سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
مدتی است كه بعضی از روزنامه ها و مجلات در نقاط مختلف ایران از خطری جدید اظهار نگرانی می كنند. این خطر از دیدگاه آنان گسترش تبلیغات دینی بهاییان است. آنان نگرانند كه مبادا گروهی از جوانان تحت تأثیر این تبلیغات قرار گیرند و از مسیر هدایت منحرف شوند. همچنین این نگرانی همیشگی برای گروهی از هم میهنان ما وجود دارد كه كشورهای بیگانه برای ضربه زدن به كشور ایران و دیانت اسلام، از هیچ كوششی فروگذار نكرده و حتی به ترویج ادیان متعدد پردازند تا مردم ایران را دچار چند دستگی و نفاق نمایند. از نظر این افراد ساختن و ترویج دادن یك دین كاری ساده است كه از عهده هر حزب و گروه سیاسی و سازمان اطلاعاتی بر می آید. چنین دیدگاهی با مشاهده كوچكترین حركتی از طرف پیروان سایر ادیان بر می آشوبد و احساس خطر می كند و به قلع و قمع و تخریب و تهدید می پردازد. بدیهی است كه اینگونه افراد با مشاهده كوچكترین اظهار نظر، حركت و یا صحبتی از طرف بهاییان هیجان زده شوند و در مجلات و روزنامه ها و سایر رسانه ها اعلام خطر و وضعیت بحرانی نمایند. خوانندگان عزیز خود متوجه شده اند كه در این چند ماه اخیر تا چه میزان بر تعداد اینگونه حملات بر علیه بهاییان در رسانه های عمومی افزوده شده است.
سؤالی كه در اینجا می خواهیم مطرح كنیم این نیست كه این دیدگاهها تا چه اندازه موجه است؟ نمی پرسیم كه آیا فعالیت دینی و تبلیغی از سوی گروههایی كه اعتقاداتی به جز عقاید رایج در جامعه دارند خطرناك و توطئه بیگانه محسوب می شود؟ نمی پرسیم كه آیا باید در یك جامعه اسلامی تنها یك صدا و آن هم صدای گروه و فرقه ناجیه بلند باشد و سایر صداها و نداها خاموش و سركوب شود؟ سوال نمی كنیم كه آیا در حكومت اسلامی مجالی برای تبادل نظر و گفتگو مابین پیروان ادیان و عقاید مختلف وجود دارد یا خیر؟ همه می دانیم كه پاسخهای مختلفی از طرف هواداران تأسیس حكومت اسلامی به این سوالات داده شده است و پاسخ نهایی را به عهده تاریخ می گذاریم كه بارها نشان داده و باز هم نشان خواهد داد كه سخت گیری و تعصب مذهبی چه نتایجی برای جامعه به ارمغان خواهد آورد.
آنچه در اینجا می خواهیم مطرح كنیم این است كه آیا این هموطنان ما تا چه حد با مفهوم تبلیغ در آئین بهایی آشنایی دارند؟ تبلیغ در آئین بهایی معنایی بسیار متفاوت با آنچه امروزه تبلیغات نامیده می شود دارد. در فنون تبلیغاتی كه در جهان معاصر رواج دارد، كلیه تلاش موسسات و گروههای تبلیغاتی آن است كه ذهن و فكر سوژه خود را وادارند تا محصول یا خدمات یا افكار و ایده های خاصی را بپذیرد. ذهن سوژه از دیدگاه آنان مانند ظرفی خالیست كه باید با فكر درست و پاسخ صحیح و طریقه هدایت پر شود. بمباران تبلیغاتی از طرف رسانه ها صورت می گیرد تا افراد مجبور به انتخاب شوند و این نكته دردناك قضیه است: «مجبور به انتخاب». فرد آزاد جامعه امروز ما خود انتخاب می كند، اما آن چیزی را انتخاب می كند كه قبلأ برایش توسط دیگران انتخاب شده بود. وی درگیر كشش ها و تلقینات و القائاتی است كه توسط مدرسه و جامعه و رسانه ها وی را احاطه كرده است و معمولاً راهی برای رهایی از آن ها نمی یابد. رادیو و تلویزیون و مطبوعات و خیابان های شهر و داستانها و فیلم ها و موسیقی و شعر و سرود، همه و همه به صورتی هنرمندانه به كار گرفته می شود تا افراد در انتخاب خود آن چیزی را انتخاب كنند كه تبلیغات چی های مسلط بر جامعه معین كرده اند. این مفهوم تبلیغات در جامعه كنونی ما است و هر فرد اندیشمندی با صرف دقت نظر در می یابد كه این تبلیغات از مرحله اطلاع رسانی صرف تجاوز نموده و تلاش در ترغیب و حتی فریب افراد مورد نظر خود دارد.
اما این دقیقأ همان چیزی است كه بهاییان بر طبق اعتقادات خود ازآن منع شده اند. بهاییان دین خود را تبلیغ می كنند اما از تبلیغات به مفهوم امروزی آن بیزارند. تبلیغ در آئین بهایی خلاصه شده اصطلاح «ابلاغ كلمه الله» است: یعنی رساندن واضح و آشكار پیام الهی به گوش افراد. بهاییان در تبلیغ خود، یعنی در رساندن آنچه به اعتقاد خود كلام الهی می دانند، به گوش افراد، هیچگونه اجبار و فشاری به كار نمی برند. اگر فرد مخاطب مایل به دانستن بود، آنچه می دانند به وی ارائه می دهند و اگر علاقه ای نداشت وی را به خدا می سپارند. در مكالمات خود باید تحری حقیقت نمایند یعنی سعی و مجاهده كنند تا خود و فرد مخاطب رااز چنگال القائات و تلقینات و تعصباتی كه مانع از درك حقیقت می شود رهایی داده و بتوانند آزادانه حقیقت را یافته، به آن دسترسی پیدا كنند. از هر گونه فشار و اجباری در جهت نشر كلام الهی بیزاری می جویند. نباید به عقاید سایر ادیان توهین كنند و نباید اجازه دهند كه عقاید خود آنان نیز مورد اهانت قرار گیرد. این روش تبلیغی است كه بهاییان در سراسر جهان به كار می برند و تاریخ یكصد و شصت ساله این آئین گواهی بر این مدعاست.
آیا باید از فعالیت تبلیغی بهاییان بیم داشته باشیم؟ آیا این فعالیت از نظر قانونی باید جرم محسوب شود؟ آیا برای مقابله با تبلیغ بهاییان نیاز به بسیج عمومی و جنجال آفرینی مطبوعاتی است؟ پاسخ اكثریت قریب به اتفاق كشورهای جهان به این سؤالات منفی بوده است. بهاییان در بیش از یكصد و هشتاد كشور جهان جوامع فعال دینی تشكیل داده اند و فعالانه آئین خود را كه منادی وحدت نوع بشر است تبلیغ می كنند. اكثریت قریب به اتفاق كشورهای دنیا این فعالیت را نه تنها بی ضرر، بلكه مفید و مؤثر شمرده اند. پاسخ رهبران و مدیران حكومت اسلامی نیز می تواند بی طرفانه و منصفانه باشد. آیا اگر مدارای مذهبی، وحدت بین ادیان، وحدت نوع بشر، صلح عمومی، تحری حقیقت و سایر تعالیم بهایی در جامعه اسلامی ایران، به نحوی آزادانه و فارغ از تعصبات و پیش داوری ها ارائه شود، همانگونه كه در سایر كشورهای دنیا نیز چنین است، چه ضرری برای جامعه خواهد داشت؟
نظر خود را بنویسید