن نوعی تربیت نمائید که بی نهایت به حیوان رؤف و مهربان باشند اگر حیوانی مریض است در علاج او کوشند اگر گرسنه است اِطعام نمایند اگر تشنه است سیراب کنند اگر خسته است در راحتش بکوشند انسان اکثر گنه کارند و حیوان بی گناه البتّه بی‌گناهان را مرحمت بیش تر باید کرد و مهربانی بیش تر باید نمود مگر حیواناتِ مُؤذیه را مثل گرگ خونخوار مثل مار گزنده و سایر حیوانات مؤذیه چه که رحم به اینها ظلم به انسان و حیوانات دیگر است مثلاً اگر گرگی را رأفت و مهربانی نمائی این ظلم به گوسفند است یک گله گوسفند را از میان بردارد کَلبِ عَقور [سگِ هار و گازگیرنده] را اگر فرصت دهی هزار حیوان و انسان را سبب هلاک شود پس رأفت به حیوان درنده ظلم به حیوانات مظلومه است لهذا باید چاره آن را نمود ولکن به حیوانات مبارکه باید بی نهایت مهربانی نمود هرچه بیش تر بهتر  و این رأفت و مهربانی از اساسِ ملکوتِ اِلهی است این مسأله را بسیار منظور دارید.» (مکاتیب حضرت عبدالبهاء، جلد ۳، صص ۲۱۳- ۲۱۱)

حضرت عبدالبهاء می فرمایند: «حیوان نظیر انسان در نزد اهل حق بسیار عزیز است لهذا باید به انسان و حیوان هر دو مهربان باشد و به قدر امکان در راحت و محافظت حیوان بکوشد امّا در تشریح حیوان چون منافع و فوائد طبّی حاصل می شود که سبب استفادۀ جمیع بشر می گردد شاید از تشریح جرّاحی اکتشافاتی حصول یابد که سبب حیات هزار ملیون از نفوس گردد هرچند این عمل جرّاحی ضرر خصوصی است ولکن منفعت عمومی یعنی از برای عموم انسان مفید است حتّی این تشریح اکتشافی سبب منفعت عالم حیوان نیز گردد از این نظر گاه منفعت عمومی مقبول ولو ضرر خصوصی دارد جائز است زیرا تشریح آن حیوان نتایج بسیار عظیمی می بخشد مثلاً تشریح گرگی در حالت بیهوشی سبب شود که مرضی کشف می شود که الان هزار ملیون از آن مرض مُهلک به هلاکت رسیده اند حال این تشریح کشفی سبب می شود که هزاران ملیون ازین هلاکت محفوظ می مانند اگر آفتی بر رمۀ [گلۀ] گوسفندی مسلّط جائز است یک گوسفند را از برای سلامت گله فدا نمود و الّا آن آفت جمیع آن گله را حتّی آن گوسفند فدائی را هلاک خواهد نمود ولکن باید تشریح در حیوانات موذیه باشد و به درجه ای از احتیاط باشد که آن حیوان مدهوش و بی احساس باشد حیوانات موذیه را جائز که به جهت سلامتی نفوس فدا نمود نظر به این حکمت های بالغه جائز است که حیوانات موذی را به جهت سلامت عالم انسانی تشریح کشفی کرد این حیوان موذی اگر زندگانی نماید سبب هلاکت هزار حیوان دیگر شود مثلاً اگر گرگ تشریح اکتشافی شود این سبب محافظۀ هزار گوسفند است که او خواهد درید حتّی موت این سبب بقای هزار حیوان است علی الخصوص اکتشافات فنی و طبّی می شود که الی الابد از برای عموم انسان مفید است.» (امر و خلق، جلد ۳، صص ۱۹۷- ۱۹۸)

حضرت عبدالبهاء می فرمایند: «در مستقبل ایّام خورا ک انسان عبارت از فَواکه [میوه ها] و حُبوبات خواهد بود. وقتی خواهد آمد که دیگر گوشت تناول نشود. علم طبّ حال در مرحلۀ طفولیّت است. با وجود این مُبَرهَن گشته که غذای طبیعی ما چیزی است که از زمین اِنبات شود. (بیان حضرت عبدالبهاء مندرج در //negah.org/۱۱۵۸ به نقل از صفحات ۹-۸ ده روز در نور عکّا، اثر جولیا ام گراندی، طبع مؤسّسه ملّی مطبوعات، ویلمت، ۱۹۷۹/ نیز در بهاءالله و عصر جدید، ص ۱۱۸)

«چون عالم انسانی ترقّی کند، گوشت کمتر مصرف شود؛ چه که دندان انسان گوشت‎خوار نیست… دندان انسان، دندان آسیا، برای جویدن دانه است؛ برای جویدن حبوبات است. دندان های پیشین، دندان هایِ ثنایا، برای فَواکه [میوه ها] است و قِسْ عَلیٰ هذا. لِهذا، کاملاً واضح است که چون نظر به وسیلۀ خوردن نمایی، طعام انسان دانه و حُبوب مُعیّن شده نه گوشت. وقتی نوع بشر کاملاً پیشرفت نماید و ترقّی کند اَکلِ لُحوم تدریجاً موقوف گردد.» (ترجمه بیان حضرت عبدالبهاء در ص ۲۹ شمارۀ ۱۰ سال ۳ نجم باختر //negah.org/۱۱۵۸)

حضرت عبدالبهاء می فرمایند: «شما دربارۀ دندان های نیشِ اَربَعه در دهان انسان نوشته و مطرح کرده اید، که این دندان ها، دو عدد در فکّ بالا و دو عدد در فکّ پائین، به قصد تناول گوشت تعبیه شده اند. بدان که این چهار دندان برای گوشتخواری خلق نشده اند، ولو ممکن باد که نفسی با آنها گوشت بخورد. کلّیّۀ اَسنانِ [دندان هایِ] انسان، به جهت خوردن میوه ها و حُبوبات و گیاهان بوجود آمده اند. این چهار دندان نیز برای شکستن پوسته های سخت مثل بادام و غیره طراحی شده اند. امّا گوشت خواری ممنوع و یا غیر قانونی نیست ولی نکته اینست که برای انسان امکان پذیر است که بدون تناول لَحم زندگی کرده و همچنان سالم و قوی باشد. گوشت نوعی غذاست و شامل عناصر مرکّبۀ گیاهان و دانه ها و میوه ها است. لهذا بعضی اوقات برای بیماران و تجدید سلامتی آنان، لازم و ضروری است. در تعالیم و احکام الهی راجع به گوشتخواری، در مواقع ضروری، منعی وجود ندارد. بدین لحاظ اگر بنیۀ شما نسبتاً ضعیف است و گوشت برایتان مفید، می توانید از آن استفاده نمائید.» (ترجمه. انوار هدایت، بند ۱۰۰۷- انسان چهار دندان نیش دارد.)

حضرت ولی امرالله می فرمایند: «حضرت ولی امرالله با مخالفت شما در مقابل تحمیل انواع عذاب به حیوانات، کاملاً موافق هستند. با وجود این ایشان احساس می فرمایند که چون، در سراسر جهان انسان هایی هستند که بسیار سخت تر از حیوانات، اغلب عذاب و شکنجۀ جسمانی و افزون تر از آن، شکنجۀ روانی را تحمّل می کنند، برای اهل بهاء بسیار مهم تر است که هم و غم خود را مصروف و متمرکز در اموری کنند که بجای حیوان، انسان را از ظلم و بی عدالتی های مستولیه، رهایی بخشد. زمانی که ما قلوب اهل عالم را تغییر و تبدیل دهیم، دیگر ظلمی بر حیوانات وارد نخواهد شد، و نیز در عرصۀ پزشکی تحقیقات بنحوی مُجری خواهد گشت که آزار و اذیّت های وارده بر حیوانات را زائل نماید.» (ترجمه. توقیع مورّخ ۲۷ دسامبر ۱۹۵۲ از قِبَلِ حضرت ولی امرالله خطاب به یکی از احبّاء/ انوار هدایت، بند ۹۹۴- آزار حیوانات- هنگامی که قلوب انسان ها تغییر و تحوّل یافت، تحقیقات پزشکی تا حدّ ممکن، سختی و آزار حیوانات را از بین خواهد برد.)

حضرت ولی امرالله می فرمایند: «راجع به سؤال در مورد این که آیا کشتار حیوانات برای غذا ممکن است یا خیر، بیان صریحی در نصوص مقدّسۀ الهی بر له یا علیه این نظر (تا آنجا که این جانب می دانم) موجود نیست. لهذا یقین است که اگر انسان بتواند صرفاً با اغذیۀ نباتی زندگی کند و از کشتار حیوانات اجتناب نماید، بسیار مقبول تر خواهد بود. امّا این موضوع مسأله ای بسیار بحث انگیز است و اهل بهاء آزادند نظریات خود را دربارۀ آن ابراز دارند.» (ترجمه. توقیع مورّخ ۹ جولای ۱۹۳۱ از جانب حضرت ولی امرالله خطاب به یکی از احبّاء/ انوار هدایت، بند ۱۰۱۰- آیا کشتار حیوانات به جهت غذا مجاز است؟)

حضرت ولی امرالله می فرمایند: «در امر بهائی تناول گوشت خوک منع نشده است.» (ترجمه. توقیع مورّخ ۲۷ مارچ ۱۹۳۸ از جانب حضرت ولی امرالله خطاب به یکی از احبّاء/ انوار هدایت، بند ۱۰۱۲- خوردن گوشت خوک ممنوع نیست.)

بیت العدل اعظم می فرمایند: «هیچ مکتب فکری خاصّی در امور تغذیه و طب با تعالیم دیانت بهائی مرتبط و ملازم نیست. آنچه که اکنون در دست داریم بعضی هدایات و اشارات و اصولی است که در سنوات آتیه توسّط متخصّصان مربوطه بدقّت مورد بررسی و مطالعه واقع خواهد شد و بدون شکّ به عنوان منابع و مآخذی ذیقیمت، حاوی الهامات و هدایات حضرت احدیّت، در توسعه و پیشرفت این علوم پزشکی تلقی خواهد شد. به علاوه، در این رابطه منشی حضرت ولی محبوب امرالله از جانب هیکل مبارک، مرقوم نموده اند که " زمان برای رسیدگی و توضیح دقیق و کامل راجع به بعضی اشارات محدود کلّی، حول امور طبّی و صحّی، مندرج در نصوص الهی زود به نظر می رسد." مؤمنین باید در مورد توسّل به هر متن مخصوصی که ممکن است توجّه آنان را جلب کرده و بعضاً و یا حتّی اشتباهاً درک و فهم شود، مراقبت کامل را مراعات نمایند. حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب اقدس می فرمایند: "در وقت بیماری به اطبّای حاذق رجوع کنید، براستی ما تشبّث به وسائل و وسائط مادّی را نفی نکرده بلکه آن را با این قلم تأئید و تأکید نموده ایم، قلمی که خداوند حکیم، مطلع امر مشعشع و مُضیئش قرار فرمود." منشی های حضرت ولی عزیز امرالله، هدایات هیکل مبارک را، راجع به این مسأله، در بسیاری از تواقیع صادره به افراد احبّاء، مانند فقرۀ مذکورۀ ذیل، ارائه و انتقال داده اند. "به پزشکان حاذق مراجعه کنید و از تصمیمات آنان پیروی نمائید."، "... با بهترین اطبّاء مشورت کن... اطبّائی که در ساختار علمی و دانش پزشکی مطالعات کافی دارند." لهذا وظیفۀ مشاوره با پزشکان و لزوم تشخیص و تمیز آنانی که در علوم پزشکی تعلیم و تربیت کافی یافته اند از آنانی که فاقد این آموزش هستند، واضح و مبرهن است. امر الهی را نباید با هر مرام و مکتب مخصوص پزشکی، چه تئوری و چه علمی، مقارن و ملازم دانست. تصمیم در این باره که برای انجام مشاوره، هر فرد از احبّاء به کدام پزشک مراجعه کند، به عهدۀ خود او محوّل شده که لازم است هنگام مبادرت به این عمل اصول مصرّحۀ فوق الذّکر را، مدّ نظر داشته باشد. در مسائل مربوط به تغذیه نیز، همچون مسائل طبّی، بیت العدل اعظم عقیده دارند، که احبّای عزیز باید آگاه باشند که حجم عظیمی از اطلاعات علمی، به عنوان راهنما جهت عادات و اعمال ما، جمع آوری شده و در اینجا نیز مثل سایر موارد، احبّاء باید از اصول اعتدال و ادب آگاه بوده، آنها را در نحوۀ اظهار عقیده و در تصمیم در این باره که آیا غذایی را که به آنان تعارف می شود رد نمایند و یا غذای مخصوص تقاضا کنند، مورد توجّه قرار دهند. البته مواقعی پیش می آید که فردی از احبّاء در اجتناب از اغذیه ای معیّن و یا فقط استفاده از غذایی مخصوص، به دلائل طبّی، محقّ و مجاز است. امّا این مسأله ای دیگر است و از جانب هر فرد منطقی و معقول، قابل درک می باشد.» (ترجمه. دستخط مورّخ ۲۴ ژانویه ۱۹۷۷ از جانب معهد اعلی خطاب به یکی از احبّاء/ انوار هدایت، بند ۱۰۱۵- مکتب و مرام خاصّی در امور تغذیه و طبّ در تعالیم بهائی مطرح نیست. نیز رجوع شود به بند ۱۰۱۶)

بیت العدل اعظم می فرمایند: «در امور مربوط به سلامتی و تندرستی بخصوص خوراک و تغذیه، بیت العدل اعظم احبّای عزیز را به کسب مساعدت و هدایت پزشکان و متخصّصان، دلالت می نمایند. این همان چیزی است که حضرت بهاءالله توصیه فرموده اند، در ضمن این که مشخص نفرموده اند که آنان به کدام مکتب فکری و عملی باید وابستگی داشته باشند. معهذا، از آنجا که شما اختصاصاً راجع به اشارات موجود در عهد عتیق مربوط به گوشت و ماهی، سؤال کرده اید، بیت العدل اعظم از ما خواسته اند، مطلب ذیل را برای شما درج نمائیم. این مطلب از یکی از توقیعات مبارکه که از جانب حضرت ولی امرالله توسط منشی هیکل مبارک خطاب به یکی از احبّاء مرقوم گشته، استخراج شده است. " در آثار و تعالیم الهی، راجع به این که افراد باید غذای خود را پخته یا خام تناول کنند و یا ورزش بنمایند یا نه و یا به برخی معالجات مخصوص متوسّل بشوند یا خیر، مطلبی وجود ندارد و نیز اشاره ای دال بر این که گوشتخواری ممنوع است یافت نمی شود.» (دستخط مورّخ ۱۹ جون ۱۹۷۷ از جانب معهد اعلی خطاب به یکی از احبّاء/ انوار هدایت، بند ۱۰۱۷- مؤمنین باید مساعدت و مشورت متخصّصان را طلب نمایند- در آثار و تعالیم مطلبی راجع به خوردن گوشت و نیز ماهی وجود ندارد.)

بیت العدل اعظم می فرمایند: «بیت العدل اعظم نامۀ مورّخۀ ۱۹ ژانویۀ ۱۹۷۸ جنابعالی را که در آن دربارۀ نقطه نظر دیانت بهائی راجع به تشریح حیوانات زنده، سؤال کرده بودید، دریافت داشتند. همین مضمون از حضرت ولی امرالله استفسار شده که منشی هیکل مبارک، در تاریخ ۲۹ نوامبر ۱۹۵۵، از جانب ایشان، چنین بدان پاسخ می گویند: "از آنجا که در تعالیم مقدّسۀ دیانت بهائی توضیح معیّن و قاطعی دربارۀ کالبدشکافی موجود زنده، یافت نمی شود، این مسأله به بیت العدل اعظم راجع است و در آینده آن مرجع دربارۀ این مسأله حکم مقتضی صادر خواهند کرد." در حال حاضر بیت العدل اعظم، قصد ندارند، نسبت به این مسأله قراری صادر فرمایند و لهذا موضوع به وجدان افراد مؤمن محوّل می شود که باید در پرتو تعالیم مبارکه راجع به حیوانات و نحوۀ رفتار با آنها، تصمیم مقتضی اتّخاذ نمایند. در این رابطه، معهد اعلی ما را هدایت می فرمایند که خاطرنشان سازیم، حضرت عبدالبهاء، در یکی از الواح مبارکه، در مورد حیوانات، رأفت و شفقت را تأکید نموده و توضیح می فرمایند که انجام عمل جرّاحی روی حیوان زنده به مقاصد تحقیقی، حتّی اگر منجر به مرگ آن شود، جائز است، امّا البته، کالبد حیوان باید کاملاً بی حسّ شده باشد و نهایت توجّه مبذول گردد که حیوان متحّمل درد و شکنجه نشود.» (ترجمه. دستخط معهد اعلی، مورّخ ۹ مارچ ۱۹۷۸ خطاب به محفل روحانی ملّی ایتالیا، مستخرج از کتاب بعضی زمینه های تندرستی، شفا، تغذیه و مسائل مربوطه آپریل ۱۹۸۴ صفحۀ ۱۶/ انوار هدایت، بند ۹۹۵- در خلال کالبدشکافی زنده، حیوان باید کاملاً بی حسّ گردد.)

بیت‌العدل اعظم در ۲۶ آوریل ۱۹۸۹ خطاب به یکی از احبّاء فرمودند، “حضرت عبدالبهاء بیان فرموده‌اند که در آتیۀ ایّام نوع انسان گیاه‌خوار خواهد شد، امّا اِمساک در خوردن گوشت از احکام این دور نیست.” (ترجمه. //negah.org/۱۱۵۸ بیان منقول در پیام ۱۶ دسامبر ۱۹۹۸ خطاب به محافل ملّی قارّهء افریقا در مورد رسوم سنّتی این قارّه)
 
جناب دکتر یونس خان افروخته در کتاب خاطرات نُه سالۀ عکّا نوشته‌اند: «معایب گوشت خوارگی و فوائد گیاه خوارگی با دلائل طبیعی و مزاجی و همچنین براهین عقلی به وضوح بیان می فرمودند که چگونه جسم انسان استعداد مصرف میوه‌جات و حُبوبات و سایر نباتات را دارد و همچنین می فرمودند چون به مرور زمان اعتیاد گوشتخوارگی حاصل شده و احتیاج طبیعت به اَکلِ [خوردن] موادّ حیوانی پیدا شده، لهذا نهی آن جاری نشده است. هیکل مبارک شخصاً موادّ حیوانی کمتر مصرف می نمودند. یک نفر از احبّای انگلستان راجع به حزب گیاه‌خوار از بنده خواسته بود که مطلبی به عرض برسانم و جواب مبارک را بنویسم. فرمودند: "حقیقتش این است که خوردن حیوانی شایسته نیست؛ امّا انسان خود را بی‌جهت مبتلی کرده و عادّی شده است. این است که نهی آن عجالتاً ممکن نیست." ترتیب اَکل و شُرب مبارک هرچند اگر میهمان نبود نظم و ترتیب معیّنی نداشت امّا شستن دست قبل از غذا و شستن دهان و دندان بعد از غذا حتمی بود تقلیل غذا تغییر مائده در مواقع لازمه معمول بود مثلاً اکتفا به نان و پنیر یا نان و زیتون یا نان خالی در بعضی مواقع متداول بود گاهی فقط مقدار قلیلی حکیمانه کباب برای خود تجویز می فرمودند و دلیل آن را هم در سر سفره بیان می فرمودند. یگانه نعمتی که در سفرۀ مبارک چه در اندرون و چه در حضور مهمان در بیرون همیشه حاضر و مسلّم بود بهترین قرص نانی بود که اسمعیل آقا از روی خلوص و ارادت تهیّه می نمود یک یا دو قرص همیشه مهیّا بود ان را هم اگر مهمان هایی بودند به همۀ حُضّار تقسیم می کردند.» (کتاب خاطرات نُه سالۀ عکّا، چاپ جدید، نشر عصر جدید، دارمشتات- آلمان، صص ۱۹۷- ۱۹۸)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* به عنوان نمونه نگاه شود به ایرادات بعضی سایت های ضدّ بهائی در این مورد که با توجّه به نصوص مبارکۀ فوق مشخّص می شود که ایرادات بی مورد است.
- چرا بهائیت به تشکیلات محیط زیست علاقه‌مند است؟ منبع: فارس
//www.yjc.ir/fa/news/۷۳۷۶۷۲۲/%DA%۸۶%D۸%B۱%D۸%A۷-%D۸%A۸%D۹%۸۷%D۸%A۷%D۸%A۶%DB%۸C%D۸%AA-%D۸%A۸%D۹%۸۷-%D۸%AA%D۸%B۴%DA%A۹%DB%۸C%D۹%۸۴%D۸%A۷%D۸%AA-%D۹%۸۵%D۸%AD%DB%۸C%D۸%B۷-%D۸%B۲%DB%۸C%D۸%B۳%D۸%AA-%D۸%B۹%D۹%۸۴%D۸%A۷%D۹%۸۲%D۹%۸۷%E۲%۸۰%۸C%D۹%۸۵%D۹%۸۶%D۸%AF-%D۸%A۷%D۸%B۳%D۸%AA
- تبلیغ بهائیّت با طعم گیاهخواری
//ferghenews.com/fa/news/۱۶۷۸۶/%D۸%AA%D۸%A۸%D۹%۸۴%DB%۸C%D۸%BA-%D۸%A۸%D۹%۸۷%D۸%A۷%D۸%A۶%DB%۸C%D۸%AA-%D۸%A۸%D۸%A۷-%D۸%B۷%D۸%B۹%D۹%۸۵-%DA%AF%DB%۸C%D۸%A۷%D۹%۸۷%D۸%AE%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۸%B۱%DB%۸C
- گیاه خواری در بهائیت
//www.adyannet.com/fa/news/۳۱۱۱۳

 

نظر خود را بنویسید