×
صفحه نخستدرباره سایتشرایط استفادهحریم خصوصیتماس با ما
اصول اعتقاداتاخلاقیاتتاریخاجتماعیاحکامادیان دیگراقتصادبشاراتحقوق بشرسیاستپاسخ به اتهاماتشعر و ادبفهرست تمام مقالات
پیامهای مرکز جهانی بهائی اخبار جامعۀ بهائی گشت و گذار در اخبار بخش سردبیر

برای شروع یا قطع اشتراکتان در خبرنامه سایت، آدرس ایمیل خود را در ذیل وارد کنید.

ثبت نام
قطع اشتراک
twittertelegraminstagram
×
ببخشید کجا می‌توانم تمام پیامه ... بسیار پرمحتوی و پرمعنا بود یاد ... مهم نیست بهائیت دین است یا هرچ ... واقعا تاسف آوره.این اتفاق در ا ...
در پاسخ به فصلنامه مطالعات تاریخی شماره های 17 و 20 در پاسخ به ویژه نامه 29 ایّام جام جم ندای حق
یوزارسیف هم خاتم النبیّین بود!وقت آن است كه بدانيم دين بهايي چيستدرد دلی با خانم وزیر بهداشتآیا بهاییان در انتخابات شرکت می کنند؟تخریب گورستان‌ و عدم صدور جواز دفن بهاییان در شماری از شهرهای ایران
img

سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.

ديانت بهائي ومسئله اسرائيل
1385/03/05

اقتباس از سایت دیدگاه*
این نوشته پاسخی است به مقالاتی كه درسالهای اخیردررسانه های صوتی، تصویری ونوشتاری ایران (نظیرسلسله گفتارهای آقای عبدلله شهبازی درروزنامه كیهان)، منتشرشده ومی شودودر آنها، دیانت بهائی همكاروهمراه صهیونیزم واسرائیل، معرفی می گردد.

الف)دیانت بهائی ومسئله اسرائیل

دراواسط قرن نوزدهم میلادی كه یكی ازتاریكترین دوران حیات كشورایران سپری می شد؛ دونفس مقدس، به طورپیاپی، برای نجات ایران بلكه تمامی جهان، قیام نمودندوبه فوریت هدف حملات بی امان علمای اسلام وبه تبع آن حاكمان وقت وعوام الناس قرارگرفتند. سید علی محمدباب، مؤسس دیانت بابی، درتبریزهدف جوخه آتش قرارگرفت وبهاءالله مؤسس دیانت بهائی، پس ازاسارت و مسجونیت درسیاهچال مخوف طهران، به فرمان ناصرالدین شاه ازایران اخراج وبه عراق عرب واردوازآنجا باتدبیر مشترك سلطان ایران وخلیفه عثمانی به استامبول وسپس به عكا تبعید شد وتا آخرحیات، درآنجابسر برد وازهمانجا به ملوك ارض وخلیفه اسلام وملوك مسیحیه وناپلئون سوم وشاه ایران وصدراعظم عثمانی و وكلای سلطان ومشایخ ومشاهیرزمان، خطابات شدیده صادروآنان رابه اجرای عدل ودادومراعات حال وحقوق مردم انذارنمود. اما افسوس وصدافسوس كه این ظهورجدید درموطن اصلی خودمجهول ماند وبه تدریج انواع سوء تعبیرات درباره اعتقادات واهداف واعمال پیروان آن رواج یافت.
بهائیان به آفریدگاریكتا ایمان دارند ودراثبات وجود خدا اقامه ادله وبراهین می كنند؛ به وجود روح وبقای آن بعدازمرگ معتقدند و با نماز و روزه ونیایش دمسازند و تلاوت ادعیه ومناجات و راز و نیاز باغنی متعال را ازفرائض یومیه خود می شمارند.
بهائیان عضوهیچ حزب وگروه سیاسی نمی شوند وازترویج وتبلیغ هرگونه خط مشی سیاسی دورمی مانندوخودرا ازقبول وزارت وسفارت ونمایندگی مجالس قانونگذاری ونظایرآن، معذورمی دانند؛ تا انجا كه نیل به چنین مقاماتی می تواندازعلائم عدم انتساب اشخاص به دیانت بهائی باشدوالبته این، به آن معنا نیست كه بهائیان تارك دنیا بوده، به زندگی جسمانی وانسانی بی اعتناونسبت به مصالح مملكت خودبی تفاوت می باشند. انان به فداكاری ماموربوده، خاك ایران راتقدیس می نمایند و زیارتگاه بهائیان عالم می شمارند؛ كسانی كه درصورت امكان ازاقصی نقاط دنیا به زیارت آن می شتابند و آرزوی دل وجانشان این است كه این خاك مینونشان معمورترین ممالك ودارای محترم ترین حكومات گردد. به صریح بیان عبدالبهاء پسرارشد و جانشین بهاء الله، همه چیزرامی شودتحمل نمود؛ مگرخیانت به وطن را. حب وطن فریضه ووظیفه بهائیان است كه ازایمان آنان مایه می گیرد؛ امادرعین حال افتخارخود را تنهادرحب وطن نمی دانند؛ بلكه نظربراوج داشته، حب عالم رابه دل دارند.
دیانت بهائی جزء ادیان مستقله محسوب است؛ اما حقانیت جمیع انبیاء راتصدیق وتمام كتب آسمانی وادیان الهی راتجلیل وتكریم می نماید. رسول اكرم رادرمقام سیدالمرسلین می شناسد وبه تقدیس می ستاید وازاین بابت دربین ادیان جهان تنها دیانتی است كه مصدق دیانت اسلام بوده، قبول حقانیت آنرالازمه اعتقاد به دیانت بهائی می داند وآشنائی باقرآن وتاریخ اسلام را، درمدارس بهائی در سراسرعالم، علی الخصوص دراروپا وآمریكا، ‌جزء مواداصلی دروس مقررمی دارد.
بهائیان ایران ازتهمت مخالفت بااسلام كه برخی، مغرضانه به آنان می بندند؛ سخت شاكیند وآنرا منصفانه نمی دانند. مضمون یكی ازدعاهای آنها چنین است؛ پروردگاراشهادت می دهم به آنچه كه انبیاء واصفیاء توشهادت دادند واز تو می خواهم كه شفاعت سیدرسولان الهی( رسول اكرم) راشامل حال من قرارفرمائی....؛ كه نمونه بارزی ازاعتقادبهائیان نسبت به پیامبراسلام می باشد. دربین آثاربهائی زیارتنامه ای مخصوص سیدالشهداء موجوداست(1)ونیزعبدالبهاء دراسفارخودبه اروپاوآمریكا، شجاعانه، اقدام به معرفی حقیقت اسلام دركنیسه های یهودیان وكلیساهای مسیحیان نمود(2). شگفت اینكه گروهی هم دیانت بهائی راموردسرزنش وعتاب قرارمی دهندكه چراازاسلام دفاع می كندودرپاره ای مواقع آنراحتی تنهانقطه ضعف بهائیان می دانند. آنچه مسلم است این است كه بهائیان اسلام رابعنون یك دیانت الهی (هماننددیگرادیان بزرگ) تاییدوتصدیق می نمایند؛ امامعتقدندكه درجهان امروزتغییراتی كلی حاصل شده كه بكارگیری آموزه های جدیدومطابق زمانه راایجاب می نماید. دیانت بهائی مصدق دیانت اسلام است؛ امادرتمامی زمینه های اساسی زندگی تعالیم واحكام مختص خودراداردوبرای حل معضلات مختلف جهان امروز، راهكارهای كاملا جدید وكار آمدی دراختیارداردكه درموردبسیاری ازآنها، دیانت اسلام اصولانظریه ای مطرح نكرده است.
به تبع تهمت مخالفت وضدیت بااسلام، درطی سالیان گذشته تلاش وسیعی صورت گرفته تابهائیان رابه نحوی ازانحاء، بادولت اسرائیل همكاروهمدست نشان دهندتابه لطف آن، بتوانندآنان راصهیونیست بخوانند. اتهامات وارده دراین زمینه بسیاراست كه ذیلا به اختصارچندموردازآنهارابررسی می كنیم :

بهائیان بادولت اسرائیل ارتباطات سیاسی دارند

ظاهرامبنای این اتهام استقرارمركزاداری دیانت بهائی دركشوراسرائیل می باشد. همانطوركه قبلاذكرشد، تبعید بهاءالله به عكا نه به میل ایشان، كه به حكم سلاطین جابرزمان صورت پذیرفت. عكا و حیفا دو مركز مهم بهائیان، درآن زمان درحوزه خلافت اسلامی عثمانی قرارداشت و56 سال بعدازدرگذشت بهاء الله و27 سال پس ازوفات عبدالبهاء، درمحدوده كشوری تازه تاسیس به نام اسرائیل، واقع گردید. این سرزمین ازقدیم الایام موردتقدیس پیروان ادیان مختلف بوده است؛ محل معبدمقدس یهودیان ومكان تولد وبعثت وعروج عیسی مسیح ومقرقبله اول اسلام ومسیرمعراج رسول اكرم واقع شده؛ لهذاموردتوجه یهودیان، مسیحیان ومسلمانان می باشد. علت توجه بهائیان به آن دیارنیزاین است كه مدفن باب وبهاء الله وعبدالبهاء درآنجا قراردارد واین نه به میل خودایشان وبه زعم عده ای، طبق یك نقشه حساب شده بوده؛ بلكه به حكم اجباروبه اراده دولت ایران وبه دستورخلافت عثمانی، متجاوزاز80 سال قبل ازتشكیل دولت اسرائیل، صورت پذیرفته است.
اگراین امردلیل برارتباط سیاسی بهائیان بادولت اسرائیل می باشد، چگونه ارتباط مسیحیان یامسلمانان را با دولت اسرائیل می تون انكارنمود؟ نجف اشرف مدفن امیرالمؤمنین است وشیعیان جهان به آن توجه دارندوشهر مدینه محل دفن رسول اكرم است وبه این واسطه درنزد اهل اسلام ازجمیع اقطارعالم، مقدس می باشد؛ اما این امر به معنای ارتباط شیعیان باحكومت عراق یاعربستان نیست. هم چنین ارسال خیرات ووجوه نقدی وغیرنقدی مسلمین برای مراقبت وتعمیرات این اماكن متبركه رانبایدبه عنوان كمك به حكومت عراق یاعربستان به حساب آورد. بهائیان نیزازاین قاعده مستثنی نیستند. ازاین گذشته ممكن نیست مؤسسه اداری وروحانی یك جامعه دركشوری واقع شود؛ اما برای حفظ حقوق مادی ومعنوی خودبامقامات آن كشورمرتبط نشود. یك فردمسلمان شیعه، مادامیكه دركشورخودساكن است ونیازی به ارتباط بامقامات عربستان یاعراق یاسوریه ندارد می تواند ازآن ها متنفرو بیزارباشد؛ اما چون قصد زیارت كربلا یا مكه رانماید، خواه ناخواه، مستقیم یا با واسطه، باید با مقامات رسمی آن دولتها ارتباط برقراركند و بدیهی است این ارتباط امری مرموزوغیرعادی تلقی نمی گردد.

دولت اسرائیل ازاماكن مذهبی بهائیان مالیات نمی گیردوبرای ورودمصالح ساختمانی آنان گمرك اخذنمی كند.

درتمام نقاط دنیااماكن رسمی مذهبی ازپرداخت رسومات دولتی معاف هستندواین لطفی نیست كه دولت اسرائیل بطوراخص، درباره بهائیان انجام داده باشد؛ كه عینادرباره اماكن مقدسه مسلمانان ومسیحیان نیزوضع برهمین منوال است.

پیشگوئی عبدالبهاء درباره عزت یهود.

دركتب بهائیان ازعبدالبهاء نقل شده است كه: «اینجافلسطین است؛ اراضی مقدسه است؛ عن قریب قوم یهود به این اراضی بازگشت خواهندنمود؛ تمام این اراضی بایر، آباد و دایرخواهدشد...تمام پراكندگان یهود جمع می شوندواین اراضی مركزصنایع وبدایع خواهدشد.»
واضح است كه پیشگوئی ایشان درمورد تجمع قوم یهود دراراضی مقدسه، به معنی دخالت ایشان درتحقق آن نیست. همه مامی دانیم كه فرداخورشید طلوع می كند؛ آیا این بدان معنی است كه درآن نقشی داریم؟ رسول اكرم به كرات پیشگوئی هائی فومودند؛ ازجمله شكست لشكرروم ازایرانیان وغلبه مجددآنها. آیاارتباط سیاسی خاصی بین ایشان وكشورروم برقراربوده است؟ بهاءالله هم به صراحت سقوط ناپلئون وخلیفه عثمانی و وزرایش وبسیاری وقایع مهمه دیگرراازقبل پیش بینی فرمودكه اگرجای تحسین وتمجید نداشته باشد( كه البته دارد)، حداقل محلی برای بدگمانی وسوء ظن نیزباقی نمی گذارد. ازاینهاگذشته، عبدالبهاء عین همین پیشگوئی رادرموردایران هم بیان كرده است؛ آنجاكه می گوید: «مستقبل(آینده) ایران درنهایت شكوه وعظمت است... حكومت ایران محترم ترین حكومات عالم می شود.»

ب) اتهام شركت بهائیان درتحقق دولت یهوددرفلسطین

به كیفیت استقراردیانت بهائی دراسرائیل قبلااشاره شد. درسال 1947 تشكیل دولت اسرائیل، زیرنظر سازمان ملل متحد و توسط كمیسیون مخصوصی آخرین مراحل خودرامی گذراند. شوقی ربانی، جانشین عبدالبهاء كه درآن زمان تنهامرجع رسمی اموردیانت بهائی درعالم بود؛ ‌نامه ای رسمی خطاب به رئیس كمیسیون مربوطه فرستادكه گویای نظریات رسمی دیانت بهائی درباره تحولات فلسطین بود(3). دراین نامه آمده است كه موقعیت بهائیان درفلسطین منحصربفرداست؛ زیراگرچه اورشلیم مركرروحانی عالم مسیحیت هم هست؛ اما مركزاداری كلیسای روم یا دیگر شعب دیانت عیسوی نیست ونیزاگرچه این شهرمحل استقراریكی ازمقدسترین مقامات اسلامی می باشد؛ اما اعتاب متبركه دیانت اسلام ومحل انجام دادن فرائض مهم مذهبی آن، نه دراورشلیم كه دركشورعربستان واقع است؛ نیزدرست است كه بقایای معبد مقدس یهودیان دراورشلیم قراردارد و درگذشته حول آن، مؤسسات مذهبی واداری آنان قرارداشته وازاین جهت قابل قیاس با دیانت بهائی می باشد؛ اما خاك فلسطین نه تنها مدفن سه شخصیت اصلی مذهبی دیانت بهائی ومحل توجه وزیارت بهائیان جهان است؛ بلكه مقردائمی نظم اداری این دیانت نیزمی باشد؛ لذا تعلق خاطروحقوق بهائیان به این منطقه ازجهان، نسبت به دیگرادیان، به مراتب بیشتراست.
ایشان درادامه این سندمهم ذكرمی كنندكه مقصد و مرام بهائیان، استقرارصلح عمومی درجهان وبسط عدالت درجمیع شئون جامعه انسانی ازجمله درامورسیاسی است. بهائیان نسبت به هیچ یك ازدوگروه یهودیان ومسلمانان تعصبی ندارند و بسیارمایل بل مشتاقند كه درجهت منافع مشترك خود آنها و نیزصرفه وصلاح كشورهایشان، میان آنها صلح وآشتی برقرارگردد. اما درتصمیماتی كه نسبت به آینده فلسطین اتخاذ می شود، مطلبی كه برای بهائیان اهمیت دارد این است كه هرشخصی حكومت حیفاوعكا را بدست می گیرد؛ به این نكته واقف باشدكه مركزاداری وروحانی دیانت جهانی بهائی دراین منطقه قرارداردولازم است استقلال آن واختیاراداره اموربین المللی آن به وسیله این مركزوهمچنین حق بهائیان عموم كشورها درمسافرت به این منطقه برای زیارت اماكن متبركه خود، باهمان امتیازاتی كه دراین خصوص یهودیان ومسلمانان ومسیحیان برای زیارت بیت المقدس دارند؛ رسما شناخته وبرای همیشه محافظت ورعایت گردد.
مندرجات نامه فوق كه بطوررسمی ازطرف مرجع قانونی دیانت بهائی به مرجع رسمی رسیدگی به امورفلسطین، درحساس ترین زمان برای تشكیل دولت اسرائیل، تحویل گردید؛ بخوبی بیانگرموضع دیانت بهائی درمورد فلسطین می باشدوهیچ نوع جانب داری ازدولت اسرائیل ویهودیان یاضدیت بامسلمانان ازآن استنتاج نمی شود. ازاین گذشته، تعداد قلیل بهائیان درآن زمان، فاقدهرنوع توانائی سیاسی، اقتصادی، وتكنولوژیك بودندكه به پشتوانه آنها بتوانند به اینگونه امورعظیمه؛ یعنی دخالت درتشكیل یك دولت مبادرت ورزند و بدیهی است جامعه ای فاقدچنین امكانات، چندان به كارقدرتهای بزرگ نمی آید؛ مضاف برآن، بهائیان ازلحاظ اعتقادی نیزازاقدام به این امور، بلكه حتی تفكرراجع به آن، منع شده اندوانگیزه ای برای آن ندارند. اما كسانی كه این نوع اتهامات راعلیه دیانت بهائی مطرح می كنند؛ اغلب به ارائه اسنادوشواهدی ضعیف كه فاقدارزش علمی است، مبادرت می ورزند؛ مانندموردزیركه شخصی دریكی ازروزنامه های رسمی ایران مطرح كرده است :
« بهائیان درتحقق استراتژی تاسیس دولت یهوددرفلسطین كه ازدهه های 1870و 1880میلادی آغازشده، بطورجدی مشاركت كردندواین تعلق در اسنادایشان بازتاب یافت.»(4)
این نفوس، به عنوان سندی برای اثبات این اتهام عظیم، این امرراكافی می دانند كه مسترروچلد تصویری ازعبدالبهاء كشیده وازایشان خواسته است كه چندكلمه درزیرآن نقاشی، به رسم یادبودبنویسند(5)؛ كاری كه درواقع به معنای امضای زیرنقاشی مربوطه بوده است. حال چگونه می توان امضاء ذیل یك نقاشی یادگاری رادلیل كافی برمشاركت جدی درطرح استقراردولت یهود در فلسطین دانست؟ آنهم درحالیكه عبدالبهاء ازلحاظ علم واخلاق واحاطه به متون مقدسه یهودیان ومسیحیان ومسلمانان زبانزدهمه بودند؛ ازجمله ادواردبراون مستشرق شهیرانگلیسی باآنكه نسبت به دیانت بهائی نظرمساعدی نداشت؛ مع ذالك، ازروی انصاف، درموردعبدالبهاء می گوید: «احدی ازنفوسی كه ایشان رادیده اند نمی تواند در مورد عظمت وقدرت این شخص ادنی تردیدی به خودراه دهد.»
چنین ارزیابی ازشخصیت ایشان، موردنظربسیاری ازمعاصران شرقی وغربی، ازقبیل محمدعبده، پروفسوروامبری وپروفسورفورل نیزمی باشد و درمراسم تشییع جنازه ایشان، شخصیتهای مهم سه دیانت (اسلام، مسیحیت ویهود)، حاكم فلسطین، دولتمردان، سران جوامع اسلامی، روحانیون كلیساهای كاتولیك رومی، ارتدكس، یونانی وانگلیسی، خاخامهای جوامع یهودی، مشاهیرفلسطین وجمع زیادی ازمردم عادی وفقرای عكا وحیفا كه همواره ازمحبتهای انسان دوستانه ایشان برخورداربودند، شركت داشتند وسخنان مفتی حیفا واسقف كلیسای ارتدكس یونانی وعلمای اسلام ودیگرنویسندگان، همراه باشرح مختصرحیات ایشان، درروزنامه های معتبرزمان چاپ شد. بنابراین، اینكه ازچنین شخصیت عظیم مذهبی وعلمی وفرهنگی تصویری فراهم آیدوازایشان خواسته شود به رسم یادگار، زیرآن چندكلمه بنویسند؛ امرغریب ودورازذهنی نیست.

* //www.didgah.net/maghalehMatnKamel.php?id=12203

مآخذ :
زیارتنامه سیدالشهداء، مجموعه الواح مباركه چاپ مصر، صفحات 202-211.
خطابات عبدالبهاء.
مجله بهائی نیوز، سپتامبر 1948 میلادی.
روزنامه جام جم، 16/5/1382 ، عبدالله شهبازی.
مقدمه مقاله شخصی سیاح، صص 30-40.

نظر خود را بنویسید


مناظره

haji
ارسال شده در : 1386/11/13

با سلام به نظر من براي رفع تمام اين مشكلات مناظره‌اي با مخالفين انجام دهيد تا براي هميشه اين مشكل حل شود.

فرمانروایی نادانی

arapor
ارسال شده در : 1386/8/21

بادرودبه پاکی کلک شما
دشمنان ایران درپوشش خداچه چیز جزدروغ وتهمت درمشت دارند؟
ای کاش این روشنگری ها با یک کانال تلوزیونی درگستره ی
ایران زمین به گوش مردم میرسید تا دراین زمانه که دودلی
بردل وجان مردم نسبت به این بیدادگران فراهم شده بازدهی
بیشتری داشت.جانتان پرنشاط وقلم صداقتتان پرفروغ بادبرای
روشنگری های بیشتر.