سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
خوابها شيريناند مخصوصاً وقتي توأم با رؤيايي شيرين باشند اما آيا اين شيريني هنگام بيدارشدن باقي ميماند ؟
واقعيت اين است كه خواب يا خوابيدن في نفسه بد نيست . خواب وسيلهاي است كه امكان عملكرد مناسب در بيداري را فراهم ميكند . وقتي كسي به شيريني ميخوابد يعني خوابي آرام او را در ميربايد و هنگامي كه از خواب برميخيزد ، نيروي دو چندان كسب كرده است نميتوان گفت كه واقعاً آدمي خفته است . چنين آدمي حتي هنگامي كه خواب است به بيداران ميماند يعني در حالت خوابيده هم كه نشانة آن چشم بسته است باز هشيار است و اجازه نميدهد كه خواب و شيريني آن اسيرش كند . از اين رو ، نميتوان گفت كسي كه بيدار است هرگز نميخوابد بلكه بايد گفت كسي كه بيدار است در حالت خواب هم هشيار و بيدار است .
گاهي اتفاق ميافتد كه شخص هنگام خواب چندان هم هشيار نيست ولي آرامشي در خواب به او دست ميدهد مثلاً خيلي راحت ميخوابد يا رؤيايي شيرين ميبيند كه وقتي هشيار شد توان او افزايش مييابد و ميتواند با هشياري بيشتري عمل كند . در اين صورت هم نميتوان خوابيدن را از نظر يك شخص هشيار كاري نامطلوب دانست .
خواب موقعي تبديل به يك مشكل ميشود كه شخص به آن دل ميبندد يا اسير آن ميشود . وقتي خواب آنقدر شيرين باشد كه شخص نتواند از آن صرفنظر كند يا شخص آنقدر خود را نيازمند اين شيريني بداند كه نتواند از آن چشم بپوشد ، آنوقت بايد نگران شد و سعي در بيداركردن او به عمل آورد . خواب هر قدر هم شيرين باشد وقتي كه شخص بيدار شود كاملاً محو ميشود و جز خاطرة آن چيزي برايش باقي نميماند . البته ممكن است رؤيايي كه توأم با خواب ديده ميشود مثل خود خواب محو شدني نباشد ، اگر شخص بتواند خود را از دام خواب برهاند و سعي در متحققكردن رؤياي خود به عمل آورد . دراينصورت ، ديگر نميتوان از خواب سخن گفت زيرا متحققكردن يك رؤيا نتيجة چيزي جز هشياري و بيداري نيست .
چنين است كه آدمهاي بيدار نبايد كساني را كه ميخوابند يا خوابيدن را دوست دارند تحقير كنند . كسي كه بيدار و عاشق بيداري است ميتواند از امكاناتي كه اين خوابهاي شيرين در اختيارش قرار ميدهند استفاده و اقدام به بيدارنمودن ديگران كند . اين نيز يكي ديگر از معاني دانايي در بيداري است.
نظر خود را بنویسید