×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

هنر باب
1386/04/18

یکی از سایتها (الحجتیه فرقه بهائی) این متن نوشته شده بود: هنر باب این بود که بیسوادی و غلط گوئی خود را با لودگی به عوام بقبولاند هنر او در سراسر نوشته های خنده دارش کتاب اقدس به وضوح می توان دید.
نمی دانم اگر اطلاعات این دوستان انقدر موثق است که مبادرت به نوشتن مطالبی در مورد بهائیت می کنند چرا کتاب باب را اقدس معرفی کرده اند؟
اگر دوستان به منابع بهائی مراجعه نمایند مشاهده خواهند کرد که کتاب باب بیان فارسی وعربی است که در ان احکام از جانب خداوند بران حضرت نازل شده کتاب اقدس کتابی است که به وحی الهی به قلم حضرت بهاءالله نازل شده که در ان به تقریر احکام بهائی مبادرت فرمودند.
جای پرسش است که ایا تا ظهور حضرت اعلی کدامیک از پیامبران دارای سواد بودند؟
همه عامی وبیسواد، خود حضرت محمد (ص)ایا سوادی داشت؟ لاوالله بلکه در کوه حرا خداوند متعال به ایشان وحی فرو فرستاد که ای محمد بخوان بنام پروردگارت از انوقت پیامبر گرامی در طی 23 سال ایاتی از جانب پروردگار برای مومنین نازل کرد که نام ان را قران نهادند.
در کتاب محمد پیامبری که از نو باید شناخت نویسنده بیان می کند که پیامبر چون بی سواد بود و خداوند بر ایشان وحی فرستاد پیامبر از ترس اینکه مبادا ایات نازله را فراموش نماید تند تند قرائت می کرد سپس از جانب خداوند به ایشان وحی رسید که پیامبر تند تند نخوان زیرا تو به قوه الهی ایات را فراموش نخواهی کرد. باید انصاف داد اقلاً حضرت اعلی در مکتب شیخ عابد در شیراز چند سالی به قرائت مشغول بودند که معلم ایشان اقرار بر علو علم و مقام ان حضرت نمودند. حال ایا خداوندی که می تواند قاتلی و بیابانگردی را به پیامبری مبعوث نماید چگونه نمی تواند ان حضرت را به مقام پیامبری برساند؟ کدام یک از کتب ایشان را ان عزیزان ملاحظه نمودهاند که لودگی بر ان نسبت می دهند. اگر مطالعه کرده بودند هیچگاه کتاب اقدس را که حضرت بهاءالله نازل فرموده اند را به جای بیان فارسی و عربی اشتباهاًنام نمی بردند .
حال لودگی برای که و چه؟ ایا این اشخاص که ایات الهی را غلط می نامند و لودگی میدانند در زمان خود حضرت محمد (ص) بر ان حضرت ایراد نمی گرفتند که چرا قران به زبان عربی نازل شده و ان حضرت جواب میدادند اگر ان را قرانی غیر عربی قرار میدادیم انها می گفتند چرا به زبان دیگر فرستاده شد؟ چه به عربی باشد چه به غیر عربی بگو برای کسانی که ایمان دارند هدایت و شفاست کسانی که کافر هستند کر و کور خواهند بود مانند اینکه انها را از راه بسیار دوری صدا کنند.(سوره فصلت ایه 44)
پس اگر ایراد میگیرند که چرا ایات ان حضرت مثل قران نیست و بهمان قواعد موافق نمی اید پیشینیان نیزهمانگونه بر حضرت محمد (ص)ایراد می گرفتند و ایشان می فرمودند بر ما خرده می گیرند (ما وجدنا علیها ابائنا) چرا ایات شما مثل ایات پدرانمان نیست و ان را دلیلی در انکار حق می شمردند و ایات قران را چون نمی فهمیدند حجت نمی دانستند بخدمت ان حضرت شتافته ایه مسیح ومعجزهءکلیم طلب می نمودند (ان اتبع الا ما یوحی الی ما ادری ما یفعل بی ولابکم ان اما الا نذیر مبین) می جستند که موافق قواعد ایشان باشد و بفهم شهودی ایشان راست اید تا تصدیق نمایند شما نیز همان اعمال و اشتباهات منکرین ان حضرت را دوباره تکرار می کنید پس اگر یک فرد مسیحی و یا یهودی در در یای بیکران قران تغمس ننماید چگونه معنی ایات باهرات را خواهد دانست کمی در ایات حضرت اعلی وحضرت بهاءالله تفکر نمائید تا منصفانه به قضاوت بنشینید.

خار اعتراضات بر مظاهر امرالله پیوسته از اراضی جرزه قلوب میته بر یک شکل روید و نهیب استهزاء بر کلمات انبیا همواره بر یک نهج مسموع گردد اشبه من الصعل بالصعل او النعل بالنعل. (فرائد ص 540 )
در سوره مومن ایه 44-43 امده که هر بار که پیامبری به سراغ امتش می امد او را دروغگو می انگاشتند انگاه انان را به دنبال همدیگر اوردیم و از میان بردیم و افسانه شان گرداندیم اری وای بر قوم بی ایمان.
یاد اوریم ایامی را که حضرت محمد (ص)در کعبه به زیارت ودعا مشغول بود که قریش به ایشان حمله ور شده و سیرابی پر از خون وکثافت را بر سر مبارک انداختند و انرا از گلو بستند اگر حضرت فاطمه به سراغ ان حضرت نمی امد ان حضرت خفه شده بود بله داستانهائی از این قبیل در طول تاریخ تکرار شده و می شود ایا پیامبران و مومنانشان تا حال از گزند مردمان در امان بوده اند که حضرت اعلی و حضرت بهاءالله و مومنانشان در امان بمانند مگر حضرت محمد در سوره الفتح نمی فرمایند «انا ارسلناک شاهداً و مبشرا ًو نذیراً» خداوند حضرت ختمی مرتبت را شاهدی نامیده و دوره او را هزار سال قرار داده سو ره سجده «یدبر الامر من الاسماء الی الارض ثم یعرج الیه فی یوم ٍکان مقداره الف سنهَ مما تعدون» یعنی تدبیر می فرمایند خداوند امر را از اسمان به زمین پس بسوی او عروج خواهد نمود در مدت یکروز که مقدار ان هزار سال است از انچه شما می شمارید.
پس وقتی ان حضرت شاهد و مبشر نامیده شده و وقت دین 1000سال مقرر گردیده چرا مردم خود قران را مطالعه نمی نمایند تا بشارات مبارکه را با عقل خویش بسنجند نه تفسیرات بی پایه دیگران.
در حدیث شریف در کتاب الیواقیت والجواهر امده «ان صلحت امتی فلها یوم و ان فسدت فلها نصف یوم و ان یوماً عند ربک کألف سنهَ مما تعدون» یعنی اگر امت من صالح و نیکوکار باشند یکروز را مالک شوند واگر فاسد باشند و بدکردار گردند نصف روز را و هر روزی نزد پروردگار هزار سال است از شماره شماها .و یا در سوره سبا می فرمایند «و یقولون متی هذا الوعد ان کنتم صادقین قل لکم میعاد یوم ٍلا تستأخرون عنه ساعهًَ و لا تستقدمون» یعنی می کویند چه وقت است میعاد و وقت ظهور این وعده ها اگر از راست گو یانید بگو برای شما میعاد یکروز باقی است که احدی نتواند ان را مقدم دارد و یا به تأخیر اندازد.
این معلوم و واضح است که امر الهی تا وفات حضرت امام عسکری از اسمان مشیت ربانی نازل می شد و با وفات ایشان و بعد از نواب اربعه 260 سال از ظهور اسلام می گذشت حضرت اعلی نیز در سال 1260 ه ق از افق فارس طالع شد و بشارت قران تحقق یافت.
در سوره تغابن امده «هیچ مصیبتی نرسد مگر باذن خداوند و هر که ایمان بیاورد خدا راه می نماید دل او را .» تا ایمان نیاورده اید توقع نیست که هدایت شوید دلها یتان را از غبار تعصب و کینه پاک کنید تا کی در پی هوی و هوس و منفعت ذاتی خواهید بود با چشم خود ببینید نه با چشم دیگران از خواب غفلت بیدار شوید مگر شما انانی نیستید که شب و روز عجل الله می گوئید پس کجائید چرا نشسته اید.

نظر خود را بنویسید


حقانیت قران

موسوی
ارسال شده در : 1386/6/14

کلید فهم کتب مقدسه مانند قران و انجیل و تورات و زبور تنها با خواندن کتاب ایقان حاصل می شود . اگر کسی در اثر تفسیر به رای دچار این توهم شود که قران آخرین کتاب آسمانی است ، باید بداند که در مسیر خطرناکی گام بر می دارد که عاقبت آن انکار کتاب و دین خداوند است. همراه عزیز با خواندن قران و مطالعه کتاب ایقان و طهارت قلب از کینه و بغض و تعصب می توان کلیدهای فهم قران را بدست آورد و از دام مهلک تفسیر به رای که امروزه بسیاری از جهلای معروف به علم در آن افتاده اند احتراز جست.

قابل توجه جناب همراه

tabasha
ارسال شده در : 1386/5/10

جناب همراه اگر قضيه دكان و اينجور مسايل بود دليلي نداشت كه از آيات شريف قرآن كه اتفاقا بهاييان بيش از مسلمين براي آن احترام قايل اند استفاده شود چون فقط براي مسلمانان قابل توجه است ولي بايد بدانيد كه ديانت مقدس بهايي براي همه مردم جهان آمده است ودر تمام دنيا پيرو دارد.كمي ديد خود وسيع كنيد و از ديوار فرسوده اي كه به دور خود كشيده ايد بيرون را بنگريد.

dsfasd

daf
ارسال شده در : 1386/5/7

af

گمراهان

همراه
ارسال شده در : 1386/5/7

بسم الله الرحمن الرحيم

چگونه از ايات كتابي استفاده مي كنيد كه ان كتاب را انكار مي كنيد كتابي كه حتي يك سوره يك ايه ان اشتباه نيست و حضرت محمد را اخرين پيامبر مي داند و چون پيامبر بعد از او نيست دين و كتابي نسيت ... چطور ايات قران را استفاده مي كنيد و به ان عمل نمي كنيد اين فرقه برگرديد . اين مدعي پيامبري شما ايه مربوط به خاتميت حضرت محمد را نخوانده بوده؟ به نظر مي رسد در استفاده كردن از ايات قران مهارت دارد و اين مهارت را براي شما گمراهان هم به ارث گذاشته ؟
ايا علت استفاده كردن از ايات قران چه بصورت اشكار ومخفي خود دليل بر نيست كه مي دانيد براي اين كه دكانتان باز باشد نياز به مطالبي داريد كه در هيج عصري نتوان ان را نفي كرد و چه اياتي بهتر از كتابي كه هرگز منحرف و تحريف نمي شود...

hagigat

mohsen
ارسال شده در : 1386/4/29

سالک راه خدا وطالب حقیقت زمانی به سرمنزل مقصود میرسد که بنا بر تحقيق شخصي بگزارد به ايام قبل ناظر باشيد كه تمام افراد عالم منتظر ظهور يك پيامبر جديد بودند اما زماني كه باب رحمت باز ميشد همه تكذيب مينمودند اين ارادات هم از بهانه هاي بني اسرايلي است

ریدم توی کله ی پو

.
ارسال شده در : 1386/4/26

ریدم توی کله ی پوکت فرشاد

آفتاب به گل اندودن تا كي؟

نارون
ارسال شده در : 1386/4/25

در قران شريف، سوره يس آيه 30 مي فرمايند "يا حسره علي العباد ما ياتيهم من رسول الا كانوا به يستهزنون"
در اين مقام نفس حق بر بندگان خود افسوس مي خورد و مي فرمايد " اي دريغ بر بندگان كه ايشان را هيچ رسولي نيايد جز آنكه او را استهزا مي كنند"
در عصر حاضر درد بي ديني و دين زدگي تا حدي رواج يافته كه برخي ، حتي به پيامبر دين خود نيز رحم نكرده و تير اعتراض بر ايشان نشانه رفته اند. مثلا بر حضرت محمد كه سراسر زندگي شان نور و رحمت بود ايراد مي گيرند كه چرا زوجات بسيار داشته اند؟ و از اين نكته غافلند كه مظاهر الهي به صرف فضل خود گاهي بر طبق قواعد قوم خود زندگي مي كنند تا سبب استيحاش و امتحان نشوند .در آن زمان نيز تعدد زوجات و فرزندان بيشمار ، نشانه قدرت و توانائي مردان بشمار مي رفت و حضرت محمد نيز به حكمت بالغه الهيه بر اين منوال سلوك فرمود . حال تصور نمائيم اگر چنين نمي فرمود ، چه نسبت هاي نالايقه كه از مردم جاهل آن زمان نمي شنيد ؟ و اكنون كه چنين فرموده مورد اعتراض جهلاي اين زمان قرار گرفته است . آيا انبيا بايد چگونه زندگي كنند تا از گزند ملامت ناس در امان باشند؟ اين ما هستيم كه مي بايست در مقابل حق ، در مورد اعمال و رفتار مان پاسخگو باشيم نه اينكه انبيا كه مظهر " يفعل مايشا اند" بخواهد رفتار و اعمال خود را براي نفوس توجيه كند
ما للتراب و رب الارباب؟
اميد آنكه همه ما براي يافتن چشم بينا و گوش شنوا كه از هر گنج و كنزي در عالم ارزشمند تر است ،
دعاي خالصانه و تلاش مجدانه مبذول داريم.

آفتاب به گل اندودن تا كي؟

نارون
ارسال شده در : 1386/4/25

در قران شريف، سوره يس، آيه 30 مي فرمايند: " يا حسره علي العباد، ما ياتيهم من رسول الا كانوا به يستهزنون"
در اين مقام ، نفس حق نيز بر بندگان خود افسوس مي خورد و مي فرمايد " اي دريغ بر بندگان ، كه ايشان را هيچ رسولي نيايد ، مگر آنكه او را استهزا مي كنند "
در عصر حاضر درد بي ديني رواج بسيار يافته تا جائيكه تعدادي از نفوس حتي بر پيامبر دين خوشان هم رحم نكرده و او را به بسياري امور كه قلم از ذكرش خجل مي گردد نسبت مي دهند. بعنوان مثال مي توان به زندگي سراسر رحمت و بركت حضرت محمد اشاره نمود كه نفوس تنگ نظر، چون از حكمت هاي الهيه بي خبرند ، بر آن حضرت ايراد
مي گيرند كه ايشان در آن زمان زوجات بسياري اختيار نموده و اين عمل را دور از صواب مي شمارند . يكي از دلائل اين مسئله را مي توان چنين دانست كه مقتضيات زمان و مكان در آن دوران ، چنين ايجاب مي نمود . زيرا در آن زمان تعدد زوجات و فرزندان دليل بر قدرت و توانائي فرد بوده و آن حضرت به حكمت هاي بالغه تا حدي بر طبق شرايط آن زمان ، سلوك مي فرمودند. حال تصور فرماييد اگر آن حضرت به زوجه واحده در ميان آن قبائل قناعت مي فرمود ، چه نسبتهاي نا لايقه اي از مردم جاهل آن زمان مي شنيد و اكنون كه مشاهده مي گردد بر مقتضيات آن زمان رفتار نموده ، چه نسبتهاي نالايقه اي از مردم اين زمان مي شنود؟ آيا انبيا بايد بر طبق چه روش وقاعده اي حركت نمايند تا از گزند ملامت جهلا در امان مانند؟ در حاليكه في الحقيقه اين بندگان هستند كه بايد پاسخگوي اعمال خود نزد حق باشند نه آنكه حق كه مظهر يفعل ما يشا است، موظف به توضيح و توجيه اعمال و رفتارش در ميان ناس باشد.
" پرواز پر شكوه عقاب اوج عزت كجا و انديشهء بي ريشهء پشهء ذلت كجا؟ ماللتراب و رب الارباب؟
اميد آنكه همه ما براي داشتن گوش شنوا و چشم بينا، كه از هر كنز و گنجي در عالم ارزشمندتر است دعاي خالصانه و تلاش مجدانه مبذول داريم.

آفتاب به گل اندودن تا كي؟

نارون
ارسال شده در : 1386/4/25

در قران شريف، سوره يس، آيه 30 مي فرمايند: " يا حسره علي العباد، ما ياتيهم من رسول الا كانوا به يستهزنون"
در اين مقام ، نفس حق نيز بر بندگان خود افسوس مي خورد و مي فرمايد " اي دريغ بر بندگان ، كه ايشان را هيچ رسولي نيايد ، مگر آنكه او را استهزا مي كنند "
در عصر حاضر درد بي ديني رواج بسيار يافته تا جائيكه تعدادي از نفوس حتي بر پيامبر دين خوشان هم رحم نكرده و او را به بسياري امور كه قلم از ذكرش خجل مي گردد نسبت مي دهند. بعنوان مثال مي توان به زندگي سراسر رحمت و بركت حضرت محمد اشاره نمود كه نفوس تنگ نظر، چون از حكمت هاي الهيه بي خبرند ، بر آن حضرت ايراد
مي گيرند كه ايشان در آن زمان زوجات بسياري اختيار نموده و اين عمل را دور از صواب مي شمارند . يكي از دلائل اين مسئله را مي توان چنين دانست كه مقتضيات زمان و مكان در آن دوران ، چنين ايجاب مي نمود . زيرا در آن زمان تعدد زوجات و فرزندان دليل بر قدرت و توانائي فرد بوده و آن حضرت به حكمت هاي بالغه تا حدي بر طبق شرايط آن زمان ، سلوك مي فرمودند. حال تصور فرماييد اگر آن حضرت به زوجه واحده در ميان آن قبائل قناعت مي فرمود ، چه نسبتهاي نا لايقه اي از مردم جاهل آن زمان مي شنيد و اكنون كه مشاهده مي گردد بر مقتضيات آن زمان رفتار نموده ، چه نسبتهاي نالايقه اي از مردم اين زمان مي شنود؟ آيا انبيا بايد بر طبق چه روش وقاعده اي حركت نمايند تا از گزند ملامت جهلا در امان مانند؟ در حاليكه في الحقيقه اين بندگان هستند كه بايد پاسخگوي اعمال خود نزد حق باشند نه آنكه حق كه مظهر يفعل ما يشا است، موظف به توضيح و توجيه اعمال و رفتارش در ميان ناس باشد.
" پرواز پر شكوه عقاب اوج عزت كجا و انديشهء بي ريشهء پشهء ذلت كجا؟ ماللتراب و رب الارباب؟
اميد آنكه همه ما براي داشتن گوش شنوا و چشم بينا، كه از هر كنز و گنجي در عالم ارزشمندتر است دعاي خالصانه و تلاش مجدانه مبذول داريم.