سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
بيداركردن آدمها كار سادهاي نيست . ظريفي گفته است : كسي را كه خواب سنگين داشته باشد ميتوان بيدار كرد اما كسي كه خود را به خواب زده باشد بيدارشدني نيست .
اگر عاشق بيداري كسي است كه عاشق بيداركردن هم هست و بايد باشد پس مشتاق است كه بداند چگونه ميتوان خفتهاي را بيدار كرد . چنين كسي حتي از بيداركردن كساني كه خود را به خواب زدهاند نيز ابايي ندارد زيرا كساني كه خود را به خواب ميزنند همه در صقع واحد نيستند . بعضي افراد خود را به خواب ميزنند زيرا ديگران هم به تبع آنها به خواب ميروند و وقتي ديگران به خواب رفتند خيلي كارهاي پنهاني ميتوانند انجام بدهند . بيداركردن اين قبيل افراد خيلي دشوار است مگر متوجه شوند كه بهخوابرفتن مصلحتي آنها منجر به خوابيدن ديگران نميشود . بعضي افراد هم خود را به خواب ميزنند زيرا از چيزي ميترسند ، تنبلاند يا نااميد و افسردهاند . اين قبيل افراد را سادهتر ميتوان بيدار كرد زيرا كافي است متوجه شوند كه در خوابيدن آنها خطرهايي مهيبتر از مخاطراتي كه در بيداري تهديدشان ميكرد ، گريبانگير آنها ميشود يا متوجه شوند كه ميتوان بر تنبلي و تنآساني با همت و غيرت غلبه كرد يا دريابند كه روزنة اميدي در بيدارشدن و بيدارماندن ميتوان يافت .
اگر چنين باشد ، هر كسي را ميتوان بيدار كرد منتها بيدار كردن بعضي افراد خيلي بيشتر از بعضي ديگر طول ميكشد و مستلزم بهكاربردن روشها يا ابزاري است كه ممكن است در دسترس نباشد و تهية آن نيازمند زمان باشد . بنابراين ، اولين قدم در راه بيداركردن ديگران اين است كه بدانيم چرا خواباند ، خوابيدن را دوست دارند يا خود را به خواب زدهاند . قدم بعدي اين است كه بدانيم هر نوع خفتهاي را چگونه يا با چه روشها و وسايلي ميتوان بيدار كرد . درعينحال ، بايد بدانيم كه در اقدام به بيداركردن هر نوع خفتهاي چقدر زمان لازم است صرف كنيم . پس كسي كه ميخواهد بيدار باشد و ديگران را بيدار كند بايد خيلي دانا باشد و به كسب دانايي اهتمام ورزد .
نظر خود را بنویسید