سایت نقطه نظر تلاشی برای رفع ابهامات و تعصبات عامه مردم راجع به دیانت بهائی است.
در رفتار ایرانیان تغییرات مهمی حاصل شده است. افرادی که به دیانت بهایی معتقد نیستند ولی حقوق انسانی را ارج می نهند بطور روز افزون به بیان نظرات خود می پردازند.انها متوجه شده اند که اعتقادات افراد نباید منشا اعمال تبعیض بر علیه انان شود.این یک اتفاق فرخنده در کشور ما است ونباید ان را ساده انگاشت.این شروعی عالی برای ایجاد تحولی اساسی در نگرش به دنیا و دین است.توجه به حقوق دیگران ،شاهراهی است که همه انهایی که راه ترقی و تعالی را پیموده اند،از ان گذشته اند.
دست اندر کاران سایت گزنک،با انکه نشان داده اند که دیانت بهایی را قبول ندارند و حتی تلویحا ،ضاله بودن ان را تایید کرده اند،اما شجاعانه و با منطقی که بلاتردید غلبه دارد نشان داده اند که مسلمانان و بهاییان می توانند مانند شهروندان یک جامعه و هموطنان یک کشور با یکدیگر هم زیستی داشته باشند.انها تاکید کرده اند که در گذشته نیزمادامی که فرد یا افرادی با انگیزه هایی مغرضانه به تحریک و ایجاد دشمنی بین دوستان و یاران قدیم نپرداخته ان،پیروان همه ادیان در کمال صلح و صفا زندگی می کردند و در حال حاضر نیز بعضی از دستگاههای اجرایی تحت نام اسلام به ایجاد تفرقه و دشمنی در بین اهال الیگودرز مشغول شده اند.گزارش این سایت خود گویای همه چیز است:
//alivarz.blogfa.com/post-51.aspx
از قبل از انقلاب تا کنون چند خانوار از پیروان فرقه بهائیت در الیگودرز حضور داشته که بجز در سالهای 55 و 56 آنهم بعلت بروز بعضی ناهنجاریها? اجتماعی از سوی یکی از پیروان خود و بعضی حساسیت های مذهبی بدون وجود محدویتها و فشارهای اجتماعی در کنار سایر شهروندان الیگودرز زندگی خود را سپری می کردند البته این موضوع جدای از بعضی مسائل موجود در سطح کشور از جمله ممنوعیت تحصیل در مراکز دانشگاهی برای فرزندان آنها بوده است.
اخیراً در سطح شهرستان از سوی بعضی از دستگاههای اجرایی محدودیتهایی برای پیروان این فرقه اعمال گردیده که نه بعنوان پیروان یک فرقه ضاله بلکه بعنوان یک همنوع در خلقت نمیتوان از کنار آن بی تفاوت گذشت خصوصا اینکه این قبیل اقدامات تحت نام مذهب و به نام اسلام انجام می پذیرد،پیروان این فرقه در طی چند ماه اخیر به طروق مختلف تحت فشار قرار گرفته تا نسبت به تغییر یا تعطیلی شغلی که در آن فعالیت دارند اقدام کنند. در این راستا حتی از ناحیه بعضی دستگاهای اجرایی با صاحبان بعضی از اماکن تحت اجاره این افراد صحبت شده که از تمدید قرارداد با این افراد خوداری و یا نسبت به لغو قرار داد با آنها اقدام کنند این چند خانو ار که از شهرستان بهبهان به این شهرستان مهاجرت کرده اند فرزندانشان اکثراً در الیگودرز متولد و زندگی کرده اند.
در پی این اقدامات یکی از واحدهای تجاری پیروان این فرقه به فرد دیگری واگذار گردیده است، از آنجاییکه این قبیل اقدامات را با گفته های رهبران دینی و حقوق انسانی جامعه خود در تعارض می دانیم بعنوان یک مسلمان نمیتوانیم نسبت به آن بی تفاوت باشیم و مجریان این قبیل اقدامات را ارجاع میدهیم به گفته های حضرت علی (ع) که میفرمایند « اگر در جامعه اسلامی خلخال از پای یک زن یهودی به ناحق در آورند و یک مسلمان بشنود و سکته کند و بمیرد حق دارد » یا دیگرسخن مولای متقیان خطاب به مالک اشتر نخعی زمانی که بعنوان والی شام اعزام شدند ،بیان کردند: که کسانی که تو برای حکومت کردن بر آنها می روی دو گونه اند یا برادر دینی تو هستند یا در خلقت همنوع تو خواهند بود و سفارشاتی که در رعایت حقوق آنها مینمایند
و از عاملان این قبیل اقدامات سئوال می کنیم این رفتار ها بر اساس کدام دستور دینی یا سنت پیامبر و ائمه اطهار انجام می گیرد یا طبق کدامیک از قوانین جاری انجام می پذیرد اگر فعل مجرمانه ای از سوی بعض از پیوان این فرقه انجام پذیرفته است که تکلیف را قانون مشخص و دستگاهای مسئول مکلف به اعمال آن می باشند و چه نیازی به اعمال این قبیل اقدامات بیرون از چارچوب قانونی است ؟ و چه کسی مجوز اعمال این رفتارها را صادر کرده است؟
نظر خود را بنویسید
پاسخ به اضهارات مدیریت سایت مقطه نظر
'گزنکارسال شده در : 1387/12/9
سلام
جناب من نمی دانم چه کلامی از من سبب آشفتگی برای شما بوده من نه توهینی کردم و نه برای کسی با هر مرامی واندیشه ای حق اظهار نظر را نفی کرده ام بلکه علی رغم طبعات منفی که ممکن است برایم حاصل شود صراحت ابه حقوق شهروندی و حق ادامه تحصیل در دانشگاه و حق اظهار بیان عقیده اذعان کرده ام و از شما انتظار چنین اتهامی را نداشتم آنهم که خود میدانید این اظهارات ممکن است چه پیامدهای برایم داشته باشد
ضمنا من به کسی لطفی نداشته ام که آنچه که گفتم وظیفه دینی و انسانی من و دیگران است و مکلف به رعایت و دفاع از آنیم
از شما انتظار نداشتم با چنین تهمتی روبرو شوم در عقیده یک شیعه واقعی و پیرو امام علی(ع) دفاع از حقوق اقلیتها دینی و قومی لازم است تا جایی که آن امام می فرمایند اگر از پای زن یهودی بنا حق خلخال در آورند و مسلمانی بفهمد و سکته کند و بمیرد حق دارد
اگر لطف کنید توهین های مرا بیان دارید یا بگویید در کجای کلام گزنک حق اظهار عقیده برای پیروان بهاییت سلب شده ممنون می شوم
با درود بر محققین منصف و بی غرض!
مهینارسال شده در : 1387/12/7
با درود بر محققین منصف و بی غرض !
وقتی نظر مدیر وبلاگ گزنک را میخواندم ، آنقدر شگفت زده و متعجب شدم که ناچار شدم مطلبی را برای آن مدیر محترم بنویسم :
برادر هموطن ، اولا تشکر میکنم برای آن لطفی که به شهروندان بهایی خود داشتید ، اما ، تصور نمیفرمایید وقتی بحث از آزادی حقوق شهروندی و احقاق آن به شهروندان بهایی مینمایید یکی از حقوق شهروندی طبق قانون کشوری حق اظهار رای و نظر و عقیده است بدون توهین به صاحب رای ؟ ! شما در آن واحد هم به حق شهروندی یک بهایی اذعان دارید و هم نقض میکنید یکی از رووس اساسی حقوق شهروندی ، یعنی حق آزادی اظهار اندیشه و عقیده. بهاییان هم برای خود عقایدی دارند که دوست دارند سایر هموطنان هم آگاه شوند همانطور که سایرین هم دوست دارند آرا و عقاید شان را ما و همه هموطنان بدانند . این حقی است که جمیع انسانها از هر قوم و اقلیتی و نژادی در سراسر عالم دارند و در آن شکی نیست .
شما یک حرفی می زنید و ما و دوستان آزاده را خوشحال میکنید ولی بعد حرف خود را با همین توهین به ارزشهای عقیدتی بهاییان نقض میکنید که این توهین های شما شدیدا با موازین قانونی حقوق شهروندی در تضاد و مغایر است !!!
و از طرفی خود را محقق میپندارید حال آنکه طوری رفتار میکنید که محققین راستین اصلا اینگونه نیستند چون یک محقق حقیقی ولو آنکه نظریه اش شدیدا با نظریه محقق دیگر متضاد باشد هرگز نه در فکر و نه در قول و نه در عمل اجازه به شخصیت والای انسانی و علمی خود نمیدهد از کنایات و افترایات و اتهامات نسبت به رقیب خود استفاده نماید. یادتان نرود همه ما ایرانیان فرزندان معنوی حافظ شیرازیم که فرمود قوله الاحلی :
" غلام همت آنم که زیر این گنبد کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیر است آزاد است "
فراموش نشود ما در قرن بیست و یکم زندگی میکنیم که قرن علم و تکنولوژی است و هیچ بیانی بدون ارایه اسناد و مدارک متقن قابل اعتنا نیست و مصادره به مطلوب نداریم و هیچگاه توهین به هر نوع اندیشه در این قرن قابل توجیه نخواهد بود.
ممنونم از توجهتان ! بامید ایرانی سربلند و آزاده و ایرانیانی صلح جو و متحد در عین تنوعشان .
سلامببین دوست عزیز نمی خواهم
گزنکارسال شده در : 1387/12/6
سلام
ببین دوست عزیز نمی خواهم با شما وارد بحث بهائیت و ضاله بودن یا نبودنش بشم چون آنرا یک بحث انحرافی می دانم زیرا که دولت وقت ایران بجهت بهره گیری از احساسات جامعه مذهبی ایران مایل است که این گفتمان در جامعه رایج شود و شخصا یکی از دلایل ازدیاد برخورد با عوامل این فرقه در این روزها را نیز همین مطلب می دانم البته اگر فردی خطا کرد طبق قوانین جاری باید با رعایت ضوابط قانونی و حقوق شهروندی مورد محاکمه و برخورد قرار گیرد
اما پاسخ به مطلبتان:
1- اما یک چیز را متوجه نشدم.فرموده اید :
" در حال حاظر نیز از طریق یک سایت به منابع آنها دست یافتم و بی تحقیق هم چنین نظری را بیان نکرده ام "
منظورم این است که نقطه نظرم را در مورد ضاله بودن فرقه بهائیت از سر تحقیق بیان کردم و کتبی را هم که گفتم از کتابخانه بهاییت دانلود کردم ونتیجه تحقیقم نیز این است که فرقه بهائیتدر زمره ادیان الهی قرار نداشته و بیشتر زاییده هماهنگیهای استعمار انگلیس و استبداد داخلی و مورد حمایت سیستم استبدادی قاجار و خصوصا پهلوی یافتم اما معتقدم بعنوان یک انسان و یک شهروند حقوقی دارند که باید حکومت ایران رعایت کند مثلا مخالفت با تحصیل آنها در دانشگاه را خلاف آموزه های شیعه میدانم
امام علی (ع) می فرمایند هرچیز را برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند این در حالی است که پیامر اسلام گفته اند علم را کسب کنید ولو در چین باشد
2- استفاده از کلمه " نیز "،نشان از این دارد که در این دوران نیز بهاییان ،بر شیعیان ایران،ظلم و ستم روا داشته اند.ایا منظور شما همین بوده است؟اگر چنین است ،ایا ممکن است مصادیق ان و همچنین منابع خود را بیان نمایید؟
دقیقا بلی منتها این جنبه تاریخی و استنادی ندارد و بر می گردد به اطلاعات فردی من و انتظار هم ندارم بپذیرید مگر آنکه بر صداقت من واقف باشید آنهم که نه شما مرا می شناسید و نه من شما را از این قسم اقدامات بهاییت می توان به کتاب 23 که مطالبی غیر واقعی و تحریف گونه به پیامبر اسلام نسبت می دهد اشاره داشت که نویسنده آن یک سناتور مجلس شاه و از بهائیان ایران است البته این کتاب را من اوایل انقلات زمانی که 15 سال داشتم خوانده ام و متن آنرا نیز دارم
از دیگر مصادیق ظلم بهائیت در ایران پیدا کردن افراد فقیر و ناتوان مالی است و کمک به آنها در قبال پذیریش فرقه بهاییت و در امدن به آیین آنهاست که این اقدام را غیر عقلایی و بهره گیری از ناتوانی مالی افراد میدانم و ظلمی در حق جامعه بطور نمونه پیر مردی را در سال74 در میدان تجریش دیدم(پل تجریش) که همراه همسرش بشدت گریه میکرد ومن تحت تأثیر قرار گرفتم و آنها را دلداری دادم و پدر یک شهید از شهدای جنگ بودند مشکلشان نداشتن پول پیش خونه بود که صاحبخانه تحت فشار قرارشان داده بود که یک بهایی به آنها در قبال پذیرش بهائیت وعده خانه داده بود مشکل این فرد به طریقی حل شد اما این اقدام این فرد بهایی درست است نه همانگونه که اقدامی که در حق یک بهایی جانباز جنگ صورت گرفته و درست نیست و اورا از خیلی حقوق اجتماعی محروم کرده اند
3- البته اگر بر بحث در خصوص بهاییت اصرار داشته باشید میپذیرم و اعلام آمادگی می کنم تا در همین سایت شما بطلان بهائییت را به بحث بگذاریم هرچند این بحثها مورد خواست بعضی از جناحهای سیاسی بوده و از آن بهره برداری انتخاباتی می کنند
گزنک عزیز
سر دبیرارسال شده در : 1387/12/3
مطلب فوق را من نوشتم.در ضمن ان بسیار سعی کردم که امانت را رعایت کرده باشم.من در این نوشته،تاکید کردم که مدیران گزنک،دیانت بهایی را قبول ندارند.با این بیان :
" دست اندر کاران سایت گزنک،با انکه نشان داده اند که دیانت بهایی را قبول ندارند و حتی تلویحا ،ضاله بودن ان را تایید کرده اند،اما شجاعانه و با منطقی که بلاتردید غلبه دارد نشان داده اند ... "
بنا براین امیدوارم که تاکید شما بر این مطلب،نشانه درج خلاف ان در نوشته من نباشد که حتما اینگونه نیست.اما یک چیز را متوجه نشدم.فرموده اید :
" در حال حاظر نیز از طریق یک سایت به منابع آنها دست یافتم و بی تحقیق هم چنین نظری را بیان نکرده ام "
ممکن است بفرمایید که پس از تحقیق در باره دیانت بهایی به چه چیزی رسیدید؟یعنی چه حقیقتی بر شما روشن شد؟این برای من بسیار مهم است.
مطلب دیگر اینکه فرموده اید:
" البته پیروان فرقه بهاییت در گذشته نیز در جاهایی که از دست شان بر آمده ظلم وتعدی به شعیان روا داشته اند و تاریخ ایران از قاجاریه به بعد مؤید این مطلب بوده .."
در این باره من دو سوال دارم:
1- چه مواردی در تاریخ قاجاریه،مورد اشاره شما بوده است و از چه منابع تاریخی ،اطلاعات خود را بدست اورده اید؟
2- استفاده از کلمه " نیز "،نشان از این دارد که در این دوران نیز بهاییان ،بر شیعیان ایران،ظلم و ستم روا داشته اند.ایا منظور شما همین بوده است؟اگر چنین است ،ایا ممکن است مصادیق ان و همچنین منابع خود را بیان نمایید؟
در هر شرایطی ،من تفکر شما مبنی بر احترام به وجدان افراد ،فارغ از هر تعلقی را ارج گذاشته و شما را انسان شریفی می دانم به دو دلیل:
اول اینکه چنین نظری را دارید.
دوم اینکه چنین نظری را در داخل ایران دارید که ارزش کلام شما را به اضعاف مضاعف افزون می کند.بسیارند در خارج از کشور که این کلام را بر زبان می رانند.همه انها قابل احترام هستند و بر روی چشم من جای دارند.اما در خارج ،غیر از این نمی توان گفت.خلاف این گفتن در خارج از کشور و در ملل مترقی و دمکراتیک،همانقدر سخت است که در ایران ،گفتن ان.دفاع از حقوق شهروندی یک فرد بهایی،از داخل ایران،ازمونی سخت برای هر کس است و باید پذیرفت که افراد مقیم در خارج از کشور،هنوز این ازمون را نداده اند.البته نباید ان را تنها ازمون دانست و مدعی شد هر کس که در ایران چنین حرفی را نزند،ارزش ندارد.حاشا و کلا.دفاع از حقوق بشر در هر شکل و زمان و مکانش،ارزشمند و قابل احترام است.
در هر حال غرض من این بود که من به مشکلات اینگونه اظهار نظر ها در ایران اشنایم و محدودیتهای شما را درک می کنم ولی شخصا شما را شخص منصفی می پندارم.
در تمامی احوال برای شما ارزوی موفقیت دارم.
من نویسنده و مدیر وبلاگ گزنک
گزنکارسال شده در : 1387/12/3
من نویسنده و مدیر وبلاگ گزنک هستم و همچنین مطلبی را که نقل کرده اید، البته من بهائیت را حتی بعنوان دین قبول ندارم، قبل از انقلاب هم خیلی سعی کردم به کتب و متون بهائیت دستیابم که موفقیتی نداشتم در حال حاظر نیز از طریق یک سایت به منابع آنها دست یافتم و بی تحقیق هم چنین نظری را بیان نکرده ام البته پیروان فرقه بهاییت در گذشته نیز در جاهایی که از دست شان بر آمده ظلم وتعدی به شعیان روا داشته اند و تاریخ ایران از قاجاریه به بعد مؤید این مطلب بوده یا در همین شهر با اینکه در اقلیت مطلق بوده اند چند خانوار ولی متاسفانه رفتارهای خلاف عرف،قانون،و شئونات انجام داده اند خصوصا فردی از آنها که شغلش عکاسی بود ولی در هر حال هرچند ما فرقه بهاییت را بعنوان دین نمی پذیریم اما پیروان آن انسان هستند و باید حقوق انسانی و شهروندیشان با التزام آنها به رعایت قوانین جاری وعدم تخلف از آنها رعایت گردد من از مذهب خودم که شیعه اثنی عشری است چنین برداشتی را دارم و هستند مراجعی که به رغم مخالفت گروهی به این موارد تصریح و از رفتارهای غیر شرعی و غیر قانونی انتقاد کرده اند
be rooz shode
yek makhloghارسال شده در : 1387/8/11
سلام...لتفن ثایط را به روض کنید...مرصی
صراحت بیشتری لازم است
مصداق فوقارسال شده در : 1387/7/20
من به عنوان یکی از مصادیق متن فوق که بیش از نه ماه است بیکارم و از هر نوع حقی محروم شده ام به نظرم میرسد صداقت شما قابل تقدیر است ولی صراحت بیشتری لازم است
متشکرم
تحری حقیقت
heارسال شده در : 1387/5/26
من یک بهاءی هستم نظر من اینست که مردم ایران باید بیشتر در مورد دیانت بهاءیتحقیق نمایند و جستجوی حقیقت نمایند و بغض وعداوت زا کنار بگذارند وبدون غرض تحقیق کنند
تحری حقیقت
heارسال شده در : 1387/5/26
من یک بهاءی هستم نظر من اینست که مردم ایران باید بیشتر در مورد دیانت بهاءیتحقیق نمایند و جستجوی حقیقت نمایند و بغض وعداوت زا کنار بگذارند وبدون غرض تحقیق کنند