سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
یكی از سؤالاتی كه مكرراً از بهائیان پرسیده میشود آن است كه چرا این قدر به وحدت عالم انسانی اهمیت میدهند. به نظر بسیاری از افراد مشكل اصلی بشر چیزهای دیگری است، مثل فقر، نقض حقوق بشر، فحشاء، بیماریهای مهلك، اعتیاد، استعمار، جنگ، حكومتهای استبدادی و مذهبی، و خیلی چیزهای دیگر. كمتر كسی در جهان است كه مشكل اصلی عالم انسانی را عدم اتحاد بداند. از بهائیان میپرسند با این همه بدبختی كه در اطراف است شما چرا وقت خود را صرف ترویج وحدت عالم انسانی میكنید. این كار برای وقتی است كه همهء مشكلات مهمتر حل شده باشد. اتحاد برای وقتی است كه همهء انسانها واقعاً انسان باشند؛ تا وقتی این همه ظالم در جهان است باید ابتدا آنان را از میان برداشت. برای افراد گرسنه وحدت عالم انسانی چه ارزشی دارد. نظرهایی مشابه اینها فراوان شنیده میشود.
در این مقاله تلاش شده است كه با استناد به آثار مباركهء بهائی و در حد بضاعت مؤلف به این سؤال پاسخ داده شود. انشاءالله دوستان عزیز بهائی و غیربهائی مؤلف را از بیان نظرات و انتقادات سازندهء خود برخوردار سازند و مطلب را تكمیل نمایند.
حضرت بهاءالله هدف از ظهور جدید را در بیانات متعدد به عبارات مختلف بیان فرمودهاند، از جمله میفرمایند:
«مقصود این مظلوم از حمل شداید و بلایا و انزال آیات و اظهار بینات اخماد نار ضغینه و بغضا بوده كه شاید آفاق افئدهء اهل عالم به نور اتفاق منور گردد و به آسایش حقیقی فائز گردد.»
«این ظهور از برای اجرای حدودات ظاهره نیامده، چنانچه در بیان از قلم رحمن جاری، بلكه لاجل ظهورات كمالیه در انفس انسانیه و ارتقاء ارواحهم الی المقامات الباقیه و ما یصدقه عقولهم ظاهر و مشرق شده تا آن كه كل فوق ملك و ملكوت مشی نمایند.»
« قد قید جمال القدم لاطلاق العالم و ح ُ بس فی الحصن الاعظم لعتق العالمین و اختار لنفسه الأحزان لسرور من فی الاکوان هذا من رحمة ربّک الرّحمن الرّحیم قد قبلنا الذّلة لعزّکم و الشّدآئد
لرخائکم یا ملأ الموحّدین انّ الّذی جاء لتعمیر العالَم قد اسکنه المشرکون فی اخرب البلاد ... »
(جمال قدم برای رهایی عالم اسیر شد و برای آزادی عالمیان در بزرگترین زندانها زندانی گشت و برای شادی اهل عالم غمها را برای خود اختیار كرد. این رحمت پروردگار مهربان است. ای یكتاپرستان، ما ذلت را برای عزت شما و سختیها را برای آسایش شما پذیرفتیم. مشركان كسی را كه برای آبادانی عالم آمده است در خرابترین شهرها زندانی كردهاند)
« بذلّتی ظهرَتْ عزّة الکائنات و بابتلائی اشرقت شمس العدل علی العالمین »
« آنکه پنهان بود آمده و خوب آمده . بر یک دستش آب زندگانی و بر دست دیگر فرمان آزادی »
در این بیانات مبارك حضرت بهاءالله هدف از ظهور خود را اتحاد قلوب، آسایش حقیقی، تكامل روحانی، رهایی، شادی ، آزادی و عزت افراد نوع انسان و آبادانی و عدالت در جهان دانستهاند. یعنی دیانت بهائی اهداف فردی و اجتماعی متعدد دارد.
بعضی از این اهداف در همهء ادیان الهی مشتركند، زیرا اساس ادیان الهی یكیاست. همهء ادیان برای تكامل روحانی انسان تلاش كردهاند و اهداف اخلاقی و اجتماعی كه نوع انسان را به سعادت و آسایش برساند داشتهاند. اما بعضی اهداف ادیان با توجه به شرایط زمانی و مكانی ظهور آنان متفاوت است. حضرت عبدالبهاء در این مورد میفرمایند: «در هر ظهوری که اشراق صبح هدی شد موضوع آن اشراق امری از امور بود ... امّا در این دور بدیع و قرن جلیل اساس دین اللّه و موضوع شریعت اللّه رأفت کبری و رحمت عظمی و الفت با جمیع ملل و صداقت و امانت و مهربانی صمیمی قلبی با جمیع طوائف و نحل و اعلان وحدت عالم انسان است»
اكنون باید دید منظور دیانت بهائی از وحدت عالم انسانی دقیقاً چیست تا بتوان در مورد اولویت آن بر سایر اهداف قضاوت كرد.
حضرت عبدالبهاء در این مورد میفرمایند: «وحدت عالم انسانی. یعنی جمیع بشر کلّ مشمول الطاف جلیل اکبرند؛ بندگان یک خداوندند و پروردهء حضرت ربوبیت. رحمت شامل کلّ است و تاج انسانی زینت هر سری از بندگان الهی. لهذا باید جمیع طوایف و ملل خود را برادر یکدیگر دانند و شاخ و برگ و شکوفه و ثمر شجرهء واحده شمرند. زیرا جمیع سلالهء حضرت آدمند و لئالی یک صدف نهایت اینست که محتاج تربیتند، نادانانند، جاهلانند، باید هدایت نمود؛ مریضانند، باید معالجه کرد؛ طفلانند، باید در آغوش مهربانی پرورش داد تا ببلوغ و رشد رسند، و جلا لازم تا درخشنده و روشن گردند.»
پس منظور از وحدت عالم انسانی این است كه همهء انسانها، از هر كشور و نژاد و رنگ و جنس و مذهب، خوب یا بد، بیتربیت یا با تربیت، نادان یا دانا، با هر خصوصیاتی كه داشته باشند بندگان یك خداوندند و باید همهء آنها را دوست داشت. حتی از ظالمترین دشمنان خود نباید متنفر بود. خدا همه را دوست دارد و رحمتش شامل كل است، چه خوب و چه بد. ما هم باید سیاست الهی را در پیش گیریم و از هیچكس متنفر نباشیم. به فرمودهء حضرت عبدالبهاء: «سیاست الهی مهربانی بجمیع بشر بدون استثناء . آن سیاست حقیقی است و این روش شایان نفوس مقدسه رحمانیه»
البته مفهوم وحدت عالم انسانی از جنبهء اعتقادی صرف فراتر میرود و به مرحلهء اجرایی میرسد، یعنی ساختار و نظام اداری جهان نیز باید تغییراتی بكند تا منعكس كنندهء اصل وحدت باشد. مثلاً برابری حقوق انسانها، اتحاد علم و دین، آزادی انسانها در جستجوی حقیقت، تعلیم و تربیت اجباری و عمومی بر محور وحدت عالم انسانی، انتخاب یا اختراع یك زبان بینالمللی علاوه بر زبان مادری، تأسیس محكمهء كبرای بینالمللی و بسیاری امور دیگر كه تعالیم بهائی بر آنها تأكید كرده است.
پس از این شرح مختصر [1] اكنون باید دید كه دلیل اولویت وحدت عالم انسانی بر سایر اهداف چیست. به اعتقاد بهائی حل تمام مشكلات عالم منوط به تحقق وحدت عالم انسانی است. بیتالعدل اعظم در این باره میفرمایند: « وقتی حضرت بهاءالله در قرن نوزدهم پیام خود را به عالم اعلام فرمودند كاملاً به وضوح مشخص كردند كه اولین قدم ضروری و اساسی برای حصول صلح و ترقی عالم انسانی عبارت از اتحاد است... اما تا این زمان شما اكثرمردم را مشاهده میكنید كه دارای نقطهنظری متفاوت و متضاد هستند، یعنی آنها به اتحاد به عنوان هدفی غایی و تقریباً غیر قابل حصول نگاه میكنند و در بدایت امر نظر را بر مداوای سایر امراض نوع بشر متمركز میسازند. اگر آنها فقط بر این موضوع واقف بودند، میدانستند كه سایر امراض صرفاً علائم مختلف و عوارض جانبی این بیماری عمده و اساسی یعنی اختلاف و افتراقند.»
همانطور كه گفته شد هدف خاص هریك از ظهورات الهی به شرایط زمانی و مكانی ظهور بستگی دارد. حضرت عبدالبهاء در این باره میفرمایند: « در دورهای سابق هر چند ائتلاف حاصل گشت ولی بکلّی ائتلاف من علی الارض غیر قابل زیرا وسائل و وسائط اتّحاد مفقود و در میان قطعات خمسه عالم ارتباط و اتصال معدوم بلکه در بین امم یک قطعه نیز اجتماع و تبادل افکار معسور لهذا اجتماع جمیع طوائف عالم در یک نقطه اتّحاد و ات ّ صال و تبادل افکار ممتنع و محال امّا حال وسائل ات ّ صال بسیار و فی الحقیقه قطعات خمسه عالم حکم یکقطعه یافته و از برای هر فردی از افراد سیاحت در جمیع بلاد و اختلاط و تبادل افکار با جمیع عباد در نهایت سهولت میس ّ ر بقسمیکه هر نفسی بواسطه نشریات مقتدر بر اطّلاع ا حوال و ادیان و ا فکار جمیع ملل و همچنین جمیع قطعات عالم یعنی ملل و دول و مدن و قری محتاج یکدیگر و از برای هیچ یک استغنای از دیگری نه زیرا روابط سیاسیه بین کلّ موجود و ارتباط تجارت و صناعت و زراعت و معارف در نهایت محکمی مشهود لهذا اتّفاق کلّ و اتّحاد عموم ممکن الحصول و این ا سباب از معجزات این عصر مجید و قرن عظیم است و قرون ماضیه از آ ن محروم زیرا این قرن انوار عالمی دیگر و قو ّ تی دیگر و نورانیتی دیگر دارد اینست که ملاحظه مینمائی در هر روزی معجز جدیدی مینماید »
به عبارت دیگر، دیانت بهائی در عصر جهانی شدن، یعنی گسترش روزافزون ارتباطات و حذف موانع جغرافیایی در ارتباطات، ظاهر شده است و بنابر این هدفش نیز هدفی جهانی است. البته اصطلاح جهانی شدن اصطلاحی جدید است، اما در آثار بهائی همانطور كه ملاحظه شد به این مفهوم با اصطلاحاتی دیگر اشاره شده است. امروزه به علت ارتباطات گستردهء اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اسیاسی كه در سراسر عالم وجود دارد، همهء مشكلات در هر نقطه از عالم كه باشد جنبهء جهانی دارد. مثلاً كشور ایران به تنهایی نمیتواند مشكل فقر، فحشاء، اعتیاد یا ایدز را در خود از میان ببرد، ارتباطات ایران با سایر كشورها به قدری گسترده است كه خواه ناخواه برای حل این مشكلات به همكاریهای جهانی محتاج است. این یكی از دلایلی است كه دیانت بهائی وحدت عالم انسانی را مقدم بر حل سایر مشكلات میداند.
دلیل دیگری كه میتوان به آن اشاره كرد آن است كه به تعبیری همهء مشكلات عالم ناشی از اختلافات و عدم وحدت است. اگر انسانها همه یكدیگر را خواهر و برادر همدیگر بدانند، صرف نظر از این كه چه دین و ملیت و نژاد و اعتقاد و غیرهای داشته باشند، هیچكس حاضر نمیشود به خاطر منافع شخصی خود به دیگری صدمه بزند. یعنی اعتقاد صمیمانه به وحدت عالم انسانی باعث میشود كه عالم انسان مانند یك خانوادهء بزرگ تلقی شود و منافع هر فرد با منافع دیگران، نه با زیان آنان، پیوند یابد. چرا در جهان ظلم هست؟ آیا غیر از این است كه افراد ظالم معتقدند با ضایع كردن حقوق دیگران به منافع بیشتری دست مییابند؟ فقط اعتقاد به وحدت عالم انسانی است كه میتواند آنان را از ظلم باز دارد، زیرا متوجه خواهند شد كه در حقیقت به خود ظلم میكنند. حضرت عبدالبهاء این حقیقت را با مثالی بیان میفرمایند: «غالب و مغلوب هر دو متضرّر میشوند مانند آنست که دو کشتی بهم بخورد اگر یکی دیگری را غرق کند کشتی دیگری که غرق نشده باز صدمه میخورد و معیوب میگردد.»
البته باید توجه داشت كه این بدان معنا نیست كه بهائیان برای رفع مشكلات صبر میكنند تا وحدت عالم انسانی تحقق یابد. پروژههای توسعهء اجتماعی و اقتصادی بهائی در سراسر جهان نشانهء آن است كه بهائیان از تلاش برای رفع مشكلات گوناگون بشری باز نمیمانند و وقت خود را تنها صرف ترویج اعتقاد به وحدت عالم انسانی نمیكنند، بلكه این اعتقاد برای آنان به این معنی است كه آنچه از دستشان برمیآید برای مبارزه با فقر و جهل و بیعدالتی و بیماری در جهان انجام دهند، اما مبارزهء بهائیان با بدیهاست، نه با بدها. بهائیان با اعتیاد مبارزه میكنند، نه با معتادان و نه با فروشندگان مواد مخدر. با فقر مبارزه میكنند، نه با استثمارگر. با بیعدالتی مبارزه میكنند، نه با ظالم. بهائیان از اعتراض به افراد ممنوعند، انقلاب نمیكنند، نمیجنگند، اما به وضع موجود نیز تن نمیدهند، با محبت و دوستی به جنگ كینه و دشمنی میروند و معتقدند كه محبت و عشق قویترین سلاح در جهان است زیرا به فرمودهء حضرت عبدالبهاء: «محبت كارهای عجیبه و عظیمه دارد»
[1] علاقهمندان به اطلاعات بیشتر میتوانند به مقالات دیگر مندرج در این سایت یا سایر منابع بهائی رجوع فرمایند.
نظر خود را بنویسید
Mohit tabatabai and bahai pezhoohy
springارسال شده در : 1386/1/15
//www.saghar.org/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=240#1658
Contact me: [email protected]
تا كنون هميشه بش
شكيباارسال شده در : 1386/1/2
تا كنون هميشه بشر سعي كرده است بدي را با بدي پاسخ گويد و ظلم را با ظلم از ميان ببرد، اما به هيچ نتيجهاي نرسيده است. حالا وقت آن است كه بدي را با خوبي و ظلم را با عدل از ميان ببريم. به قول نعيم: مدتي رنج دشمني برديم
حاليا عيش دوستي ببريم
اگر خوب در ماهيت
آواارسال شده در : 1386/1/1
اگر خوب در ماهيت مشكلات اين زمان دقت كنيم متوجه ميشويم كه بسياري از مشكلات و ناكاميهاي مردم از نياز به توجه و محبت ديگران سرچشمه ميگيرد. مثلا يكي از دلايل مشكلات اقتصادي اين است كه مردم تلاش ميكنند به هر قيمتي شده ثروتي به دست بياورند تا براي خود اعتبار و موقعيتي ايجاد كنند تا مورد توجه و احترام ديگران قرار گيرند. خيلي از مشكلات اجتماعي ناشي از احساس بيگانگي مردم نسبت به يكديگر است كه باعث شده دچار پوچي شوند. يكي از معاني وحدت عالم انساني همين است كه اين احساس بيگانگي از ميان برود و مردم بدون اين كه علاوه بر انسان بودن اعتبار ديگري (مثل پول، مقام و...) داشته باشند، مورد احترام و محبت انسانهاي ديگر قرار بگيرند. ايجاد اين روحيه خيلي از معضلات اجتماع انساني را حل خواهد كرد. در واقع اين تعليم ديانت بهائي قلب معضلات جهان را مورد توجه قرار داده و مانند تشخيص علت اصلي بيماري است كه با رفع آن، همة عوارض ديگر هم برطرف خواهند شد.