×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

آخرین دین
1386/01/20

اگر آدمی، بدون تلاش با تعصب ونگرشی تك بعدی به اعتقاد واعمال خود نگاه كرده بود مطمئنا هنوز در غار زندگی میكرد وهنوز خدای او آب بود واتش . انچه باعث شد انسان ازغار نشینی آزاد شود آزاد اندیشی انسان بود وهمین آزاد اندیشی باعث شناخت خدا و پذیرش فرستادگانش شد ولی متاسفانه تعصب جاهليه بعضی از علمای هر دینی موجب شد تاانسانها به جنگ و خون ریزی با دیگر انسانها بپردازند، چون همیشه به اشتباه فكر میكردند كه دینشان اخرین دین واندیشه انها بهترین اندیشه واعتقادات انها تنها راه رستگاری است و دیگران گمراه وباطلند .
یك نگاهی به پیروان ادیان قبل میتواند این ادعا را ثابت كند كه پیروان هر دینی دین پس از خود را به بهانه های مختلفی نپذیرفتند وخصوصا علمای ان دین برخوردی بسیار شدید با پیروان دین بعدی كرده اند وبا تعصبی بی حد به انكار دین بعد از خود پرداخته ونیز به مومنین به ظهور بعدی بر چسب كفر و ارتداد زده اند وبه همین دلیل در ابتدای ظهور هر پیامبر تاریخ شاهد انكار نفوس و علما و سپس شاهد ازار واذیت وبلاخره شهادت مومنین به ان مظهر ظهور الهی بوده است .
مردم وعلما نیز در هر ظهوری بهانه و حجاب مخصوص به خود را داشتند برای نمونه قاتل شمردن حضرت موسی ویا پدر نداشتن حضرت عیسی حجاب هائی بودند كه باعث شدند كه اكثریت مردم در پشت حجاب خود مانده بجای اینكه ان مظهر ظهور را پذیرفته جان به راهش تقدیم كنند ان مظهر ظهور الهی ویاران باوفایش را انكار كردند.
درزمان ظهور حضرت بهاالله مسائل وحجاب هائی به وجود امد كه علما به ان بهانه ها متمسك شده ومانند علمای ظهورهای قبل به تكفیر پرداخته وبازاز هیچ ظلمی كوتاهی نكردند. اما در بین علما بودند نفوس آزاده ای كه با اندیشه های پاك وبدون تعصب وبدون تقلید كوركورانه به تحقیق و تفحص راجع به دین بعدی پرداخته به حقیقت رسیده وپس از ایمان هر نوع ازار واذیتی را به جان خریدندولی لذت كشف حقیقت و تقرب الهی را از دست ندادند.
اما یكی از این حجابها موضوع خاتمیت است كه بارها توسط علمای مسلمان و وسیع النظری كه پس از تحقیق ومطالعه به امر بهائی ایمان اورده بودند ،پاسخ گفته ونوشته شده(كه دركتب واستدلال های جامعه بهائی موجود است) ولی متاسفانه تعصب ومقام پرستی بعضی باعث شده همچنان این موضوع وحجاب تكرار بشود كمی اندیشه برروی هدف ظهور انبیا شاید بتواند به این موضوع كمك كند:
یكی از عوامل مهم ظهورمظاهر امرالهی نیازبشر به تربیت ونیزهدایت بسوی خالق یكتا است، بعضی علما باتمسك و تفسیر غلط یك ایه از قران شریفه براحتی این حقیقت را نادیده گرفته ومیگویند حجت تمام ودرب فضل الهی برای همیشه بسته شد ودیگر خدای فضال پیامبری را برای هدایت وتربیت بشر نمیفرستد. براستی با كدام حجتی ایشان فكر میكنند كه بشر امروزی به چنان رشد وكمال روحانی وانسانی رسیده كه دیگر هیچ نیازی به یك مربی وهدایت كننده ای با احكامی جدید ندارد.
وبه كدامین برهان پذیرفته اند كه این دنیای مملو از نفس پرستی ونفاق به تعالیم روحانی وانسانی دین جدید نیازندارد.
چگونه است این دوستان نگاهی به تعا لیم حضرت بهالله نمی كنند تا متوجه شوند كه این تفرقه فاحش بین ادیان وحتی بین مسلمانان را بجز تعالیم وحدت بخش حضرت بهاالله نمیتواند وحدت بخشدوبلاخره پیام وتعلیم این ناجی حقیقی را بدون پیشداوری درك كنند كه ،جهاد ،جنگ ونفرت را مذموم شمرده وعشق محبت وخدمت به همنوع رابدون در نظر گرفتن دین ومذهب تشویق میكند.
جالب اینكه این نفوس شاهد نا كار امدی تعا لیم خودهستند ولی با لجاجت باز فریاد خاتمیت میزنند ،شاهد این حقیقت هستند كه تعالیم واحكامی چون حكم ربا، سرقت، زنا، جهادوحكم نجاست در دنیای كنونی را نه كسی اجرا میكند و نه كسی قادر به اجرای ان هست گر چه به وجدان خود دروغ میگویند وسعی میكنند به گونه ای تعالیم را مطابق با پیشرفت علم تغییر دهند ولی خود میدانند كه چگونه روز به روز با اصل احكام دین خود فاصله میگیرند.
باكدام روش استدلالی قادرند كه زن متمدن امروزی را به پذیرش حقوق نابرابر خود كه در هزاروچهار صد سال پیش به او داده شده است راضی كنند.؟
-ایا خدای مهربانی كه قبل از تولد یك كودك غذایش رادروجود مادر تدارك دیده ،برای وحدت بخشیدن به بشر كنونی از جانب خود برگزیده ای را مبعوث نكرده تا باتعالیمی همچون ترك جمیع تعصبات وتقالید وتشویق به معاشرت با سایر ادیان اولین گامها را در ایجاد وحدت عالم انسانی وصلح عمومی بردارد؟
-ان خالق فضال چرا و به كدامین گناه، بشر متفكر امروزی رااز یك مربی با تعا لیمی مطابق با زمان حال محروم كرده ومیكند؟.
اگر قرار بود نسبت به زمان، پیامبری با تعالیم مطابق با نیاز وسطح فكر بشری، ظاهر نشود، دیگر چه نیازی به تجدید ادیان بود.؟
درحالیكه پیروان هر دینی خود را اخرین وكاملترین میدانند ،چرا علمای دین بعدی برای اثبات وجود خود دلیل می اورند كه تجدید دین لازم است، ولی با ظهوردیانت جدید به یكباره متوقف شده تجدید دین را رد میكنند؟

نظر خود را بنویسید


z

vcx
ارسال شده در : 1387/4/19

با سلام دین روش است روش بهتر بالاتروبرتر شما و ما اگر ادعا دینداری کنیم و بر آن پافشاری کنیم و در رد و تایید دیگران و خود برآیییم دیندار نیستیم دیندار دینش را عرضه میکندو به آن عمل میکند دیگ انبه راه بهتر او جذب میشوند حلا اگر دوست

پاسخ

محمد خاتمی
ارسال شده در : 1386/7/11

برادر من نوشته شما رو خوندم ببین داداش رسول وفرستاده خدا نشونه داره باحدسیات که نمیشه رسول تراشی کرد بشارت به رسول بعد توسط رسول قبل اتاق میوفته اونهم با صراحت ورسول که از کار خودش توبه نمیکنه رسول که تریاک فروشه بوشهر نمیشه رسول که نمیگه اگه بچه دار نشدی یکی از احبا بیلد خانومت روبکنه تا بچه دار بشی رسول که نمیگه میتونی مادرت یا خواهرت رو بکنی اینا بشر امروز بهش نیاز داسشت رسول که حکم سر از کفر یعنی اگلستان نمیگیره دین حق که مقرش تو اسراییل نیست دین حق که مورد حمایت ستم گران نیست دین که ملعبه زیر ناف نمیشه دوست من روت نمیشه بگی ساخته وپرداخته انگلیس هستی شما که خودتون هم میدونین

دوست عزیز! باید

annoymous
ارسال شده در : 1386/6/24

دوست عزیز! باید بگویم که اگر با زبان عربی آشنایی داشتید اینگونه معنی می کردید!: ای فرزندان آدم چون برای شما رسولانی بیاید که نشانه های مرا بر شما بخواند ! پس هر کس اصلاح شد ترسی ندارد و نارحت نمی شود . و این کلمات به دلیل شیوه بیان زمان نزول به آینده اشاره نمیکند. البته از یک فارسی زبان هم انتظار نمی رود که تا این سطح عربی بیاموزد! farshad

خاتمیت

farshad
ارسال شده در : 1386/3/18

دوستان عزیز سلام
عزیزان اتفاقا در قران صریحا به ظهور پیامبر جدید اشاره شده و اتفاقا به این که دوره هر دینی روزی به پایان خواهد رسید هم اشاره شده . به این آیات توجه کنید که صراحتا از اجل دین و کتاب صحبت شده سورة المؤمنون (23
هيچ امتى بر اجل و سر رسيد حتمى خود پيشى نمى‏گيرد، و از آن تاخير نيز نمى‏كند
سوره رعد (38)
برای هر کتابی اجلی هست .خداوند هر چه را بخواهد محومیکند و هر چه را بخواهد اثبات میکند
سوره اعراف (33)
براى هر قوم زمان و سرآمد (معينى) است
این آیات بر این دلالت دارند که هیچ دینی و کتابی ابدی نیست و در قران صراحتا به ظهور بعد اشاره شده
سوره اعراف (34)
يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ
اى فرزندان آدم رسولانى از خود شما به سراغتان می ايند كه آيات مرا براى شما بازگو می كنند"
اگر دوستان با عربی و قران آشنایی داشته باشند می دانند که فعل مضارع(يَأْتِيَنَّكُمْ) در قران اشاره به آینده است و در این فعل نون تاکید به کار رفته است که نشان از حتمی الرقوع بودن ظهور پیامبر جدید میباشد

مئمکمکئ

انتانتدندن
ارسال شده در : 1386/2/15

پدرسگ

شما وقتی به تاری

simin
ارسال شده در : 1386/1/28

شما وقتی به تاریخ ادیان نگاه میکنید می بینید هر پیامبری که آمده بعد وفات آن پیامبر پیروانش گفتند خدا دیگر پیامبری نخواهد فرستادمثلا اگر ازیک مسیحی بپرسید آیا پیامبری میآید؟میگوید نه بلکه خود مسیح سوار برابر ظهور خواهد کردودیانت خود راتجدید میکند اگر از یک هندو بپرسید آیا دیگر پیامبری میآید میگوید نه قرار است" سری کریشنا "بیایداگر از یک بودائی بپرسید می گوید قرار است "بودای پنجم" خودش دوباره بیاید بعد از حضرت محمد هم مسلمانان گفتند نه دیگر پیامبری نمی آید اگر هم بیاید مهدی موعود میآید تا دوباره تعالیم اسلام را تجدید کند. خوب شما تصور کنید دوست صمیمی من هستید ولی یک دفعه می خواهید انجا را ترک کنید چه کار میکنید؟طبیعی است بامن خداحافظی میکنید وآخرین سفارشات خود را میکنید واحیانا آدرس جدید خود را به من میدهید حالا خوب فکر کنید این قرآن که مدت 23سال طول کشید که نازل شودو6666آیه داردودر کل این آیات حضرت محمد 82بار درباره نماز میگویند40بار درباره حوروپری وجنت میگویند50بار درباره خمس وزکات میگویند.خوب آیا حضرت محمد درطی این 23سال دراین6666آیه وقت نکردکه مهمترین مبحث اسلامی رایک بار به طور روشن وصریح بیان کند ویک دفعه در ارتباط با اینکه محمد پدر هیچیک از پسران شما (زید) نیست ومساله پدر وپسر خواندگی وازدواج با همسر سابق زید توسط حضرت محمدووسط این ماجراهادر بین آیه حضرت محمد بگوید راستی بدانید من خاتم النبیین هم هستم!! آیا این می شود؟! نمی دانم چرا پیروان ادیان نگرانند که دین نباید عوض شود چرا؟مثلا خود حضرت محمد به خاطر اینکه کم کم اعراب آن زمان را با تعالیم جدید آشنا کند تا به آن خو بگیرند مجبور شد در طی همین 23سال فقط3بار احکام مربوط به شراب خوردن را عوض کنداول فرمود در شراب یک سودهایی هست ویک ضررهایی بعد از مدتی آیه نازل شد موقع نماز شراب نخورید بعد از مدتی کفت اصلا نخورید حرام است این کار حضرت به خاطر مدارا به مردم بود حالا چطور میشود تصور کرد تعالیم واحکام 1400سال پیش آن هم برای اعراب بیابانگرد آن زمان که به عصر جاهلیت معروف بوده است به کار مردم در این زمان که عصر پیشرفت علم وعقل بشر است بخورد ؟

در مورد مقاله

سولماز
ارسال شده در : 1386/1/26

دوست عزیز اگر قرار بود خداوند تمام اتفاقات را صریح در کتب الهی ذکر کند دیگر امتحانات الهی معنی نداشت و با ایمان و بی ایمان از هدیگرتمیز داده نمی شددند یعنی کسانی که باچشم دل و همان عقلی که خدا به آنهاذداده در ایات الهی تفکر میکنند نه با عقل ودرک دیگران

يك سؤال

شكيبا
ارسال شده در : 1386/1/25

ممكن است توضيح دهيد اگر چنين است، چرا در همهء كتب آسماني جملاتي هست كه مفهوم آخرين دين بودن را در بر دارد؟ مثل عبارت خاتم النبيين در قرآن كريم؟ چرا خداوند نه تنها به صراحت نفرمود ديني بعد از اسلام مي‌آيد، بلكه فرمود حضرت محمد خاتم النبيين هستند؟