سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
یک بار دیگردوستی که خود را «یک متبری از بهائیت» نامیده، بدون ذکرنام وبا امضاء محفوظ، نامه ای با مطالب تکراری برای بهاییان با پست ارسال نموده است وآن را با این جمله به پایان رسانده که، «به راستی آیا از عدالت به دور نیست که چشم ما را بر روی این همه ظلم ببندند. بیایید بیشتر بیاندیشیم، پنجره ی تفکروتعقل را بر روی خود نبندیم ودر اندیشه ی حیات باقی باشیم».
الحمد لله دراولین جملهء نامه شان بهاییانی را که به اندیشه وعدالت فرا خوانده اند، در زمره کسانی دانسته اند که طبق تعالیم بهایی، «ترک تعصب» نموده و«تحری حقیقت» می کنند. نفس این اعتراف، پاسخ به بقیهء نامهء ایشان است. تعجب اینجاست که ایشان چرا با چنین ادعاهایی، نامهء بی نام و با امضاء محفوظ می نویسند! تا آنجا که بنده مطلعم این باید پنجمین نامه از این نوع باشد که گاه با «امضاء محفوظ یک متبری» وگاه با امضاء «جمعی از متبریان» برای بهاییان درشهرهای مختلف ایران در فاصله ی سه سال اخیر ارسال شده است، ومعلوم نیست کدام بهایی وبه چه طریقی پاسخ نامه های قبلی ایشان را به ایشان رسانده اند!!
ایشان درادامه نوشته اند تشکیلات بهایی، آثارگزینشی از رهبران بهاییت دراختیارشان گذاشته اند. اما اشاره نمی کنند کدام آثارگزینشی؟ آیا مجموعه ای ازآنها تهیه شده؟ آیا فقط به ایشان داده شده یا به همه ی بهاییان؟ اما جالب تر اینجاست که شواهدی را که درایراد به دین بهایی درادامه آورده اند، منطقأ می بایستی از آثار به اصطلاح غیر گزینشی می بود، حال آنکه دقیقأ ازهمان منابع به اصطلاح گزینشی مورد ادعای ایشان است که دراختیار همه ی بهاییان بوده است، چنانکه خود ایشان هم به راحتی آن را به دست آورده اند والحمدلله به خطاهای گذشته ی خود پی برده و«بهاییت ظالم» را شناخته، ازآن دست برداشته اند، ولی البته از بهاییان دست برنداشته اند!! نکتهء مهم دیگراین است که باید پرسید، دین مقدس بهایی قبلأ چه باورهای مثبتی درامثال ایشان ایجاد کرده بود که حال، «باکمال ناباوری» ازکشفیات جدید خود تعجب کرده اند؟!
اما از نکات فوق که بگذریم، کشفیات ایشان دربارهء ظلم قاجاریه وروس وانگلیس به ایرانیان، ودعای به اصطلاح ِایشان «رهبران بهاییت» برای پادشاهان همین سه رژیم ظالم وسکوت بیت العدل اعظم دربرابرظلم های رژیم صهیونیستی، به قدری درکتب ردیه ی دوره ی پهلوی تا حال تکرارشده وبه پاسخ بهاییان به آن بی اعتنایی شده، که بنده نمی دانم چه بنویسم!! دوستِ عزیزِوبه ظاهر دلسوز، بهاییان همیشه والان کاملأ درجریان کم وکیف شبکه ی ردیه نویسی علیه دینشان بوده هستند وآبشخور و نیات واهداف مذهبی- سیاسی ایشان را نیز می شناسند وبه کوشش های عجولانه و مأ یوسانه وناهماهنگ مخالفین وردیه نویسان ِ مستأ صلی همچون انجمن حجتیه ،آقای عبدالله شهبازی، جاعلین ردیه های خانم مهناز رئوفی، رهپویان وصال، روزنامه ی کیهان، سایت های اینترنتی مانند بهایی پژوهی وبهاییزم – ایران، وغیره واقفند، واینک بیش ازپیش مطمئن شده اند که اگردین بهایی حقیقت نداشت، این همه ردیه های تکراری 163 ساله لازم نداشت!!
اگرایشان محقق ومتحری بی تعصب باقی مانده بودند، شاید طبق آیات قران مجید می فهمیدند که تمام شاهان جهان درطول تاریخ، هرقدرهم که ظالم بوده باشند، باز هم ظالم ترازکسانی نبوده ونیستند که به دروغ برخدا افترا بسته ومی بندند؛ «فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا»!! آن وقت همچون امثال خودشان که درطول تاریخ برمربیان آسمانی افترا بسته اند، صرفأ با ارائه ی قسمتی ناتمام وناقص ازآثاربهایی قضاوت نمی کردند. چون پاسخ به موارد مورداشاره ی ایشان قبلأ بارها توسط جامعه وافراد بهایی داده شده، فقط ازایشان یک سؤال مهم می پرسم وبرایشان آرزوی شادی حقیقی ومعنوی، ونیز به قول خودایشان، آرزوی «حیات باقی» دارم. چرا ایشان از همان آثاربه اصطلاح غیرگزینشی ِ مورد ادعایشان عمدأ گزینشی استفاده کرده، تمام بیانات ِ به اصطلاح رهبران بهاییت را درباره ی قاجاریه، انگلیس، روسیه، اسرائیل وصهیونیسم ویهودی ها، واساسأ نفس حکومت ودول وملل مختلف عالم، درنظر نمی گیرند وکنار هم ارائه نمی کنند ومورد تحقیق قرار نمی دهند؟! آیا به این خاطرنیست که اگر همه ی آن آثارباهم درنظرگرفته شود، افترا وکذب امثال ایشان مبنی بر تأیید ظلم ازطرف رهبران بهایی وبیت العدل اعظم، آشکارخواهد شد؟! ازایشان که نوشته اند «مشتاقانه منتظر نظرات» بهاییان هستند، تقاضا دارم که پاسخ های بهاییان به شبهات مزبور را که درکتب متعدد موجوداست، ازگردانندگان شبکه ی ردیه نویسی علیه دین بهایی به دست آورند وچون لابد ایشان تا حال پس از تبری از بهاییت باصحیفه ی سجادیه ی حضرت امام سجاد، آشنا ومأنوس شده اند، تقاضا آنکه «دعای مرزداران» ایشان رابخوانند وتفکر نمایند که حضرتشان این دعا را در زمان تسلط چه حکومتی درممالک اسلام انشاء فرموده اند؟! واگرخودشما وشبکه ی مزبورنتوانستید پاسخ را پیدا کنید، به کتاب «کشف الاسرار» مرحوم ایت الله خمینی مراجعه نمایید تا ان را بیابید، ودریابید که روش ونیات واهداف مربیان آسمانی ازاین قبیل ادعیه وبیانات چیست. آن وقت هردلیلی راکه درتوجیه وتوضیح دعای امام سجاد(ع) بیاورید، لابد همان دلیل را نیز از بها ییان خواهید پسندید، والا بازهم اثبات می شود که خدای ناکرده ازمصادیق آیه ی مبارکه ی قرآنید که می فرماید: «فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبأ»[=پس کیست ظالم تر ازآنکه برخدا به دروغ افترا می بندد]!!
نظر خود را بنویسید
دعاي مرزداران در
حامدارسال شده در : 1385/12/1
دعاي مرزداران درصحيفه ي سجاديه است ودرآن حضرتشان درزماني كه حكومت دردست بني اميه بوده براي آن دعا مي فرمايند ، چه كه عليرغم برحق نبودن آن حكومت ، سربازان آن حافظ مملكت اسلامي وناموس مسلمين بوده اند. مرحوم خميني دركشف الاسرار براي رداين اتهام كه علماي شيعه مخالف هرنوع حكومتي قبل از قيام قائم موعود هستند، توضيح مي دهد كه اين امر دليل آن نيست كه علما با حكومت آن زمان ايران مخالف مطلق باشند، بلكه همان حكومت چون حافظ مسلمانان ايران است ، علما نمي خواهند مخالف آن عمل نمايند. براي اثبات اين مدعا ايشان مي نويسد حفظ مملكت اسلامي چنان مهم است كه حتي اگر به وسيله ي حكومتي ظالم چون بني اميه هم باشدقابل قبول است وبهتر از آن است كه كفار بر مسلمين غالب گردند وناموس مسلمين وممالك اسلامي ازبين برود( چيزي شبيه دفع افسد به فاسد). خلاصه آنكه بايد به مقصود ونيات دعا ناظر بود ، والبته دراين مورد بايد مثلأ به ساير بيانات امام سجاد وحضرت عبدالبهاء درباره ي بني اميه وانگليس وغيره نيز مراجعه كرد،چه كه با كنار هم گذاشتن همه ي بيانات درباره ي يك موضوع است كه مي توان قضاوت صحيح ترنمود. براي مقايسه دقيق تر، به صحيفه ي سجاديه وكشف الاسرار وادعيه طلعات مقد سه ي بهايي درباره ي بعضي سلاطين مراجعه شود. چون شبهات دوستان نامهربانمان تكراري است،لذا درجواب سعي شد علاوه بر رعايت اختصار ، طوري مطالب ذكر شود كه موجب تذكروانصاف ايشان گردد.
موجز و عالی
عطاردارسال شده در : 1385/12/1
من هم بشخصه علاقه مند شده ام که بدانم در دعای مرزداران و همچنین جوابیه مرحوم خمینی چه آمده است. شاید مانند من بسیار باشند.
بسیار متشکرم