×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

تصوير حضرت عبدالبهاء روي جلد ويژه‌نامه جام‌جم
1386/06/14

اولین بار كه ویژه‌نامه‌ی جام‌جم را با عنوان «بهائیت؛ آن‌گونه كه هست» دیدم، خیلی خدا را شكر كردم. زیرا این اولین بار است كه در ایران، روی یك نشریه‌ی رسمی كشور عكسی از حضرت عبدالبهاء منتشر می‌شود.
كسانی كه انصاف داشته باشند، از ملاحظه‌ی همین تصویر متوجه خواهند شد كه آن‌كه با لباس سفید روی صندلی نشسته چگونه شخصی است: دشمن دین و مردم یا غمخوار آشنا و بیگانه؟
این پیرمرد نورانی همان كسی است كه از هشت سالگی همراه خانواده‌اش زجر تبعید را تحمل فرمود. در جریان آن تبعید انگشت‌های مباركش در سوز برف سرمازده شد و تا آخر عمر اثر آن باقی ماند. این پیرمرد نورانی همان كسی است كه چهل سال زجر و تبعید را تحمل فرمود تا ندای امر مبارك پدر بزرگوارش را به گوش جهانیان برساند. او همان كسی است كه در نهایت بیماری رو به سوی اروپا و امریكا مسافرت فرمود تا ندای دیانت حضرت بهاءالله را به گوش ممالك غربی هم برساند و به فرموده‌ی خودش:
«ارتباطی مابین شرق و غرب حاصل شود. محبت الهیه جهتین را احاطه كند.
نورانیت الهیه هر دو اقلیم را روشن نماید» [1] .
این وجود مبارك، در این ممالك، صدها سخنرانی ایراد نمود كه بسیاری از آن‌ها در دفاع از دیانت مقدس اسلام و رسالت حضرت ختمی مرتب بود. زیرا مگر می‌شود حقانیت دیانت بهائی اثبات شود ولی به حقانیت حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه اذعان و اقرار نشود؟ بیشتر اهالی این كشورها مسیحی بودند و نسبت به اسلام و مسلمانان هیچ نظر مثبتی نداشتند. به همین دلیل حضرت عبدالبهاء ناچار بودند بیاناتی نیز راجع به حقانیت رسالت حضرت محمد صلوات الله علیه به گوش ایشان برسانند. شخص بزرگواری كه در این تصویر بر صندلی نشسته است، كسی است كه پیش از وقوع جنگ جهانی، به فراست دریافت كه وقوع جنگی فراگیر نزدیك است و این را می‌توان از بیاناتش شاهد آورد:
«در باب جنگ بزرگ كه بعضی منتظرند ما بین دول عالم اتفاق افتد شخصی پرسید. فرمودند:
لابد خواهد شد اما امریكا داخل نمی‌شود. این جنگ در اروپا می‌شود...» [2]
به سبب همین امر و مهربانی زاید‌الوصف، مقادیری گندم ذخیره كرد تا در هنگام سختی در اختیار مردم بینوا قرار دهد و به این وسیله آن‌ها را از عواقب قحطی حفظ نماید. این شخص، كسی است كه محبت خود را از هیچ‌كس، چه دوست و چه دشمن، دریغ نكرده است و اگر روزی در كنار پرچم انگلیس به دریافت نشان «نایت‌هود» و لقب «سر» مفتخر شده، نظر به آن همه محبت عمومی بوده كه گوشه‌ای از آن نصیب سربازان انگلیسی شده است.
كسانی كه انصاف داشته باشند، با خود می‌گویند: دریافت یك نشان رسمی از یك دولت بزرگ می‌تواند بسیار مایه‌ی فخر و مباهات باشد، در آن زمان كسانی كه به دریافت چنین نشان‌هایی مفتخر می‌شدند، می‌ایستادند، آن را در دست می‌گرفتند، سرخود را بالا نگه می‌داشتند و با نهایت شادی چشم به دوربین می‌دوختند تا نشان دهند كه چقدر از دریافت چنین نشانی احساس سربلندی می‌كنند. اما در حضرت عبدالبهاء، در این تصویر هیچ نشانه‌ای از احساس غرور و افتخار نمی‌توان یافت. ایشان پشت به آن نشان جلوس فرموده‌اند. نگاه مباركشان به جایی است كه در آن‌جا از دوربین خبری نیست. گویا در همان حال، به مردمی فكر می‌كنند كه نیازمند صلح، آرامش و رفاه هستند و كسی به فكر آن‌ها نیست. این نشان می‌توانست برای حضرت عبدالبهاء و خانواده‌ی ایشان شادمانی به ارمغان آورد، اما چرا هیچ‌یك از اعضای خانواده‌ی ایشان را نمی‌توان در این عكس یافت؟ بعید است كه اگر ایشان می‌خواستند در این مراسم حضور داشته باشند، از حضور ایشان ممانعت به عمل آمده باشد. پس آیا به راستی، آن‌ها دریافت این نشان و لقب را مهم تلقی می‌كرده‌اند؟
كسانی كه انصاف داشته باشند، حتماً به این مسأله هم فكر می‌كنند كه هیچ دولتی هرگز راضی نمی‌شود، جاسوس خود را به دیگران معرفی كند. كسی كه بین مردم شهرت پیدا كند و چنین آشكارا خدماتش مورد تقدیر واقع شود، آیا می‌تواند جاسوس مملكت یا دولتی باشد؟ در تاریخ كشورها كدام جاسوس را می‌توان یافت كه مشهور خاص و عام باشد؟ آیا اصولاً‌ شهرت با جاسوسی هیچ مناسبتی دارد؟
آیا شما هم به همین اندازه انصاف دارید؟! امیدوارم این‌طور باشد.

منابع:
[1] خطابات مباركه، جلد دوم، ص129
[2] خطابات مباركه، جلد دوم، ص 118

نظر خود را بنویسید


من تازه با بهائي

شريفي
ارسال شده در : 1387/7/28

من تازه با بهائيت آشنا شده ام البته خودم بهائي نيستم و در مورد لقب سر گرفتن آقاي عبدالبها نسبت به ايشان سوء ظن داشتم ولي با خواندن اين مقاله برطرف شد. ممنون

دوست گرامی ملاک

شهلا
ارسال شده در : 1386/7/4

دوست گرامی ملاک بهایی بودن در این جمله خلاصه میشود بهایی یعنی جامع جمیع کمالات انسانی موفق باشید.

soal

saeed
ارسال شده در : 1386/6/31

سلام براي بهايي شدن چه چيزي ملاك است؟ اين درخواست كمك براي پناه به بهاييت ازسوي يك روحاني رنجور ازشيعه است.

یک سوال

علی
ارسال شده در : 1386/6/19

شنیده ام که حضرت عبدالبهاء هنگامی که برای دریافت نشان دعوت شدند ، تعمدا محل جلوس خود را تغییر داده و پشت به میز نشستند . آیا این صحت دارد.

بسيار مستدل و موثر نگاشتيد

نارون
ارسال شده در : 1386/6/17

حقيقتا زواياي تاريك ذهن بسياري از نفوس ، با خواندن اين مقالهء كوتاه اما موثر روشن مي گردد به شرط آنكه با ديدهء انصاف در آن بنگرند
مويد باشيد