سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
یكی از تفاوتهای عمدهء دین بهائی با سایر ادیان جهان آن است كه طبقهء روحانی، مثل آخوند یا كشیش و مانند آن، ندارد. در همهء ادیان جهان افرادی هستند كه رهبری روحانی پیروان آن دین را به عهده دارند، یعنی تفسیر كتاب مقدس و كلام الهی را انجام می دهند؛ ادارهء مناسك را بر عهده دارند؛ مراسمی مثل ازدواج و طلاق تحت سرپرستی آنهاست؛ ترویج و تبلیغ دین به عهدهء آنان است؛ و این وظائف را به عنوان یك شغل انجام می دهند، یعنی زندگی خود را از این راه تأمین می كنند، لباس مخصوصی می پوشند و از احترامات خاصی برخوردارند، به طوری كه كمتر كسی جرأت مخالفت با آنها را دارد.
دیانت بهائی، كه در دورهء بلوغ عالم انسانی ظاهر شده است، تنها دینی است كه چنین طبقه ای در آن وجود ندارد، چنانكه حضرت ولی امرالله به صراحت می فرمایند: «بهائیان را اعتقاد بر این است که آئین بهائی مذهب نیست، فرقه نمیپذیرد و از جمیع دستگاهها و نظامهای روحانیت به هر شکل که باشد و به هر مبدا که متعلّق باشد و به هر نوع که اداره شود بری و بیزار است.»
در مورد تفسیر كلام الهی، در دین بهائی تبیین آیات، یعنی بیان منظور حقیقی خداوند از آیات، به مراجع منصوص یعنی حضرت عبدالبهاء و حضرت ولی امرالله اختصاص داشته و پس از ایشان هیچكسی حق این كار را ندارد. البته همهء افراد از آزادی استنباط شخصی برخوردارند، اما هیچكس حق ندارد استنباط خود را معنای حقیقی كلام الهی بداند و آن را به دیگران تحمیل نماید.
در مورد ادارهء مناسك، عبادات در دیانت بهائی جنبهء فردی دارد و اگر هم جلسات دعایی به صورت جمعی در مشرق الاذكارها یا اماكن دیگری برگزار شود، مراسم خاصی ندارد و افراد خاصی آن جلسات را اداره نمی كنند: هر كسی میتواند دعاها را تلاوت كند.
تبلیغ دین الهی وظیفهء هریك از مؤمنین است، نه یك گروه خاص.
مراسمی مانند ازدواج تحت سرپرستی محافل روحانی انجام می شود كه اعضای آن به طور سالانه توسط عموم افراد بهائی انتخاب می شوند و عضویت آنها در انحصار گروه خاصی نیست و نمایندگانی كه انتخاب می شوند این كار را به طور موقت و به عنوان یك خدمت انجام می دهند، یعنی نه حقوقی دریافت می كنند، نه لباس خاصی می پوشند، نه از احترام خاصی برخوردارند؛ وظائفشان را به طور گروهی انجام می دهند و هیچیك به تنهایی قدرتی ندارد.
همهء اینها نتیجهء بلوغ عالم انسانی است. در دورانهای گذشته اكثر انسانها بیسواد بودند و تمام وقتشان برای تأمین معاش صرف می شد. گروه اندكی این امكان را داشتند كه سواد بیاموزند و بتوانند كلام الهی را بخوانند و وقت خود را به ترویج و ادارهء دین الهی اختصاص دهند. اما در عصر جدید اكثر انسانها با سوادند و وقت آزاد بیشتری دارند. همه می توانند شخصاً كلام الهی را بخوانند و بفهمند و در ادارهء امور جامعه سهمی به عهده گیرند.
فایدهء اصلی و مهمترین نتیجهء حذف طبقهء روحانیون برای دین بهائی حفظ آن از انشعاب و تفرقه است، زیرا همیشه تفاسیر مختلف علماء از دین الهی بوده است كه پس از وفات پیامبران الهی سبب تفرقهء جامعهء پیروان ادیان شده است. اما در دیانت بهائی كه هدف آن برقراری وحدت عالم انسانی است راه انشقاق جامعه برای همیشه بسته شده و یكی از مهمترین عوامل مؤثر در آن همین حذف طبقهء علمای دین است.
از فوایددیگر آن می توان به ایجاد احساس مسؤولیت نسبت به دین الهی در همهء مؤمنان، استفاده از همهء نیروها و در نتیجه غنای بیشتر جامعه، تأمین آزادی دین و عقیده، باروری اندیشهء همهء انسانها و رهایی آنان از قید تقلید اشاره كرد.
نظر خود را بنویسید